eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
جبریل شنید از تو، برای خبر آمد پَر سوخت و پَر ریخت و بی بال و پر آمد می‌خواست بگوید که خدا داخل کعبه است دیوار ترک خورد و خبر زودتر آمد بتخانه فرو ریخت و میخانه بنا شد از میکده ساقی سر کوی و گذر آمد ای عشق! بفرما قدمت روی سر ما خاکیم و از این شاد که ما را پدر آمد میخانه نه آن است که گفتند و شنیدیم میخانه از اطراف ضریح تو برآمد با عشق تو بر نقره زدم بوسه و دیدم از جای لبم خوشه‌ی انگور درآمد محراب به محراب پی قبله دویدم ایوان طلاکوب توأم در نظر آمد می‌خواستم از مدح تو چیزی بنویسم یک واژه نگفتم من و عمرم به سرآمد آیات خدا را همه در شور تو دیدم هر آیه که خواندم به لبم نیشکر آمد با اشک وضو کردم و قرآن که گشودم بدخواه تو در آیه فقط کور و کر آمد این دل شده مؤمن به علیّاً ولی اللّه طاهر شده باطن به علیّاً ولی اللّه ممنون پدر مادر خویشم که درونم مؤمن شده هر ژن به علیّاً ولی اللّه بیچاره و بدبخت و ذلیل است به هرکس شده خائن به علیّاً ولی اللّه اصلاح شد و سمت شد متمایل هر نامتقارن به علیّاً ولی اللّه خوردند محک اول خلقت شب قالوا انس و ملک و جن به علیّاً ولی اللّه ذوق است ولی معتقدم اینکه فرو ریخت به علیّاً ولی اللّه ایرانی‌ام و معتقدم ما را شده ضامن به علیّاً ولی اللّه هنگام نماز است ببینید که برخاست فریادِ مؤذّن به علیّاً ولی اللّه
درنمی‌آید به ذهن و برنمی‌آید ز جان آه ازین دوری که در نزدیکی او می‌کشم
فرقی نمی‌کند چقدَر چشم میخورم وقتی که لحظه‌ای نگرانم نمی‌شوی...
پدرم دفتر شعری آورد تکیه بر پشتی داد شعر زیبایی خواند و مرا برد به آرامش زیبای یقین زندگی ... شاید شعر پدرم بود که خواند ...
ای حریم كعبه! بشنو این ندای دلنشین آیه‌های مؤمنون را از امیرالمؤمنین مرحوم 🌼🌼🌼
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
مرا ببر به سرزمین شعرها @sarzaminesher
🌼
ریزه‌خوران ِخوانِ تو، عالیجناب‌ها فرش زمین صحن و رواقت ، سحابها خورشید شعله شعله شده، چلچراغ تو ماه و ستاره آیینه بندان قابها جاروی خادمان تو بال ملائکه در عرش سبقت است برای ثوابها .ابوابِ جنت است یقین هشت در که هست باب الجواد حضرتتان جزو بابها در صحنِ انقلابِ تو غوغای قلبهاست آرامش است عامل این انقلابها طب الرضای پنجره فولاد می‌شود هنگامِ عجزِ علمِ پزشکی، جوابها ...! صوتِ نقاره خانه‌ی تو صورِ اوسط است تبریکِ آسمان به دمِ استجابها .دارا، فقیر، خوب و بد و زشت و نیک را یک‌دست دیده چشمِ تو در انتخابها گویند شهرت تو غریب غریبهاست! نه، قربِ توست خاتمه‌ی اغترابها ❤️
Najm Al Sagheb - Jan Najaf.mp3
2.73M
اسم بچه هامو می‌ذارم علی..🕊❤️‍🔥
تداعی میکند ابروی او نازک خیالی را منظّم می کند گیسوی او آشفته حالی را تجلی کرد و از یک جلوه اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف رفته چه داند حال ما دور از نجف ها را چه داند اهل دریا ، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب میسازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می افتد به جای فعل از ما میخرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بردست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی ، جان فدای جام میسازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی ، علی و عالی و اعلی که معنا میدهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف از ما  همین اشعار لالی را ۳۰‌شوال ۱۴۴۲ نجف ، حرم ‌امیرالمومنین علیه السلام
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
