هدایت شده از " آقــــای مــــــیــر"
بر دل مانده.mp3
2.81M
پادکست | بَر دِل مانده
•||گوینده:آقایمیر
•||شاعر:#مارال_افشون
|□|@AGHAYE_MIR
مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
سلامم را که پیش از لب گشودن در جواب آمد؟
دخیلم را چه کس پیش از گره بستن گشود اینجا؟
نمازم را که پیش از بستنِ قامت، امامت کرد؟
دعایم را که پیش از عرض حاجتها شنود اینجا؟
چو خیل زائران خاکیاش در آمدوشدها
ملک شانه به شانه در فرود و در صعود اینجا
ولایت چشمهای دارد که در این خانه باید دید
کرامت معدنی دارد که باید آزمود اینجا
هدایت کوکبی دارد، از این مشرق شده طالع
نبّوت موکبی دارد که میآید فرود اینجا
تو در بازار دل چشمی مهیّا کن چه میدانی
به هر آیینه چندین جلوه خواهد رو نمود اینجا؟
تو همّت خواه از این سلطان که در حاجترواییها
ازل را تا ابدها نیست رنگِ دیر و زود اینجا..
قرار اینجاست، یار اینجاست، کار اینجاست، بار اینجا
کرم اینجاست، لطف اینجاست، فضل اینجاست، جود اینجا..
چنان جانهای پاک انبیا صف بسته بر این در
که آدم دارد از خاتم تقاضای ورود اینجا
مسیح اینجا، کلیم اینجا، خلیل اینجاست، نوح اینجا
شعیب اینجاست، شیث اینجاست، لوط اینجاست، هود اینجا..
منم مور و سلیمان هم به لطفش کرده مهمانم
وگرنه من که میدانم که جای من نبود اینجا
مگر شمعی شوم در گوشهای از این حرم، گریان
که جز با اشکِ عجز، آیینهای نتْوان فزود اینجا
شفایم میدهی با دستهای روشنت، آنجا
به خاکت میتپد گلهای اشکِ من، کبود اینجا..
هزار آیینه آوردم به سودای بهارانش
ولی یک غنچه لبخندش مرا از خود ربود اینجا..
خلائق را نسیم روضۀ «دارالسلام» این در
ملائک را ز ابواب زمین «باب السجود» اینجا
ببین حج تمام اینجا، نماز اینجا، امام اینجا
طریقت را عماد اینجا، شریعت را عمود اینجا
کلید خانۀ سبزِ بهشتت در کف است ای دل
توان در مدح اهلالبیت اگر بیتی سرود اینجا
#محمدسعید_میرزایی
هر که با پاکدلان، صبح و مسائی دارد
دلش از پرتو اسرار، صفائی دارد
#پروین_اعتصامی
مشڪل از سبڪ عـراقی و خـراسانی نیـست
همه با قافیه ی #عـشق مصیبت دارند
#حامد_عسکری
پس گرفتی جای یک بوسه، هزاران بوسه را
لعنتــــــــــــــی تا کی بنا داری رِباخواری کنی؟!
#طلا_کاظمی
گفتم آباد توان ساخت دلم را گفتا
حسن این خانه همین است که ویران ماند!
#فروغی_بسطامی
وقتی که تن حسین بی سر شده بود
دلشوره ی زینب دو برابر شده بود
از خولی و شمر دیرتر می آمد
افتادن و گریه کار خواهر شده بود
تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش...
از غصه ات آفتاب لاغر شده بود
در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود
در عصر دهم صحبت معجر شده بود
ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر
با دیدن حرمله مکدر شده بود
با خاطره ی خنده ی معصوم علی
چشمان رباب روز و شب تر شده بود
گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر
بازیچه ی دختران کافر شده بود
از غربت زین العابدین این بس که
در شام ، یزید ، روی منبر شده بود
#شهریار_سنجری
بی تو دنیا را برای قتل عام آوردهام!
عاشقی هستم که با خود اتهام آوردهام
از کسی که قصد او غیر از خداحافظ نبود،
من برای قلب بیتابم، سلام آوردهام!
رفته بودم تا مداوایم کند چشمان تو
با خودم افسوس، دردی ناتمام آوردهام
زنده باد آن دم که بی تو در جهان جایم مباد
مرگ بر من که نبودت را دوام آوردهام
درد یعنی روی کل دردهای کهنهام
زخم عشقت را برای التیام آوردهام
یار من شد... گرچه جای خالیات را پر نکرد
گریههایی که برای انتقام آوردهام
#مینا_بیگ_زاده
در حرم پیچید عطر سیب؛ زائر فیض برد
هرکسی در بارگاهت بود حاضر فیض برد
با بیان روضه هایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
قـطـره های خون تو سهم زمین شد بیشتر
بیشتر از آسمـانهـا خاکِ حائـر فیض برد
منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت
خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد
بر تن عـریـان تو این بیتـهـا مرثـیه خواند
اشکهای مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد
بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد
بیشتر یعـنی، حبیب بن مظاهر فـیض برد
گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح
بـوریـای کـهـنـۀ بـیـت عشائـر فیض برد
#محسن_حنیفی
گفتمش:
«دل بردى از ما
جانِ من مقصد كجاست؟»
گفت:
«عاشق را نشاید پرسوجو
باما بیا...»
