eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام. ظهرتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفت آن مــــرشد دانا کـــه در این باغ قشنگ خطــــر کــــم شــدن لشکــــر گلهــــا بالاست بدمنش چشم طمـــع دارد و داسی در دست تا ببیند چه زمــــان فرصت نابودی مـــاست غــــافل از کیـنه جــــرثومه نیــــرنگ شُدید غفلت بیشتــــر از این به خــداوند خطاست باغمــــان پر شود از نوگــــل سرسبز اگـــر... نقشه دشمــــن بدطینت مــــان باد هـواست جای شک نیست و بایست در این باغ وسیع گـل بسیــــار بکارند همــــه از چپ و راست خواب دیده شتری باغ شده سهــــــــم کلاغ خواب خوش رفتنت ای بلبل عاقل بیجاست ✍
نه مثل کوه محکمم نه مثل رود جارى ام نه لایقم به دشمنى نه آن که دوست دارى ام تو آن نگاه خیره اى در انتظار آمدن من آن دو پلک خسته که به هم نمى گذارى ام تو خسته اى و خسته تر منم که هرز مى روم تو از همه فرارى و من از خودم فرارى ام زمانه در پى تو بود و لو ندادمت ولى مرا به بند مى کشد به جرم راز دارى ام شناختند عامیان من و تو را به این نشان تو را به صبر کردنت مرا به بى قرارى ام چقدر غصه مى خورم که هستى و ندارمت مدام طعنه میزند به بودنم ، ندارى ام سید تقی سیدی
باران، خودش را در دلم جا کرده امشب باران، نگاهم را چه زیبا کرده امشب گویا میان بستر چشمم عروسی ست مدیون بارانم که غوغا کرده امشب از بس دهن لق است چشم ساده‌ی من مهمان خود را باز رسوا کرده امشب شان نزول آیه‌های گریه درد است هر قطره را با شعر معنا کرده امشب باید وضو با حضرت باران بگیرد چشمم اگر میل تماشا کرده امشب
نه از بیگانه مینالم نه از دوست که در آیینه میبینم چه در اوست صدایِ انعکاسِ آه من بود اگر دیدی شکستم از همین روست
گر چه میخواهم بفهمانم به دل که دوستم داری ولی ماندنت اصلا شبیه آنکه میخواهد بماند نیست،نه...
من در این خلوتِ خاموش سکوت اگر از یادِ تو یادی نکنم، می‌شکنم🎏
از درد ترک خورده و از زخم کبودیم کوهیم و تماشاگر رقصیدن رودیم...🌊
غریبِ آشنا رزقِ مرورِ روضه‌یِ شیبُ‌الخضیب‌ها این‌گونه می‌رسد به تمام حبیب‌ها با خون نوشته می‌شود آخر به آسمان ابیاتِ سرفرازیِ خدالتریب‌ها تیری دوای درد فراق است، غم چرا؟ بهتر که عاجزند به درمان طبیب‌ها عمری به شوق دیدن آن آشنا گذشت فیضِ وصالِ اوست دعای غریب‌ها آنان همیشه رزق شهادت طلب کنند در موقع تلاوتِ امن یجیب‌ها ساکت نشسته‌ای ز چه؟ حی علی‌الجهاد در جبهه‌اند مستِ شهادت خطیب‌ها این کاروان به دیدن دلدار می‌رود... دل را مباد وا بدهی با فریب‌ها روزی به فیض دیدن معشوق می‌رسد هرکس جدا نشد به فراز و نشیب‌ها از آنچه می‌دهی به حبیبان درگهت... یارب عطا نما به همه بی‌نصیب‌ها 🍃🌹🍃🇮🇷
با گریه مگر آتش دل را بنشانیم ما را که‌نصیب از تو به‌ جز چشم‌ تری‌ نیست
مرا مست کردی ، شرابی مگر ؟ گرفتی مرا ، شعر نابی مگر ؟ گرفتم سراغ تو را از نسیم گل نو رس من ، گلابی مگر ؟ به سوی تو می آیم اما دریغ مرا می فریبی ، سرابی مگر ؟ رهاندی مرا از غم تشنگی چه سبزم به یاد تو ، آبی مگر ؟ ز برق نگاهت چنان برف کوه دلم آب شد ، آفتابی مگر ؟ به جان من خسته آرامشی دل آسوده ام با تو ، خوابی مگر ؟
گفته بودم با نبودت امتحانم گر کنی یک نبود از خود بسازم آن سرش نابودنی