eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سخاوت، سائل باب الجواد است کرامت، حاصل باب الجواد است چه زیبــا برگـــزیده قبلـــه‌اش را دلی که مــایلِ باب الجـواد است (کیمیا)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به یک اشاره مرا بی‌قرار خواهی کرد اشاره کن که ببینی چه کار خواهی کرد تو ای عصارهٔ طبعم، شبیه آن غزلی که بیت‌بیت مرا شرمسار خواهی کرد تو را به عشق قسم -ای تب غزل- بنشین که رازهای مرا آشکار خواهی کرد که گفته‌ است به یک گل، بهار ممکن نیست؟ تو آن گلی که خزان را بهار خواهی کرد به‌هم زدی تو همه احتمال‌های مرا شکار خواهی شد یا شکار خواهی کرد؟
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سخت‌است عمری‌زندگی با یک جگرخوار خورشید باشی بین دست شب گرفتار دشمن کنارت باشد و راهی نباشد بی او نفس تازه کنی یک لحظه یک بار همراز جای همدلی و مهر باشد فکر تجسس کردن و افشای اسرار در بستر آرامش‌ات افعی بغلتد با زهر کینه در دهان و بغض بسیار از جان خود در خانه‌ هم ایمن نباشی از ترس مکر همنشینی پست و غدار دلخون اگر از شعر شد زهرا، ببخشد خونین دلم من هم از این ابیات غمبار اما نشد ساکت بمانم چون دلم سوخت از غصه‌ی فرزند مظلومش من زار ✒️@sherkadeh
قسم به‌جان جواد تو می‌دهم، هرچند برای عرض نیازم قسم فراوان است
آیا محرم است؟ چرا بر دلم غم است "باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است" خاک عزای کیست که بر سرنهاد علم درد کدام آه بر آیینه‌ی غم است چشم کدام ماه به خواب آرمیده است رخت سیاه کیست که بر جان پرچم است می سوزد از جگر قلم و جوهر و کتاب آتش برای جان محبان فراهم است شب را برای توست سیاه آفریده‌اند کعبه به یاد روی تو در رخت ماتم است خورشید از فراق تو داغش به سینه ماند گلبرگ هر پگاه به چشمانش شبنم است یعنی سه روز و شب بدنت بود و آسمان آری محرم است که بر سینه‌ام غم ست
سلام نماز دهه ی اول ذی الحجه از امشب شروع میشه از فیض این نماز بی بهره نباشید ان شاءالله التماس دعا🌹
داشت از آتشِ زهری،همه دنیا می‌سوخت از تب داغ جواد است که دریا می‌سوخت با جگرسوزترین حالت یک مرد غریب پشت در روضه‌ی زهرا جگرش را می‌سوخت (بانو)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک شب دلت را جای من بی"تو" تصور کن دیدی چه ساده مثل سیر و سرکه می جوشی  
گذشت خو‌بی‌ام‌ از حد، به شک دچار شدند به احترام، کمی خم شدم سوار شدند..!
بعد مدتها شدم پروانه‌ای خوش‌رنگ ونقش پیله‌ام را باز کرده خنده‌ی رخسار تو