eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
خنده‌ات ساخت و ساز، اخم تو ویرانی‌ها گیسوانت گرهِ کورِ پریشانی‌ها اشک تو درصدد حمله‌ی قلبی به من است یورش آورده به من لشکر اشکانی‌ها نقش ابروی تو را جای مدل در سر داشت طاق‌ها ساخت اگر دولتِ ساسانی‌ها از لب سرخ تو حرفی نزدم؛ می‌ترسم زعفران باد کند دست خراسانی‌ها! چشم تو، جنگل سبزی‌ست در آغوش خزر آشنایند به این منظره گیلانی‌ها دُرّی و در دلِ یک مشت پُر از مروارید نادری باز، در انبوهِ فراوانی‌ها ...
ای همدمِ لحظه های تنهایی و غم رقصِ تو به زخـم های قلبــم مرهـم جــاری اسـت ز تــو نهـرِ زلالِ دانــش سوگندِ پُر از پـندِ خداوند، قـــــلــــم!
تا آیه‌ی "بـلّـغ ..." از سـما نازل شد مقصود خدا ز دین حق حاصل شد فرمود خدا که من تـو را حفظ کنم با نصب عــلـی رسـالـتـت کامل شد ۱۴۰۲/۴/۱۴
شرح فراق می‌دهد این گام‌های سست چندیست در نبود تو پایم قلم شده...
نه صبر هست ما را نه دل نه تاب هجران ماییم و نیمه جانی آن هم به لب رسیده ‌   
بِسْمِ‌ اللّهِ‌ الرَحمنِ الرَحیم بای بسم الله الرحمن الرحیم نقطه‌ی ایجاز الله عظیم ملجئی از شر شیطان رجیم اَشهَد‌ُ اَنَّ عَلیٖ اَعْلیٰ عَلیم وا نکن از سر منِ وا_بسته را شاعری از مکرِ دنیا خسته را ذکر تو «حَی‌ِّ عَلٰی‌ خَیر‌ِ الْعَمَل» ذکر تو شیرین تر از طعم عسل نام تو هم‌چون نگینی بی‌بدل می‌درخشد پر تلالو از ازل من همانم!سائل انگشترت! ثبت کن نام مرا در دفترت! نقطه‌ی بائی،تجلی‌گاه نور! جلوه‌ی تورات و تفسیر زبور! آیه‌ی والتین و والزیتون و طور! ایلیای ناطق عصر ظهور! حک شده نامت به روی ساق عرش ذکر مداحان تو در عرش و فرش خانه دیگر عاشقی شوریده بود یوسفش دربرگ‌گل‌پیچیده بود خواب را از چشم او برچیده بود کعبه در خود یوسفی را دیده بود خود زلیخا گشت و پیراهن درید در طوافش بود و ذکری را شنید منبری برپاشده در کهکشان دست تو در دستهای آسمان از همه پیغمبران داری نشان ماه و خورشید و فلک یاهو کشان «فَاستجابَ رَبُهُم انّی لَهم»۱ عاشقان«الیوم اکملت لکم....»۲ مرز باریکی است در عقل و جنون اهل دنیا مانده در بهت و سکون لات و عُزّیٰ در مقامت واژگون حیدری «والسابقون السابقون» «عین» و «لام» و«یا»ی آیات خداست او حسابش از همه عالم جداست فروغ زمانی ۱-بخشی از آیه ۱۹۵ سوره آل‌عمران ۲_بخشی از آیه۳سوره مائده
خوابی به وسعت همه‌ی عمر: زندگی این خواب، بی حضور تو رویا نمی‌شود...
‌ شانه با ریزش آوار به هم می‌ریزد قلب با طعنه‌ی دلدار به هم می‌ریزد.. دل اگر بشکند ای دوست، یقین دارم که ساعت لحظه‌ی دیدار به هم می‌ریزد.. جنگ با جمع رقیبان هنر عاشق‌هاست غیر از این، معنی ایثار به هم می‌ریزد.. دل سرمست زمان را به عقب خواهد برد عشق را آدم هوشیار به هم می‌ریزد.. یک شب از ابر نگون‌بخت بپرسید چرا ماه  رویَت شود انکار به هم می‌ریزد..؟ پاکبازی بکن ای یار در این باقی عمر دلخوشی‌های تو یک بار به هم می‌ریزد..
