صبح است و هوای صبحدم میچسبد
از دستِ تو چای تازهدم میچسبد
اصلاً به تجمّلِ جهان فکر نکن
با بودِ تو نانِ خشک هم میچسبد.
#حسینعلی_زارعی
@abadiyesher
شدهام مظهر دیوانگی و مُرتدِ شهر
چه گزاف است بهای به کسی دل بستن ..
#سیدشهرام_علیزاده
@abadiyesher
مردمان در من و حیرانی من حیرانند
من در آن کس که تو را بیند و حیران نشود
#حسین_دهلوی
@abadiyesher
سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز
#سعدی
@abadiyesher
از حسرت شمع رخت، افتاده در طرف چمن
یکجا صبا، یکجا خزان، یکجا گل و یکجا سمن
برقع ز عارض برفکن تا عالمی شیدا شود
فوجی ز رو، بعضی ز مو، خلقی ز لب، من از دهن
چون در تکلّم میشوی از حسرتت گم میکند
سوسن زبان، قمری فغان، بلبل نوا، طوطی سخن
اندر خرامشهای تو از طرف بستان میفتد
سرو از قد و آب از روش، رنگ از گل و حالت ز من
ببرید خیاط ازل دو جامه بر اندام ما
از بهر تو گلگون قبا، وز بهر من خونین کفن
هر گه که بنشینی ز پا، برگرد سر میگرددت
شمع از زمین، ماه از زمان، عقل از سر و روح از بدن
از وصف آن خورشید رو، پرسد صبوحی گفتمش:
رخساره مه، زلفان سیه، چشمان غزال، ابرو ختن
#شاطرعباس_صبوحی
@abadiyesher
در لحظهی بوسیدن تو جا ماندم
برگرد و مرا به خویش بازم گردان
#مهتاب_بهشتی
@abadiyesher
نزدیک میشوم به تو تا مبتلا شوم
تا با رسوم عاشقیات آشنا شوم
پاییز پشت پنجره ام قدکشیده است
باید به روی خاک بیافتم طلا شوم
من هیچ هیچ، ذرّهی ناچیز هستیام
وقتی که در وجود تو یا رب فنا شوم
از بازی زمانه و تقدیر خستهام
از خویش خویش خسته و باید جدا شوم
هر وقت "یا مجیب" صدا میزنم تو را
باید که با تمام وجودم صدا شوم
بیبال و پر اگر چه شدم در حریم تو
مستم که در هوای حریمت رها شوم
حافظ شراب ناب بیاور بنوشمش
تا خالص از دورویی و دور از ریا شوم
«فهمیدم اشتباه نبود انتخاب عشق»
نزدیک میشوم به تو تا مبتلا شوم
#منیژه_کمالی
#شفق
@abadiyesher
مانندِ باد آمد و پیچید و رفت و رفت
در کوچه عطر خاطره پاشید و رفت و رفت
وقتی که واژه یکسره خمیازه میکشید
آمد به شعر حوصله بخشید و رفت و رفت
انگار بیقرارِ قراری دوباره بود
اینگونه که در آینه خندید و رفت و رفت
پروانه سوزِ شعلهی شمعی شدم که صبح
گم شد میانِ پهنهی خورشید و رفت و رفت
قرآن و کاسه آب و نگاهی پر از "نرو"
لعنت به هر چه فاصله ... نشنید و رفت و رفت
#الهه_سلطانی
@abadiyesher
✨
عشق را دیدم میان عاشقان ساقی شده
جان ما را دیدن ایشان مبادا بیشما
جانهای مرده را ای چون دم عیسی شما
ملک مصر و یوسف کنعان مبادا بیشما
#مولانا 💚
از پیر ملخی قحطی گندم شده یا
سوراخ دعای دور ما گم شده یا
از این همه ثروت خداداد وطن
تحریم فقط نصیب مردم شده یا۔۔۔
#محمدعلی_ساکی
@abadiyesher
مست کرد امشب نسیمِ مستِ شهریور مرا
گرچه باز از چشمِ تَر آبانم، از دلْ آذرم
ماه شهریور پر است از خاطراتِ عشقِ من
من به جان تا زنده باشم، عاشقِ شهریورم
شاهدم باش ای سحر! کامشب تو خندیدی و من
همچنان گریان به یادِ آن بتِ افسونگرم
#مهدی_اخوان_ثالث
@abadiyesher
با شیوهی انحصاریاش آمده بود
گردان جنون، به یاریاش آمده بود
آنروز ، سرِ قرار ، معشوقهی من
با اسلحهی شکاریاش آمده بود..
