eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
رگهای جوانه پُر شد از بیداری سبز است درختِ باغ مردم داری رای همه برگ‌های فروردین است: جمهوری اسلامی ایران، آری 🇮🇷
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ سرو است و به‌ایستادگی متهم است از شش‌جهت آماج هزاران ستم است شعرم همه ارزانی این یک‌ مصراع؛ جمهوری اسلامی ایران، حرم است ━━━━💠🌸💠━━━━ 🇮🇷 @sherhaye_nab
اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت علی جراحت سر را همیشه در دل داشت نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز دلی به سینه چنان مرغ نیم‌بسمل داشت دمی که آینهٔ آب چاه را می‌دید هزار حنجره فریاد در مقابل داشت همیشه دست کریمش ز دیده پنهان بود چو بوته‌ای که در آغوش خاک حاصل داشت به نخل عاطفه‌اش دستِ هیچ‌کس نرسید به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت اگر شبانه به اطعام سائلان می‌رفت -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود، همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت مرحوم
مثنوی در مدح امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام هو العزیز... یا علی محتاجِ الطافِ توأم یا علی مبهوتِ اوصافِ توأم یا علی عبدِ تو بودم از ازل یا علی، عشقِ تمام و بی‌بدل یا علی ای پادشاه عالمین یا علی ای فاتح بدر و حنین یا علی ای منتهای بندگی یا علی ای آفتاب زندگی ای امامِ راستین شیعیان نامِ تو حبل‌المتین شیعیان تو سرآغاز امامت می‌شوی شافعِ ما در قیامت می‌شوی تو ولیِ عاشقانی یا علی در زمین با عرشیانی یا علی عرش زیر پایِ تو خم می‌شود قطره‌ای از اشکِ تو یَم می‌شود آسمانی، در زمینی یا علی! با فقیران هم‌نشینی یا علی! تو کرامت را کرامت کرده‌ای بر امامان هم امامت کرده‌ای تو الفبای وجود عالمی تو تسلّی بخشِ قلبِ خاتمی تو عزیزِ مصطفایی حیدری تو نگین خاتم پیغمبری من فدای نام زیبایت علی عالمی مجنون و شیدایت علی هر که بر غیرِ تو دستاویز شد در بهارِ عمرِ خود پاییز شد بی‌تو ممکن نیست زهرایی‌شدن در غم یوسف زلیخایی‌شدن بی‌تو ممکن نیست ابراز وجود خبط باشد هر نماز و هر سجود بی‌تو ممکن نیست رَه پیمودنم ای صراط المستقیمِ بودنم ریزه‌خوارِ جودِ بی‌حدِّ توأم من گدای کوی هر عبدِ توأم سائلی آواره‌ام یا مرتضی! بنده‌ای بیچاره‌ام یا مرتضی! لقمه‌نانی از درِ احسان بده گرچه مشکل آمدم، آسان بده ای امیرِ خرقه‌پوشِ عاشقان ای امامِ جملهٔ آزادگان ذوالفقارت را برون کن از نیام بارِ دیگر پای خود کن در لِگام این سرِ ناقابل ارزانیِ تو جانِ من گرمِ غزلخوانی تو یا بکُش یا دستِ ما را هم بگیر ای غدیرِ عشق، ای عشقِ غدیر گرچه نالایق‌ترین آلوده‌ام من به عشقت روزها فرسوده‌ام باز امشب مستِ جامم کرده‌ای سرخوش از ذکرِ مدامم کرده‌ای ذکر من مشکل‌گشای عالم است ذکر من تسبیحِ نوح و مریم است ذکر من آوازهٔ هر مادر است ذکر