#راحم_تبریزی
هدایت شده از جهاد قلم | علی سلیمیان
💢 دوره دوم
🖋 کارگاه تخصصی غزل و ترانه
با علی سلیمیان
✅ #محدود و #رایگان
👈 جهت ثبتنام به آیدی زیر پیام بدهید:
@ali_salimian
-------
@alisalimian_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با چشم پر از اشک شدم زائر طوست
ای حب تو سرمایهی اجداد و تبارم
خواندی تو مرا، تا که دلم میل حرم کرد
لبریز ز عشق توام ای دار و ندارم
#یا_امام_رئوف
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
84.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو را در خواب دیدم شانه کردم گیسوانت را
نهان از چشم مردم باز بوسیدم دهانت را...
برای چند«دِرهَم» چه «دَرهَمَت» کردند...
شب سوم محرم الحرام
هئیت محترم ریحانة الحسین
روضه حضرت رقیه سلام الله علیه
#محرم
#محمد_سهرابی
#معنی
#محمد_سهرابی_معنی
#معنی_زنجانی
غزل غزل تنهاتر شدم که بعد از تو
برای گوشِ کرِ خلق، نغمهخوان شدهام
#امیرحسین_پورعزیز
اگر قرار است بيايى، بيا!
دل دل نكن
فقط طورى بيا كه هنوز هيچكس
چنين آمدنى را به خود نديده باشد!
#امیر_وجود
سرنوشت من و تو، قاعده را ریخت بهم
کوه شاید که به کوهی برسد، ما هرگز
#سیدامین_طباطبایی
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشکِ ندامت شستوشو کردم
#شهریار
مرا مپرس که چونی بهر صفت که تو خواهی
مرا مگو که چه نامی بهر لقب که تو خوانی
#سعدی
گفتم چه چاره سازم، با عشقِ چارهسوزت؟
گفتا که چاره آورد این کارها به روزت
گفتم که سوخت جانم، در آتش فراقت
گفتا که کار خامست، باید جفا هنوزت
#فیض_کاشانی
هدایت شده از دیــــار شــعـــر
خدا کند من و تو در کنار هم باشیم
در این خزان پر از غم بهار هم باشیم
اگر که غرق در آشفتگی شدیم، ایکاش
کنار ساحل غمها قرار هم باشیم
همیشه خواستهام از خدا نگاهت را
تو هم بخواه که عمری نگار هم باشیم
بیا غزل بسراییم در ستایش عشق
بیا غزالِ دلم! شهریار هم باشیم
چه خوب میشود ای نازنینِ شیرینم
همیشه همدم و همراه و یار هم باشیم
بیا که راز درون را به بوسه فاش کنیم
و تا ابد من و تو رازدار هم باشیم
جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳
#جواد_محمدی_دهنوی
بی تو قطعا روزهای شاد من بسیار نیست
بعدطوفان چون گذشته زندگی سرشار نیست
عاشقت بودم شکستم را پذیرفتم ولی
مثل جنگی نابرابر فاتحی در کار نیست
گاه تنها اشتباه آدمی وابستگی است
قاب عکس کهنه هرگز جزئی از دیوار نیست
من به تنها ماندن عادت داشتم از ابتدا
رفتنت حالا بجز تکرار یک تکرار نیست
شهر متروکم غریبه از چه میترسانیام
زلزله در شهر ویران حاصلش آوار نیست
#آذر_امامی
اگر که آخرِ این داستان بهم بخورد
خدا نکرده اگر بینمان بهم بخورد
تویی مقصر این قصه چون که رفتنِ تو
سبب شده ست که یک آشیان بهم بخورد
عجیب نیست که طوفان به پا شود وقتی
دو ابرِ غم زده در آسمان به هم بخورد
همیشه عشق چنین ساده شکل میگیرد
دو چشم عاشق اگر ناگهان به هم بخورد
تو خوبِ مطلقی و من بدم؛ چه خواهد شد
اگر تعادل و نظم جهان بهم بخورد
که نظم گیسوی من چون سکوت گندم زار
شبی به دست تو بایک تکان بهم بخورد
صدای خندهی ما در اتاق گم بشود
به یمنِ عشق، دوتا استکان به هم بخورد
#مرضیه_فرمانی