به باران، چشم بسپارم میایی؟ دو فنجان عشق، بگذارم میایی؟ خدا ! یک صندلی خالی ست اینجا برایت جا نگه دارم، میایی؟
بی‌قرارت چو شدم رفتی و یارم نشدی شادی خاطر اندوه گزارم نشدی تا ز دامان شبم صبح قیامت ندمید "با که گویم که چراغ شب تارم نشدی" صدفِ خالیِ افتاده به ساحل بودم چون گهر زینتِ آغوش و کنارم نشدی بوته‌ی خار کویرم همه تن دست نیاز برقِ سوزان شو اگر ابرِ بهارم نشدی از جنون بایدم امروز گشایش طلبید که تو ای عقل به جز مشکل کارم نشدی
عمری است که مَستیم همه مست علی(ع) ما نوکر خانه زاد و دربست علی(ع) ای کاش که پرونده ما روز جزا... اُفتد به عنایات خدا دست علی(ع) "عاصی" 🍃🌹🍃❤️ 😍به عید سعید غدیر نزدیک می شویم... 🌹 نثار امیرالمؤمنین علی علیه السلام ۳صلوات
بریز دمدمه ی "یا علی مدد"به دفم ببخش بارشی از ضرب عشق را به کفم بچرخ و گیسوی خود را به شانه افشان کن بیار شربتی از شور و پر کن از شعفم خوشا به حال دل عاشقم که عشق "علی" نشانده گوهر خود را به سینه ی صدفم هزار موج دلم را هزار سو بکشند کفی از آبم و غرق شماست هر طرفم! به پیشگاه شما تا مرا به خط کردند به سینه دست ادب دارم و میان صفم! خدا کند که به دست خودت رزرو شود بلیط لحظه ی پرواز اصفهان_نجفم! فروغی_ مقدم
۰ جانم علی این ماه که بر دست پیمبر گل کرد از حد زمینیان فراتر گل کرد چون خواست غدیر را نمایان سازد خورشید در آیینه ی حیدر گل کرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🌱اجداد ما محب علی بوده‌اند و بس یارب روا مدار به ما ناخلف شدن . 🌱پیغمبر از غدیر به ما یاد داده است باید به پای عشق علی جان‌به‌کف شدن .
. 💠 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکینَ بِوِلایَةِ أَمیرِالْمُؤْمِنین 🌺 آیت‌الکبرای حق نمی‌دانم چه بنویسم علی جان در ثنای تو که گفته مدح و وصفت بهتر از هرکس خدای تو به‌جز احمد که می‌داند که هستی؟ تو یداللهی به‌جز زهرا که باشد غم‌گسار و آشنای تو؟ به‌جز کعبه که باشد سینه‌چاکت، حجت مطلق؟ همه جان‌ها فدای تو، همه عالم گدای تو تویی شاهی که بر سر تاج فخر "إنّما" داری تویی که آسمان‌ها مانده مات "هَل‌ْأتا"ی تو تو با حق هستی و حق با تو، حق در تو تجلی کرد تو هستی آیت‌ُالکبرای حق، عالم عطای تو تویی اول تویی آخِر تویی ظاهر تویی باطن تو اسم اعظمی، قرآن همه وصف و ثنای تو ندارم جز تو در ویرانۀ دل یا علی، گنجی همه داروندار من بوَد مهر و ولای تو نسیم صبح چون آورد بویی از سر زلفت دلم برد و نشد دیگر برون از سر هوای تو تو داری صدهزاران بهتر از من عاشقت اما ندارم از تو من بهتر که بنشانم به جای تو چه شغلی بهتر از اینکه گدای درگهت هستم چه پاداشی از این بهتر که هستم مبتلای تو نمی‌دانم چه می‌خواهد دگر، آن‌که تو را دارد! نمی‌دانم چه دارد آن‌که سر ننْهد به پای تو! چه در دنیا چه در عقبی تویی داروندار من پدر، مادر، خودم، اهلم، سرم، مالم فدای تو ✍️ 💐
هرآنکس حُبِّ حیدر را تمنا میکند هر دم دلش را جایگاه عشق مولا میکند هر دم کسی کز اشیاق دل نظر بر دُرّ می اندازد ثواب روُیت روی علی را میکند هر دم نجف عاشق ترینها را به سوی خویش میخواند نجف رفته هوای کوی مولا میکند هردم علی‌‌‌‌ حُبّهُ جُنَّه قَسیمُ النّار والجَّنَه ولایش جنت و دوزخ مُجزّا میکند هردم رسول الله که افلاک تحت منظرش باشد خدا را در جمال او تماشا میکند هردم به یک شب در چهل منزل مگر میشد یکی باشد علی هست انکه حل این معما میکند هر دم شگفتی آفرین باشد ولی المومنین باشد خداوند تعالی را هویدا میکند هردم به ایوانش اگر رفتی مباشی کمتر از خورشید که خورشید ارتزاق نور از اینجا میکند هردم تمام آفرینش چشم بر دست علی دارد ولی مولا نظر بر دستِ زهرا میکند هردم 👉
امیر عشق.mp3
2.4M
جان و دلم به کار تو گرم است یاعلی چشمم به انتظار تو گرم است یاعلی
دست ها بالاست، اما بین آن صحرا، فقط این علی دستش میان دست های مصطفا‌ست