خودت را از غم دنیا رها کن شب عید است و بزمی دست‌و‌پا کن زمان جشن و سرمستی رسیده که خورشید از دل کعبه دمیده بیاور چنگ و نی، تنبور و دف را شراب ناب انگور نجف را بخوان از عشق، تا سامان بگیری بگو جانم علی، تا جان بگیری علی، عالی‌ترین نام جهان است تمام عشق در عینش عیان است علی محبوب ختم‌المرسلین است علی تنها امیرالمؤمنین است علی مجموع اضداد است والله خداوندی خداداد است والله علی با ذوالفقارش می‌خروشد قنوتش مِی، به مستی می‌فروشد امیری که سپاهش نُه‌ فلک بود طعامش غالبا نان و نمک بود عدالت بی‌علی همچون سراب است جهان خاک لباس بوتراب است علی برتر ز وصف این و آن است که ما گَردیم و او، صد کهکشان است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸اعتکاف🌸 نیمهء ماه عزیزی که نمودی تو مَرجّب آید آن لشکر عشاق به درگاه تو یا رب حلقهء معتکف دلزده از پستی دنیا آیه ای هست هویدا، وَ اِلی ربّکَ فَارغَب چه صفایی،چه دل انگیز خلوصی و چه حالی روزیِ معتکفین هست چه معراج و کمالی پای ما باز نشد باز به بزم رجب تو جای ما را که کند مسجد و آن معرکه خالی؟ منم آن بنده مسکین و بد و معترفت نکنم گریه چرا بیشتر از معتکفت می خورم غبطه به آن یک یک والاصفتان بازماندم به کدامین گنه و فعل و صفت ناامید از شفقت‌های تو هرگز نشوم جز به درگاه تو درگاه، نه دارم، نه روم کمکم کن تو به حق علی و آل نبی، که به جز راه تو و رخصت هادی ندَوم سروده سجاد محمدیاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یک دانه ی انگورِ ضریحَش به لَبَم خورد دیگر پس از آن این لبِ وامانده نیاسود
  وقتی پدر نبود ،روز پدر غمه این روز با شکوه ،آوار ماتمه مادر نشسته باز ،یک گوشه ی اتاق قامت خمیده تر ،از غصه ی فراق چن سال میشه که ، بی تاج سر شدیم روز پدر رسید، دیوونه تر شدیم محزون و غصه دار ،چون ابر بی قرار دل می کِشد مرا هربار تا مزار کامم همیشه تلخ ،دنیای من خراب یک تکه سنگ و باز ،پاشیدن گلاب خیرات و شاخه گل ،این هدیه ی منه این بغض لعنتی ،ای کاش بشکنه ...
مثل علی(ع) شبانه خودت را مرور کن فکری به حالِ زخمِ دلِ ناصَبور کن تسبیح و شیخ و خرقه ی پشمینه واگذار از باتلاقِ ذهنِ خوارج عبور کن گاهی برای طفل یتیم آب و نان ببر گاهی برای حالِ دلت گریه جور کن گاهی برای آنکه هوایی عوض کنی درد دلت به چاه نشد، با تنور کن چشم از غبار تیره ی تلواسه ها بشوی یا چاره ای برای همان چشم شور کن تیغِ سکوت سینه ی صد زخم می دَرَد آیینه را گواه خودت کن، ظهور کن قاسم بدره.اردیبهشت۱۴۰۱
دشمن عقل آدمی حسد است خودپسندی حسودِ عقلِ بشر از کلام علی نتیجه بگیر: خودپسندِ حسود هست دیوِ دو سَر قاسم بدره. یاسوج. بهمن۱۴٠۲
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
Seyed_Khalil_Alinezhad-Mola_Janam_new-(WWW.IRMP3.IR).mp3
4.97M
🍀 بت من کعبۀ من قبلۀ من
شکوفا شد گل زیبای کعبه شکاف افتاد بر اعضای کعبه علی آمد، امام روشن عشق که تا روشن شود شب‌های کعبه شراب نور و شور و حق‌پرستی فرو می‌ریزد از صهبای کعبه برون آمد علی از خانهٔ دوست که یعنی این بود معنای کعبه سرود دلنشین عشق و امّید کنون جاری شد از لب‌های کعبه گل سرخ عدالت شد شکوفا به پیش قامت رعنای کعبه علی نور خدا، طور تجلّیٰ تجلّی کرد بر سینای کعبه شب میلاد خورشید امامت همه هستی شده شیدای کعبه مبارک باد بر چشم‌انتظاران طلوع طلعتِ زیبای کعبه
چشمم به جمال گنبدش تا افتاد از چشـم دلـم ، تمـام دنیـا افتاد پا بـال در آورد پرد سمت حـرم قلب از طپش زیاد از پا افتاد...
نامسلمان دِ بگو، حرف بزن، چاره بده چــــــه کنم تا دم رفتن نظرت برگردد؟!
مردانه ترین شانه ی دنیا را داشت پر مِهرتر از سینه ی دریا را داشت لبخـند لبـش دلخوشی مـادر بود یک عمر ولی دلهره ی ما را داشت