eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
ابری به بارش آمد و باران عشق ریخت جانی دوباره بر تن بی‌جان عشق ریخت جبریل با بشارتی از نور سر رسید آیات محکمات به قرآن عشق ریخت "لایمکن الفرار من العشق" خواند و بعد در پایه‌های سست و پریشان عشق ریخت دستی کشید بر سر عشق و به لطف خویش نظمی به حال بی‌سر و سامان عشق ریخت با تیشه، ریشه‌ی غم هجران زد و سپس "شوق وصال یار" به دامان عشق ریخت مژگان خویش را به تماشا کشید و بعد صدها هزار رخنه به ایمان عشق ریخت قفل شکسته‌ی دل ما را کلید شد آزادی دوباره به زندان عشق ریخت بوی بهشت از نفس اوست شمّه‌ای هرکس گرفته ذکر جوادالائمه‌ای آئینه‌ی کرامت بی‌انتها جواد جای کرم نوشته‌ام از ابتدا جواد آن شاهِ شاهزاده که در بارگاه او دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد! ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد از کاظمین حاجت خود را گرفته است هرکس که گفته بین گوهرشاد یا جواد بعد از سلام، وقت تشرف به صحن‌ها ذکر لب تمام گرفتارها جواد وا شد گره همین که گره خورد در حرم، دست گدا به دامن لطف اباجواد دنبال التیام به جای دگر مرو تا هست مرهم دلِ دردآشنا جواد یک‌جا زده‌ست دست توسل، ائمه را هرکس که برده نام جوادالائمه‌ را وقتی که می‌رسید گدا در حوالی‌اش پُر می‌شد از کرامت او دست خالی‌اش شهری که میزبان جوادالائمه است هرگز نرفته فقر به سمت اهالی‌اش حاتم گدای او شده تا بلکه رو شود یک‌گوشه از مقام کرامات عالی‌اش باشند اگر تمام جهان میهمان او پایان ندارد این کَرَم لایزالی‌اش عالِم شده‌ست هرکه به این خانه آمده دنبال پاسخ جملات سؤالی‌اش دنیا برای دشمن او چون جهنّم است اما بهشت بوده برای موالی‌اش هرکس که ناامید به لبخند او رسید مرهم گذاشت بر غم آشفته‌حالی‌اش لبخند توست داروی هر درد یاجواد! جانم فدای ابن‌رضا و اباجواد تو از ازل جوادی و ما از ازل فقیر یا اَیُّهَاالجَواد! تَصَدَّق عَلَی الفَقیر حس کرده است ثروت عالم به دست اوست وقتی گرفته است تو را در بغل فقیر از حدِّ اکثر همه سر بوده هر زمان از تو رسیده است به حدِّ اقل، فقیر این گوشه‌چشم توست که اکسیر اعظم است با یک نگاه تو به غنی شد بدل فقیر از دیگران زیاد شنیده، ولی فقط دیده همیشه جود تو را در عمل فقیر با دست پُر به خانه‌ی خود رفته هر زمان با دست خالی آمده در این محل فقیر از آن زمان که لطف تو را دید تا ابد شد روزگارِ تلخ به کامش عسل فقیر این بیت‌ها گدای جوادالائمه‌اند با این نیت ردیف شده در غزل فقیر در آستان مرحمت عشق مَحرم است هرکس که شد گدای تو، آقای عالَم است
کوثر علی‌اصغر امشب به‌ مستان می‌دهد ساغر علی‌اصغر غوغا به پا کرده آیینه‌ی کوچک‌تر حیدر علی‌اصغر ارباب می‌خندد بر سینه‌اش تا می‌گذارد سر علی‌اصغر در بین گهواره دل می‌برد با خنده از مادر علی‌اصغر هم از برادرها دل برده، هم از عمه‌ و خواهر علی‌اصغر از بس که زیباروست جمع‌ است کل حُسن یک‌جا در علی‌اصغر با سن‌و‌سال کم در جنگ برپا می‌کند محشر علی‌اصغر با اکبر و قاسم هم‌رتبه خواهد شد از‌ این‌ منظر علی‌اصغر * * "هل من معین" آمد طاقت ندارد در حرم دیگر علی‌اصغر با گریه می‌آید آورده با خود یک‌ سپر حنجر علی‌اصغر تیر سه‌پر خورده پس شد علی‌اصغر، علی‌اصغر، علی‌اصغر هم‌وار خواهد کرد راه ظهور یار را آخر علی‌اصغر...
