eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
من از اهالی دردم، من از تبار نیازم بدون کرب و بلایت، خدا کند که نبازم...
🌱 با لب سُرخٓت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه,مسجد ساختی روی ماه خویش را در برکه میدیدی ولی سهم ماهی های عاشق را چه خوش پرداختی ما برای باتو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می باختی من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می توانستی نتازی بر من,اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید,ولی هرگز مرا نشناختی
دیشب غزلی خواندم و آزار کشیدم هی ضجه زدم پنجه به دیوار کشیدم آن‌قدر به‌هم ریختم از درد که انگار صد بار خودم را به سرِ دار کشیدم در حنجره‌ام بغض ترک خورد و کمی بعد ترکید و در این شعر فقط جار کشیدم اشعار پر آوازه‌ی عاشق شدنت بود با مستی تو یکسره سیگار کشیدم درد است فقط از دل و دلبر بنویسی تلخ است و من از قهوه‌ی قاجار کشیدم شاعر نشدی تا که کمی درک نمایی زجری که در این برهه ز اشعار کشیدم بنویس چه آمد به سر مردمت این‌جا بنویس... اگر شعر تو را تار کشیدم تا شعر تکانت بدهد... واژه به واژه از گُرده‌ی بی‌جان قلم، کار کشیدم... مرتضی عباسی زاده ‌
بغل وا کرده بی پروا ، گمانم وقتِ رسوائی است عجب لیلای مجنونی است این حوّای شیرینم 🌿
دستت به گیسوان رهایش نمی‌رسد از دوردست به نگاهی بسنده کن...! 🌿
نسیـم صبح پنداری زکـوی یار می‌آید بجانها «مژده» می‌آرد که آن دلدار می‌آید... ...🌹
بی هَراسَم زِ اَجَل ، زانکه گمانَم نَبُوَد که گلوگیر‌تَر اَز هِجرِ تُو باشَد اَجَلی...
✿خواهشِ دل هر چه کمتر شادیِ جان بیشتر …!" 🌹
هنوز صبرِ من به قامتِ بلندِ آرزوست... 🌹
رخ و زلف و خط و خالت به گلستان ماند چه گلستان که به صد باغ جنان می‌ارزد 🌹
حقاّ که نشانه ی خدا بودی تو آیینه ی توحید نما بودی تو ما شیخ ریا زیاد دیدیم امّا واللّه ز جنس اولیا بودی تو «محمدحسین رشیدی»
من و دامن خیالت که نه روز داند از شب نه وصالی از فراقی نه حضوری از غیابی...