eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وعده هایت همه واهی ست از این می سوزم همه گفتند دروغ است ، دلم گوش نکرد ...
تو نباشی لحظه ها بیهوده است در پس لبخندهایم گریه است تو نباشی غم اسیرم میکند دوریت هر لحظه پیرم میکند !
با شیخ از شراب حکایت مکن که شیخ تا خون خلق هست ننوشد شراب را...
باخیال تو به سر بردن اگر هست گناه باخبر باش که من غرق گناهم هر شب!
‌ ای ماه ترین دلخوشی روی زمینم بگذار که چشمان تو  را  سیر ببینم بگذار که بر روی  لبت شعر بکارم بگذار که در  سایه چشمت بنشینم ییلاقی چشمان تو یاغی ترمان کرد جیران من ای دلبر  قشلاق  نشینم از روز ازل بسته گیسوی تو بودم تا بوده چنین بوده و تا هست چنینم حاشا که ز چاک سر پیراهنت امشب دزدانه دو تا  میـوه ممنوعه بچینم در شهر شدم شهره به لامذهبی وکفر وقتی تو شدی مذهب و پیغنبر و دینم از برکه شیراز به صحرای نگاهت من آمده ام چشم تو  را سیر ببینم
ترسم که تا چشم بگشایم نبینمت مژگان ز بیم هجر تو بر هم نمیزنم
ﺍﺯ ﻧﻴﺎﺯﻡ ﻧﺎﺯ ﻭ ﺍﺯ ﻧﺎﺯ ﺗﻮ ﻣﻲ ﺟﻮﺷﺪ ﻧﻴﺎﺯ
انڪَشتــ بہ لَبــ مانده ام از قاعده ے عشق ما یار ندیده تَبــ معشـــوق ڪشیـــدیم..!
دلم گرفته و کاری نمی کند باران چقدر حال و هوایم شبیه اهواز است!
چه کسی گفته که خوابِ ابدی فاجعه است؟ که در آغوشِ تو خوابیدن و مُردن، عشــق است😌😻♥️
آن قَدر واضِح‌ست غَمِ بی‌تو بودَنَم اصلاً بَعید نیست كه دُنیا خَبَر شَوَد
چند روزی می شود در خواب صحبت می کنم از تو و احساسِ دلتنگی شکایت می کنم خسته گی ها در سرم دیوانگی ها بیشتر با خودم پشت سرت هر لحظه غیبت می کنم رفتنت حال عجیبی داشت بدتر از همه هر دقیقه بی سبب حسّ حماقت می کنم صندلی، تخت و اتاق و پنجره دلگیرتر با نفس تنگی در این سینه قیامت می کنم ماه را در آسمان می بینم امّا باز هم چون پلنگی با خودم قصد رقابت می کنم عکس هایت توی قاب آلِبوم در پیش رو بچه گانه در دلم حسّ حسادت می کنم ساعت دیواری از وقتی تو رفتی گیج شد روزها را بی تو هی با گچ علامت می کنم بعد تو این شهر با حالم غریبی می کند اشک های غربت اینجا نذر غربت می کند....