گاهی مسیر جاده به بن بست می رود گاهی تمام حادثه از دست می رود گاهی همان کسی که دم از عقل می زند در راه هوشیاری خود مست می رود
ماهی قرمز بمان، حتی اگر بد بگذرد می رسد روزی که این دریاچه از سد بگذرد در پی این مرگ تدریجی تولد نیز هست ماه گاهی لازم است از هرچه دارد بگذرد بی تو ای اوج و فرود دیدنی! جذاب نیست داستانم حول اول شخص مفرد بگذرد آه نه! تو قصد دریا داری و انصاف نیست رود در آغاز راه از خیر مقصد بگذرد ماهی زندانی ام! تلخ است وقتت بیش از این بین این دیوارها، بی رفت و آمد بگذرد گرچه هر سنگی برای رود، کشف تازه ای ست مایه ی رنج است هر چیزی که از حد بگذرد
تعریف من از چشم تو در قافیه ها بود از مصرع آخر بخدا تا به ؛خدا؛ بود شاید هنر عشق همین بوده که دائم دریای دل آماده ی گرداب ؛بلا؛ بود آنقدر کشیده ست دلم درد ، که جان داد با این همه برداشتم از درد ؛شفا؛ بود من رفته ام از دست نگاهی که مرا سوخت چشم تو مرا راند، خودش ؛راهنما؛ بود سربسته بگویم که تو را دوست.... ولی نه... ای دوست فراموش کن این جمله ؛خطا؛ بود یک عمر پریشان دلی و خانه به دوشی از روز ازل بخت من انگار ؛سیاه؛ ست...
بنگر که در آغوش رضا(ع) هست جواد(ع) عالم شده از دیدن او مست ، جواد(ع) باید صلوات بر قدم هایش ریخت... گیرد به قیامت ز همه دست جواد(ع) "عاصی" 🍃🌹🍃❤️ 🌹 در شب میلاد امام جواد علیه السلام هدیه نثار حضرت ۳صلوات
‌تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست من در پی خویشم ،به تو بر میخورم اما آن سان شده ام گم که به من دسترسی نیست... ‌
شکنجه میدهد مرا پیام های او به او چه شرح پر شراره ای کلام های مو به مو
امشب بـه جهان آمـده پیغمبر دیگر؟ یا کعبه گرفته‌ست به بر حیدر دیگر؟ یا از حَسَنین است عیـان منظر دیگر؟ دارد به سـرِ دست، رضـا کوثـر دیگر بُشری که دلِ آل محمّد همه شاد است این مژده بگوییـد کـه میلاد جواد است ای بحـر تجلـی! گهـرت باد مبارک ای شاخۀ طوبـا! ثمـرت بـاد مبارک ای شمس ولایت! قمرت باد مبارک میـلاد گرامـی پسـرت بـاد مبارک این قبلۀ اربـاب مـراد اسـت، مـراد است الحق که جواد است، جواد است، جواد است بــا مــاه بگوییـد چـراغ سحـر اسـت ایـن بـا مهـر بگویید کـه از مهـر، سـر است این طفـلش نتـوان گفت که خیرالبشر است این جانم به فدایش پسر است این، پسر است این ما را به پسر بودن او فخر از آن است کو بعد پدر، رهبر خلق دوجهان است این است کز آغـاز خداونــد ستـودش این است که بگشود نبی لب به درودش این است که افتاد «کرامت» به سجودش این است که جود آمده مرهون وجودش جوشد ز کفش لطف و عنایات خدایی آرنـد به سویش همگان دست گدایی سرتا بـه قدم حُسن خداوند جلیلش مـرآت جمـال نبـوی روی جمیلش زوّار حـرم آدم و نوح است و خلیلش مأمون شده در اوج شهی عبد ذلیلش این است که در محضر او زادۀ «اکثم» آورد چو یک کودک ناخوانده الف، کم این است همـان مخزن اسرار الهی وابستـه بــه علـم ازل نامتناهــی بی‌پرتو او علمْ سیاهی‌ست سیاهی دارد خبر از ابر و هـوا و یم و ماهی کز معجزه‌اش هوش پرید از سر مأمون گویی که جدا روح شد از پیکر مأمون ای از ازلـت نــام دل‌آرای محمّد وی آینــۀ طلعـت زیبـای محمّد سرتا به قدوم تـو سراپـای محمّد بوسیده پدر روی تو را جای محمّد از جود تـو یا فضل تو یا علم تو گویم؟ وز خلق تو یا خوی تو یا حلم تو گویم؟ با این همه اوصافِ خدایی ز خدایت در حیرتم آخر چه بگویم بـه ثنایت گوهر چه بُوَد تا که بریزند بـه پایت؟ فرمـود پـدر: ای پــدرم بـاد فدایت! تو مصحـف زهرایی و قرآن رضایی تو روح رضا، قلب رضا، جان رضایی تـو دسـت عطـا و کرم و لطف خدایی تو در دو جهان از همگان عقده‌گشایی تو حج و تو میقات، تو مروه، تو صفایی مـا جملـه گدا و تـو جواد ابن رضایی جود و کرم از توست، تضرع صفت ماست والله گـدایـیِ درت سلطـنت مــاست من میثم آلودۀ بی‌دست و زبانم در باغ بهار تو کم از برگ خزانم مگـذار برِ بـاد بـه کـوی دگرانم بگذار در اطراف گلت خار بمانم من با همه گفتم که جواد است امامم باشد که بخوانی ز ره لطف، غـلامم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولد میوه دل امام رضا علیه السلام🎂 ••••✾•🌿🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3066714_128kb (1).mp3
6.39M
وارث👏👏👏 مداح:حاج مهدی رسولی🎙 ولادت امام جواد علیه السلام 🍃🌹🍃❤️
سلام‌صبحتون بخیر 🌼🌼🌼
عیدتون مبارک👏👏🌼🌼🌼
ز آدمی به جهان نام نیک ماند و بس به مهر کوش که گیتی به کَس وفا نکند
خوش آن که در صفِ خوبان نشسته باشی و من نظر کُنم به تو نازم به انتخابِ خودم...
ای دوست به درگهت مراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدای تو جواد امید به لطف دو جواد آوردم مرحوم
خبر آمد نشود دست گدا رد امشب دیدنی گشته کرمخانه ی مشهد امشب ابتران را روی لب ناله ی ممتد امشب کوثری آمده با نام محمد امشب باز هم نغمه لب آیه ی اعطینا شد صلواتی بفرستید رضا بابا شد آن که باشد ز همه با برکت تر آمد یادگار خلف موسی جعفر آمد آنکه او را به جهان نیست برابر آمد یک رضاجان دگر ، قند مکرر آمد مژده وصل به کنعان ِ فراق آمده است حضرت ضامن آهوی عراق آمده است آمده باب مراد همه دنیا بشود آمده تا همه ی زندگی ما بشود آمده یک نفره لشکر بابا بشود آمده منتقم حضرت زهرا بشود چون حسن بر همه ی فاطمیون سالار است از فلانی و فلانی چه قدَر بیزار است به کریمان جهان داد کرم یاد ، جواد غالبا بیشتر از خواهش ما داد جواد رمز هر معجزه ی پنجره فولاد ، جواد خانه آباد کند ، خانه اش آباد جواد می دهد مثل رضا حاجت ما ، نشنیده " گوش این طایفه آواز گدا نشنیده " حضرت بنده نواز ، ای کرم رویایی شرف الشمس  ِ جوانان ِ بنی الزهرایی از طفولیت خود نه ، ز ازل آقایی حرز دادی به عدویت ، چه دل دریایی ... تو چه کردی که به تو دشمنت ایمان دارد این شفاخانه برای همه درمان دارد حضرت عشق مگر لطف تو پایان دارد ؟ با شما نا شدنی ها همه امکان دارد خانه ات ثانیه به ثانیه مهمان دارد کاظمینت چه قدَر بوی خراسان دارد رو به تو کرد بیابان و گلستان برگشت مور آمد در  ِ این خانه ، سلیمان برگشت دم به دم از تو رسیده است به این دنیا فیض قطره با فیض نگاهت شده یک دریا فیض تا ابد گشته ز عمر کم تو معنا فیض لب به گهواره گشا تا ببرد عیسی فیض آمدی تا که کنی راه علی را کامل شد ز تیغ دو دم  ِ نطق ِ تو رسوا باطل ای امید همه ، دریای کرامت ، الغوث قمر  ِ شمس ِ شموس آه ز ظلمت ، الغوث گم شدم ، ای پدر هادی امت ، الغوث کی رسد پی سحر این شب غیبت ، الغوث غم گرفته همه آبادی ما را آقا برسان جمعه ی آزادی ما را آقا
