چقدر کشته و زخمی چقدر آواره...
به جا گذاشته باران بمب و خمپاره
چقدر مادر بیطفل و طفل بیمادر
اضافه شد به غم بیقرار گهواره
صدای شیون پروانههای سوختهبال
رهاست در شب خاورمیانه، همواره
و بوی سوختن گوشتِ تنِ مردُم
میآید از دهن آتشی وطنخواره
قرار بود که عاشق شویم و خوش باشیم
به رغم حیلهی این روزگار مکّاره
قرار بود یکی از پرندگان باشد
نه اینکه مرگ بریزد به خاک، طیّاره
نگاه کن دل من،سخت استخوان سوز است
نگاه کن، قلمم پودر شد دگرباره...
#اعظم_سعادتمند
#فلسطین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکوت کرده جهان اشک مادرانت را
سکوت کرده شب و روز غم نشانت را
به هیچ طرح و زبانی نمیزند فریاد
صدای هقهق و اندوه کودکانت را
چقدر سرو و صنوبر به خاکت افتاده است
چقدر صبر کنم مردن جوانت را؟
آهای غزهی مظلوم غزهی خونین
چگونه شعر کنم شرح داستانت را؟
چقدر هر وجبت روضه روضه عاشوراست
چقدر مقتل ناخوانده روضه خوانت را...!
چقدر تاختهاند اسب بر تنت غزه
گرفته است هدف خیزران لبانت را
کجاست حَمیّت قاسم سلیمانی
که باز دست شود زیر بازوانت را...؟!
آهای غزهی مظلوم غزهی خونین
بگیر از دل شب جسم نیمهجانت را
قسم به إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ غزهی مظلوم
بهار میشکفد باغِ در خزانت را
#محمدعلی_جهاندیده
#غزه
#رفح
#فلسطين
#آتش
#کربلا
دنبال معانی فرح میگردد
آن گوشه که مرگ چون شبح میگردد
در غزه شهید اگر نشد کودک شهر
در آتش مهلک «رفح»... میگردد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#غزه
#رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
#فلسطین
داغ رفح
داغ رفح به قلب خبر میزند شرر
سرها بدون تن شده، تنها بدون سر
وقتی جهان گرفته زبان در دهان خود
آتش زبانه میکشد و میدهد خبر
یکسو نشستهاست به سوگ پدر، پسر
سویی دگر نشسته به سوگ پسر، پدر
«آتش بگیر تا که بدانی چه میکشند»
ای پلکهای تر شده! ای بغض شعلهور!
میسوزم از صدای زنی در میان دود
میسوزم از کنایۀ این روضه بیشتر
#عاطفه_جعفری
#فلسطین
#غزه
#رفح
دنبال معانی فرح می گردد
آن گوشه که مرگ چون شبح می گردد
در غزه شهید اگر نشد کودک شهر
در آتش مهلک «رفح»... می گردد
#محمدجواد_منوچهری
#غزه
#رفح
#مرگ_بر_اسرائیل
#فلسطین
@gida13
🚩 برای رفح
دوباره سینه پریشان داغ اعظم توست
دوباره گونهٔ شعرم مسیر شبنم توست
جریحهدار شهامت، شکوهمند زمان
دلیل این همه تشویش، زلف درهم توست
تو از شریعهٔ چشم زمانه میریزی
غم همیشهٔ شیعه، غم جهان غم توست
به کربلای معاصر نگاه کن ارباب
چقدر داغ فلسطین شبیه ماتم توست
هجوم، چادر آتش گرفته، حیرانی
در آن طرفترمان روضهٔ مجسم توست
بخوان رفح، بنویس اجتماع درد جهان
بخوان که واژهٔ مظلومیت متمم توست
زمان ندیده زمینی به استقامت تو
جهان ندیده جهادی که مُهر خاتم توست
از آستانهٔ صبرت زمین شده مبهوت
که پایمردی و ایمان، ستون محکم توست
همیشه ورد لبت ذکر "حسبنا الله" است
به رسم صبر و توکل، برنده پرچم توست
قسم به تو سَنُصلّی قریب فی الاقصیٰ
که قدس حق تو و موطن مسلم توست
