eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
ای دل بیا که باز غزل‌گستری کنی در عمق جانِ مرثیه غم‌پروری کنی شیرین‌ترین غم آمده تا با زلال اشک در حوضِ چشم، قافیه را کوثری کنی این رزق اشک نان حلال حسین ماست هرسال سفره چیده که گردآوری کنی با جان و دل محرمِ امسال عهد کن بی‌منت و غرور فقط نوکری کنی یک یاعلی بگو رفقا را بلند کن باید تمام طایفه را حیدری کنی ای خواهری که گوشه‌ی هیئت نشسته‌ای باید به جای زینب او خواهری کنی پرچم بزن به هیئت دل فَابْکِ لِلحُسَین باید عزیز فاطمه را یاوری کنی
از زمین تا آسمان آه است می دانی چرا؟ یک قیامت گریه در راه است می دانی چرا؟ بر سر هر نیزه خورشیدی­ست یک ماه تمام بر سر هر نیزه یک ماه است می دانی چرا؟ اشهد ان لا...شهادت، اشهد ان لا ...شهید محشر الله الله است می دانی چرا؟ یک بغل باران الله الصّمد آورده ام نوبهار قُل هُوَ الله است می دانی چرا؟ راه عقل از آن طرف راه جنون از این طرف راه اگر راه است، این راه است می دانی چرا؟ از رگ گردن بیا بگذر که او نزدیک توست فرصت دیدار کوتاه است می دانی چرا؟ از کجا معلوم؟ شاید ناگهانت برگزید انتخاب عشق ناگاه است می دانی چرا؟ از محرّم دم به دم هر چند ماتم می چکد باز امّا بهترین ماه است می دانی چرا...؟ ­رضا-قزوه
آسمان بغض کبوتر می کشد دست دریا ساحلی، تَر می کشد آب هم در کربلایی از عطش یک غزل خورشید بی سَر می کشد
🔴تا ۱۱ محرم الحرام تمدید شد فراخوان اولین سوگواره‌ی ملی شعر آرامش ارباب(فارسی و آذری) موضوع: حضرت سکینه سلام الله علیها محور ویژه : 🔸 برگردان شاعرانه‌ی شعر « شیعتی مهما شربتم ماء ... » منتسب به حضرت سکینه سلام الله علیها قالب استفاده از تمامی سبک ها و قالب های کلاسیک و آزاد ادبی بلامانع است رده سنی : زیر ۱۸ سال ۱۸ سال به بالا شرایط ارسال اثر : آثار به صورت تایپ شده در برنامه ی Word به خط B Nazanin و سایز ۱۴ باشد. نحوه ی ارسال آثار: از طریق پیام رسان تلگرام و ایتا به شماره: ۰۹۳۵۴۴۹۸۲۲۴ 🔴مهلت ارسال آثار: چهارشنبه ۱۴۰۳/۰۴/۲۷ مصادف با یازدهم محرم الحرام ۱۴۴۶ جوایز : به پنج نفر از برگزیدگان ضمن تقدیر در اختتامیه، جوایزی اهدا می‌گردد همچنین به نیت حضرت سکینه سلام الله به ۲ نفر از شرکت کنندگان زیر ۱۸ سال نیز جوایزی اهدا خواهد شد(تعداد برگزیدگان بنابر استقبال شاعران و صلاحدید ‌هیئت داوران قابل افزایش است) تاریخ اختتامیه: روز پنج شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۰۴ مصادف با ۱۹ محرم الحرام ۱۴۴۶ کانال در ایتا؛ @Farakhanesher
هرچند که از حادثه دوری داری با مرگ خودت کار ضروری داری با آتش پنهان شده در لب‌هایت هر هفته چهارشنبه‌سوری داری
نشسته بودم‌ و‌ دلتنگ گریه‌کردن که حسین گفتی و دیدم بهانه شکل گرفت حسین گفتی و دل سمت کربلا پر زد درون ذهن من خسته خانه شکل گرفت
دل به دل راه ندارد که اگر داشت، دلت لحظه ای یادِ من و این‌همه دلتنگی بود
با علم اگر عمل برابر گردد کام دو جهان ترا میسر گردد مغرور مشو به خود که خواندی ورقی زان روز حذر کن که ورق بر گردد
این خانه‌ای که خشت به خشتش پر از غم است عمری‌ست وقف روضۀ ماه محرم است با دست‌های پیر پدر قد کشیده است آجر به آجرش اگر این‌قدر محکم است در این محل نسیم اگر مویه می‌کند از عاشقان موی پریشان پرچم است آن پرچمی که خط به خطِ تار و پود آن «باز این چه شورش است که در خلق عالم...» است بر سقف نم کشیدۀ آن، ظنّ بد مَبَر از گریه چشم‌های حسینیّه پر نم است بر آن نشسته است اگر خاک، در عوض اسباب یاد چادر خاکی فراهم است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| |• 🎥 دختران شام می گردند همراه پدر کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا راستی!هیچ خبر دار شدی تب کردم؟ راستی! لاغری من به نظر می آید 🎙شعرخوانی سوزناک حاج برای حضرت رقیه سلام الله علیها 👌 حتما بشنوید. خیلی خوبه 😔😭
پیراهنِ صبوریِ ما در فراقِ او چندان دَریده شد که دِگَر از رفو گذشت...
