به حرم امده ام باب جواد است بهشت
که به عشقش قلمم یک غزل سبز نوشت
گوش دادم به تپش های دلم، گفت جواد..
و خدا اب و گلم را به ولای تو سرشت
کعبه ای و همه دارند به دور تو طواف
مسجد و میکده و رکن و حرم ، دیر و کنشت
مهربانی تو از روز ازل ثابت کرد
فرق هرگز نکند پیش تو زیبا و چه زشت
درو دیوار حرم بوی غریبی دارد
گنبدو صحن و رواق و همه جا خشت به خشت
دست خالی به سویت امده ام رحمت حق
بجز از بار گناهم نبود دانه و کشت
دوش در گوش دلم هاتف غیبی میگفت
باب فرزند رضا هست به حق باب بهشت ..... #زینب_حسامی
صبح آمده و موسم پرواز شده
صد پنجره سمت آسمان باز شده
برخیز و پرندگی کن و دلخوش باش
یک هفته ی سبز دیگر آغاز شده
#صفيه_قومنجانی
من سنگ که نیستم فراموش کنم
آرام بِایستم، فراموش کنم
خندیدنمان میرود از یاد ولی
من با تو گریستم، فراموش کنم؟
#مهدی_نقبایی
.
میاز و متاز و مناز و مرنج
چه تازی به کین و چه نازی به گنج
که بهر تو اینست زین تیرهگوی
هنر جوی و راز جهان را مجوی
که گر بازیابی بپیچی بدرد
پژوهش مکن گرد رازش مگرد
چنین است کردار این چرخ تیر
چه با مرد برنا چه با مرد پیر
#فردوسی
نخستین روز بهمن ؛
زادروز افتخار شعر و ادب پارسی
حکیم ابوالقاسم فردوسی خجسته باد.
کسی درد درونم را سقوطم را نمی فهمد
گلو از بغض سنگین و سکوتم را نمی فهمد
درون پیله ی تنهایی ام آواز میخوانم
کسی سوز نُتِ ساز فُلوتم را نمی فهمد
کمی باران، کمی احساس، یک همراه می خواهم
هوای سرد خانه روح لوتم را نمی فهمد
سحـرگاهی میان خلوت دل ربّنا گفتم
کسی امّا دعاهای قنوتم را نمی فهمد
اسیر واژه ها گشتم، هبوطم را خودم دیدم
کسی درد درونم را، سقوطم را نمی فهمد
#منیژه_کمالی
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
از هر چه به غیر او گسستم
دل را به کسی جز او نبستم
من عاشق و بی قرارم اما
عاشقتر از این کنم که هستم
آهسته کنار کفشداری
یک گوشه برای خود نشستم
خود را که دچار خویش دیدم
در آینهی حرم شکستم
بر دفتر من نشست بیتی
بیتی که دوباره کرد مستم
تا ذکر لبم جواد باشد
رزق حرمم زیاد باشد
حرف دل عشق یک کلام است
بر لب صلوات من سلام است
در گوشهی چشم، اشکِ شوق است
موسیقیِ گریه بی کلام است
توصیف جواد را چه گویم
ایشان رضویترین امام است
لطف و کرم و سخا و جودش
لا یَنقَطِع و علی الدَّوام است
دردانهی شاه طوس خندید
برخیز و بیا که بار عام است
تا ذکر لبم جواد باشد
رزق حرمم زیاد باشد
خورشید سر قرار آمد
آرامش قلب یار آمد
امشب خبریست در خراسان
نقاره بزن بهار آمد
سلطان سریر ارتضا را
آئینهی بی غبار آمد
در صحن حرم دوباره باران
با آتش دل، کنار آمد
گفتم ببرم دلِ رضا را
طبع غزلم به کار آمد
تا ذکر لبم جواد باشد
رزق حرمم زیاد باشد
صحرای نگاه من کویریست
دستان دلم پراز فقیریست
آهوی اسیر آستانم
آزادی من در این اسیریست
کار دل ما فقط گدایی
کار تو همیشه دستگیریست
دل را برسان به کاظمینات
بی تاب دیار توست دیریست
عشق تو خلاصهی جوانی
آرامشِ روزگارِ پیریست
تا ذکر لبم جواد باشد
رزق حرمم زیاد باشد
#سیدحمیدرضا_برقعی
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
حُسن تو به ماهِ آسمان داده نشد
بی جلوهی تو، بهشت آماده نشد
در وصف تو ثامنالحجج فرمودهست:
مولود به این مبارکی، زاده نشد
#محمدجواد_غفورزاده
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
ابری به بارش آمد و باران عشق ریخت
جانی دوباره بر تن بیجان عشق ریخت
جبریل با بشارتی از نور سر رسید
آیات محکمات به قرآن عشق ریخت
"لایمکن الفرار من العشق" خواند و بعد
در پایههای سست و پریشان عشق ریخت
دستی کشید بر سر عشق و به لطف خویش
نظمی به حال بیسر و سامان عشق ریخت
با تیشه، ریشهی غم هجران زد و سپس
"شوق وصال یار" به دامان عشق ریخت
مژگان خویش را به تماشا کشید و بعد
صدها هزار رخنه به ایمان عشق ریخت
قفل شکستهی دل ما را کلید شد
آزادی دوباره به زندان عشق ریخت
بوی بهشت از نفس اوست شمّهای
هرکس گرفته ذکر جوادالائمهای
آئینهی کرامت بیانتها جواد
جای کرم نوشتهام از ابتدا جواد
آن شاهِ شاهزاده که در بارگاه او
دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد!
ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی
تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد
از کاظمین حاجت خود را گرفته است
هرکس که گفته بین گوهرشاد یا جواد
بعد از سلام، وقت تشرف به صحنها
ذکر لب تمام گرفتارها جواد
وا شد گره همین که گره خورد در حرم،
دست گدا به دامن لطف اباجواد
دنبال التیام به جای دگر مرو
تا هست مرهم دلِ دردآشنا جواد
یکجا زدهست دست توسل، ائمه را
هرکس که برده نام جوادالائمه را
وقتی که میرسید گدا در حوالیاش
پُر میشد از کرامت او دست خالیاش
شهری که میزبان جوادالائمه است
هرگز نرفته فقر به سمت اهالیاش
حاتم گدای او شده تا بلکه رو شود
یکگوشه از مقام کرامات عالیاش
باشند اگر تمام جهان میهمان او
پایان ندارد این کَرَم لایزالیاش
عالِم شدهست هرکه به این خانه آمده
دنبال پاسخ جملات سؤالیاش
دنیا برای دشمن او چون جهنّم است
اما بهشت بوده برای موالیاش
هرکس که ناامید به لبخند او رسید
مرهم گذاشت بر غم آشفتهحالیاش
لبخند توست داروی هر درد یاجواد!
جانم فدای ابنرضا و اباجواد
تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر
یا اَیُّهَاالجَواد! تَصَدَّق عَلَی الفَقیر
حس کرده است ثروت عالم به دست اوست
وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر
از حدِّ اکثر همه سر بوده هر زمان
از تو رسیده است به حدِّ اقل، فقیر
این گوشهچشم توست که اکسیر اعظم است
با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر
از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط
دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر
با دست پُر به خانهی خود رفته هر زمان
با دست خالی آمده در این محل فقیر
از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد
شد روزگارِ تلخ به کامش عسل فقیر
این بیتها گدای جوادالائمهاند
با این نیت ردیف شده در غزل فقیر
در آستان مرحمت عشق مَحرم است
هرکس که شد گدای تو، آقای عالَم است
#مجتبی_خرسندی
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_ولادت
#حضرت_علی_اصغر_ع_مدح_و_شهادت
#غزال
کوثر علیاصغر
امشب به مستان میدهد ساغر علیاصغر
غوغا به پا کرده
آیینهی کوچکتر حیدر علیاصغر
ارباب میخندد
بر سینهاش تا میگذارد سر علیاصغر
در بین گهواره
دل میبرد با خنده از مادر علیاصغر
هم از برادرها
دل برده، هم از عمه و خواهر علیاصغر
از بس که زیباروست
جمع است کل حُسن یکجا در علیاصغر
با سنوسال کم
در جنگ برپا میکند محشر علیاصغر
با اکبر و قاسم
همرتبه خواهد شد از این منظر علیاصغر
* *
"هل من معین" آمد
طاقت ندارد در حرم دیگر علیاصغر
با گریه میآید
آورده با خود یک سپر حنجر علیاصغر
تیر سهپر خورده
پس شد علیاصغر، علیاصغر، علیاصغر
هموار خواهد کرد
راه ظهور یار را آخر علیاصغر...
#مجتبی_خرسندی
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود
گاهی همان کسی که دم از عقل می زند
در راه هوشیاری خود مست می رود
#افشین_یداللهی
ماهی قرمز بمان، حتی اگر بد بگذرد
می رسد روزی که این دریاچه از سد بگذرد
در پی این مرگ تدریجی تولد نیز هست
ماه گاهی لازم است از هرچه دارد بگذرد
بی تو ای اوج و فرود دیدنی! جذاب نیست
داستانم حول اول شخص مفرد بگذرد
آه نه! تو قصد دریا داری و انصاف نیست
رود در آغاز راه از خیر مقصد بگذرد
ماهی زندانی ام! تلخ است وقتت بیش از این
بین این دیوارها، بی رفت و آمد بگذرد
گرچه هر سنگی برای رود، کشف تازه ای ست
مایه ی رنج است هر چیزی که از حد بگذرد
#کبری_موسوی_قهفرخی
تعریف من از چشم تو در قافیه ها بود
از مصرع آخر بخدا تا به ؛خدا؛ بود
شاید هنر عشق همین بوده که دائم
دریای دل آماده ی گرداب ؛بلا؛ بود
آنقدر کشیده ست دلم درد ، که جان داد
با این همه برداشتم از درد ؛شفا؛ بود
من رفته ام از دست نگاهی که مرا سوخت
چشم تو مرا راند، خودش ؛راهنما؛ بود
سربسته بگویم که تو را دوست.... ولی نه...