#رفح
#فلسطین
#ناهید_خلفیان
دیدی هیاهو ختم شد آخر به خاکستر؟
دیدی نشستم در شب محشر به خاکستر؟
تبعید شد یک شادی دیگر به آینده
تبدیل شد یک خانهٔ دیگر به خاکستر
پروانهها از زنده ماندن شرمگین بودند
وقتی بدل شد گیسوی دختر به خاکستر
ای گل! نسیم از صبح دنبال تو میگردد
خیمه به خیمه… آه… خاکستر به خاکستر
سجادهام آتش گرفته، تا قیام بعد
هنگام سجده میگذارم سر به خاکستر
تا کی از آوار دلم ققنوس برخیزد
زل میزنم با چشمهای تر به خاکستر
آغاز یک معماری تازهست ویرانه
با من «هوالحی»ای بگو… بنگر به خاکستر
#فاطمه_عارفنژاد
#اردوگاه_النصیرات
#فلسطین
زبان واژهها سنگین، نگاه واژهها تبدار
هزاران حرف در سینه اسیر لکنت افکار
پریده رنگ آبادی، نشسته گرد ویرانی
دل آزادگان میسوزد از خاکستر اخبار
گرفته پیچک غم را بغل دلتنگی خانه
پرنده اشک میریزد به روی شانهی دیوار
تمام باغها زخمی، تمام نخلها بی سر
تمام بیدها مجنون، تمام سروها بر دار
امان از آتش و از آتش و از آتش و آتش
فلسطین طعمهی آتش، فلسطین طعمهی تکرار
کمیت لحظهها لنگ است، ساعتها همه خسته
سحر تاریک و شب روشن! زمین خورده زمان انگار
نبار ای ابر سربی، رحم کن! باران نمیخواهد،
گل غمرنگ بیگلدان، که تنها مانده در آوار
الا سیمرغ حق! قاف عدالت را اگر دیدی
بگو ای کوه، خم شو بار غم را از زمین بردار
#مارال_افشون
#فلسطین
#شهید_امیرعبداللهیان
@poem12
زبان واژهها سنگین، نگاه واژهها تبدار
هزاران حرف در سینه اسیر لکنت افکار
پریده رنگ آبادی، نشسته گرد ویرانی
دل آزادگان میسوزد از خاکستر اخبار
گرفته پیچک غم را بغل دلتنگی خانه
پرنده اشک میریزد به روی شانهی دیوار
تمام باغها زخمی، تمام نخلها بی سر
تمام بیدها مجنون، تمام سروها بر دار
امان از آتش و از آتش و از آتش و آتش
فلسطین طعمهی آتش، فلسطین طعمهی تکرار
کمیت لحظهها لنگ است، ساعتها همه خسته
سحر تاریک و شب روشن! زمین خورده زمان انگار
نبار ای ابر سربی، رحم کن! باران نمیخواهد،
گل غمرنگ بیگلدان، که تنها مانده در آوار
الا سیمرغ حق! قاف عدالت را اگر دیدی
بگو ای کوه، خم شو بار غم را از زمین بردار
#مارال_افشون
#فلسطین
😭🖤🏴
🚩 بازی امروز
بتشکنی ایستاد و گفت شهادت
سینهزنی ایستاد و گفت شهادت
مادری آشفته میدوید و به دستش
پیرهنی... ایستاد و گفت شهادت
پاسخ پروانه ساده بود، به قدرِ
سوختنی ایستاد و گفت شهادت!
لاله که پرپر شد و بنفشه که افتاد،
یاسمنی ایستاد و گفت شهادت
یکسره میرفت تا سقوط کند شهر
خطشکنی ایستاد و گفت شهادت
بازی امروزِ کودکان فلسطین
چیست؟... زنی ایستاد و گفت شهادت
#مهدی_جهاندار
#ملت_شهادت
#ملت_امامحسین
#فلسطین
#مقاومت
عطر شهادت، نور و گرما با خودش می آورد
پیغامی از لاهوت و معنا با خودش می آورد
همبستگی و اتحاد و موجی از آزادگی
او اهل دریاهاست، دریا با خودش می آورد
بار امانت را به دوش محکم ما می نهد
شیرینی الموت احلی با خودش می آورد
یک بار دیگر سفره ها از عشق رنگین می شود
مهمان که روزی خودش را با خودش می آورد
طوفان الاقصی شدیدی پیش رو داریم، هان!
