eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آوخ! هنوز زخمیم و رنج می برم دنیا هر آنچه داشت بلا ریخت بر سرم مردم چه می کنند که لبخند می زنند غم را نمی شود که به رویم نیاورم قانون روزگار چگونه ست کین چنین درگیر جنگ تن به تنی نا برابرم تو آنقدر شبیه به سنگی که مدتی ست از فکر دیدن تو تَرَک می خورد سرم وامانده ام که تا به کجا می توان گریخت از این همیشه ها که ندارند باورم حال مرا نپرس که هنجار ها مرا مجبور می کنند بگویم که "بهترم"
زندگی موسیقی گنجشک‌هاست زندگی باغ تماشای خداست زندگی یعنی همین پروازها، صبح‌ها، لبخندها، آوازها
گفته ما را چون بهاران ، گریه کن رخت بر بند و به قرآن ، گریه کن چون نباشی ، جان دلها می رود در  نیازم  جان جانان  ، گریه کن دل تو را سرو خرامان ، دیده بود ای نگارم چون خرامان ، گریه کن روزها رفتی ولی شب ها به خواب حیف باشد چون ندارن ، گریه کن رشته حق چون سبوی عاشقی ست وصل آن شو وصل یاران ، گریه کن مقصد دل ،  منزلش دل داده گیست هم  ره  آن ،  در  بیابان  ، گریه  کن گفته  بودم ، وصل یاران ، می رسد ای  دل  آرام ، در  ره  آن ، گریه کن
کی می رسد؟. یا رب آن آرام جان، روح و روان کی می رسد؟ بارالها، پیشوای انس و جان کی می رسد؟ یا رب آن میراث دار انبیا و اولیا آخرین موعود جان این جهان کی می رسد؟ یا رب آن ماه منیر آسمان عاشقی عاشقان را روشنای آستان کی می رسد؟ یا رب آن کس که نشانش کس نمی داند کجاست آن امید عاشقان بی نشان کی می رسد؟ یا رب آن شعر رهایی از قیود بندگی شاه‌بیت شعر ناب شاعران کی می رسد؟ یا رب آن تنها گل نشکفته فصل بهار تا بگیرد زردی از فصل خزان کی می‌رسد؟ یا رب آن خورشید پشت ابر پنهان از نظر آن که از چشمان یاران شد نهان کی می رسد؟ یا رب آن پایان فصل بی قرار انتظار بار الها مهدی صاحب زمان کی می رسد؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقتی مساجد تشنۀ یک ختم قرآنند در گیر و داری که خیابان‌ها چراغانند وقتی برای بستۀ درها کلیدی نیست وقتی تمام قفل‌ها سر در گریبانند می‌آیی و «اِنّا فَتَحنا» روی لب داری یعنی برایت کارهای سخت آسانند ارباب‌ها و خواب‌های بر پر قوشان از چند شب قبل از ظهور تو پریشانند احوالشان آن لحظه باید دیدنی باشد وقتی مُعبّرها تو را «منصور» می‌خوانند می‌آیی و یک عده بر خود سخت می‌لرزند می‌آیی و یک عده قَدرت را نمی‌دانند من در خیابان‌هایمان گَز می‌کنم نذرت! وقتی تمام چشم‌ها دنبال مهمانند
ما شیفتگان نیمه شعبانیم دلداده قطب عالم امکانیم ما منتظران نور تا روز ظهور با رهبر انقلاب همپیمانیم مهدی شریفی
هر که از عشق تو پرسید به او گفتم شکر پیش مردم گله از یار ؟ همینم مانده
مهندس رفتی از این پایین به آن بالا مهندس آقا مهندس بی درس و بی مدرک شدی حالا مهندس آقا مهندس درخانواده گشته ای بسیار محبوب یک بچه ی خوب فداش بشمه مامان و بابا مهندس آقا مهندس کف کرده بودی سالها تا شخصی از دور از وادی غور با داد گوید:حضرتِ والا مهندس آقا مهندس دست نمی مالی به در،گویی کثیف است عه،اوف،پیف است هر جا روی ،در می زنی با پا مهندس آقا مهندس خیلی کلاست تازگی ها رفته بالا رفته تا اونجا گویی بله دیگر به جایِ ها مهندس آقا مهندس حالا به چشمت عینک ریبند داری لبخند داری اما فقط پیش مهندس ها مهندس آقا مهندس دیگر نمی سازی دهان را این هوا وا هرگوشه هرجا چون می کنی بر عینک خود ، ها مهندس آقامهندس گاهی به زیر پای خود هم یک نظر کن ای با تمکن با دستکش دستی بگیر از ما مهندس آقا مهندس دیگر نه در ایتا که در اینستاگرامی مشهور ونامی فالوورت حالا شده یک کا مهندس آقا مهندس با کپه کش ها بهتر از این باش یارا خریول،دارا ما را نبر از یاد خود ،بابا......مهندس آقا مهندس گرم پزت هستی تو و معمارِ شیاد در اوج بیداد پر می کند با گچ ستونها را مهندس آقا مهندس نام مهندس داری و تیپ چنانی مثل فلانی اما به وقت کارهستی نامهندس آقا مهندس اما مشو تنها اسیرِ کارِ امروز اینقدر مرموز باشد پس از امروزها،فردا مهندس آقا مهندس آری مهندس گشتی و کلی دهی پز با کلی قمپز دریاب ما را از محبت،یا مهندس آقا مهندس
خورشید فدای روی تابان تو باد جان همه‌ی جهان به قربان تو باد تو حضرت صاحب‌الزمان هستی پس هر ماه فدای ماه شعبان تو باد
سپرد جا به تو هر کس ز بزم بیرون رفت تویی به جای همه، هیچ کس به جای تو نیست
ای کاش دعایمان اثر داشت، اثر می آمد و با خودش تبر داشت، تبر تا کی به غروب جمعه‌ها زل بزنیم ای کاش کسی از او خبر داشت، خبر