eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خسته ام کاش کسی حال مرا می فهمید غیر از این بغض که در راه گلو سد شده است شده ام مثل مریضی که پس از قطع امید در پی معجزه ای راهی مشهد شده است ♥️
زیر قیمت میخری، با «سود کم» رد میکنی! قلب آدم «خانه ی عشق» است، سمساری که نیست! ♥️
برکه‌ی چشمان من از شوق دیدار تو دریا میشود شک ندارم با تو در کل جهان غوغا سراپا میشود شال خود را باز کن، احوال ما آشفته است چونکه پیچ و تاب موهایت درون باد زیبا میشود ♥️
شرم می گفت نگاهت نکنم، گفتم چشم عشق میخواست ببیند نظری، دعوا شد! ♥️
دراین هوای بهاری، شدم دوباره هوایی بهار میرسد، اما ... بهار من! تو کجایی؟ ♥️
لبخند و اشک، شادی و غم، رنج و آرزو از ما به دل مگیر، همین است زندگی ♥️
من ڪه جز هم نفسی با ٺـو ندارم هوسی باوجود ٺو چرا دل بسپارم به ڪسی؟؟؟ ♥️
عاشقِ دلشوره های حینِ دیدارِ توام مثل وقتی که قنوتم در نماز از یاد رفت... ♥️
او یک بهشت بود ولی از بهشتِ او سهمم عذاب بود و کسی باورش نشد ♥️
ای خاطره‌ی مبهم از یاد نرفته در قلبی و از دست ولی فاصله داری ♥️
وقتی تو دل خوشی، همه ی شهر دل خوشند خوش باش هم به جای خودت هم به جای من تو انعکاس من شده ای ... کوه ها هنوز تکرار می کنند تو را در صدای من ♥️
تو همان چُرتِ خوشِ اوجِ سحرگاه منی كه به اندازه ی عيد رمضان می چسبد! ♥️