eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آه قلبم درد دارد او نمی فهمد چرا؟! بازی ما آخرش یک کشته می خواهد… منم!
اشکم روان تر از همه ابیات می چکد وقتیکه پای تو به غزل باز می شود
نقاش غزل تا که به چشمان تو پرداخت دیوانه شد از طرز نگاهت قلم انداخت
نه که از بوسه ی معشوق بترسم،هرگز از گناهی که پشیمان نکند می ترسم....
تا چه پیش آید برای من نمی‌دانم هنوز... دوری از تو می‌شود منجر به خیلی چیزها...
خواستم یک شعر دیگر وصف چشمانش کنم؛ نعره از ابیات آمد او نمیخواهد بفهم...
خنده غم را می زداید گریه اما بیشتر میشود با اشک،حالِ دل مصفا بیشتر گریه بر آل علی دل را دگرگون میکند روضه ی ارباب بی سر بین آنها بیشتر حسرت دیدار گنبد را به دل دارم هنوز سامرا را دوست دارم کربلا را بیشتر روضه خواندن در حرم رویای دیرینم شده زیر لب با خود کنم آهسته نجوا، بیشتر هر که شد آگاه بر اسرار، دارد در دلش مُهر و امضای تولا و تبرا بیشتر اربعین پای پیاده تا حرم رفتن خوش است پا به پای عاشقانش ، فصل گرما بیشتر گر شدی گم در میان زائرانش غم مخور میشوی از منظر عشاق ،پیدا بیشتر میل بودن در حرم دارم به دل هر روزو شب میشود این شوقِ بودن نیمه شب ها بیشتر میدهم بر تو سلامی صبح و شامم یا حسین هر چه دورم ،میشود در من، تمنا بیشتر کاش پایان گیرد این دوری و آخر گیرمش در بغل شش گوشه را، گیرم‌ تسلا بیشتر
‌ آمدی در دل من این همه بلوا کردی بعد یک گوشه نشستی و تماشا کردی از همان روز دگر آدم سابق نشدم تو مرا بین همه کوچک و رسوا کردی اگر امروز دوباره تو خیالم شده ای خاطرم هست دقیقا که چه با ما کردی باز با این همه دل یاد تو را میخواهد ظاهرا عشق و جنون را به من اهدا کردی بیشتر از تو، دلم از غزلت میگیرد آن همه عشق چه شد؟ این همه حاشا کردی بی وفا من که همیشه به کنارت بودم به چه جرمی تو چنین فاجعه بر پا کردی تا همین لحظه خدا شاهد بی رحمی توست رفتی و تازه نگاری به دلت جا کردی تو که رفتی ولی ای باعث تنهایی من با نگارت مکن این ظلم که با ما کردی
درد دل،شعر قشنگ،این همه احساس لطیف به کسی این سه بیان کن که تو را می فهمد...
مادرم گفت که عاشق نشوی ای پسرم 🚶‍♂ بی خبر بود که دل برده ای از من قبلا! باعث راندنم از جنت اعلا بوده... سیب ممنوعه ی افتاده به دامن قبلا! شاعر عشقم وُ بی تو به چه دردم می خورد قافیه، وزن وُ عروض وُ تَ تَ تَن تَن قبلا! این غزل ها که شده ورد زبان ها در شهر... بوده شرحِ غمِ بی حاصلِ یک زن قبلا! عشق در کوره مرا تفت، وگرنه بوده... دل آیینه ام از سنگ و از آهن قبلا! ختم مطلب: شده ام آدم دیگر با عشق آنچه هستم که نبودم به خدا من قبلا!
گرچه ندارمت ولی در همه حال با منی یاد تو برخلاف تو؛هست‌وهمیشه‌ماندنی
عجب کپی هم ک بلدین😅 وقتی دلم برای شما تنگ می شود خطّ و نشانِ خاطره پُر رنگ می شود هر چند لهجهٔ تو به گوشم نمی رسد در خاطرم صدای تو آهنگ می شود وقتِ وداع هر قدمی را که می زنی انگار گامِ فاصله فرسنگ می شود بعد از تو هیچ رهگذری عاشقم نکرد برگرد نازنین که دلم سنگ می شود دور از دوبیتیِ لب و چشمانِ چون غزل حتّی ستونِ شعر و سخن لنگ می شود باز آ و نظمِ لشکرِ احساس را ببین سربازِ دل به عشقِ تو سرهنگ می شود قلبِ مرا اگر به نگاهی ادب کنی مجموعهٔ وزارتِ فرهنگ می شود این چند مدّتی که نمی فهمدم کسی خیلی دلم برای شما تنگ می شود.