من وِردِ زبان هاجر است ذکر من باشد جهان را زمزمه یا علی، اِشفِع بحقِ فاطمه ای امام عشق، ای روح غدیر جانِ زهرا دست ما را هم بگیر تازیانه می‌زند بر من مُدام این شررافزایِ بی‌ حُسنِ خِتام تا نجف راهی کن ای دل دست را بشکن این حال و هوای پست را دستِ ما و دامنِ حُسن الثواب دستگیری کن مرا یا بوتراب سال‌ها با اشکِ حسرت سوختن بهتر از بیهوده بر افروختن بهترین تفسیرِ قرآنی علی! سومین ذکر مسلمانی علی! هر که با روح‌الامین دمساز شد یا علی گفت و زبانش باز شد یا علی ذکر تمامِ عرشیان یا علی عشقِ تمام فرشیان یا علی آغازِ اسرارِ خدا یا علی مصباحِ کلِّ انبیا یا علی رمزِ نجات خاکیان یا علی شیرازهٔ افلاکیان یا علی زیباترین حرفِ یقین ذکرِ سربندِ یلِ ام‌البنین عاشقی بی‌خانمانم یا علی! مُهرِ نامت بر لبانم یا علی! با تو بودم، با تو هستم تا ابد یا امیرالمؤمنین حیدر، مدد (سیدعلی نیکو)
با سلام و آرزوی قبولی طاعات امسال روز ۱۳ فروردین (روز طبیعت) مصادف با سالروز شهادت مولای متقیان آقا امیرالؤمنین امام علی علیه‌السلام است. بنابراین بهتر است همهٔ محبان و ارادتمندان مولا علی علیه‌السلام، حرمت روز شهادت را حفظ کنیم و از تفریح و خوشگذرانی در این روز خودداری کنیم. ان‌شاءالله مورد عنایت امام عصر عجّل الله تعالی فرجه باشیم. التماس دعا در شب‌های مبارک قدر 🏴🏴🏴🏴
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ست نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی
شیرمردی که بی پناه شده اشکهایش نصیب ِچاه شده رفت در ماتمش همین کافیست پرده ی کعبه که سیاه شده 🕋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر انسانی را ليلةالقدری هست که در آن ناگزیر از انتخاب می‌شود و حُرّ را نیز شب قدری این‌چنین پیش آمد... «عمر بن سعد» را نیز... من و تو را هم پیش خواهد آمد. اگر باب یا لَيْتَني كُنْتُ مَعَكُمْ هنوز گشوده است، چرا آن بابِ دیگر باز نباشید که: لَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِه؟
شب‌گریه‌های پنهان، رفتند تا همیشه ای چاه‌های کوفه‌، دیگر نداریم💔
در سایه سار عشق تو ماوا گرفتیم اصلا به تعریف تو ما معنا گرفتیم گر بندگی ها در مقام قطره کردیم از تو ولیکن اجر یک دریا گرفتیم محتاج ماییم و تو حی بی نیازی ما با چه رویی، دست را بالا گرفتیم عمریست مهمان کرده ای بر سفره‌ی خود احیایمان کردی و ما احیا گرفتیم رسوا مکن ما را تو را جان حسینت(ع) ما آبرو از حضرت زهرا(س) گرفتیم التماس دعا در این ساعات مبارک حلال بفرمایید
شمشیر ابن ملجم کاری نکرد با تو... مسمار ، در مدینه شد قاتل تو حیدر(ع) آن روز جانت آقا آمد برون ز جسمت... آن دم که سوخت زهرا(س) با ناله پشت آن در "عاصی" 🍃🌹🍃😭 🌹 نثار حضرت ۳صلوات
بارِ مرا کسی نخریده، تو می‌خری؟! بارِ مرا بخر، نخری گریه می‌کنم از چند جا شکسته‌پَرَم..ای شکسته‌بند! از غصّهٔ شکسته‌پَری گریه می‌کنم...