طوفان الاقصی که فردا با خودش می آورد
#مارال_افشون
#شهید_هنیه
#اتحاد
#خونخواهی
#فلسطین
🆔@abadiyesher
بسم الله الرحمن الرحیم
با دخترم اخبار می دیدم
با حال خوب و سرخوش و خندان
با گریه خوابش برد وقتی دید
یک صحنه از آزار یک حیوان
ناراحتی و بغض فرزندم
چون آتشی بر حاصل من بود
اشکش که جاری بود برگونه
آوار غمها بر دل من بود
خواب غم آلودش ، الهی که
مانند مرهم بر دلش باشد
ای کاش من هرگز نبینم که
کوچکترین غم در دلش باشد
آرام و فارغ از غم و اندوه
خوابید و من اخبار می دیدم
اخبار از داغ #رفح می گفت
هی صحنه ی خونبار می دیدم
یاد مدینه گریه میکردم
وقتی که چادرها در آتش بود
بر صورتم سیلی زدم وقتی
بر دامن یک دختر آتش بود
بالای دست یک پدر دیدم
شش ماههای که بر تنش سر نیست
اهل کنایه بودم از اول
اینجا سکوت از حرف بهتر نیست؟؟
جایی که ظالم از دل مظلوم
در حال خون خواری است ای دنیا
اف بر منی که بیطرف هستم
تاریخ تکراری است ای دنیا
تاریخ عبرت می دهد ما را
روضه عجب درسی به من آموخت
از روضه بیرون آمدم دیدم
در آتش تب دخترم میسوخت
#فلسطین
#رفح
#مهدی_کبیری
🆔@abadiyesher
قلبم شکسته… خستهام… زخمی شده بالم…
سایه به سایه مرگ میآید به دنبالم
بی دامن سرسبز مادر مانده پژمرده
گلهای زرد و قرمز پیراهن و شالم
من با تمام کودکی، در میهنم امروز
میراثدار رنج و اندوهی کهنسالم
عکاسها! عکاسها! از من چه میخواهید؟
من کِی شبیه خندههای کارتپستالم؟
غمگینترینم من! چه میفهمید از احساسم؟
تنهاترینم من! چه میپرسید از احوالم؟
شاید مرا در انفجاری تازه بشناسید
با گریههای گیرهمو… با بغض خلخالم…
آه ای شما راحتنشسته گوشهٔ خانه!
جز ایستادن راه حلی نیست در عالم
#فاطمه_عارفنژاد
#مدرسه_تابعین
#فلسطین
پ.ن:
شبیه کوه پابرجایم و چون رود سیالم
به سویت میدوم با کودکانی که به دنبالم…
#اعظم_سعادتمند
🆔@abadiyesher
میدونم بین آتیشا و دودی
میدونم باز زخمی و کبودی
عروسک جون بیا پیشم ببینم
تو که اینقدر دل نازک نبودی
میدونم هم شب و هم روز جنگه
برامون انتفاضه هفت سنگه
ولی بازی و سرگرمی میونِ
حیاط مسجدالاقصی قشنگه
منم از خونه و از شهر دورم
منم دلتنگتم سنگ صبورم
منم مثل توام دورت بگردم
گل سر نیست روی موی بورم
بیا مرهم روی زخما بذاریم
بباریم و بباریم و بباریم
درسته بین آتیشا و دودیم
عروسک جون باید طاقت بیاریم
یکم دیگه تحمل کن عزیزم
توکل کن، توکل کن عزیزم
یه وقتایی که کم شد آب و دونه
به گنجشکا توسل کن عزیزم
نباید دیگه حالا کم بیاریم
زمینامونو بی صاحب بزاریم
عروسک جون بیا اینبار وقتی
درختارو زدن زیتون بکاریم
#مارال_افشون
#فلسطین
#غزه
🆔@abadiyesher
#فلسطین
#قدس
#شهید_هنیه
#شعر_فلسطین
#شعر_غزه
#غزل
「﷽」
عهد خون بستیم در این راه از جان بگذریم
ما محال است از سر این عهد و پیمان بگذریم
سر بریدند از کبوترهای غزه بیگناه
ما چگونه از کنار این غم آسان بگذریم؟
بسکه داغ اینجاست روییده به هرجا لالهای
جای پایی نیست تا از این گلستان بگذریم
ننگ بر هر کس که دینش را به دنیایش فروخت
ننگ بر ما گر که نتوانیم از نان بگذریم
تا هلاک دیو، شش خان را گذر کردیم ما
یک قدم باقی است تا از آخرین خان بگذریم
خفته در هر شاخهی زیتون اینجا صدبهار
صبر کن کافی است تا از این زمستان بگذریم
خون اسماعیل را در خانهی ما ریختند
بیگمان! حاشا که ما از خون مهمان بگذریم
انتقام امروز یا فردا چه فرقی میکند؟
ما به زودی از بلندیهای جولان بگذریم
#سیدعلی_میرعلی_اکبری
🆔@abadiyesher
قلبم شکسته… خستهام… زخمی شده بالم…
سایه به سایه مرگ میآید به دنبالم
بی دامن سرسبز مادر مانده پژمرده
گلهای زرد و قرمز پیراهن و شالم
من با تمام کودکی، در میهنم امروز
میراثدار رنج و اندوهی کهنسالم
عکاسها! عکاسها! از من چه میخواهید؟
من کِی شبیه خندههای کارتپستالم؟
غمگینترینم من! چه میفهمید از احساسم؟
تنهاترینم من! چه میپرسید از احوالم؟
شاید مرا در انفجاری تازه بشناسید
با گریههای گیرهمو… با بغض خلخالم…
آه ای شما راحتنشسته گوشهٔ خانه!
