eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
یڪسال مرا سڪوت و "بے مهری" ڪشت پاییز بیا خسته ام از شهریور...!!   ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸🍃
بیا و دست نوازش بکش کمی به سرم که من بدونِ تو از گریه نیز گریه‌ترم
همین که تویی اعتبارم ... مرابس که با تو من از یک تبارم ...مرا بس همینقدر آدم شناسان مرا هم بسنجند با تو عیارم ... مرا بس بجای ِ تمامی ِ کمبودهایم همین که تو هستی کنارم ...مرا بس پس از تاختن های سرمای وحشی _ به گرمی ات امیدوارم ... مرا بس و هر دم به لبخندهای قشنگ ِ تو شیرین شود روزگارم ... مرابس همین که تو هستی و گاهی خودم را به آغوش تو می سپارم ... مرا بس پس از رفتنم گاهگاهی ببینم تو را در کنار مزارم ... مرا بس دلم طاقت اشکهایت ندارد بدستت بروبی غبارم ... مرا بس همین که مرا دوست داری مرا بس همین که تو را دوست دارم مرا بس سید عباس محسن زاده
مـا بَـر سَـرِ آن کـوچـه که افـتـاد گُذارَت یِک شَهر گُواه است که مَردانه نِشَستیم
حَسَنی هَستَم و از حَشر چه باکی دارَم که سَر و کارِ غُلامـانِ حَسَن با زَهراست
افتاده به حوضِ دِلَم آن ماهیِ عِشقَت فیروزه‌ای و سُرخ چـه تَرکیـبِ قَشَنگی
دوزَخ از تیرِگیِ بَختِ دَرونِ مَن و توست دِل اگَر تیره نَباشَد هَـمـه دُنیاست بِهِشت
دو آرزو به دل مادر جوانی ماند کفن برای حسین و حرم برای حسن
در میان چشمها، عشق است تنها چشم تو چشمهایم را درآورده‌ست از پا، چشم تو از همان درس دبستان، چشم تو آموختم چون نوشتم بعد چندین آب بابا، چشم تو! شاکی‌اند از برق چشمت کل دنیا مثل من ماه عینک می‌زند وقتی شود وا چشم تو پلکهایم ابر، وقت گریه‌ام با یک نگاه باردارش می‌کند این ابرها را چشم تو طاق ابروی تو قدس و کعبه‌ام چشمان تو وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو چشم من وقت سحر چشم‌انتظار چشم تو چشم تو وا که شود حیّ عَلَی تا چشم تو کاش می‌شد لحظه‌ای با چشم تو خلوت کنم ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو... ❤🌹
برایم خنـده کردی، ناز کردی دوبــاره دلبـــری آغـــاز کردی شکسـتی نـــرخ بـازار طلا را همین که بند گیسو باز کردی ❤🌹
ناز چشمان تو و امروز و فردا کردنت  می‌کشد آخر مرا این پا و آن پا کردنت می‌پسندی بی تو بنشینم در آتش روز و شب  یا که یادت رفته با عاشق مدارا کردنت   می‌دهی دلتنگی ام را در شب مستی به باد  غنچه‌های باغ لب ‌ها را شکوفا کردنت هر کجا باشد دلم را با تو تقسیم می‌کنم  خوش ندارم بیش از این اینجا و آنجا کردنت  گرچه رسوای توام ناچار بنشین با دلم  تا ببینی نیستم در بند رسواکردنت چشم ‌هایم را بدست آور نگاهم را ببین  سرد مهری‌هاست حتی در تماشا کردنت ❤🌹
