eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
چه باران قشنگی ریخت در گوش ِخیابان ها هوای ِعشق جاری گشت ،دوشادوشِ ایوان ها سرت سبز و دلت خوش باد در رویای فروردین بهاران خنده اش جاریست، بر تن پوشِ گلدان ها نسیمِ مهر از زیباترین گلزار می آید که عطرش چون بهشتی نوبهاری گشت در جان ها صدای نغمه ی گنجشکهای مست میپیچد میان تنگی دیوار تاآغوش دالان ها تب ِعید است و دیدارکلاغان با قناری ها درختان شاد میرقصند با آهنگ باران ها به دستان زمین چترنوازش بوسه خواهد زد چه باران ِقشنگی ریخت در کوچه ،خیابان ها
سحر از هفدهم بگذشت و امشب دلم از غربت حيدر چه خون است فضاے شهر کوفه این سحرها پر از انا الیه راجعون است...
🌿 سحری کاش به ایوان نجف سجده کنم مرمر صحن تو را با مژه جارو بکشم عشق یعنی که به ایوان نجف تکیه دهم از سحر تا دم افطار فقط هوو بکشم
اگرچه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارم ندیده می گیری
از فرط گناه، آهِ من بسیار است تا مقصدِ عشق، راه من بسیار است یا رب بپذیر عذرِ تقصیرم را همچون کرمت گناه من بسیار است در راه گناه، عمر من گشت تباه چیزی به برم نمانده جز حسرت و آه با موی سفید آمدم و روی سیاه رحمی بنما به حال من یا الله رحمی بنما که جز تو کس نیست مرا غیر از کرم تو دادرس نیست مرا دلواپس لحظه های آخر هستم آن دم که دگر هیچ نفس نیست مرا عشق تو همیشه تکیه گاه است، خدا بی لطف تو عمر من تباه است، خدا شرمنده که خوب تا نکردم با تو شرمنده که نامه ام سیاه است، خدا مهدی شریفی
اگرچه از من و اعمال من تو دلگیری برای بار هزارم ندیده می گیری
آهو ندیده ای که بدانی فرار چیست صحرا نبوده ای که بفهمی شکار چیست باید سقوط کرد و همین طور ادامه داد دریا نرفته ای بچشی آبشار چیست پیش من از مزاحمت بادها نگو طوفان نخورده ای که بفهمی قرار چیست هی سبز در سفیدی چشمت جوانه زد یک بار هم سوال نکردی بهار چیست در خلوتت به عاقبتم فکر کرده ای؟ خُب…کیفر صنوبرِ بی برگ و بار چیست؟ روزی قرار شد برسیم آخرش به هم حالا بگو پس از نرسیدن قرار چیست؟
.
خورده رقم از شوق تو کوچ پرستوها طعم لبت شد  الگوی محصول کندوها دیوان شعری که پر از شرح جنون ماست شد نُقل نَقل شب نشینی های شب بوها در شعر هایم چال روی گونه ات پر شد افتاد از رونق پس از این خال هندوها دست جهان در استعاره خالی است از تو تصویر چشمت پر شده در دست آهوها قدرت ندارم چشم بردارم ازین آتش شاگرد لب های تواند آشوب و جادوها وقتی که دردم دوری از آغوش گرم توست سودی نمیبینم در این درمان و داروها
با تو بودن آرزویی تا ابد شاید محال خوش به حال هر کسی دلتنگ و بی تابش تویی!
پُرسِید زاهِد: مُعتقد هَستی به مَحشر؟ گُفتم کِه آری چِشم‌هایِ مَحشری داشت
روایت دیدار هرکه شاعر بود، خواهر یا برادر شعر خواند غیر من هر شاعری در بیت رهبر شعر خواند شاعران از هند و پاکستان و لبنان آمدند هرکسی که آمد از هر شهر و کشور شعر خواند یک نفر چون کاغذ شعرش نشد پیدا نخواند یک نفر هم کاغذش را جُست و از بر شعر خواند یک نفر شعری برای خوبی مادر بزرگ یک نفر از لطف و خوبی‌های مادر شعر خواند شعر‌خوانی از ردیفِ اولی ها رد نشد هرکه بود آنجا پیِ رسمی مقرر شعر خواند هرکسی با شوق خودسازی پی سیگار رفت چون در آمد از اتاقِ دود بهتر شعر خواند میرشکّاک از دی و اسفند و آبان خواند نه! راستی استاد از زهرای اطهر(س) شعر خواند تا کُند دِینش اَدا حداد بر فرهنگ ما باز هم مانندِ چندین بارِ دیگر شعر خواند شاعری وقت خودش را داد بخش خواهران در پی ایثار خود این بار کمتر شعر خواند همسرش از شوهر مُردادی‌اش تجلیل کرد یک دوبیتی در خصوص عشق همسر شعر خواند بین هر شعری که می‌خواندند آنجا حاضران حضرتِ اِسفندُقه هر بار از بر شعر خواند چون‌که رهبر ذهن او را مشکل این جمع خواند بعد از آن سعیِ فراوان کرد، کمتر شعر خواند ناصرِ فیض از هجوم مشکلات وام گفت از مصیبت‌های آن با دیده‌ی تر شعر خواند خانمی گویا توهم داشته فرموده که: در میان نعره ی الله اکبر شعر خواند حرف حق را گفت باید از حقیقت نگذریم قزوه از هربار خود این بار کمتر شعر خواند بگذر از تکرارِ کمترهای توی قافیه هر کدام از هرسه با یک نوع ْ کمتر شعر خواند!!
