eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر شکسته پر و بسته بال، اگر فلجم دخیل پنجره فولاد "ثامن الحججم"! طنابی از سر گیسوت مانده در دستم که راست رو به تو آرم، اگر که راه کجم در آستان تو آن قالی خوش اقبالم که نقش بسته ی چشمان توست رج به رجم خوشا به بخت بلندم که آن کف خاکم که در صحیفه ی "شمس الشموس" مندرجم میان صحن عتیقت من آن مفاتیحم که غرق ندبه و عهد توسل و فرجم!
پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه ی من هم سری بزن...!!
هدایت شده از گلچین شعر
سلام، از کانال شعر🌻آبادی شعر🌻 بفرمایید دیدن کنید و لذت ببرید☺️🌷👇 https://eitaa.com/joinchat/1517355107C81258e1f72 جزء اون دسته از کانال‌هایی هست که باید توی هر گوشی باشه☺️😉 با معرفی شاعران جدید در ایتا😍😍 🌷مطمئن باشید پشیمون نمی‌شید🌷 @abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
سلام، از کانال شعر🌻آبادی شعر🌻 بفرمایید دیدن کنید و لذت ببرید☺️🌷👇 https://eitaa.com/joinchat/151735
تشکر ویژه از جناب آقای نوروز رمضانی مدیر محترم گلچین شعر 🙏🌷🌷🌺🌺🌺🌹
عشـق را باید فقط با عشق پاسخ داد و بس "هل جزاء العشــق الّا العشـق" را نشنید و رفت
ز تو من تنها نگاهی مختصر می خواستم من که چشمان تو را از هر نظر می خواستم گرچه شاید سهم اندوه مرا از دیگران بیشتر دادی، ولی من بیشتر می خواستم این اگر آن گونه بود و آن اگر این گونه، نه ! عشق را بی هیچ اما و اگر می خواستم روزگارم هر چه باشد وام دار چشم توست من که در هر کاری از چشمت نظر می خواستم رستن از بند قفس، رنج اسارت را فزود آه ! آری ! باید اول بال و پر می خواستم رفت عمری، تا بیایم خویش را گم کرده ام تا بیابم خویش را عمری دگر می خواستم باید از ماهی بخواهم راز دریا را ، اگر پیش از این از ساحل سطحی نگر می خواستم خواب دیدم پیله می بافم به دور خویشتن کاش روزی مثل یک پروانه بر می خاستم سعید پور طهماسبی
۹ تا دیگه مونده تا ۹۹۹ و وعده‌ی مدیر گروه😍
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
سید گفته بود می‌رم خواستگاری ۹۹۹ مین عضو آبادی 😂😁
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
مرده و حرفش باید بره خواستگاری ولو عضو ۹۹۹ پیرزن ۹۰ ساله باشه 😅😂
کشوری بودم که از هر سو به سمتم تاختی پرچم عشق خودت را بر دلم افراختی عاشق دشمن شدن سخت است اما من شدم رفتی و اردیبهشتم را جهنم ساختی چند روزی باعث سرگرمی ات بودم،مرا مثل یک اسباب بازی گوشه ای انداختی دست در دست رقیبم دیدمت ای باوفا خیره در چشمت شدم اما مرا نشناختی او که رفته برنخواهد گشت ای دل شاد باش باختی در عشق او وقتی خودت را باختی سید علیرضا جعفری
تنها به غمم تسکين، بخشد غزلِ حافظ آنجا که چه زيبا گفت: داد از غمِ تنهايي
کمتر در این زمانه بـه دل اعتماد کن وقتی گرسنه مانده به هر کار حاضر است
قاصدک‌هایِ پریشان را که با خود، باد بُرد با خودم گفتم مرا هم می‌توان از یاد بُرد فاضل نظری
دل دادم و بــد کـــردم یک درد به صد کردم وین جــرم چو خود کردم با خود چه توانم کرد ؟ ‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌
۹۹۹ امین نفر که آشنا بود😱😱😱😱
بیا من شانس ندارم ک آقاس😐
🤦‍♂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با گریه مگر آتش دل را بنشانیم ما را که نصیب از تو به جز چشم تری نیست...
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد فریبنده زاد و فریبا بمیرد شب مرگ تنها نشیند به موجی رود گوشه ای دور و تنها بمیرد در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب که خود در میان غزل ها بمیرد گروهی بر آنند که این مرغ شیدا کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد شب مرگ از بیم آنجا شتابد که از مرگ غافل شود تا بمیرد من این نکته گیرم که باور نکردم ندیدم که قویی به صحرا بمیرد چو روزی ز آغوش دریا برآمد شبی هم در آغوش دریا بمیرد تو دریای من بودی آغوش باز کن که می خواهد این قوی زیبا بمیرد مهدی حمیدی شیرازی
۹۹۹ مین عضو آشنا بود 😁