هر که بر کوچه ی دلبر گذرش افتاده
اشک از گوشه ی چشمان ترش افتاده
آن درختیم نظر خورده که هر فصل بهار
غرق گل بوده ولی بیشترش افتاده
باغبان اهل صفا بود،پُرش کردی تو
تا که امروز به یاد تبرش افتاده
هرکه وارد شده در بازی بی منطق عشق
یا فنا رفته و یا شور و شرش افتاده
آبرو داری ما ترجمه ی دیگر شد
همه گفتند که شیری جگرش افتاده...
رفتنت زهر بدی بود که کم کم حل شد
آمدی تا که ببینی اثرش افتاده!؟
دیدنت اشک مرا ریخت و مردم گفتند
شب یلدا شده یاد پدرش افتاده...
#یلدا
#محمدجوادمنوچهری
🍃
طعم ِ تند ِ می ِ شیراز
مرا مست نکرد!
چای ِ خوش عطر ِ گل افشان ِ تو
دلچسب تر است...
#محسن_جمالیپور
#عاشقانه
دل من کجا پذیرد
عوض تو دیگری را؟؟
دگری بتو نماند
تو به دیگری نمانی !
#نظامی_گنجوی
خـوشا شـَبی که به آرامگاه من باشی
من آسمانِ تو باشم ، تو ماه من باشی
#فروغی_بسطامی
#شببخیر
💟
میل بوسه از لبت دارد دل احساسی ام!
وای! دل دل میکنم درگیر رودرباسی ام!
در میان گونه هایت مانده ام در انتخاب
من همیشه مبتلای عادت وسواسی ام!
لحظه ای عکس تورا دیدم ولی از آن زمان
عاشق دنیای عکس و عالم عکاسی ام!
شعرهایم را برای هر کسی "شر" میکنم
تا مگر شعرم بخوانی، تا مگر بشناسی ام!
تو به من گفتی حواست... هیچ میدانی کجاست؟
غرق چشمانت دچار درد بی حواسی ام!
سیب را می آفریند... منع خوردن می کند
من از این پرهیزهای بی سر و ته عاصی ام!
یک طرف موی شرابی، یک طرف چشم خمار
باز هم در گیر و دار آن لب گیلاسی ام!
#کاوه_احمدزاده
مثل شربتهای تلخ کودکیهایم شدی
ناگوارایی ، ولی من را مداوا می کنی!
#سلیمان_شاکری
شبیه قطره بارانے ڪه آهن را نمیفهمد
دلم فرق رفیق و فرق دشمن را نمیفهمد
نگاهے شیشهاے دارم، به سنگ مردمڪهایت
الفباے دلت معناے «نشڪن»! را نمیفهمد
هزاران بار دیگر هم بگویے «دوستت دارم»
ڪسے معناے این حرف مبرهن را نمیفهمد
من ابراهیم عشقم، مردم اسماعیل دلهاشان
محبت مانده شمشیرے ڪه گردن را نمیفهمد
چراغ چشمهایت را برایم پست ڪن دیگر
نگاهم فرق شب باروز روشن را نمیفهمد
دلم خون است تا حدے ڪه وقتے از تو میگویم
فقط یک روح سرشارم ڪه این تن را نمیفهمد
براے خویش دنیایے شبیه آرزو دارم
ڪسے من را نمیفهمد، ڪسے من را نمیفهمد
#نجمه_زارع
♥️
تا غرق شدم ،
غرق به رویای محالت
دل گفت :چرااااا؟؟
وای به من ، وای به حالت !!!
#مولانا🍃
✨
گفتم
به هیچ کس
دل خود را نمی دهم!
اما دلم
برای همان هیچ کس
گرفت …
#فاضل_نظری🙂♥️