خدا گذاشت تو را تا مرا محک بزند تو را گذاشت به زخم دلم نمک بزند تو را گذاشت سر راه من، که سبز شوی و بعد سیب... که شاید به من کلک بزند! نه عدل نیست! ولی آفرید از آغاز دل مرا که برای دل تو لک بزند به چشم‌پوشی آمد طلای ناب گرفت مسِ وجود مرا تا به سنگِ شک بزند مرا شقایقِ داغ آفرید و تشنه گذاشت بهانه کرد که یک سر به قاصدک بزند تو را به‌قاعده شیرین گذاشت در شعرم گذاشت تا به غزل‌هام ناخنک بزند و روزهای جهان بس نبود، شب‌ها هم تو را گذاشت به زخم دلم نمک بزند... جمشید_عباسی . 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ❤🌹
تابحال از مرز ِ چشمانش فراتر رفته ای ؟ توی ِ میدانی به جنگی نابرابر رفته ای ؟ لشکرت وقتی که از دشمن اطاعت می کنند ناگزیر از دست ِ احساس ِ خودت در رفته ای ؟ بارها و بارها هی التماسش کرده ای ؟ بی سبب آیا به سنگرهای ِ دیگر رفته ای ؟ هی فریبت داده اند اما تو باور کرده ای اشتباه آیا مسیری را مکرر رفته ای ؟ مرگ ِ یک فرمانده از درد ِ اسارت بهتر است با فشنگ ِ آخر ِ یک اسلحه ور رفته ای ؟ ضربه های ِ بیشتر معمولا آدم می خورد هر زمان از راههای مطمئن تر رفته ای !! مجید_پارسا ❤🌹
❤️نوش داروی دلم❤️ جامی دگر، کامی دگر، شامی دگر پیشم بمان روح منی، جان منی، عشق منی ای مهربان فردا که دیده در جهان! امشب برس فریاد من ای نوش داروی دلم؛ از داغ سهراب الامان امشب بنوشانم شراب از آن لب پر التهاب ساقی مکن ما را جواب ، ای دلبر ابرو کمان غیر از خدا ماییم و بس، کم عشوه آ با من برق ای قد و بالایت هوس، بر آتشم آبی فشان گیسوی تو، چشمان تو، مژگان تو رنگ شبان بنگر مرا کز عشق تو ، دیگر ندارم هیچ اما ❤🌹
دست ِ تقدیر چه کرده ست که با این همه عشق مصلحت نیست که هرگز من و تو ما بشویم... ‌ ‌
گُلِ محمدیِ من، مَپرس حالِ مرا به غم دُچار چنانم، که غم دُچارِ من است... سلام روزتون بخیروخوشی🌹🌹
. تشنگانِ مِهر.... محتاج ترحم نیستند.... کوشش بیهوده در عشق.... از گدایی بهتر است....!!
بدخواهِ کسان هیچ به "مقصد" نرسد یک بد نکند تا به خودش، صد نرسد... من نیکِ تو خواهم و تو خواهی بدِ من تو نیک نبینی و به من، بد نرسد ...
هرچه می خواهمَت از یاد بَرم مُمکن نیست من تُو را دوست نمی دارَم اگر بُگذاری...!
نه در برابر چشمی نه غایب از نظری! نه یاد میکنی از من نه میروی از یاد..:)
🔻 قَهرش هَمه رَحمت شُد زَهرَش هَمه شَربت شُد ابرش شکر افشـٰان شُد تا باد چنین بادا . . . 🌿♥️
من که تنها به گناه غم تو خون خوردم من اسیر تو شدم اینکه مکافات نداشت!!
کاری کن از این معرکه راحت بگریزم از عالم، از این حرص و رقابت بگریزم گفتند که در خویش نباشم...چه توان کرد؟ از جهل جماعت به جماعت بگریزم؟ حمیدرضا محسنات👌
دنیای زیباییست اما مملو از حیله... من خسته ام خسته از این زندان بی میله حمیدرضا محسنات
با دل گفتم چرا چنینی؟! تا چند به عشق همنشینی دل گفت چرا تو هم نیایی تا لذت عشق را ببینی گر آب حیات را بدانی جز آتش عشق کی گزینی؟!