eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
. 💢 ضربه‌فنی صهیون، به‌سر آمد شب عیّاشی تو نزدیک شده روز فروپاشی تو با دست حماس ضربه‌فنی شده‌ای جبران شکست نیست فحّاشی تو ✍️، ۱۴۰۲/۰۹/۰۲ 🌸 حضرت امام خامنه‌ای روحی‌فداه: رژیم صهیونیستی در حادثۀ «طوفان الاقصیٰ» ضربه‌فنی شد... تا امروز هم نتوانستند از زیر بار فشار و ننگی که این شکست بر آنها وارد کرده، خودشان را خارج کنند. بله، قدرت‌نمایی می‌کنند؛ اما کجا؟ در بیمارستان... در مدرسه‌... روی سر مردم بی‌پناه غزه. این قدرت‌نمایی ارزشی ندارد. این مثل این است که یک ورزشکاری در میدان شکست بخورد، بعد برای تلافی آن شکست به طرف‌دارهای تیم مقابل حمله کند، به آنها فحاشی کند و آنها را کتک بزند (۱۴۰۲/۰۹/۰۱).
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است در شأن او غزل ننویسیم بهتر است او فاطمه‌ست معنی این نام را هنوز از هر زبان که می‌شنوم نامکرّر است در کوچه بوی آتش و در خانه عطر گل مرز بهشت و دوزخ از آن روز این "در" است با پهلوی شکسته هم از کوه، کوه‌تر با قامت خمیده هم از آسمان سر است لبخند می‌زند که بخندند بچه‌ها مادر اگر که جان بدهد باز مادر است مولا هنوز اوّل بی‌هم‌نفس شدن بانو در انتظار نفس‌های آخر است!
دمادم بین سرها من اگر سر داشتم بانو سرت را در بغل محبوبِ داور ، داشتم بانو حریف من غم عالم نمی شد ،خلق می دانند درون خانه تا وقتی که کوثر داشتم بانو که باور می کند در یورش شر ،صبر حیدر را !؟ منی که در توانم فتح خیبر داشتم بانو پریدی بال و پر زخمی، ولی ای کاش من چون تو برای رفتن از ماتم سرا پر داشتم بانو شب غسل تو دیدم آنچه پنهان بوده از چشمم از آن شب حال یک سردار مضطر داشتم بانو به در گفتم همیشه شکوه را تا بشنود دیوار اگرچه تا شهادت داغ از در داشتم بانو علی از دار دنیا رفته بود اما به تسکینم در آن شب حیف ،سلمان و ابوذر داشتم بانو هوای چشمم ابری شد دلم ترکید و غم خوردم غبار از خاطراتت هر زمان برداشتم بانو چه راحت مجلس ختم خوشی ها می رسد گاهی کجا کی احتمال روز آخر داشتم بانو...
بر کردهٔ ناصحیح، ستّاری کن هرچند شدم وقیح، ستّاری کن یارب ز گناهِ خلوتم می‌ترسم یا مَن سَتَرَ القَبیح! ستّاری کن
شعرخوانی آقای مجتبی خرسندی در حرم مطهر رضوی
بسم الله الرحمن الرحیم نداشت به‌جز تو رخت محبت به تن نداشت کسی توجهی به مقامات زن نداشت کسی نمی‌رسید نسیم بهشتی تو اگر اویس‌وار هوای قرن نداشت کسی اگر تو همسر مولا علی نمی‌بودی در این جهان پسری چون حسن نداشت کسی به سینه سنگ تو را می‌زنند عاشق‌ها وگرنه مستمع سینه‌زن نداشت کسی قسم به آیه‌ی فصل‌الخطاب خطبه‌ی تو که در حضور تو طبع سخن نداشت کسی اگر که ذره‌ای از برکت تو را می‌دید علاقه‌ای به پسر داشتن نداشت کسی اگر که قابل تقدیم خاک پای تو بود بدیهی است که سر در بدن نداشت کسی به یاد قبر تو ای کاش هیچ قبر نبود به یاد کرببلا هم کفن نداشت کسی اگر تقاص ستم‌های رفته بر تو نبود به زیرلب دم یابن‌الحسن نداشت کسی
Seyyed Ahmad Mousavi _ Agha Salam (320).mp3
3.65M
آقا سلام دوای دردآمی...
