زینب غمت غم است و قلم از غمت غمین
غمگین ترین غزل ز غمت می خورد زمین
#مرتضی_حضرتی
کمر خم کرد هرکس برد بار عشق را بر دوش
«جوان» شد پیر، «گل» شد سربه زانو، «بید» شد مجنون
#فاضل_نظری
نه تنها غم؛ که لبخند سلامت باد مستان هم
گواهی میدهد دنیای ما دنیای شادی نیست
#فاضل_نظری
🦋✨🦋
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد
در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد
زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد
آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک،
شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد
با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد
با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد
ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم
یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد
جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت
گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد
یک عمر به سودای لبش سوختم و آه
روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد
یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر
رفت و همه ی دلخوشی ام یک چمدان شد
با هر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت
مصداق همان وای به حال دگران شد
#حامد_عسکری
گاهے سڪوت
حرف نگفته نیست
آرزوییست ڪه با دست خود
تبدیل به حسرتش میڪنیم...
#افشین_یداللهی
و از خود میپرسم:
چشمانم بہ چہ درد
میخورنداگر دوباره تو را نبینند؟
#محموددرویش
🌾🌸🌾
چه اصراری که اسرارم بدانی
اگر سِرّ است پرسیدن ندارد
مرا بگذار و شعرم خوان که شاعر
شنیدن دارد و دیدن ندارد
َ#شهریار
🍂🍃🍂🍃🍂🍃
ما به جرم ساده لوحی اینچنین تنها شدیم
مردمان این زمانه با دورنگی خوش ترند!
#مسیح_مسیحا
یِک نُقطه بیش، فَرقِ رَحیم و رَجیم نیست
از نُقطهای بِـتَـرس کـه شِیطانـیات کُنَنـد...
#فاضل_نظری
با که گویم سرگذشت این دل سرگشته را؟
راز سر گردان عاشق پیشهی غم کشته را؟
آب چشم من ز سر بگذشت و میگویی: بپوش
چون توان پوشیدن این آب ز سر بگذشته را؟
#اوحدی
شده ای مثل جوابی که هراسان گفتم
قدمی بر دل دریا زده طوفان گفتم
دعوتت کرده که از خاطره هایم بروی
غم این فاصله را با نم باران گفتم
طلبم را بدهی تا طلبت را بدهم
مثل یک بوسه فقط چارهٔ بحران گفتم
کوچه ها را گذراندم که گرفتار شوی
در نهایت گله با شعر پریشان گفتم
🌸وقت کم بود نشد حرف دلم را بزنم
دوستت دارم خود را به خیابان گفتم
همه جا رهگذران رو به عقب کرده
ولی
من از این گفته خجالت نکشم جان گفتم
بخدا مونس خوبان و نجیبان شده ام
حیف معشوق،چه راحت نه به سلطان گفتم
#سید_طباطبایی
امشب که دلم تنگ ترین نقطهٔ دنیاست
آغوش به رویم بِگُشا مطلع شعرم
دیوانهٔ شب بخیر گفتن هستم
ای رنگ سیاه مژه ات مرجع شعرم
#سید_طباطبایی
بلدم نصف شبی خواب تو گیرم که نخوابی
بلدم با غزلم تشنه برم بر لب آبی
تو که اخلاق مرا خوب تر از من بشناسی
این درست است که ساکت بشوی پای جوابی
بلدی نقطهٔ ضعف دل من را تو که یک شب
بنشستی به دلم با غزلِ حرف حسابی
مصرع آخر آن هم شده بود آه که جانم
به لب آمد که عزیزم تو فقط خوب بخوابی
#سید_طباطبایی
ای کاش که یک شب شود آسوده بخوابم
از فکر و خیال تو ،رهایی، شدنی نیست
مانند عقابی که سرآمد اجلش دید
در غایت این عمر نهایی شدنی نیست
#سید_طباطبایی
من از اهالی دردم، من از تبار نیازم
بدون کرب و بلایت، خدا کند که نبازم...
#زهره_قاسمی
#وصال
🌱
با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی
روزگارت خوش که از میخانه,مسجد ساختی
روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی
سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی
ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم
بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی
من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود
می توانستی نتازی بر من,اما تاختی
ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید,ولی هرگز مرا نشناختی
#فاضل_نظری
دیشب غزلی خواندم و آزار کشیدم
هی ضجه زدم پنجه به دیوار کشیدم
آنقدر بههم ریختم از درد که انگار
صد بار خودم را به سرِ دار کشیدم
در حنجرهام بغض ترک خورد و کمی بعد
ترکید و در این شعر فقط جار کشیدم
اشعار پر آوازهی عاشق شدنت بود
با مستی تو یکسره سیگار کشیدم
درد است فقط از دل و دلبر بنویسی
تلخ است و من از قهوهی قاجار کشیدم
شاعر نشدی تا که کمی درک نمایی
زجری که در این برهه ز اشعار کشیدم
بنویس چه آمد به سر مردمت اینجا
بنویس... اگر شعر تو را تار کشیدم
تا شعر تکانت بدهد... واژه به واژه
از گُردهی بیجان قلم، کار کشیدم...
مرتضی عباسی زاده
بغل وا کرده بی پروا ، گمانم وقتِ رسوائی است
عجب لیلای مجنونی است این حوّای شیرینم
#آرش_مهدی_پور🌿
نسیـم صبح پنداری
زکـوی یار میآید
بجانها «مژده» میآرد
که آن دلدار میآید...
#سیف_فرغانی...🌹
#صبح_بخیر
بی هَراسَم زِ اَجَل ، زانکه گمانَم نَبُوَد
که گلوگیرتَر اَز هِجرِ تُو باشَد اَجَلی...
#طالب_آملی
رخ و زلف و خط و خالت به گلستان ماند
چه گلستان که به صد باغ جنان میارزد
#شاطرعباس_صبوحی🌹
حقاّ که نشانه ی خدا بودی تو
آیینه ی توحید نما بودی تو
ما شیخ ریا زیاد دیدیم امّا
واللّه ز جنس اولیا بودی تو
«محمدحسین رشیدی»
#آیت_الله_ناصری_ره