از کجا این همه زیبا بلدی حبس کنی
دل دیوانهی ما را وسط سینهی خود ...
#اکرم_نورانی
قصه ای نیست که -حتی شده در آخر آن-
بوی یک یوسف گم گشته به کنعان نرسد
عشق احساس خطر کردن و رفتن به رهی ست
که در آن هیچ سری ساده به سامان نرسد!
غلامرضا_طریقت
#علی_بن_موسی_الرضا🍃
در کنار پنجره فولاد هر کس می رسد
کربلا را در خیال خود تجسم می کند
#ناصرشهریاری
خورشید بی غروب خراسانمان سلام
یا حضرت رئوف, شه مهربان سلام
# چهارشنبه_های_رضوی
💚❤️
#شمس_الشموس🌱
هر کجا رفته ام این درد مداوا نشده
چقدر پنجره فولاد دلم می خواهد
#محمدمربوبی
می خواستم کنار تو یادِ خدا کنم
دیدم که مست راز و نیازش قبول نیست...
#آسید_سعید_صاحب_علم
چون کنی دورم نگاهی کن که بهر احتیاط
رشته میبندند بر پا، مرغ دستآموز را
#میلی_مشهدی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
ماییم و نیمه جانی
آن هم به لب رسیده !
#اهلی_شیرازی
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
سلاااااااااااااااام.
نیمروز همگی بخیر💐💐💐💐💐💐💐
خوش آمد میگم به اعضای جدید🌺🌺🌺🌺🌺🌺
پس از این زخمهایم را به دندان میکشم، آری!
در این غربت کسی با نوشدارو بر نمیگردد...
#آرمن_فرناد
اول صبح به اربابِ دل از شور سلام،
به حسین بن علی نور علی نور سلام،
دست بر سینه به سوی حَرَمِ مولایم،
با کمال ادبم میدهم از دور سلام
#السلامعلیکیااباعبداللهالحسینع
#صبحتون_حسینی🌱
چشمم چو به چشم خویش چشم تو بدید
بی چشم تو خواب ،چشم از چشم رمید!
#مهستی_گنجوی
چشم خود بستم که دیگر چشم مستش ننگرم
ناگهان دل داد زد دیوانه من می بینمش
#شهریار
👏☺️جالب بود
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
معشوق تو زیباست قشنگ است ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است صحیح است صحیح است
#ملک_الشعرا_بهار
بیرخصت رقیب به وصلت نمیرسم
چون دیدن بهشت که بعد از قیامت است...
#جویای_تبریزی
تا حواس همه شهر به برف است بیا
گرم کن این بغل سرد زمستانی را...
#سید_احمد_حسینیان
تو درهر جامہ اے باشے بہ چشم عشق زیبایے
ڪسے ڪہ اهل دل باشد سراغ از تن نمے گیرد
#محمدحسن_جمشیدی
از تو تنها وصف دیدارت نصیب ما شده
برف تجریش است و سوزش می رسد پایین شهر
👤محمد شیخی
فکر زنجیری کنید ای عاقلان
بوی گیسویی مرا دیوانه کرد
پیش هر بیگانه گویم راز خود
آشنارویی مرا دیوانه کرد
ای مسلمانان به فریادم رسید
طفل هندویی مرا دیوانه کرد
میزنم خود را به آتش بیدریغ
آتشین خویی مرا دیوانه کرد
از حرم لبیکگویان میروم
جذبه کویی مرا دیوانه کرد
واقف از میخانه و مسجد نیم
چشم و ابرویی مرا دیوانه کرد
#واقف_لاهوری
من اسمِ تو را به مادرم گفتم و گفت
در خواب همیشه میبَری نامش را ...
#مائده_نظامی
قهوهیِ قاجار را بیخود شلوغش کردهاند
تیغِ تیزِ آن نگاهت بیشتر عاشق کُشست
آرشمهدیپور
.
شوم شیرین ز لطف گوهر تو
اگر چون بحر تلخ و شور باشم
اگر غم همچو شب عالم بگیرد
برآ ای صبح تا منصور باشم
تویی روز و منم استاره روز
عجب نبود اگر مشهور باشم
#مولانا