eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  اشعار ناهید خلفیان
ما را که روزه و رمضان هم عوض نکرد شاید کسی شدیم درِ خانهٔ حسین السلام علیک یااباعبدالله @andisheysabz
12.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 تیزر رسمی فراجا برای اجرای طرح عفاف و حجاب از شنبه
ای مهربان که نام تو را یار گفته‌اند چشم تو را فروغ شب تار گفته‌اند از دست‌های مهر تو اعجاز چیده‌اند از گام‌های سبز تو بسیار گفته‌اند ما با در و دریچه و روزن غریبه‌ایم با ما سخن همیشه ز دیوار گفته‌اند وا کن ز نور، پنجره‌ای روبه‌روی ما کز ابرهای تیره به تکرار گفته‌اند برخیز و پرده برکش از آن روی تا که ما باور کنیم آنچه ز دیدار گفته‌اند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مرا ببر به سرزمین شعرها @sarzaminesher
بر سینه ما قرار برمی‌گردد حال خوش روزگار برمی‌گردد از خواب زمستانی خود برخیزیم با آمدنش بهار برمی‌گردد
مثل دریایی که موجش عاشق ساحل شده من همان لیلام،مجنونم ولی عاقل شده
ایام خوش بهار یادت نرود در موسم گل ، قرار یادت نرود یادت باشد مسافری در راه است آدینه و انتظار یادت نرود م.بیرنگ
ﻋﺸﻘﻢ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻓﯿﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﻢ ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺗﺎﺯﻩ ﺧﻮﺩﻡ " ﺍﺧﺘﺮﺍ" ﮐﻨﻢ ! ﺁﺭﯼ، ﻫﻤﯿﻦ ! ﺩﺭﺳﺖ ﺷﻨﯿﺪﯾﺪ ! ﺍﺧﺘﺮﺍ ! ﻋﯿﻦ ﺍﺵ ﭘﺮﯾـﺪ ﺗﺎ ﻏﻠـــﻂ ﻧﺎﺑﺠــﺎ ﮐﻨﻢ ! ﻣﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ، ﻏﺰﻝ ﺗﺮﮐﯿﺪ ﺍﺯ ﮔﻼﯾﻪ ﻫﺎﻡ ﻭﻗﺘــﯽ ﮐــﻪ ﻗﺎﻟﺒــﻢ ﺗﺮﮐﯿﺪﻩ ﭼﺮﺍ ﮐﻨﻢ...! ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺳﯿــﺮ ﻭﺯﻥ ﻭ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻗﺎﻓﯿﻪ؟ ﺍﺻﻼ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺻﻒِ ﺭﺩﯾﻒ ، ﺍﻗﺘﺪﺍ ﮐﻨﻢ؟ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺎﺑﻘﻪ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﻢ ! ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﻭ ﺑﻬﻤﻦ ﻭ ﻏﻢ ِ ﺧﺮﺩﺍﺩ، ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺩﺭ ﺟﻤـﻊ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺯ ﭼﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻘﺎ ﮐﻨﻢ؟ ! ﺑﺎﻧﻮ ﺑﯿﺎ ﮐﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﻭﺳﻂ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪ ! ﺑﺎﯾــﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗـــﻮ " ﺩﻓﺎ" ﮐﻨﻢ ! ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺷﺪ ﺗـﻮ ﺍﺯ ﺷﺮﻑ ﻣﻦ " ﺩﻓﺎ" ﮐﻨﯽ؟ ! ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺟﺰ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﻢ؟ ﺑﺎﻧﻮ، ﻣﻦ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ! ﺍﻣــﺎ ﭼﮕـــﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﺗــﻮ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﻢ؟! ﺑﺎﻧــﻮﯼ ( ﺑﻬﻤﻨﯽ)، ﻗﻠﻤﻢ ﯾﺦ ﺯﺩﻩ ! ﺑﺒﯿﻦ! ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻭ ﻣﻨﺘﻘﺪﺍﻧﺶ " ﭼﮑﺎ" ﮐﻨﻢ؟! ﻓﺮﺩﺍ ﻫﻤﯿﻨﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻟﻢ ﭘﺨﺶ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ! ﺑﺎﯾﺪ ﺗﻤـــﺎﻡ ﻗﺎﻓﯿـــﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺳﻮﺍ ﮐﻨﻢ! ﺍﯾﻨﺠﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺧﻠﻮﺗﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﺴﺖ! ﺷﺎﻋـــﺮ ﺷﺪﻡ ﮐـــﻪ ﻗﺎﻓﯿــــﻪ ﺭﺍ ﺟﺎ ﺑﺠﺎ ﮐﻨﻢ! ﺩﺭ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﻭ ﻗﺎﻟﺐ ﻭ ﺳﺒﮏ ﻭ ﺭﺩﯾﻒ ﻭ ﻭﺯﻥ! ﺗﺎ ﺁﺧﺮﯾــﻦ ﺩﻗﯿــﻘﻪ ﯼ ﺷﻌــــﺮﻡ ﺷﻨﺎ ﮐﻨﻢ! ﺑﺎﻧﻮﯼ ﺻﺒﺢِ ﺑﻬﻤﻦِ ﺷﺼﺖ ﻭ ﻓﻼﻥ، ﭼﺮﺍ! ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺍﺳﻢ ﺍﺕ ﺣﯿﺎ ﮐﻨﻢ؟! ﺑﯿﺨـﻮﺩ ﺑـﻪ ﻧﻘـﺪ ﺑﻨـﺪﻩ ﻧﭙــﺮﺩﺍﺯ ﻣﻨﺘﻘﺪ! ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﻢ!
گِردش همه جمع‌اند ولی جان‌به‌لبی نیست تحویل نگیرند مرا هم عجبی نیست چشمان من ابرند و دلم مرتع رنج است ابرند و شبی نیست نبارند، شبی نیست انداخت مرا دور و کسی نیست بگوید این جامْ عتیقه‌ست شکستی، حلبی نیست بی‌علت و یک‌باره دلم خون نشد از دوست نومید شد از وصل، همین کم سببی نیست این شورشی از سلطه‌ی او خسته شد اما یک ذره به دنبال جدایی‌طلبی نیست سَم خوردم و رفتم به درش با گله و اشک گفتند که رفته‌ست سفر، چند شبی نیست!
Maste Eshgh | مویکدل - Alireza Ghorbani .mp3
10.41M
تو مرا جان و جهانی :) علیرضا قربانی | مست عشق