eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
تقدیمی به روح پرفتوح استاد علامه مصباح یزدی 🌹 مصباح خدا فلسفه ها میگوید در باغ تفکرش ادب میروید از کارقلم زنده شود انسانی وقتی قلمی عشق خدا می‌جوید
در کوچه،خیابان چه کنم بعداز تو با تلخی فنجان چه کنم بعدازتو از خش‌خش پاییز گذر کردم و حال با آه زمستان چه کنم بعد از تو
شهری ز غمزهٔ تو چو فیّاض بیدلند تنها مرا نه عاشق روی تو ساختند!
کار عشق است نماز من اگر کامل نیست آخر آنگاه که در یاد توام در سفرم'!
خانه ات آباد ای ویرانیِ سبزِ عزيز من تا کجا بردی مرا دیشب با تو دیشب تا کجا رفتم...
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است ... 🌱
🍃🌹 به ما آرامشی گمنام دادی به اهل معرفت پیغام دادی تو با خونت دوباره عزتی سرخ به جان و ریشه‌ی اسلام دادی
ز دعوی بسته گردد‌ چون زبان ، معنی شود گویا به گفتار آورد خاموشی مریم مسیحا را.....!! طوطی از خاموشیِ آیینه می‌آید به حرف مهر خاموشی به لب زن تا به دل گویا شوی
از تماشای تو چون خلق نیارند ایمان؟ کافرست آن که تورا بیند و بی‌دین نشود
یک عمر میشود سخن از زلف یار گفت در بند آن مباش که مضمون نمانده است
خانه ات آباد ای ویرانیِ سبزِ عزيز من تا کجا بردی مرا دیشب با تو دیشب تا کجا رفتم...
جانم فدای صاحب آن "عشق‌خانه" که دیوار و درب و پنجره اش هم گره گشاست ...💚 ❤️ سلام 🌹 صبحتون بخیر✨✨ در پناه آقای رئوف باشید همیشه🌹
تمام زندگیم صرف شعر  گفتن شد از آن زمان که شنیدم  تو  شعر میخوانی ! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
آیا نصیبی از عشق ، جز  انتظار  دارم ؟ جز یک کویر خشک و پر شوره زار دارم؟ عشق است و بی قراری دردی است اختیاری با درد عشق آری  هر شب قرار دارم
جنابِ شعرهای من حواست هست دلتنگم؟ برای حجمِ آغوشت تمام عمر میجنگم :)
پشت یک قلب به ظاهر خوش و یک خنده‌ ی تلخ شده زنجیر کسی باشی و قسمت نشود؟
حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟ گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای! گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟ گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای! گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟ گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای! گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟ گفت يا باغ است؛ يا نار است؛ يا ويرانه ای! 🌹🌹🌹
یک بار به اصرار تو عاشق شدم ای دل این‌بار اگر اصرار کنی، وای به حالت ! 🌿
آه من دیشب به تنگ آمد، دوید از سینه‌ام داشت می‌آمد بسوزاند تو را... نگذاشتم !
اگر چه از منِ غمدیده سخت دلگیری علاج کن غم دل را به لطف و تدبیری غزل غزل غم‌ هجران سرودم، اما حیف! نداشت در دل سنگ تو هیچ تاثیری رسیده کار من امشب به فالِ قهوه‌ی تلخ نشسته در  ته فنجان، چه تلخ تعبیری! «قرار چیست؟ صبوری کدام و خواب کجا؟» خیال چیست، من و تو کجا، چه تقدیری؟ تو نیستی و شب و روز من جهنمی است تو با بهشت خودت دلخوشی و درگیری به هم تنیده روانم، از آن پریشانم ندارم از تو، نه یادی، نه عکس و تصویری بیا! بیار به سویم  نسیم عشقت را اگر چه از منِ دیوانه خسته و سیری مباد آنکه نیایی و مبتلا بشوم به همنشینی دیوانه‌های زنجیری
خردکن لامذهب آن کوه غرورت را، بگو دوستت دارم مگر چیزی ازت کم می‌شود🤪
همین که میگُذری از مقابلم خوب است چه خوب جانِ مرا میبری، ادامه بده...
در هم بشکن مرا، پریشان‌تر کن؛ دلتنگ تو اَم! حداقل باور کن ...
محبوب من ، به خاطرم آری....هنوز هم؟ در قلب  عاشقم ،  تو نگاری .... هنوز هم من بی تو هیچ هیچم و با تو در اوج اوج چون من به درد عشق  دچاری هنوز هم؟ ۶۲۶۱۲۰
در ذهن من بجای حقیقت حباب ریخت وقتی که رفت ، در دل من اضطراب ریخت در کام من نشانده فقط  طعم زهر را در کام دیگران  قدحی از شراب ریخت