خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد
تنهای بر در این خانه تنها زد و رفت.
#هوشنگ_ابتهاج
شرابِ شوقِ هرکس، جلوه در پیمانهای دارد
که مجنون مَحوِ لیلی بود و من دیوانهی چشمی
#حزین_لاهیجی
میان بوسه گریزان مباش از چنگم
به من ببخش! که بیطاقتم؛ که دلتنگم
#حسین_دهلوی
فقط با شوق می خوانی و از دردم چه می دانی؟
تو جان می گیری از شعری که من را بارها کشته
#فرامرز_عرب_عامری
آهنگ سینه نیست، که تنها صدای توست
رد می شوی و این تپش گام های توست
در نقطه نقطه ی دل من پا گذاشتی
خوش باد خانه ای که در آن رد پای توست
بیهوده نیست با هیجان می تپد دلم
سر می زند به سینه اگر، در هوای توست
روزی که دیدمت به تو گفتم در این جهان
سرمایه ام دلی ست که آن هم برای توست
"گفتی: "غریب شهر منی"، این چه غربت است؟!"
خوشبخت آن دلی که فقط آشنای توست
محبوب من ببخش! اگر در تمام شهر
نقل حدیث عشق من و ماجرای توست
#احسان_نصری
از چشمِ آوینی...
تا دهر را باچشم خودبینی ببینی
از سرگرانی هاش سنگینی ببینی
از خود رهاشو بازکن چشم دلت را
تا آنچه را حالا نمی بینی ببینی
عالم سراسر آیه های قدرت اوست
کافیست بر سجاده بنشینی ببینی
مانند قاسم گر شوی در مکتب عشق
در مرگِ سرخِ خویش شیرینی ببینی
در هرچه تیر و نیزه که آید به سویت
بر دردهای خویش تسکینی ببینی
وقت مرور هر دعایت در دل خویش
برشانه ی خود مرغ آمینی ببینی
اینگونه خواهی شد اگر دنیای خود را
از چشم زیبابینِ آوینی ببینی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋 پروانه ای که مقصدش پرواز است
از ویرانی لانه اش نمی هراسد...
به مناسبت سالروز پرواز سید مرتضی آوینی به سوی آسمان
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
دوستت دارم گل سبزآبی باغ انار!
سرخی لبهای خود را روی لبهایم بکار
رد چشمانت مر اتا نا کجاها میبرد
دوستت دارم از اینجا ت اهرات و قندهار
طعم شاتوت وتمشک و طعم هل دارد لبت...
هست آن آلوچه ی لبهای سرخت،آبدار
کاش میشدپیش من بودی و من هم پیش تو...
بوی باران و علف....زیر درختان کنار.....
بهتر از هر کس تومیدانی که من دیوانهام
چشم ازچشمان این دیوانه لطفا برندار
من تحمل میکنم اما مگر هم می شود...
باوجود چشم تو آدم شود پرهیزگار....؟!
از دو آهوی نگاهت میشود فهمید که
بیقراری، بیقراری، بیقراری، بیقرار
#پروانه_منصوری
نگذار کسی بداند ما
چه جوری همدیگر را دوست داریم
نگذار کسی بفهمد عشق یعنی چه؟
خب؟
این چیزها فقط مال من و توست!
#عباس_معروفی
نوکیسهها جمعاند ومستِ قدرتی فانی
بازیچهایم و مهرهی محزون مهمانی
از سر فرودانیم و پیشانی نوشت ما
شد عید قربان و نهایت بزم قربانی
بر روی دوش ما بنا شد کاخِشان اما
ما در تلاطم تا ابد در شیب ویرانی
راه پسوپیشی نمیماند زمانیکه
بر روی بام ارهها باشیم زندانی
خوردند حق ما و خندیدند و رقصیدند
در مجلس ختم صفات پاک انسانی
با لطف این عالیجنابان خشک شد دریا
دیگر نخواهد آمد اینجا هیچ بارانی
کاخ ستم را هرچه مستحکم، دوامی نیست
از کوخها خیزد اگر یک موج طوفانی
#محمدجواد_منوچهری
@gida13
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
افسوس که ایام شریف رمضان رفت
سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت
افسوس که سی پاره این ماه مبارک
از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت
ماه رمضان حافظ این گَله بُد از گرگ
فریاد که زود از سر این گله، شبان رفت
شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت
شیرازهی جمعیت بیداردلان رفت
بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟
ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت
برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان
آنروز که این ماه مبارک ز میان رفت
تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت
از نامهی اعمال، سیاهی چو دخان رفت
با قامت چون تیر درین معرکه آمد
از بار گنه با قد مانند کمان رفت
برداشت ز دوش همهکس بار گنه را
چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت
چون اشک غیوران به سراپردهی مژگان
دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت
از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب
آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت
#صائب_تبریزی
#مناجات_با_خدا
کو یک نفر که یاد دل خستگان کند؟
یا لااقل حکایت ما را بیان کند
من زیر بار معصیتم ضعف کردهام
دستی کجاست تا مدد ناتوان کند
تب کردم از مرور گناهان کوچکم
کو آتشی که خجلت ما را نهان کند؟
ما بی سلیقهایم، تو حاجات ما بخواه
ورنه گدا مطالبهی آب و نان کند
آتش میاورید که اشکم مرا بسوخت
کار شرار نار تو، آبِ روان کند
ما را مران ز خویش چرا که زمانه راند
حاشا که دوست کار زمین و زمان کند
درهم بخر که سخت گرفتار و در همیم
خوب است گرچه چشم تو ما را نشان کند
از تو بعید نیست رفیق گدا شوی
مرد کریم میل به مستضعفان کند
محرم نمیشود به مناجات نیمهشب
هرکس که رو به محفل نامحرمان کند
صبح قیامت از تو، به تو میبرم پناه
آغوش تو مگر که مرا میهمان کند
با آفتاب روز جزا پاک میشود
هر کس که قهر از کرم آسمان کند
#محمد_سهرابی