جز ایستادن راه حلی نیست در عالم
#فاطمه_عارفنژاد
#مدرسه_تابعین
#فلسطین
🆔@abadiyesher
جهان روی لبش سبّوح و یا قدوس میبیند
خدا را در کلامش هرکسی ملموس میبیند
دلش دریاست اما وای از روز غضبهایش
تلاطم سینهی آرام اقیانوس میبیند
سیاهی پرده بر دنیا کشیده، فصل بیداد است
جهان در دست او این روزها فانوس میبیند
فلسطین غوطهور در خون و ساکت جمع اعرابند
تن آنها جهانی خرقهی سالوس میبیند
فقط چشم امید غزه حزب الله لبنان است
فقط یک مرد را در جنگ اختاپوس میبیند
همان مردی که می.خوانند او را «سید الصادق»
و صهیون از نگاهش تا سحر کابوس میبیند
تمام فتنهها از گور صهیون است و این عالم
خودش را در شرارتهای او محبوس میبیند
همیشه غم نمی.ماند بهاری تازه در راه است
که شادی را جهان با قلب خود مانوس میبیند
به امید خدا دنیای آدمها جهانی را
از این پس بیوجود غدهی منحوس میبیند
#محمدجواد_منوچهری
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین
#غزه
#مرگ_بر_اسرائیل
@abadiyesher
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم
چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟
صدای شیون بیروت در جهان پیچید
شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم
چقدر دیر به خود آمدیم وقت وداع
چقدر زود به نادیدنت دچار شدیم
دوباره روضه به سمت نیامدن رفت… آه
دوباره خیره به یک اسب بیسوار شدیم
آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش
ببین چطور به خون جگر انار شدیم
نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه
تو رفتی و همه با اشک، آبشار شدیم
اگر به خاک نشستیم، از شکست نبود
که گرم خواندن آیات سجدهدار شدیم
قسم به ماه که ما پیشمرگ حضرت صبح…
قسم به سرو که قربانی بهار شدیم
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
پاییز مرگها و بهار مقاومت
آلالههای سرخ دیار مقاومت
سید حسن، حجازی و یاسین و مغنیه
جانم فدای ایل و تبار مقاومت
از باغهای غمزده سرریز میشود
دردانه
های صبر انار مقاومت
ای انعکاس روشن جولان زندگی
زنده است کوه دامنه دار مقاومت
گل بوتههای زخمی و اسلیمی امید
آمیزههای نقش و نگار مقاومت
بار امانتی است که بر شانههای ماست
بر دوش ماست قرعهی کار مقاوت
تا انتهای جادهی تاریخ میرویم
از ابتدای راه کنار مقاومت
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
سر زنده ایم بر سر دار مقاومت
#مارال_افشون
#فلسطین
#غزه
#حزب_الله
#لبنان
#قدس
#سیدحسن_نصرالله
#مقاومت
@abadiyesher
تمام پنجرههای ده آشنای تواند
چکاوکان همه دیوانهٔ صدای تواند
ستاره و سحر و ماه با تو همسایه
درخت و چشمه و گل اهل روستای تواند
هزار قطرهٔ بارانِ در صف بارش
هنوز در طلب بوسه بر عبای تواند
بدون بودنت ای کوه! گریه هم سخت است
که ابرها همگی جلد شانههای تواند
دویدهاند کسانی به سمت درک غمت
دویدهاند ولی تازه ابتدای تواند
بخوان! دوباره بخوان خطبهای به وسعت درد
خوشا به آن کلماتی که مبتلای تواند
به صبح خیره شو، از بزم آفتاب بگو
که سایهها همه افتاده پیش پای تواند
مباد فتحنکرده _نبُرده_ برگردند
جماعتی که به دنبال خونبهای تواند
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
