eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گلدسته و گنبد طلا می‌سازیم همچون نجف وکرب و بلا می‌سازیم به کوری چشم داعش و وهّابی آخر حرمی بهر شما می‌سازیم
ای نور خدانما امام صادق ای راهنمای ما امام صادق احیاگر گریه‌های عاشورایی ای بانی روضه‌ها‌‌ امام صادق
هدایت شده از مجتبی خرسندی
امام؛ صدق تمام و کمال و عالم دهر است که این مقام گزند از ابوحنیفه ندارد... اگر تمام جهان خویش را امام بدانند! خدا به‌جز علی و آل او خلیفه ندارد... @Mojtaba_khorsandi
امام از قَلَمِ در غلاف دلگیر است به جای آن همه شاگرد، یار می‌خواهد
YEKNET.IR - roze - shahadat imam sadegh 1401 - motiee.mp3
2.8M
🎤 🎧 این اشک چشم ما همه وقف عزای تو
بیزارم از کسی که برنجانَدَت ولی . . . ! لعنت به هرکسی که تو را دوست دارَدَت
هر بار غوغا می‌کنم،هر بار قیصر می‌شوم هر بار رامم می‌کنی،هر بار من شر می‌شوم! می‌خندی و از خنده‌ات،خشمم فروکش می‌کند و اشک میریزم به یک سیلاب منجر می‌شوم اشک مرا می‌بینی و شک میکنی با اینکه در  قلب هزاران برکه و دریاچه باور می‌شوم انگار صد دیوان شعر،در چشم خود داری که من با یک نگاه کوچکت،یک شعر از بر می‌شوم من ده تولد دارم هر باری که می‌بینم تو را صد بار با هر اخم تو،میمیرم آخر می‌شوم لبخند نه!می‌لرزم از هر ریزخند کوچکت با بردن نام تو هم،یک جور دیگر می‌شوم میدانی اشعار مرا،از چیست عالم بر شده؟ هر بار طردم میکنی،من"منزوی" تر می‌شوم                                                                         
بايد تـــــو را هميشه بــــه دقت نگاه كرد يعني نه سرسری، سر فرصت نگاه كرد خاتون! بگو كه حضرت خالق خودش تو را وقتــــی كـــــه آفريد چـــه مدت نگاه كرد هر دو مخدرند كـــه بيچاره می كنند بايد به چشم‌هات به ندرت نگاه كرد هر كس نظاره كرد تو را دلسپرده شد فرقــی نمی‌كند به چه نيت نگاه كرد عارف اگر برای تقرب به ذات حق زاهد اگـــر برای ملامت نگاه كرد تو بی‌گمان مقدسی و كور می‌شود هر كس تو را به قصد خيانت نگاه كرد
در حسرتم که بین سخن‌ها تصادفا یک بار هم به اسم صدایم کنی فقط!
دیدمت دورنمای در و بام ای شیراز سرم آمد به بر سینه سلام ای شیراز وامداریم و سرافکنده ز خجلت در پیش که پس‌انداخته‌ایم این‌همه وام ای شیراز توسن بخت نه رام است خدا می‌داند ورنه دانی که مرا چیست مرام ای شیراز نکهت باغ گل و نزهت نارنجستان از نسیمم بنوازند مشام ای شیراز نرگسم سوی چمن خواند و سروم سوی باغ من مردد که دهم دل به کدام ای شیراز به قیام از بر هر گنبد سبزی سروی چون عروسان خرامان به خیام ای شیراز توئی آن کشور افسانه که خشت و گل تست با من از عهد کهن پیک و پیام ای شیراز سرورانت مگر از سرو روانت زادند که در آفاق بلندند و به‌نام ای شیراز قرن‌ها می‌رود و ذکر جمیل سعدی همچنان مانده در افواه انام ای شیراز خواجه بفشرد سخن را و فکندش همه پوست تا به لب راند همه جان کلام ای شیراز زان می لعل که خمخانه به حافظ دادی جرعه‌ای نیز مرا ریز به جام ای شیراز زان خرابات که بر مسند آن خواجه مقیم گوشه‌ای نیز مرا بخش مقام ای شیراز تُرک‌جوشی زده‌ام نیم‌پز و نامطبوع تب عشقی که بتابیم تمام ای شیراز شهسوار سخنم لیک نه با آن شمشیر که به روی تو برآید ز نیام ای شیراز شاید از گرد و غبار سفرم نشناسی شهریارم به در خواجه غلام ای شیراز
لبخندِ تو آمیزه‌ای از شرم و سکوت است انگار لبت غنچه‌ی باغ ملکوت است من دست به سوی تو برآورده‌ام ای ماه! این مست درختی‌ است که در حال قنوت است این خاک به بارانِ نگاه تو بهاری‌ست ای عشق! بدون تو جهانم برهوت است بر مستی ما خرده مگیرید رفیقان این سکر تماشای جلال و جبروت است  «پرسیدی‌ام از عشق و جوابی نشنیدی» پژواک صدای تو سکوت است، سکوت است
در "اردیبهشت" تا می‌توان، دچار باید شد به یکدیگر... هوایش جان می دهد برایِ دلدادگی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