enc_16751753029353299639543.mp3
2.35M
زیر بارون قدم میزنم حسن عطایی . ولادت امام جواد (ع) ۱۱ بهمن ۱۴۰۱ . مولودی
امروز ز غصه دور و شادیم همه خاک قدم بابِ مرادیم همه دردانه‌ی حضرت رضا آمده و ما تشنه‌ی الطاف جوادیم همه 🌸☘🌸☘🌸☘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در اين حريم، هيچ‌كسی بی‌مراد نيست بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست همواره بی‌حساب فقط لطف می‌كند بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست ديدم كه در تمامی حاجت‌گرفته‌ها فرقی ميان مجتهد و بی‌سواد نيست پرسيدم از حوائج و بين جواب‌ها حتی يكی‌ش، "حاجت ما را نداد"، نيست نامی برای درب ورودی مرقدش درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا جواد الائمه....... آمدی و حالتی مثل پیمبر داشتی چشم وابرویی سیاه،مویی معطر داشتی نازپرورده امامم،بعد چندین سال وماه پرده از آن صورت زیبا نشان برداشتی؟ عشق و احساس دلت گویا به مادر رفته بود هیبت و حلم وشجاعت مثل حیدر داشتی بوده جبریل امین بالا سرِ گهواره که در پرِ قنداقه ات با هر تکان پر داشتی؟ از میان چارده عشق خدا از کودکی حل وفصل ومبحث و محراب و‌منبر داشتی.... دیر اما آمدی و زود رفتی،،،حیف شد طول عمری سخت و طاقت گیر و کمتر داشتی آه ای بالا بلندم،برف نه،اما سه روز روی بام خانه ات صدها کبوتر داشتی.... مثل مرد دوم این طائفه تا انتها سوز سینه از ریاکاری همسر داشتی راستی!وقتی که عطشان جان سپردی،بعد از آن در کجا افتاده بودی؟بعد از آن سر داشتی؟!! راستی خواهر که نه...‌اما کنار پیکرت ناله ی پر غصه ی ای وای مادر داشتی؟!! بعد از آنکه بر زمین افتاده بودی...قصه ی نعل ها و اسب ها بر روی پیکر داشتی؟ حرمت یک عمه در قم حفظ میگردد ولی عمه زینب در هیاهوها تو‌ معجر داشتی؟؟؟ در شب میلاد هم از غم نوشتم،کاش تو شاعری آوازه دار و شاد و بهتر داشتی.......
مجلس جشن است در دل‌های ما لحظه‌هایی بی‌بدیل و دلگشا طالع ماه رجب ، گشته بلند دیده مولودین زیبا دلربا هم رسیده کودک ناز رباب هم گل زهرا ، جواد الاتقیا در ملاحت کیست همتای جواد ؟ همنشین او شود از غم رها دوست و دشمن ز فیضش بهره‌مند ریزه خوار خوان او شاه و گدا بلبلان مست و غزل‌خوان گشته‌اند شعر خوان گلهای باغِ ربنا آیه‌هایِ عشق ، تابیدن گرفت از کراماتِ " مصابیح الدجی " تشنگانِ بزم حق را ساقی است ساغرش پر از می صدق و صفا معدن جود است جان پاک او مهربان با هر غریب و آشنا بر مریضان و فقیران دادرس هر دم عیسایی‌اش دارد شفا خاک بوس درگه او قدسیان ریزه‌خواران را کند حاجت روا