"روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم"
چگونه رفتن او را دگر نظاره کنم
به یاد آن رخ زیبا به یاد چشمانش...
نگاه بر گل سوسن و بر ستاره کنم
ز دوریش به خدا من چنان کنم ناله...
که این دل خود را پر از شراره کنم
اگر چه شعر من عام است خدا که می داند
به نیت در ذهن خود به او اشاره کنم
منم که مست دو چشمش شدم در این بازی
کجا هوس مِی کهنه و یا پیاله کنم
جنون عشق تو پیچیده در هوای دلم...
چگونه این دل خون را دگر اداره کنم
تو رفتی و به دلم اعتنا نکردی ، من...
تو را به خداوند عاشقان حواله کنم!
و در آخر بپرسم این سوال غمگین را
"دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟"
"عاصی"
💔❤️
«عشق» آمده است، عقل برو جای دیگری
یک پادشاه، حاکم یک سرزمین بس است...
#حامد_عسکری
عیش وصال و ذوق کنار آرزوی کیست؟
ماییم و حرف بوسی از آن آستان به لب!
#بیدل_دهلوی
#یا_امام_الرئوف
هر روز خانه را جارو میزنم
و سفره را برای دو نفر میچینم،
یعنی محال نمیدانم!
شاید زنگ خانه را زدی
و برگشتی ...
#مهران_رمضانیان
به دیدارم نمیآیی چرا؟ دلتنگ دیدارم
همین بود اینکه می گفتی وفادارم وفادارم؟
#سجاد_سامانی
تو آن شعری که من جایی نمیخوانم، که میترسم
به جانَت چشم زخم آید چو میگویند تحسینم
#محمدعلی_بهمنی
خاطراتت را به کنج کافه ای بیرون شهر
جمعه ها همراه قهوه بی شکر سر میکشم
#محسن_صحت
نمیگنجد خیال دیگری در سینهی تنگم
نگینِ دل ندارد جای نقشی غیرِ نام تو
#حزین_لاهیجی