با یک نگاهش میبرد از خاطرم غم را
میخوانم از چشمان او صبر مجسّم را
از آسمان مهر، نازل میکند دائم
بر روی گلبرگ دلم، باران شبنم را
وقتی که میریزد گلاب واژه از لبهاش
از حرفهایش میچشم شهد دمادم را
دستان او دریای نور و ساحلی امن است
از نازِ دستش، میتوان فهمید مرهم را
بر شانه، افشان میکند تا تاب گیسو را
می بویم از هر تار مویش عطر #مریم را
با جرعهای از بوسه هایش تا ابد مستم
مینوشم از جام لبانش عشق عالم را
میبینم از دارالقرار صحن آغوشش
باغ بهشتی بیکران و سبز و خرم را
رنگینکمانی از نشاط و شور و امید است
خورشید یادش میبرد اندوه و ماتم را
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
هدایت شده از بارشهای قلم من
دنیا به تبسم تو بیتاب شود
شب مملو از فروغ مهتاب شود
خورشید طلوع میکند بر غمها
روزی یخِ سرزمین ما آب شود
#مستان
@baresh_haye_ghalamman
هرچند در زندان تنهایی اسیری
از دمزدن با دوست و بیگانه سیری
با یاد باران بگذران این روزها را
حالا چه فرقی میکند گُل یا کویری
بااینکه دیگر یال و کوپالی نداری
اما به چشم من شبیه قبل شیری
اینکه هنوز از عشق میگویی عزیزم
یعنی از این طوفان نمیترسی دلیری
بیرون میآید از تنورت نان خوبی
در دستهای مهربان حق خمیری
پاییز رنگی را ببین و زندگی کن
بارانِ تقتقتق! چه روز دلپذیری!
#زینب_نجفی
@abadiyesher
هدایت شده از خوبان پارسیگو
#امام_زمان
کجای وسعتی از آفتابگردانها
نشستهای به تماشای ما پریشانها؟!
#محمدحسین_انصارینژاد
در حسرتم که بین سخنها تصادفا
یکبار هم به اسم صدایم کنی فقط...
#امیرحسین_پورعزیز
@abadiyesher
غم که از حد بگذرد دل حس پیری میکند
سن هر کس را غمش اندازهگیری میکند
#شیدا_صیادی_پور
@abadiyesher
با چه شوقی پر زدم از پیلهام یک هفته پیش!
زندگی از آنچه میپنداشتم فانیتر است...
#کاظم_بهمنی
@abadiyesher
هر صبح نوای دلگشا میچسبد
آوای خوش ابوعطا میچسبد
بر سفرهی صبحانه دو فنجانْ لبخند
با چایی خوشرنگ شما میچسبد
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
با عشق علی همیشه قلب تو تپید
ماننـد تـو را خـدا نیاورده پدید
هسـتند نشـان افتخـارت بانو
در کرب و بلا چهـار فــرزنـد شهیـد
#محمدجواد_منوچهری
#السلامعلیکِیاامالبنین
@abadiyesher