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
@abadiyesher
سر تا قدمش کنج لب و گوشه چشم است
رحم است به چشمی که نگردد نگرانش
#صائب_تبریزی 💚
@abadiyesher
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
تشنهای؟ سر بکش از جام زلالی که منم
سیر شو از عطش خون حلالی که منم
به کدامین غم جانسوز جهان فکر کنم؟
به جوابی که تویی، یا به سؤالی که منم؟
یک نفس زنده شدم، یک نفس افسرده شدم
یک نفس مرده، شگفتا به مجالی که منم
خواب دیدم که خیال تو مرا با خود برد
در خیالم من از این خواب و خیالی که منم
عمر من، بالِ به هم بسته؛ نگاه تو، قفس
به کجا کوچ کند بیپروبالی که منم؟
برگها بر تن من بار گران غم توست
پس چرا خم نشود پشت نهالی که منم؟
آسمان خیره به معراج رسولی که تویی
دو جهان گوش به آوای بلالی که منم
چه قَدَر فاصله مانده است میان من و تو
از جنوبی که تویی، تا به شمالی که منم
به کدامین غم جانسوز جهان فکر کنم؟
به جوابی که تویی، یا به سؤالی که منم؟
#محمد_مرادی
هدایت شده از اشعار ناهید خلفیان
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازی با وزن😅
راه خوبیه برا اونهایی که میخوان تمرین وزن شعر کنن☺️
#اطلاعات_ادبی
شکر، شکر که بدتر از این نشد🤲
خدااااایاااااا هزاران هزاااااار مرتبه شکرت.
میتونست بدتر از این بشه، میتونست جوری بشه که من دیگه پای اومدن به مشهد رو نداشته باشم. میتونست سفر مشهدم، سفر آخرتم باشه، میتونست اونجوری بشه که به قول دکتر اورژانس وقتی بهش گفتم خیلی داغونم گفت داغون اونیکه که الان تو سردخونه است، داغون وقتی بودی که باید تخلیه چشمت میکردیم نه الان که فقط یه قسمتی از زیباییت رفته......
خدایا نمیدونم چجوری شکرتو به جا بیارم؟؟؟!!!
اینکه نذاشتی تو شهر غربت، تنها و غریب، بدتر از این بشه، شکررررررر.
یا امام رضا جانم چقدر بودنت رو کنار خودم حس کردم😭😭😭😭😭.
اهالی عزیز و گرامی آبادی، من خوبم ولی احتیاج دارم چند وقتی استراحت کنم و تو خلوت خودم باشم.
فقط اینو بگم به عنوان تجربه:
هر چی کمتر از احوالاتتون توی مجازی بگید بهتره👌
لطفا از دوستان تمنا میکنم پیوی تشریف نیارن تا جواب ندادن بنده باعث رنجش خاطرشون نشه👌👌🙏🙏.
ممکنه یه مدت فعالیت کانال قطع و یا کم بشه
به خدای متعال و عزیز میسپارمتون.
برای بنده دعا کنید
یاعلی.
آبادی شعر 🇵🇸
شکر، شکر که بدتر از این نشد🤲 خدااااایاااااا هزاران هزاااااار مرتبه شکرت. میتونست بدتر از این بشه،
سلام.
از دوستان عزیز که سراغ گرفتن هم ممنونم هم عذرخواهی میکنم که نگرانشون کردم
دعا کنید لطفا🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى
طه:٢١
...
کَس نیست
در این گوشه فراموش تر از من
#شهریار
❇️بیست وهفتم شهریور
روز ملی شعرو ادب فارسی و بزرگداشت استاد محمدحسین بهجت تبریزی (شهریار ملک شعر وادب ایران) گرامی باد
تو که راهی شدی نمیدانی
معنیِ بیقرار یعنی چه
مثل یک ماهوارهٔ تنها
گمشدن در مدار یعنی چه
حملهٔ لشکرِ غزل دیدی؟
امشب از حسِ شعر لبریزم
غرق آرامشی نمیفهمی
لحظهٔ انفجار یعنی چه
میروی سمتِ یک فراموشی
چمدانی گرفته دستت را
شاعری بیقرار میفهمد
سوتِ تلخِ قطار یعنی چه
تو دلم را زدی به دریاها
این دلی که ندیده دریا را
چشم دریاییات به من فهماند
آبیِ بیگدار یعنی چه
مدتی میشود پُر از دردم
مثل یک سالِ پیشِ حالِ خودت
تو خودت هم که خوب میدانی
قرص روزی سهبار یعنی چه
باز با میلههای موّاجی
چشمهای تو در محاصرهاند
مژههایت به من نشان دادند
آسمان در حصار یعنی چه
با شنیدن نمیشود فهمید
حال و روزم چگونه میگذرد
تا نبینی مرا نمیفهمی
مردهٔ بیمزار یعنی چه
#محمد_شریف
عاشقانه مغرور باش اما کمی پروانگی کن با دشمن خوشبختیام بیگانگی کن مشکل پسندم دوست دارم مست باشی دیوانه میخواهم تو هم دیوانگی کن دلتنگ لبخند تو و دوران عقدم با روی خوش از در بیا، مستانگی کن چایِ گلاب و زعفران دم کردم امشب از نو هوای یک غذای خانگی کن محرم شدم تا از خودیهای تو باشم چون کودکان شعر من پرچانگی کن مَردم من آنقدری که دردت را بفهمم اما تو مردی بیشتر مردانگی کن #مریم_بسحاق