eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با یک نگاهش می‌برد از خاطرم غم را می‌خوانم از چشمان او صبر مجسّم را از آسمان مهر، نازل می‌کند دائم بر روی گلبرگ دلم، باران شبنم را وقتی که می‌ریزد گلاب واژه از لبهاش از حرف‌هایش می‌چشم شهد دمادم را دستان او دریای نور و ساحلی امن است از نازِ دستش، می‌توان فهمید مرهم را بر شانه، افشان می‌کند تا تاب گیسو را می بویم از هر تار مویش عطر را با جرعه‌ای از بوسه هایش تا ابد مستم می‌نوشم از جام لبانش عشق عالم را می‌بینم از دارالقرار صحن آغوشش باغ بهشتی بیکران و سبز و خرم را رنگین‌کمانی از نشاط و شور و امید است خورشید یادش می‌برد اندوه و ماتم را @abadiyesher
هدایت شده از بارش‌های قلم من
دنیا به تبسم تو بی‌تاب شود شب مملو از فروغ مهتاب شود خورشید طلوع می‌کند بر غم‌ها روزی یخِ سرزمین ما آب شود @baresh_haye_ghalamman
هرچند در زندان تنهایی اسیری از دم‌زدن با دوست و بیگانه سیری با یاد باران بگذران این روزها را حالا چه فرقی می‌کند گُل یا کویری بااینکه دیگر یال و کوپالی نداری اما به چشم من شبیه قبل  شیری اینکه هنوز از عشق می‌گویی عزیزم یعنی از این طوفان نمی‌ترسی دلیری بیرون می‌آید از تنورت نان خوبی در دست‌های مهربان حق خمیری پاییز رنگی را ببین و زندگی کن بارانِ تق‌تق‌تق! چه روز دلپذیری! @abadiyesher
هدایت شده از خوبان پارسی‌گو
کجای وسعتی از آفتاب‌گردان‌ها نشسته‌ای به تماشای ما پریشان‌ها؟!
در حسرتم که بین سخن‌ها تصادفا یک‌بار هم به اسم صدایم کنی فقط... @abadiyesher
غم که از حد بگذرد دل حس پیری می‌کند سن هر کس را غمش اندازه‌گیری می‌کند @abadiyesher
با چه شوقی پر زدم از پیله‌ام یک هفته پیش! زندگی از آنچه می‌پنداشتم فانی‌تر است... @abadiyesher
بسم الله الرحمن الرحیم
هر صبح نوای دلگشا می‌چسبد آوای خوش ابوعطا می‌چسبد بر سفره‌ی صبحانه دو فنجانْ لبخند با چایی خوشرنگ شما می‌چسبد @abadiyesher
با عشق علی همیشه قلب تو تپید ماننـد تـو را خـدا نیاورده پدید هسـتند نشـان افتخـارت بانو در کرب و بلا چهـار فــرزنـد شهیـد @abadiyesher