کیستم من؟ پای تا سر، نسخه ای از زلفِ او
تیره روزی بی قرار، آشفته حالی، درهمی
#کلیم_کاشانی
بیتالغزلِ خُلقِ عظیم است محمّد
گُلواژهٔ گُلزارِ رحیم است محمّد
لبخندِ پُر از عاطفهاش، موجِ کرامت
دارندهٔ اخلاقِ کریم است محمّد
طوفانِ شدید است برایِ صفِ دشمن
در محضرِ اصحاب، نسیم است محمّد
جبریلِ امین را به حرم راه ندادند
مهمانِ سرافرازِ حریم است محمّد
فکر و عمل و حرفِ خوشش، عینِ بهشت است
یادآورِ جَنّاتِ نعیم است محمّد
در جانِ سراسر ادبش غیرِ خدا نیست
در جسمِ گُلش، قلبِ سلیم است محمّد
مِهرش همه را شیفتهٔ مکتبِ او کرد
لطفش به جهان، لطفِ قدیم است محمّد
دانم که تقاضایِ مرا خوب شنیدهاست
زیرا که حلیم است و فهیم است محمّد
رحمت شده تا رحمِ خدا را برساند
پیغمبرِ رحمانِ رحیم است محمّد.
#حسینعلی_زارعی
مرگ در قاموس ما از بیوفایی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است
قصۀ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است
تشنگانِ مِهر محتاجِ ترحم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
باشد ای عقلِ معاشاندیش، با معنای عشق -
- آشنایم کن، ولی ناآشنایی بهتر است
فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است
هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست
اینکه در آیینه گیسو میگشایی بهتر است
کاش دست دوستی هرگز نمیدادی به من
«آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است
فاضل نظری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خيال خام پلنگ من به سوي ماه پريدن بود
و ماه را ز بلندايش به روي خاك كشيدن بود
پلنگ من دل مغرورم پريدو پنجه به خالي زد
كه عشق ماه بلند من وراي دست رسيدن بود
من و تو آن دو خطيم آري موازيان به ناچاري
كه هر دو باورمان زاغاز به يكدگر نرسيدن بود
گل شكفته خداحافظ اگرچه لحظه ديدارت
شروع وسوسه اي در من به نام ديدن و چيدن بود
شراب خواستم و عمرم شرنگ ريخت به كام من
فريبكار دغل پيشه بهانه اش نشنيدن بود
اگر چه هيچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شيپوري مدام گرم دميدن بود
چه سرنوشت غم انگيزي كه كرم كوچك ابريشم
تمام عمر قفس مي بافت ولي به فكر پريدن بود
شاعر:
#حسین_منزوی
پای امضای غزل شاعرکی غمگینم
قلمم گریه کند تا که غمی می بینم
چه کنم درد کمی نیست جدل با ظالم
باید از روی زمین سفره ی او بر چینم
یا که باید بشوم لال و نگویم چیزی
یا که خنجر بکشم بهر نجات دینم
همچو طوطی سخن از صحبت صاحب گوید
آنکه شد منفعتش ظلم ، کند توهینم
کاش روزی برسد خنده بروید اینجا
بر سر مقبره ی ظلم و ستم بنشینم
ریشه جهل شود خشک به امّید خدا
عاری از وهم و خرافات شود آیینم
#حمید_عزیزیان
خودشناسی قدمِ اولِ عاشق شدن است!
وای بر یوسف اگر نازِ زلیخا بکشد..
#فاضل_نظری
کوچ تا چند؟! مگـر می شود از خویش گریخت
بــال تنهـــا غـــــم غــــربت بــه پرســتو ها داد
#فاضل_نظری
تمام مردم اگر چشمشان به ظاهر توست
نگاه من به دل پاک وجانِ طاهر توست
_فاضل نظری
☘🍃
دریاب که ایام گل و صبح جوانی
چونبرق کند جلوهو چونباد گریزد
شادیکن اگر طالب آسایشِخویشی
کآسودگی از خاطرِ ناشاد گریزد
#رهی_معیری
گر چه گاهی تُندبادی شاخهای را هم شکست
سَرو میماند ولی طوفان به پایان میرسد
#فاضل_نظری
تو میرسی روزی كه دیگر، دیر خواهد بود!
آن روز مجبوری كه از من چشم برداری..
#فاطمه_سلیمان_پور
قفس نه، آسمان جای پرستوست
و دشت بی کران مأوای آهوست
جز آغوشم نجویی جای دیگر
که هر چیزی به جای خویش نیکوست
#محسن_رضایی
💠 سوخته شعر 💠
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود...