ای دوست فراموش کن این جمله ؛خطا؛ بود
یک عمر پریشان دلی و خانه به دوشی
از روز ازل بخت من انگار ؛سیاه؛ ست...
#نسیم_سحری
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش
دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست
من در پی خویشم ،به تو بر میخورم اما
آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست...
#هوشنگ_ابتهاج
شکنجه میدهد مرا پیام های او به او
چه شرح پر شراره ای کلام های مو به مو
#سید_مرتضی_س_طباطبایی
#امام_جواد_ع_مدح_و_ولادت
امشب بـه جهان آمـده پیغمبر دیگر؟
یا کعبه گرفتهست به بر حیدر دیگر؟
یا از حَسَنین است عیـان منظر دیگر؟
دارد به سـرِ دست، رضـا کوثـر دیگر
بُشری که دلِ آل محمّد همه شاد است
این مژده بگوییـد کـه میلاد جواد است
ای بحـر تجلـی! گهـرت باد مبارک
ای شاخۀ طوبـا! ثمـرت بـاد مبارک
ای شمس ولایت! قمرت باد مبارک
میـلاد گرامـی پسـرت بـاد مبارک
این قبلۀ اربـاب مـراد اسـت، مـراد است
الحق که جواد است، جواد است، جواد است
بــا مــاه بگوییـد چـراغ سحـر اسـت ایـن
بـا مهـر بگویید کـه از مهـر، سـر است این
طفـلش نتـوان گفت که خیرالبشر است این
جانم به فدایش پسر است این، پسر است این
ما را به پسر بودن او فخر از آن است
کو بعد پدر، رهبر خلق دوجهان است
این است کز آغـاز خداونــد ستـودش
این است که بگشود نبی لب به درودش
این است که افتاد «کرامت» به سجودش
این است که جود آمده مرهون وجودش
جوشد ز کفش لطف و عنایات خدایی
آرنـد به سویش همگان دست گدایی
سرتا بـه قدم حُسن خداوند جلیلش
مـرآت جمـال نبـوی روی جمیلش
زوّار حـرم آدم و نوح است و خلیلش
مأمون شده در اوج شهی عبد ذلیلش
این است که در محضر او زادۀ «اکثم»
آورد چو یک کودک ناخوانده الف، کم
این است همـان مخزن اسرار الهی
وابستـه بــه علـم ازل نامتناهــی
بیپرتو او علمْ سیاهیست سیاهی
دارد خبر از ابر و هـوا و یم و ماهی
کز معجزهاش هوش پرید از سر مأمون
گویی که جدا روح شد از پیکر مأمون
ای از ازلـت نــام دلآرای محمّد
وی آینــۀ طلعـت زیبـای محمّد
سرتا به قدوم تـو سراپـای محمّد
بوسیده پدر روی تو را جای محمّد
از جود تـو یا فضل تو یا علم تو گویم؟
وز خلق تو یا خوی تو یا حلم تو گویم؟
با این همه اوصافِ خدایی ز خدایت
در حیرتم آخر چه بگویم بـه ثنایت
گوهر چه بُوَد تا که بریزند بـه پایت؟
فرمـود پـدر: ای پــدرم بـاد فدایت!
تو مصحـف زهرایی و قرآن رضایی
تو روح رضا، قلب رضا، جان رضایی
تـو دسـت عطـا و کرم و لطف خدایی
تو در دو جهان از همگان عقدهگشایی
تو حج و تو میقات، تو مروه، تو صفایی
مـا جملـه گدا و تـو جواد ابن رضایی
جود و کرم از توست، تضرع صفت ماست
والله گـدایـیِ درت سلطـنت مــاست
من میثم آلودۀ بیدست و زبانم
در باغ بهار تو کم از برگ خزانم
مگـذار برِ بـاد بـه کـوی دگرانم
بگذار در اطراف گلت خار بمانم
من با همه گفتم که جواد است امامم
باشد که بخوانی ز ره لطف، غـلامم
#غلامرضا_سازگار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولد میوه دل امام رضا علیه السلام🎂
#میلادامامجوادع
••••✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺
3066714_128kb (1).mp3
6.39M
وارث👏👏👏
مداح:حاج مهدی رسولی🎙
ولادت امام جواد علیه السلام
🍃🌹🍃❤️
ز آدمی به جهان نام نیک ماند و بس
به مهر کوش که گیتی به کَس وفا نکند
#ادیب_نیشابوری
خوش آن که در صفِ خوبان نشسته باشی و من
نظر کُنم به تو نازم به انتخابِ خودم...
#بهجت_دهلوی
#امام_جواد_ع_مدح_و_مناجات
ای دوست به درگهت مراد آوردم
از دست ستمها به تو داد آوردم
نام تو جواد است و خدای تو جواد
امید به لطف دو جواد آوردم
مرحوم #سیدرضا_مؤید