eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه از من دل بردی از ازل، بانو! ولی تو نگشودی بر دلم بغل، بانو! نشد که از تو بگویم چنان‌که می‌خواهم نشد که دل ببرم از تو با غزل، بانو! نشد که تلخ نباشی و رو تُرُش نکنی نشد نگاه تو در کام من عسل، بانو! نبود بین من و تو تفاهم از آغاز نمی‌شود پس‌از این مشکلات، حل، بانو! هم‌اینک از تو گذشتم پی بهانه نگرد بس است با دل مجروح من جدل، بانو @javad14md
در پیچ و خم حماسه ی گوهـــرشاد دادیم به تاریخ جهـــان ایـــن را یاد؛ در راه حفــاظت از حــریم و ناموس صد جـان به فـدای یک نخ چـادر باد
✍عرقی که زن زیر چادر می ریزد... 🔹سه جا برای او نـــــــــور می شود: ۱- درون قبر ۲- در برزخ ۳- در قیامت ▪️عارف بالله آیت الله بهاءالدینی رحمة الله علیه
📌 : خالصانه در مجالس عزاداری شركت كنيد. طوری باشيد كه غير از (ع) چيزی نبينيد. دهه محرم، دهه تحول است. جناب حرّ يک شخص است؛ اما حرّ شدن یک جریان می‌باشد. در اين دهه بايد متحول شويم.
چه بلائی سرت ای نورِ دو عین آمده است تیربارانِ حسن یاد حسین آمده است قرعه ی قائله انگار به اسمت زده اند سنگ، کم آمده از بسکه به جسمت زده اند سرِ لِه کردنِ جسم تو چه بلوا کردند عقده ها از پدرت را سرِ تو وا کردند سینه اَت خُرد شده، بسکه لگدمال شدی زیرِ این نیزه و شمشیر و سنان، چال شدی سیزده ساله ی بشکسته تنم، صبر نما ای شده کشته بجای حسنم، صبر نما بدن هیچ کسی اینهمه پر چین نشده هیچکس مثل تو، چون فاطمه گلچین نشده چو غزالی، گلوی نازکِ تو نحر شده صحن این دشتِ غم، از خونِ تو یک بحر شده چه بلوغی قد و بالای تو دارد، گُلِ من غارتِ گیسوی خونریزِ تو شد قاتلِ من بس مرا خوانده ای، از آهِ تو بیتاب شدم تشنه لب مانده ای، از شرمِ لبت آب شدم ناله ی آخری اَت، لحظه ی افتادنِ تو پیشَت آورد مرا، در دمِ جان دادنِ تو بغلت میکنم اما ز بغل می ریزی چقدَر از دهن ای مست، عسل می ریزی سوی معراج شدی، در برِ چشمِ ترِ من جای تو هست همان پیشِ علی اکبرِ من محمود ژولیده
12.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دیانت بر سیاست چیره شد آری جهان فهمید رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه... ✍شعرخوانی در محضر بازنشر به مناسبت روز ، حمله به مسجد و کشتار مردم توسط رضا خان ملعون
آشنا بود آن صدایِ آشنایی که زدی کربلا بیت الحسن شد با صدایی که زدی خواهرم را بیشتر از هر کسی خوشحال کرد بانگ إنّی قاسم بن المجتبایی که زدی لشکری را ریختی، آخر تنت را ریختند کار دستت داد آخر ضربه‌هایی که زدی استخوان سینه‌ات می‌گفت اینجایم عمو خوب شد پیدا شدی با دست و پایی که زدی ذره ذره چون علیِّ اکبرم میبوسمت این به جای بوسه‌هایِ بر عبایی که زدی سیزده تا سیزده تا نیزه بیرون می‌کشم در إزای سیزده جام بلایی که زدی
ای که می‌گیری سراغ از راز عشق بشنو از من تا شوی دمساز عشق 👇👇👇👇 «سرزمین شعرها» آباد باد هرکه عضو آن شود دلشاد باد 👇 @sarzaminesher عاشق اشعار دلتنگی خداست «شعرهای ناب» هم از آنِ ماست 👇 @sherhaye_nab هر کسی افتاد در وادیِّ شعر عضو می‌باشد در «آبادیِّ شعر» 👇 @abadiyesher «خط‌خطی‌های جواد» ای دوستان بارش عشق است در فصل خزان 👇 @javad14md چارفصل عاشقی این‌ها بُوَد 👆 هرکه همراهی کند شاعر شود 🙂🌺
درحال و هوایش... در سینه ام گل کرد شوقِ کربلایش پر شد دوباره جانم ازحال وهوایش در جان ما تنها نه در عالم، خداوند... کرده ست برپا خیمه ی ماتم برایش اویی که سیل دوست دارانش روانند دنبالِ راهِ نهضت بی انتهایش اویی که باز از حلقِ رگهای بریده گل می کند فریاد سرخ ربنایش دنیا سراسر مال دنیا دوست ها باد کافیست ما را سُکرِ چای روضه هایش آزادگانِ دهر سرتاسر اسیرش وارستگان از خاک یکسر خاک پایش هرگز نخواهد برد یک جو بهره از عشق هرکس که در عالم نباشد مبتلایش ای کاش یک جان نه هزاران جان مرا بود تا می شدم با آن هزاران جان فدایش
‌ 🏴 السَّلامُ عَلی عَبْدِاللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلي در معرکۀ عشق برافروخته شد چون شمع ز غربت عمو سوخته شد آمد پی یاری عمو، عبدالله با تیر به سینۀ عمو دوخته شد
در نزولِ گریه‌ام دیدم صعودِ خویش را اشک چون پائین بیاید روح بالا می‌رود ...