eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پسته و بادام، نُقلِ روزِ نوروز است و من با لب و چشمت نخواهم پسته و بادام را
بالهجه ی مشهدی😉 مِدِنُم که نِمدِنی خاطِرِتِ خیلی مُخام بخدا دوست دِرِم قَدِّ دو تا تُخم چِشام یَک محله وتویی دخترِ شاه پَرِیون بی محلیات به مُ وِردِ لبِ خُردُ کُلون مشکلت با مُ چیه؟این همه کینه بِرِه چی؟ نِکُنَه بَندَ دِلِت، جانِ خودت بگو به کی؟ چی مَگِه دیدی اَزِم غرقِ عَذابُم مُکُنی به خدا گُلُم دِری خانه خِرابُم مُکُنی همه ی کار و کَسِت تویِ نَخُم ،تو بیخیال عمرِ مُ رِفتَه هَدر، تو کَفِ یَک عشق حلال آخرش سَهمِ مُ یی دیگه قِرُ غَمزَ نیا چی مِچِسبَه ما دوتا ماه عسل، کرب وبلا
طلوع دوست به‌مناسبت سخنرانی نوروزی رهبر انقلاب در حرم رضوی «یا معزّ الاولیاء» ای آن‌که هر بهار نشان از شروع توست بی‌شک شکوه و شهرت او از خشوع توست از یُمن سجده‌های تو آقای عالمیم آری قیام لطف خدا بر رکوع توست ای خوف هر غریبه ز طوفان خشم تو امید هر غریب نسیم خضوع توست امروزه درد عشق بلایی عمومی است این ابتلای عام دلیلش شیوع توست ای آن‌که مهر و ماه رصد می‌کند تو را تحویل سال شمسی ما با طلوع توست
🔹بیا و ببین🔹 بهار می‌رسد از دورها بیا و ببین چه محشری شده صحرا... بیا، بیا و ببین زمین، تُحَدِّثُ اّخبارَها بیا بشنو بأنَّ ربَّکَ اَوحی لها بیا و ببین هزار چشم به هر شاخه‌ای جوانه زده برای دیدن گنجشک‌ها، بیا و ببین معطّل چه‌ای؟ از خویش و خاک بیرون شو چه رازها که شده برملا، بیا و ببین سرک بکش همه سو مثل بوی گل آرام که بو بری مگر از ماجرا، بیا و ببین شبیه لاله تو را نیز اگر به دل داغی‌ست کنون گشای گریبان که ها! بیا و ببین تو دور مانده‌ای از خود، بهار در خود توست! بهار می‌رسد از دورها، بیا و ببین...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمین بلند بر دعایم ببرید رحمی به صدای گریه هایم ببرید سالی که نکوست از بهارش پیداست این فصل بهار کربلایم ببرید ... 🌿سید پوریا هاشمی شبتون بخیر✨
. خودت هم خوب می‌دانی چه دشوار است دلتنگی شب و بغض و سری تکیه به دیوار است دلتنگی چه باید کرد با این درد؟ با تنهاییِ یک مرد؟ مرورِ خاطرات و دودِ سیگار است دلتنگی نشستم چتر بستم هی شکستم در خودم بی تو حکایت از گُلی در زیرِ رگبار است دلتنگی نمی‌دانم "خدا" شاید همین اندوهِ بعد از توست که این گونه مرا عمری "نگهدار" است دلتنگی اگر چه آخرِ این قصه جایت تا ابد خالی ست ولی از یادِ تو هر لحظه سرشار است دلتنگی
كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟ كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب ..
باد بهار مرهم دل‌‌های خسته‌است . . .
ای بنامت تا نوشته کوثری از عشق خود فاطمع هستی تو مادر تا گذارم پای عشق
دل قلم پر حرف است و لیقه جان داده سرم به دامن چاه عمیقِ جان داده از آه سینه من ثانیه به جان کندن میان بهت نگاهم  دقیقه جان داده تمام دفتر شعرم برای فرداهاست زمان گذشت و به جام عتیقه جان داده بهای عشق جوانی شده است و ناکامم مثال وام کنار وثیقه جان داده چقدر درد سر این جهان شدم یک عمر چقدر  نبض غزل در شقیقه جان داده خبر پس از دل عاشق زدن به دریاهاست کسی برای نجات جلیقه جان داده
گفتم اول چو كبوتر كُنمش زود شكار... ديدم آخر که كبوتر منم او شاهين است