بیخودی مظلوم میخوانند او را شاعران آنچه دل نامیده اندش قاتل ما بوده است
☆ غزل شمارهٔ ۴۰۶۳ خرّم کسی که قصر اقامت بنا نکرد رفت از میان چو گل کمر خویش وا نکرد چندان‌که تاختیم به دنبال عمر را این آهوی رمیده نظر بر قفا نکرد جز من که راه عشق به تسلیم می‌روم با دست بسته هیچ شناور شنا نکرد رنگ گهر شکسته شود از بهای کم ما را فلک عبث به دو عالم بها نکرد موی سفید سبز شد از دست شانه را از زلف مشکبار تو یک عقده وا نکرد با آه سرد من چه کند چرخ پر نجوم هرگز به خرج باد، زرِ گل وفا نکرد تا اقتدا به کارگزاران عشق کرد در هیچ کار فکرت صائب خطا نکرد
«اگر کسی به ملامت ز عشق برگردد ؛ مرا به هر چه تو گویی ارادت افزون است.»
بسم الله الرحمن الرحیم حسن تو را که دیده غم از شوق ریشه‌کن شده است همه اویس شدند و جهان قرن شده است برای هرکه تو را دیده نیست جای گله که هم‌ردیف ترانی همیشه لن شده است زبان شعر کم آورده است هرجایی که از فضائل بسیار تو سخن شده است به رمز و راز مسیحایی تو پی بردم از آن کویر که تا رد شدی چمن شده است حرام باشد اگر دست بی‌وضو بزنم به هر نگین که مزین به یاحسن شده است مگر به خواب ببیند شترسوار جمل کسی حریف تو در جنگ تن‌به‌تن شده است! تمام شهر برای حسین سینه زدند ولی حسین برای تو سینه‌زن شده است ...
﴿آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت﴾ ﴿خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت﴾ ﴿دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت﴾ ﴿مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت﴾ ﴿چه هوایی به سرش بود که با دست تهی پشت پا بر هوس دولت دنیا زد و رفت﴾ ﴿همنوای دل من بود به هنگام قفس ناله ای در غم مرغان هم آوا زد و رفت﴾
دوستان گرامی تا فردا شب تا جایی که می‌تونید برای درک شبهای قدر سوره‌ی دخان رو بخونید 🌷 توصیه‌ی آشیخ جعفر ناصری فرزند آیت الله ناصری🌷
من برای با تو بودن ختم قرآن میکنم از خدا میخواهمت ، بانوی چادرمشکی‌ام
دستِ‌او كه بند مى‌شد، چادرش را با لبش مى‌گرفت‌ و من‌ در این حسرت‌ كه چادر نيستم!
☆ رسوا شده‌ام به جرم‌هایی که گذشت از من بگذر خدا! بحقّ شش و هشت ما چشم به عفو و کَرمت دوخته‌ایم چون نیست سزاوارتر از تو به گذشت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب من نشان مویت سحرم نشان رویت قمر از فلک درافتد چو نقاب برگشایی
﴿دِلا دِیشَب چه مِی کَردی تُو دَر کُوی حَبیبِ مَن؟ اِلهی خُون شَوی اِی دِل تو هَم گَشتی رَقیبِ مَن؟﴾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خدا که گفته به خود علی که علی نگفته به خود خدا ❤️ 🎙️شعرخوانی محمدرضا طهماسبی 📎 سیدخندان 🕘هر شب ساعت ۲۱:۰۰ 📺شبکه دو سیما
صد آرزو به گرد دلم در طواف بود از حیرت جمال تو بی آرزو شدم صائب تبریزی 🌴🕯🌴
مگو در کوی او شب تا سحر بهرِ چه می‌گردی ... ؟! که دل گم کرده‌ام آنجا و می‌جویم نشانش را ... ! 🌴🕯🌴
سخن عشق تو بی آن ڪه برآید به زبانم رنگ رخساره خبر می‌دهد از حال نهانم..!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆واکنش رهبری به شعر خوانی «حسین خزائی» از در دیدار شاعران با رهبر فرزانه انقلاب: 👌آفرین ،آفرین ،شما مضمون سخنرانی یک ساعته من رو تو چند دقیقه گفتین