مردی که تمام دین و ایمان بوده ماهیّت آیه‌های قرآن بوده مظلومیتش را بنگر بعد از او گفتند: مگر علی مسلمان بوده؟
ای انعکاس آینۀ هل اتی، علی زیباترین مسیر جهان تا خدا، علی انگشترت چه کرد که حتی بهشت هم زانو زده‌ است نزد تو چون بینوا، علی انگار نبض من صد و ده بار می‌برد در هر دقیقه نام تو را «مرتضی علی» با کیسه‌های نور که بر دوش داشتی سر می‌زدی به خانۀ آیینه‌ها علی آن شب شهادت آمد و با اشتیاق گفت من نیز رستگار شدم با تو یا علی فرقی میان اکبر و اصغر نبوده است هر دفعه ریخت خون تو در کربلا، علی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا صاحب الزمان... کجا ماتم واسه حیدر گرفتی؟ بساط غم با چشمِ تر گرفتی؟ به قربون دلِ پُر دردت آقا کجا قرآن به رویِ سر گرفتی؟
صلی‌الله علیک یا مولانا یا امیرالمومنین یک شهر پر بود از شمیم مُشک‌بارش از عطرِ نانِ تازه‌ی در کوله‌بارش ماهی که در تاریکی شب‌ها همیشه در کوچه‌های شهر گشتن بود کارش ماهی که دل‌های تمامِ مشتری‌هاش بودند با شوقِ رسیدن بی‌قرارش می‌آمد و پر می‌شد از شوقِ تماشا چشم تمامِ مردم در انتظارش قاب نگاه دردمند بی‌کسان بود هر لحظه پیش دیدگانِ اشک‌بارش می‌آمد و صحرایِ دل‌هایِ کویری می‌شد پر از گل از نفس‌های بهارش یک عمر،هر آن بهره می‌بردند مردم از عطر جان‌بخش به حالِ انتشارش کُشتند او را جای مهر بی‌دریغش کشتند او را جایِ لطفِ بی‌شمارش کشتند او را تا نشان از او نباشد در قاب دل‌ها مانده اما یادگارش بابای‌مان رفت از جهان و ما یتیمیم هستیم تا دنیاست دنیا داغدارش دلدادگان راه پاکش لحظه‌لحظه هستند در هر سویِ عالم جان‌نثارش در انتقام قتلِ آن مولایِ مظلوم یک روز می‌آید کسی با ذوالفقارش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شاعر گذاشت قافیه ها را کنار هم مثل کسی که سنگ بنا را کنار هم... حبل المتین عالمیان نام مرتضاست که جمع کرده اهل ولا را کنار هم جز در کنار سفره این خاندان،کسی هرگز ندیده شاه و گدا را کنار هم در لحظه لحظه بندگی اش چون علی کسی در بند کرده خوف و رجا را کنار هم؟ دیدم به گَرد قنبر او هم نمیرسند وقتی گذاشتم خلفا را کنار هم مولا کجا و آن سه نفر؟؟!کِی گذاشته عقل سلیم خاک و طلا را کنار هم " او بنده است یا که خدا؟؟"جمع کرده است این مساله همه علما را کنار هم ما سمت زادگاه علی سجده میکنیم اینگونه بنده ایم خدا را کنار هم هنگام حشر زیر عبا جمع می‌کند ما نوکران آل عبا را کنار هم
رادمردی مهربان با دست های پینه دار در میان کوچه های شهر غربت رهسپار کیسه های نان و خرما روی دوش خسته اش کیست این مرد غریبه ، با لباسی وصله دار؟ کهکشان ها شاهد غم های بی اندازه اش ماه می گرید برایش چون دل ابر بهار نیمه شب ها لابه لای نخل ها گم می­شود چاه می داند دلیل گریه های ذوالفقار در کنار چاه هرشب ایستاده جبرئیل تا تکاند از سر دوش علی گرد و غبار چند سالی هست بعد ماجرای فاطمه لرزشی افتاده بر آن شانه های استوار قامت سرو بلندش در هلال افتاده است زیر بار رنج های تلخ و سخت روزگار جای رد ریسمان های زمخت فتنه ها سال ها مانده است بر دست کریمش یادگار
ای‌خواب!به‌چشمی که نمی‌خفت،بیا ای‌خنده! به‌غنچه‌ای که‌نشکفت، بیا. . . دیوار و درِ کوفه زبان شد که؛ «مرو» امّا چه‌کنم؟ فاطمه می‌گفت؛ «بیا». . . ‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پر بود ز غم حال و هوایش یک عمر محرم میشد چاه برایش یک عمر بشکافته سر شد ز نمک نشناسی مردی که نمک بود غذایش یک عمر
ای فجر!صادق باش، شب غم دارد انگار خورشید هم چون ماه ماتم دارد انگار از چاه دیگر در نمی آید صدایی خشکیده وجدانش، فقط نم دارد انگار می بارد اشک از سفره ی طفل یتیمان کوفه برای کعبه زمزم دارد انگار از روز داغ کوچه حیدرداشت میسوخت زخم علی اینبار مرهم دارد انگار وقتش رسیده باز برگردد کنارش آیات کوثر یک علی، کم دارد انگار