#تو از جنسِ گُلی امّا، زِ گل هم خوبتر؛ بهتر
شرابِ نابی امّا نه، از آن مرغوبتر؛ بهتر
اگرچه جانِ من ویرانه از ناز و ادای #توست
چه غم!درعاشقی جان، هرقَدَرمخروبتر؛ بهتر
پریشان کن دلم را با پریشان کردنِ #مویت
بیاشوبم به لبخندی، که دل آشوبتر؛ بهتر
#حسین_فروتن🍃👌❤️
@shapark1🦋🌺🦋
حس آغوشت
غزلها را روانی میکند
چشمهایت
شعرهایم را جهانی میکند
جبرئیلِ چشمِ تو
دیشب مرا معراج برد
لمسِ دستانت
دلم را آسمانی میکند
#سیامک_کیهانی
@shapark1🦋🌺🦋
هوای سرد تنم ناگهان بهاری شد
و قلب یخ زدهام گرم بیقراری شد
تهی ازعاطفه بودم که ریختی در من
درون تک تک ذراتم عشق جاری شد
از آن زمان که لبالب شدم از آغوشت
تمام جان و تنم از گناه عاری شد
به شوق ماه تمامت حروف الکن من
زبان گشود و مضامین استعاری شد
چه داشت مخمل سبز صدای دلکش تو
که شهر با تو پر از نغمه ی قناری شد
همین که روسریات را بهباد بخشیدی
خدا به وجد آمد و شهر در خماری شد
خدا بهشوق تو از نو قلم بهدست گرفت
اشاره کردی و تقدیر دست کاری شد
سوالکردم از عمریکه بینصیب گذشت
و عشق پاسخ یک عمر بردباری شد . . .
@shapark1🦋🌺🦋
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم
تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آیینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
#فاضل_نظری
شاعران را شب کند شاعر وگرنه روزها
کاسب و علامـه و معمار و بنّا میشوند
#یک_فنجان_تامل
وای اگر بشکند این بغض که هر شب تا صبح
از فراق تو فرو میخورم و میمیرم...
#سجاد_شهیدی
واژه در تاب و تب گیسوی تو سردرگم است
خاطراتی دارم اما توی بغض آلبوم است
بعداز اینجا جای تبعید من ِشاعر كجاست
بوسه بر لبهای تو جرمش گناه گندم است
زلف وا كردی ندانستی كجی زلف تو
با قمر وقتی قرین باشد شبیه كژدم است
بعداز عمری آمدم ،حالا بیا من را ببین
استخوان بی پلاكم روی دوش مردم است
من دلی مجروح و مفقود الاثر دارم كه حال
یست و نه سال است در اروند چشمانت گم است
خسته ام ، بی ترمزم مثل بسیجی های جنگ
فتح آغوشت بگو در كربلای چندم است
طاها ابراهیمیار
#یک_فنجان_تامل
اى آنكه شراب نفست كم شدنى نيست
اين شانه به موهاى تو محرم شدنى نيست؟!
اصرار نكن بگذرم از داشتن تو
وقتى گذر از حقّ مسلّم شدنى نيست
يك عُمر تو را خواستم از هركس وناكس!
"تقدير" به اين وصل مصمّم شدنى نيست:
"مى گفت صلاح ست كمى دور بمانيم
مى گفت خودت را بكشى هم شدنى نيست!"
ديوانه شدن ساده ترين شكل فراق است
من زندگى ام بى تو مجسّم شدنى نيست
بگذار تو را مثل خدايم بپرستم
"سودازده" را ترس جهنّم شدنى نيست
رؤياى من اين ست در آغوش تو باشم
رؤياى قشنگى ست كه باهم... ؟!
#علیرضا_احمدى
#یک_فنجان_تامل
ای وای اگر از سر تو شال بیفتد
در روح مسلمانی ام اشکال بیفتد
جادوگری و گوشه ی لبهای تو خالی ست
یک لحظه اگر چشم به آن خال بیفتد
لبخند تو یک آلت قتّالهی محض است
کافیست که بر گونهی تو چال بیفتد
چشمان تو فنجان پر از قهوهی داغ است
تصویر من ای کاش که در فال بیفتد
من حل شده ام در تو و "من" بی تو کسی نیست
محلول اگر داخل حلّال بیفتد
باید برسد میوه و شیرین بشود، بعد
حیف است اگر میوهی دل کال بیفتد
#منوره_سادات_نمایی
#یک_فنجان_تامل
تو سپاه لطف خود را جان پناهم میکنی
دائما اندیشه بر حال تباهم میکنی
قصه ی پرغصه ام را نانوشته ، خوانده ای
یک نظر بر نامه ی پر اشتباهم میکنی؟..
تو سراپا خیر محضیُّ و منم عبد شرور
باز هم فکری بر این روی سیاهم میکنی؟..
حسرت خورشید دارم، حال من بی تو بد است
زیر نور ماه عشقت، روبه راهم میکنی؟..
چشم هایت در زمستان عطر نرگس می دهد
منجی دل تنگی دوران، نگاهم میکنی؟..
از هوای شهر بیزارم ، نفس از دست رفت
کوچ نزدیک است آیا سر به راهم میکنی؟..
هیچ فصلی مثل فصل خستگی ها زرد نیست
سبزی روح بهاران را پناهم میکنی؟..
من گدای کوچه ی دردم، دوا دست تو است
باز با آغوش مهرت پادشاهم میکنی؟..
من خراب عطر گل بوی وصالت گشته ام
مست و مدهوش نگاه صبح گاهم میکنی؟..
با تب عشق آمدم تا خیس بارانت شوم
دست اعجاز خدا را سرپناهم میکنی؟..
خسته از بار گناه و بی قرار لطف تو
ابر رحمت، سایه ات را تکیه گاهم میکنی؟..
#یاصاحبنا 🍃
#وصال
🖌زهره قاسمی
🍃