#حزب_الله_زنده_است
@abadiyesher
دریغ… سرخترین اتفاق سال شدی
همین که از شبِ آوارها سوال شدی
چه شد که دیدن تو حسرت مدامم شد؟
ای آرزوی قدیمی! چرا محال شدی؟
غمت چه آتش گستردهای است در عالم
چطور باعث این حجم از اشتعال شدی؟
به جشن چیده شدن پا گذاشتی، رفتی
و خواهش همهٔ سیبهای کال شدی
شکافتی افق شرق و غرب را با خون
ادامهدارتر از جبههٔ شمال شدی
زمانه خواست تو را در گذشته دفن کند
تو تا قیام قیامت زمان حال شدی
#فاطمه_عارفنژاد
#لبنان | #فلسطین | #مقاومت
#حزب_الله_زنده_است
@abadiyesher
«والله عزیز ذوانتقام»
خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را
همان شب که شکستی حرمت این خاک و پرچم را
چه باک از مرگ تا ما تشنهی دیدار دلداریم
که با این تشنه کامیها گرفتیم آب زمزم را
ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است
ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟
صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری
تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را
چه شب ها که غذای غزه رگبار مسلسل بود
تو حالا نوش جان کن وعدهای این مشت محکم را
هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن
چه ایامی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را..؟
#عاطفه_جوشقانیان
#وعده_صادق
#فلسطین
#حزب_الله_زنده_است
@abadiyesher
یحیی چقدر صاعقه در چشمهای توست!
طوفان فقط چکیدهای از ماجرای توست
«بگذار کربلا بشود» گفتی و گذشت
دنیا هنوز خیره به بغض صدای توست
یحیی! به آرزوت رسیدی؟ مبارک است!
من ماندهام که عید شده یا عزای توست
ای سرو سربلند! به افتادنت خوشند
امروز، روز جشن تبرها برای توست
معمار فتح هفتم اکتبر! مرگ کو؟!
این سنگ قبر نیست، که سنگ بنای توست
کِی با عبور موج فراموش میشوی؟
ساحل همیشه در قرق ردپای توست
آغوش باز کن وطنت را به سعی زخم!
غزه _همان که خواستهای_ کربلای توست
حالا بجنگ زندهتر از سالهای قبل…
یحیی! هنوز اسلحه در دستهای توست
با تو حماسهتر به غزل فکر میکنم
شعرم در انتهای خودش، ابتدای توست
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین | #شهید_یحیی_سنوار
@fatemeh_arefnejad
#شعر_پایداری
#غزه #فلسطین
اذان بگو! سَنُصَلّی؛ رجز بخوان! سَنُقاوِم
به عشق صبح ظهوری همیشگی و مداوم
نوشتهاند رسائل، هزار عالم و فاضل
مدرّسانِ فضائل، معلّمان مکارم_
که ظلم بر لب گور است، مقدّمات ظهور است
نمان که وقت عبور است، بُروز کرده علائم
غمین مباش #فلسطین! که رازِ آیهی والتّین،
برآمد از دل یاسین، به مدّ واجب و لازم
ولَو نَشا لَطَمَسْنا، ولَو نَشا لَمَسَخْنا
فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا، بگو به کافر و ظالم*
حماسه است و حماسش، خروش دشنه و داسش
یهود ماند و هراسش، در این شب متلاطم
اگر زمانه منافق، نبود اگر که موافق
تو در نگاه خلائق، غیور باش و مقاوم
غمین رنجِ تو ماییم، نگو نپرس کجاییم!
قسم به قدس میآییم، به نام نامی قاسم!
#محسن_ناصحی
*اشاره به آیه ۶٧ سوره یس
@abadiyesher
بنویسید که اشغال فلسطین امروز
پیش اهل نظر آیینهی غصب فدک است
#علی_سلیمیان
#فدک
#فاطمیه
#لبنان
#سوریه
#فلسطین
@abadiyesher