#علیرضا_آذر
💠 سوخته شعر
دير آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهيم دامن از دست
بر آتش عشقت آب تدبير
چندان که زديم باز ننشست
از روی تو سر نمیتوان تافت
وز روی تو در نمیتوان بست
از پيش تو راه رفتنم نيست
چون ماهی اوفتاده در شست
سودای لب شکر دهانان
بس توبهء صالحان که بشکست
اي سرو بلند بوستانی
در پيش درخت قامتت پست
بيچاره کسی که از تو ببريد
آسوده تنی که با تو پيوست
چشمت به کرشمه خون من ريخت
وز قتل خطا چه غم خورد مست
ور سر ننهی در آستانش
دیگر چه کنی دری دگر هست
سعدی ز کمند خوبرويان
تا جان داری نمیتوان جست
#سعدی
غزل شمارهٔ ۶۹
کس نیست که افتادهء آن زلف دوتا نیست
در رهگذر کیست که این دام بلا نیست
چون چشم تو دل میبرد از گوشه نشینان
همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست
روی تو مگر آینه لطف الهی است
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست
نرگس طلبد شیوهء چشم تو زهی چشم
مسکین خبرش از سر و در دیده حیا نیست
از بهر خدا زلف مپیرای که ما را
شب نیست که صد عربده با باد صبا نیست
بازآی که بی روی تو ای شمع دلافروز
در بزم حریفان اثر نور و صفا نیست
تیمار غریبان سبب ذکر جمیل است
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
دی میشد و گفتم صنما عهد به جای آر
گفتا غلطی خواجه در این عهد وفا نیست
گر پیر مغان مرشد من شد چه تفاوت
در هیچ سری نیست که سری ز خدا نیست
درصومعه زاهد و در خلوت صوفی
جز گوشه ابروی تو محراب دعا نیست
گفتن بر خورشید که من چشمهء نورم
دانند بزرگان که سزاوار سها نیست
عاشق چه کند گر نکشد بار ملامت
با هیچ دلاور سپر تیر قضا نیست
ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ
فکرت مگر از غیرت قرآن و خدا نیست
#حافظ
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
داوود سرودِ ایزدی میخواند
محمود نوای احمدی میخواند
طبع شعرای آسمان گل کرده
عیسی غزل محمدی میخواند
━━━━💠🌸💠━━━━
#هفته_وحدت
#کلامی_زنجانی
این مثلهای قدیمی هم به بخت من نساخت
من تو را"میخواستم" اما "توانستن" نشد...
#هاتف_حضرتی
تبخال زدم تا که لبت بر لب من خورد
این حال مرا فلفل قرمز سرم آوُرد🌶🌶
#سید_طباطبایی
پند اخلاقی:
قبلش فلفل نخورین😑
من از تمام ضمائر فقط (تو)را بلدم
تو از تمام ضمائر ولی فقط (او) را
#محمدرضانادعلیان
یار آنجا و من اینجا وه چہ باشد ڪَر فلڪ
یار را اینجا رساند یا برد آنجا مرا...
#هلالی_جغتایی...
آخر این روز، به شب می رسد، این صبح به شام
عاقل آنســت که خاطـر ننهد بر ایّـام....
#نشاط_اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثل غلطیدن اشک از مژهام راه افتاد
صبر کن گریه سرآید برو بعدش گمشو
#سید_طباطبایی
آبادی شعر 🇵🇸
مثل غلطیدن اشک از مژهام راه افتاد صبر کن گریه سرآید برو بعدش گمشو #سید_طباطبایی
استغفرالله ربی و اتوب الیه
هرچند که صدمرتبه خواندی تو مرا لوس
اینبار تو باید بکنی پای مرا بوس
👞
یالا بوسش کن🙊🙈
🏃♂🏃♂🏃♂
#سید_طباطبایی
دعوتم کرده به پی وی که چه گوید هیهات😱😱
من و یوسف شدن و دام زلیخا با شات
#سید_طباطبایی
جدیداً دعوت میکنند پی وی بعد شات میگیرند
سوژتون میکنند😑😑
حواستون باشه
به منم گفتن
گفتم بگم شما هم به بقیه بگید🚶♂🚬
مثل سیگار کنم قصهٔ دل را در دود
آخرش هم که یکی بود یکی هم نابود
#سید_طباطبایی
🚬🚶♂
تا به پی وی آمدم کردی بلاکم دخترک
پس همان بهتر که بنشیند به رویت این کپک🕸
#سید_طباطبایی
ایییییشش😏😒