eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
"روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم" چگونه رفتن او را دگر نظاره کنم به یاد آن رخ زیبا به یاد چشمانش... نگاه بر گل سوسن و بر ستاره کنم ز دوریش به خدا من چنان کنم ناله... که این دل خود را پر از شراره کنم اگر چه شعر من عام است خدا که می داند به نیت در ذهن خود به او اشاره کنم منم که مست دو چشمش شدم در این بازی کجا هوس مِی‌ کهنه و یا پیاله کنم جنون عشق تو پیچیده در هوای دلم... چگونه این دل خون را دگر اداره کنم تو رفتی و به دلم اعتنا نکردی ، من... تو را به خداوند عاشقان حواله کنم! و در آخر بپرسم این سوال غمگین را "دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟" "عاصی" 💔❤️
«عشق» آمده‌ است، عقل برو جای دیگری یک پادشاه، حاکم یک سرزمین بس است...
خطاطِ خطِ چشم تو،مِی را دوات کرد آنگه نوشت: مست شدن مطلقاً حرام
عیش وصال و ذوق ‌کنار آرزوی کیست؟ ماییم و حرف بوسی از آن آستان به لب!
 هر روز خانه را جارو میزنم و سفره را برای دو نفر میچینم، یعنی محال نمی‌دانم! شاید زنگ خانه را زدی و برگشتی ...
به دیدارم نمی‌آیی چرا؟ دلتنگ دیدارم همین بود اینکه می گفتی وفادارم وفادارم؟
تو آن شعری که من جایی نمی‌خوانم، که می‌ترسم به جانَت چشم زخم آید چو می‌گویند تحسینم
چه درونم تنهاست …
ℳɨŋム...: وفادارم به رویایی که هرگز قسمت من نیست... ....
خاطراتت را به کنج کافه ای بیرون شهر جمعه ها همراه قهوه بی شکر سر میکشم
نمی‌گنجد خیال دیگری در سینه‌ی تنگم نگینِ دل ندارد جای نقشی غیرِ نام تو
بیعانه‌ی هزار غلام است خنده‌ات...