🍃🌺 به شادباش عید سعید غدیر خم 🌺🍃 خیلِ ملَک آمده از عرش ِ معلّی برکه شد از شوق، دلش ساحتِ دریا دشت؛ سراسر شده مشغولِ تماشا پیش همه دستِ علی(ع) رفته به بالا وحی شد و گفت نبی(ص) با دلِ آگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله نوح به هنگام بلا، لحظهٔ طوفان حضرت عیسی دم ِ آوردنِ درمان حضرت موسی به عصا خوانده هراسان یوسفِ کنعان همه شب گوشهٔ زندان یکسره خواندند سحرگاه و شبانگاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله کعبه زده بوسه به پایِ پدرِ خاک غرقِ طواف است به دور سرش افلاک آمده در وصف علی(ع) آیهٔ لولاک جلوهٔ خورشید شد از نورِ رُخش پاک سجده کنان گفت در ایوان نجف؛ ماه أشهدُ أنّ علياً ولي الله قبله به وجد آمده، رو کرده به حیدر قامتِ محراب؛ به تعظیم ِ مکرر عاشقِ گیراییِ نُطقش شده منبر مسجد و گلدسته به پا کرده چه محشر بینِ اذان گفته دو بار عاشق و دلخواه أشهدُ أنّ علياً ولي الله حقِ تمام است و شهنشاهِ ولایت از فقرا با کرَمش کرده حمایت ذکر علی(ع) در دو جهان هست عبادت راه نجات است و گذرگاهِ سعادت زمزمهٔ توبهٔ هر عاصیِ گمراه أشهدُ أنّ علياً ولي الله وقت سحر محو قنوتش شده قنبر گفت ابوذر به علی(ع) سید و سرور تیغِ دو دم؛ برده دل از مالک اشتر در وسطِ معرکه دشمن شده مضطر خیبرِ حیران شده میگفت به والله أشهدُ أنّ علياً ولي الله دارد عجب لطف و کراماتِ دقیقی دستِ نوازشگر و احسانِ عمیقی حیدر کرار و چنین قلبِ رقیقی داده به سائل چه گرانمایه عقیقی ذکرِ لبِ هر که طلب کرده از این شاه أشهدُ أنّ علياً ولي الله!
enc_16275089121850583612260.mp3
3.84M
دوش دیدم ڪه ملائک 💞 در میخانه زدند همه با ذڪر علی 💕 همگی مست علی 🌱💚 ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خیالش باز، شعری بر لبم بی اختیار آورد که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد کلاف شعر دارم، سالها کارم غزل بافی ست دراین بازار آشفته، علی تحسین کند کافی ست نوشتم شاعرش هستم، عجب وهم و خیالاتی نوشتم بی علی هیچم، چه توضیح اضافاتی... به قرآن سر زدم دیدم علی گویا تراز آن است نوشتم عرش...دیدم مرقدش اعلی تر از آن است من از شوقش زمین خوردم، ولی مولا بلندم کرد همیشه یاعلی گفتم، علی از جا بلندم کرد سَر و سِرّ مرا با او، کسی جز او نمی داند علی نادیده می بیند،علی ننوشته می خواند چه بهتر ازهمین اول بگویم حرف آخر را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی... گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی.... ...به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آنروز کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آنروز نگاه نافذ احمد، زمین را در تصرف داشت زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت نفس ها حبس شد...، در سینه ها خوف و رجا افتاد بدون همهمه زنگ شتر ها از صدا افتاد زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود همه باخویش می گفتند آیا حج آخر بود؟! نبی فرمود بسم الله،ای ارض و سما بشنو! گواهی باش ای تاریخ! پیغام مرا بشنو دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری ولی این مرتبه اتمام حجّت میکنم آری نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده، ای مردم! نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده، ای مردم! نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد نبی فریاد زد، بر عالم و آدم مسلم شد علیّ بن ابی طالب، ولیُ الله اعظم شد برای خاتم پیغمبران جزاو نگینی نیست شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول؟ طواف مرتضی کردید آری ((حَجُّکم مقبول)) الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر ازین دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر وصیت می کنم هرکس که من مولای او هستم بداند این علی هارون و من موسای او هستم که عقبی بی علی فانی و دنیا باعلی باقی غدیر خم به جوش آمد...الا یا ایها الساقی! امام المتقین، عین الیقین، حبل المتین، حیدر عَماد الآصفین، شمس المبین، یعسوب دین، حیدر علی غایب، علی حاضر، هُوالاوّل هُوَالآخِر علی پنهان، علی پیدا، هُوَالباطن هُوَالظاهر ((اَشدّاء علی الکفار)) قَتّال العرب... یعنی... جهان از شوکتش فریاد زد: یاللعجب، یعنی... ...خدا وقت تماشایش، دلِ بی طاقتی دارد خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت؟ علی بی تاج و مسند نیز بر دلها حکومت داشت برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست اگر خون ریخت،درمان کرد،اعجازش یداللهی ست ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری، زر ساخت هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت عوالم را ببین،آتش علی دریا علی گفته که حتی دشمنش در وصف او ((لولا علی)) گفته... علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را