خاطرت باشد کسی را خواستی مجنون کنی
زخم قدری بر دلش بگذار، مرهم بیشتر
#محمدحسین_ملکیان
ناله اگر که برکشم ،
خانه خراب می شوی ...!!
خانه خراب گشته ام
بس که سکوت کرده ام...
#صائب_تبریزی
ساقیِ شهر که مستم نکند نامرد است
بی تو این کوچه دگر حال و هوایش سرد است.
#علی_جعفری
بیسلاح به جنگ با دردهایم میرفتم.
بیزره و کلاه خود ...
و هر بار با بدنی زخمی و آش و لاش از جنگ برمیگشتم.
او گمان نمیکرد با خودم پیکار میکنم.
نزدیکتر آمد.
نگاهی به حال زارم انداخت.
دلش برایم سوخت.
تلاش کرد مرا نجات دهد.
اما تلاش او٬ تقلای بیهودهای بیش نبود.
او نمیدانست مدتهاست در خودم غرق شدهام!
برای نجات من٬ باید در دنیای من غرق شد و مرا با تمام وجود فهمید.
کسی که دنیای مرا ندیده و شاهد شبهای طوفان زدهی من نبوده؛ میتواند مرا بفهمد؟
#غوغایبیهیاهو
اندوه من این است که در دفتر شعرم
یک بیت به زیبایی چشم تو ندارم
#هاتف_کلانتری
منم آن رود که جز جانب دریا نروم
بر دری غیر در خانهی مولا نروم
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین(ع)
#لاادری
دوشنبه ها حَسَنیّه بپاست در قلبم
سلام میدهم از عمق جان به سمت بقیع
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#لاادری
با خون نوشته اند به روی جگر حسین
اکسیر اعظم است همین گریه بر حسین
الله و احمد و علی و فاطمه، حسن
هستند محو یک نفر، آن یک نفر حسین
بالا حسین و تاج سر انبیا حسین
بیخود گدای تو نشده معتبر حسین
میلم به میوه های بهشتی نمی کشد
در سفره ریخته نمکی مختصر حسین
پشت درم، حواله نده جای دیگری
دِرهم نخواستم زتو، دَرهم بخر حسین
شد توبه ام قشنگ ترین توبه از قدیم
گفتم به جای ذکر، فقط بیشتر حسین
وا شد به تربت تو زبان بسته طفل من
ای بهترین سخن به لب محتضر حسین
رفتی تنور تا که نسوزیم در گناه
افتاده ای بجای همه در خطر حسین
بر روی نیزه قبله شدی چرخ می خوری
محشر برای من شدی از هر نظر حسین
ای از قفا بریده سر آهسته تر برو
ما را نگاه کن کمی از پشت سر حسین
دائم مواظبم که نیفتد سرت زمین
ای ماه سنگ خورده! ندارم سپر حسین
#رضا_دین_پرور
باور نمی کردم که پرچم را ببینم
امسال هم ماه محرم را ببینم
چه نوکرانی بی صدا رفتند امسال
من مانده ام ایام ماتم را ببینم
اهل القری آقای مارا دفن کردند
می خواستی با چشمم این غم را ببینم
قربان یک شب روضه ات دارو ندارم
پرپر زدم جان تو این دم را ببینم
خرج تمام روضه ها با مادر توست
زحمت کشیده فیض اعظم را ببینم
ای کاش چشمم وا شود بالای مجلس
یک مادری باقامت خم را ببینم
همراه مادر آمده از عرش حیدر
بااو رسول الله خاتم را ببینم
موسی عصا در دست دربان حریمت
آن سوی در عیسی بن مریم را ببینم
ذکری که عالم را تکان داده حسین است
من ایستادم شور عالم را ببینم
والله چای روضه مرده زنده کرده
اینجا فقط درمان دردم را ببینم
از خیمه تا گودال زینب داد می زد
سخت است زیر پا امامم را ببینم
فریاد زد مادر گمان می کردی یک روز
جای حسین این جسم درهم را ببینم
#قاسم_نعمتی