من آن صیدم که می‌خواهم به دامت زودتر افتم که در "تاریخ" می‌گویند نامِ اولین ها را...
پیراهن وصل تو چو اندازه من نیست جز چشم به مهمانی تو من چه بپوشم...
یا بنت الحسین(ع) دویدم دشت را شد از عبور من جنون پیدا دو پلکی گریه کردم در فراغت دشت خون پیدا تجرد هجمه دارد یا که ضعف تن نمی دانم درون سینه ام این روزها هست از برون پیدا کدامین درد را پیش تو پشت پرده بفروشم تو ای نزد تو عالم از برون و از درون پیدا سپاه جلوه ام هر قدر می شد تاختم بیرون بیان خاموش نظر ساکت نفس مخفی جنون پیدا سه سالی در لباس کودکان مخفی گذر کردم شدم در کسوت پیران عشق تو کنون پیدا چرا ویران نباشد خانه ی من کن در آن مجلس دهانت بود زیر چوب از پشت ستون پیدا...
گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه روضه همان الشام است التماس دعا
میان سینه‌زنانت چقدر تنهایی! مگر محرّمت آید که یادمان آیی کسی نمی‌شنود آیه‌های سرخت را که گوش کر شده از طبل‌های رسوایی ندیده چشم تری شور نینوایت را که کارمان شده با نیزه‌ها هم‌آوایی جهان ایالت نمرود می‌شود وقتی تو در محاصرهٔ ارتش تبرهایی به حق، یزید زمان فاتحانه می‌خندد که شکل اشک به چشمانمان هویدایی هنوز خون تو بر خنده‌اش نخشکیده که باز آمده با ادّعای سقّایی ببخشمان که نفهمیده‌ایم دردت را برای بندهٔ دنیا تو یک معمّایی چه کرده‌ایم برایت فراتر از گریه؟! در این زمانهٔ ظاهرپرست هر جایی که مشق بر دل آلوده می‌شود نامت ولی دوباره پر از اشتباه املایی پیام حق تو را اشتباه فهمیدم پر از خطا و خرافات و پوچ و القایی و دل به شوق تو هر بار اشتباهی شد سوار کشتی یک عده دزد دریایی کمک کنید به بیچاره‌ای که در طوفان گرفته فاصله از قایقی مقوایی تو بین عزّت و مرگت نشانمان دادی شکوه جلوهٔ یک ارتباط معنایی دوای درد بهشتی در این جهنّم پس بپیچ مرگ مرا نسخه‌ای اهورایی مرا برای چه دعوت به مجلست کردی؟! که تا دوباره به شرمندگیم افزایی هزار بی‌سروپا مثل من به قربانت که هرچه پست و حقیرم بزرگ و آقایی
بداهه‌ای تقدیم به فاطمه‌ی رقیه سلام‌الله علیها: چگونه شرح باید داد وصف الحالِ آن پا را که داغ آبله سوزاند قلب سنگ خارا را اسارت واژهٔ خردی‌ست وقتی پیش این دنیا گرفته دست های تو به بازی خاک صحرا را مگر خورشید را بر روی نی دیدی که بعد ازآن نمی‌خواهد ببیند چشمهایت صبح فردا را؟ نسیم از سوی طشت لاله‌گون آمد به‌سوی تو؟ که همچون گل گشودی باز آغوش تمنا را؟ همیشه جای تو بوده‌ در آغوش حسین اما گرفتی در بغل آخر سر خونین بابا‌ را درون خانه‌ی خود از خرابه روضه‌ می‌خوانیم که یادت می‌‌کند آباد این ویرانه‌ی مارا
‌ 🔹 اشعار مشهور عاشورایی از کدام شاعران است؟! 🔺رسانه بافتار @KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