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
☆ من‌ بودم‌ و جستجوی راهی کوتاه تا وارهم از سیاهی جرم و گناه هی رفتم و رفتم پی یاری صادق تــا ایــنــکــه رســیـدم بـــه ابــاعـبـــدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است دست بر سینه نهاده،همه تعظیم کنید... مادری دست به پهلو به حرم می آید... 🕊صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با عزت و احترام گفتند: حسین مردان همه یک‌کلام گفتند: حسین روزی که تمام دشت گفتند: یزید «هفتاد و دو بامرام» گفتند: حسین
مُردم به پای خط به خطِ مقتلت حسین از بس که با "لُهوف" و "مُقَرَّم" گریستم حجت‌الاسلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️‌دلتون آب نشه اما اینطوری انگشتر میگیرن👌 قربون اون نگاه نافذت😍
(بسم رب الحسین) نشسته ام شب جمعه در انتـــظار براتی که از کـرم بنویســی زیـــارت عتبـــاتی کویر تشنهٔ قلبم شود به عشق تو زنده تویی که زمـــزم پاک و زلال آب حیاتی اسیــر موج بلاییـــم و در برابر طوفان برای خیلِ گرفتـــار تویی که فُلکِ نجاتی کم است هر چه بریزم به پایت اشک روان را غمی فراتر از اینکه تو کُشتهٔ عبــراتی ؟ سرت به نیزه سپردی که سر به سجده بیاید و بعدِ تو شود احیا دوباره صوم و صلاتی دلم شکست و قلم هم نوشت نام تو را در چکامه ای که چکید از قلم به خون دواتی گرفته عطــر خوش سیب ، تمامی کلماتم به لطف نام بلنـدت ، غـــزل گرفته ثبـاتی دوباره این دل تنگم مرا به کرب وبلا برد دوبـاره قسمــت دل شــد زیارت عتبـــاتی ✍رقیه سعیدی(کیمیا) الٰلّـهُـمَ؏َجـِّلِ‌ لوَلیِّڪَ‌اَلْفَـرَجْ‌
. ای خسته از جماعتِ غرقِ ریا حسین ای دل‌بُریده از همهٔ رنگ‌ها حسین بر قتلِ تو فقیهِ دروغین بداد رأی ای کشتهٔ شیوخِ مقدس‌نما حسین سَمتِ تو از تمامی مردم فراری‌ام ای با غریب‌های جهان آشنا حسین ای بی‌کفن رها‌شدهٔ دشتِ کربلا ما را به‌حالِ خود تو نکردی رها حسین مصراعِ شهریار چنین نیز خواندنی‌است: ای عهده‌دارِ مردم بی‌دست‌و‌پا حسین در حقِ دشمنانِ خودَت هم تو سال‌ها کردی به‌جای لعنت و نفرین دعا حسین با یک نفس تمامِ جهنم شوَد بهشت گویند اگر جهنمیان یک صدا: حسین امّیدِ عابدان شده بعد از نماز حج امّیدِ عاشقان شده بعد از خدا حسین آری برای یاری او استخاره‌ها کردند مؤمنان و نماندند با حسین معیار اگر که پینهٔ پیشانی است و ریش تنها نبود این همه اربابِ ما حسین ننگا به ما که بی‌ادبانه برایمان گشته خلاصه در عطش و کربلا حسین من از حسینِ معرکه‌گیران گریختم از این حسین راهِ زیادی‌است تا حسین او را اگر که زنده شود باز می‌کُشند یک عِدّه زاهدانه و با ذکرِ یاحسین! ای کشتهٔ حسادت دنیا حسین جان! ای تشنهٔ مُقطَع‌الاعضا حسین جان!  
سلام ای جان پیغمبر سلام ای از همه برتر تو حسن مطلع صبحی، چه آغازی از این بهتر 🍃
بر شــاه کرم ، به حضـــرت نور سلام بر صاحب بین الحرمین پر شور سلام مــن زائــر هـــــــر روزهٔ درگـــاه تو ام امـــروز هــم از من به تو از دور سلام ۱۴۰۲/۹/۳
صبح است و خدا نشسته بر شانه‌ی ما شیرین شده است چای و صبحانه‌ی ما ای ماه به فکر دلبری کردن باش خورشید شکفته است در خانه‌ی ما
"فلک هرگـز نگشتی صـاف بـا، مـا شده کارت فقط اجحـاف بـا، مـا به دستت ریش و قیچی بود لیکن دریـغ  از  زره ای انصـاف بـا، مـا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد عشق بی حد تو در خانهٔ دل جا دارد روزگاری است پی‌ات ناله کنان می‌آیم چشمهٔ غصهٔ من وسعت دریا دارد مردم چشم تو محراب نماز عشق است عاشق خسته در آن سجدهٔ زیبا دارد تشنهٔ عشق توام سایهٔ تو چون خورشید بر سرم بوده عجب سایه تماشا دارد آنچه خوبان همه دارند خدا می‌داند دلبرم خوبی دنیا همه یکجا دارد @bareshe_ghalam
تقدیم به امام مهربانی‌ها علی بن موسی الرضا علیه السلام آری چه دیدنیست در آن لحظه حالشان آن ها که می خورند از آن می، حلالشان! وا می‌شود به شوق حرم سفره‌های دل حتی کبوتران زبان بسته بالشان یک عده با تواند و به ایمان رسیده‌اند هم در فراق با تو و هم در وصالشان آنان که دل به خانه ی خورشید داده اند یک گوشه چشم توست جواب سوالشان خورشیدی و شعاع نگاه تو می رسد در خانه ی معطر جان زلالشان یک عده نیز مثل من از دور با تواند در عالم تصوّر و فکر و خیالشان ما دور مانده‌ایم از آن آستانِ فیض آن‌ها که می‌روند حرم خوش به حالشان ...
مِی ِ غرورِ مرا نشئه ي تکبر نیست به پای ذره بیفتم، گر آفتاب شوم ...
تو مپندار که مجنون سر خود مجنون گشت ز سمک تا به سماکش کشش لیلا برد!