eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
78 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آن‌روز، نگاه ما گره خورد به‌هم یا بال پرنده‌ها گره خورد به‌هم باران پرنده بود و باران نگاه دستان من و تو تا گره خورد به‌هم
پیشکش حضرت سلطان عیدانه ۱۴۰۳ ان شاءالله حرم شد زمزمه‌ی ما همه یک‌دست رضا سربرگه‌ی نسخه‌ها به پیوست رضا وقتی که به پابوس تو آیم عید است یعنی که زندگی هست رضا
بسم الله الرحمن الرحیم «فصل رستاخیز» ای بهار خرم جان‌ها بیا تعجیل کن رمز بگذشتن ز بحران‌ها بیا تعجیل کن این زمستان، کرده دل‌ها را پریشان و سیه چاره‌ی درد پریشان‌ها بیا تعجیل کن سوز بی‌مهری خلایق را چنان قندیل کرد ای حضورت ختم کوران‌ها بیا تعجیل کن شاخه‌های خشک دستانی به سوی آسمان مرهم آلام و افغان‌ها بیا تعجیل کن دانه‌ها مومن به خورشیدند حتی پشت ابر فصل سرسبزی بستان‌ها بیا تعجیل کن اهل خدعه ابرهای تیره را افزون کنند هادم بنیان بطلان‌ها بیا تعجیل کن اهل تزویر آبرو بردند از دین پیش خلق ای تعالی بخش ایمان‌ها بیا تعجیل کن این زمستانِ بلا، باللَّه که طولانی شده فصل رستاخیز انسان‌ها بیا تعجیل کن
7.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من تنفر داشتم از قهر طولانی ولــی بعد او با کل دنیا، آشتی بی آشتی...
نقش شیرین رود از سنگ، ولی ممکن نیست که خیال رخش از خاطر فرهاد رود ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بشوییم کهنگی تاریخ را و در جویبار زمان شنا کنیم کدورت‌ها را ، خستگی ها را کینهٔ فرتوتِ بادیه ها را به دست باد بسپاریم و به آب زنیم همه را لطافت رود با خود خواهد برد. طراوت را در تور اندازیم و ثانیه ها را به تماشای بهار پیوند زنیم. بالهایت را بگشا و در اندیشه پرواز به افق بنگر. تا سحر راهی نیست می دانم پرستوها باز می‌گردند شاپرک ها پیدایشان میشود و قناری غزل خواهد خواند. برای قافیه فکری باید کرد تا همه چیز ردیف شود تا عشق جوانه زند مهربانی غنچه بندد عاطفه گل دهد و صداقت بر سر سفره بنشیند. م.ح_شاد
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ 🌷دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان بِسْم‌ِٱللّٰه‌ِٱلرَّحْمٰن‌ِٱلرَّحیٖمِ 💠اللهمّ حَبّبْ الیّ فیهِ الإحْسانَ وكَرّهْ الیّ فیهِ الفُسوقَ والعِصْیانَ وحَرّمْ علیّ فیهِ السّخَطَ والنّیرانَ بِعَوْنِكَ یا غیاثَ المُسْتغیثین. محبوبِ دلم ، طاعت و احسان گردان منفورِ دلم ، فسوق و عصیان گردان ای دادرس بی‌کس و کاران ، یارب بر ما تو حرام ، خشم نیران گردان
باران زده و نسیم رقصنده‌ی توست سبزه‌تر و سنبله خرامنده‌ی توست در حال و هوای آمدنهای بهار اسفند، معطر از گل خنده‌ی توست
چنان طفلی که بعد از جنبش گهواره می خوابد قرار ای دوست بعد از بی قراری می شود پیدا
مهلت ما اندک است و عمر ما بسیار نیست در چنین فرصت ، مرا با زندگی پیکار نیست با نسیم عشق ، باغ زندگی را تازه دار ورنه کار روزگارِ کهنه جز تکرار نیست
افتاده در این راه، سپرهای زیادی یعنی ره عشق است و خطرهای زیادی بیهوده به پرواز میندیش کبوتر! بیرون قفس ریخته پرهای زیادی
سمرقند لبانش حمله اقوام تاتاری ست هرات بانگ لبخندش چپاول های طراری ست کمی آرام می گیرد دلم از غیظ ابرویش هوای حمله خشم نگاهش سرد و درباری ست خدا را شاهد این قِصه پر غُصه می گیرم که در هر بار طَردش، یک بیا آقای تکراری ست به فال نیک می گیرم، همین ؛ با من بمانش را که فحش آخرش هم مِهربانی های دلداری ست نفهمیدم نگاهش را ، نمی خندید! غمیگن بود؟ نفهمیدم کلید بسته این قفل، خود داری ست به این حال دگرگونش عجینم ، گرچه مقداری شبیه طعم تلخ قهوه های ایل قاجاری ست