🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#شهادت_نوشت
☝️ از خداوند درخواست شهادت کن
اگر خداوند فرمود که:
لیاقت شهادت را ندارے ..
بگو:
مگر آنچه را که تا به حال به من داده ای لیاقتش را داشتـــه ام؟
کدامین نعمتت را لایق بــــوده ام ڪه حالا برای این لیاقـــت داشته باشم؟
مگر تو تا به حال در بذل نعمت هـــایت به لیاقت من نگاه می کردی؟
°• شهادت •° را هم به باقی داده هایـت ببخـش.. 😭
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
🌹🍃🌹🍃
💞🌸 #مروری_بر_زندگینامه 🌸💞
#شهادت
🍃💐در تیرماه سال65 در عملیات کربلای 1 فرماندهی #گردان_تخریب را به عهده گرفت
و در شورای فرماندهی لشکر 25 کربلا عضویت داشت
🍃💐 در سال 66 در عملیات #والفجر 10 در #حلبچه شیمیایی شد.
سپس در آخرین عملیات تهاجمی ایران به نام #بیت_المقدس 7 در #شلمچه ، بیست و چهار ساعت قبل از پذیرش قطعنامه 598 سازمان ملل توسط جمهوری اسلامی شرکت کرد.
🍃💐کمیل در 28 خرداد 67 به هنگام نصب پل ارتباطی بر اثر #اصابت_ترکش از ناحیه #کمر_قطع_نخاع شد و به دنبال آن با اصابت ترکـش به قسمتی از #قلب به شدت مجـروح گـردید، بلافاصله در بیمارستانی در اهواز بستری شد.
🍃💐 پس از مدتی از #اهواز به بیمارستانی در شیراز انتقال یافت. پس از آن هم به بیمارستان بوعلی #ساری منقل شد.
🍃💐اما سـرانجام کمیل ایمانی در تاریخ 19 تیر67 بر اثـر #شدت_جراحات به درجـه شـهادت رسید .
🍃💐او در طول مدت حضور در جبهه بیش از 6 بار مـجروح شد.
پیکر او در گلزار شـهـدای عبدالحسن زیـرآب سوادکوه به خاک سپرده شد.
از عشق خدا گمنام شدم:
کمیل...کمیل...حمید...📟📡
حمیدجان به گوشم 📞
اینجا هوا صافه ، اونجا چی؟🌤☀️
هی حاجی کجایی که ببینی اینجا چه خبره؟🌍😔
هوا صاف صافه☹️☹️🌱
به صافی تمامی موهای بیرون ریخته 💆💁
به صافی نگاه های دوخته🕵👀
به صافی مانتوهای چسبیده👚👕
به صافی مارک های ازپشت دیده
آگ🔚🔛🔜
حاجی نمیشه جاتو عوض کنی؟♥️
سید مرتضی را دیدی بگو دوربینش را بیاورد یک مستند بسازد از ما بنام روایت غفلت!📽🎞🎥
حاجی اینجا روسری ها عقب نشینی کردن... 👰🙆دشمن محاصرمون كرده!👺👹 رو پشت بومھا بمبهای بشقابی گذاشتن📡📡! قلب و فكرمون رو هدف گرفته!🔫💔😔
خيلی تلفات داديم...😣 حاجي اینجا مانتو ها دیگه دكمه نداره...👗 اونم با آستین های کوتاه👘👗 !!! سلاح جدیدشون ساپورته...👖👠 چشم اکثر جونارو آلوده کردن! 🕵💔🕶 حاجی صدامو میشنوی؟ 🔊🔉🔈
حــــــاجـــــی! (صدای بیسیم قطع و وصل میشه🔕🔇
ﺣﺎﺟﯽ ﺻﺪﺍﯼ ﻣﻨﻮ ﻣﯿﺸﻨوی؟ 📢📣
ﻣﺠﻨوﻥ ﺟﺎﻥ!📞
ﺑﻪ ﮔﻮﺷﻢ.📞👂
ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺗﻨﮓ ﺗﺮ ﺷﺪﻩ برادر ...🙏🏃🙇 ﺣﺎﺟﻲ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﻧﺮﻡ ﺍﺳﯿﺮﺍﻣﻮﻥ👁🗨🎴 ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻧﺪ 💂💂💂 ﺧﻮﺍﻫﺮﺍ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍ ﺭو ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻗﯿﭽﯽ ﻣﯽ کنن نامردا🕷🍂🌿 ... ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻔﻪ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﻮﯼ ﮔﯿﺎﻩ نميده، 🍀☘🍃
ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺎﻩ ميده ... ﺣﺎﺟﯽ!🌍☔️☹️
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﻫﺮﺍ ﻫﻤﺶ ﻣﯿﮕﯿﻢ ﭘﺮ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺣﺎﺋﻞ ﮐﻨﯿﺪ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﺸﺎﻣﺘﻮنُ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﮑﻨﻪ😣😰😪
ﻭﻟﯽ ﮐﻮ ﮔﻮﺵ ﺷﻨﻮﺍ...؟👂🔔 ﺣﺎﺟﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮐﺶ ﻫﺎﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍ ﻓﻘﻂ قلبُ ﻣﯿﺰﻧﻪ!💣💔
لقمه های حروم هم که دمار از همه بریده💘💔
ﮐﻤﮏ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯾﻢ ﺣﺎﺟﯽ👑👨👨👦👦 ... تازگی ها جیش الشیطان اسمش رو عوض کرده گذاشته داعش😹👺👹👻💀! دارن سر بچه های شیعه رو بیخ تا بیخ میبرن ... 🙌😴😒حاجی صِدامو داری ؟؟؟ به حسن باقری بگو در این جنگ نابرابر تاکتیک نداریم!🙌🖐
فقط علی اکبر شیرودی چیزی نفهمد اگر بفهمد واویلاست،
میمرد برای خمینی!
شاهرخ ضرغام را حتما خبر کن،
بگو به خمینی ای که روی سینه ات خالکوبی کردی، میخندند!
راستی؛ حاج احمد، اصلا میدانی موبایل چیست ؟
تا حالا با وایبر و واتس آپ کار کرده ای ؟
بیخیال برادر،
همان بیسیمت را بیاور،
من آخرین نسخه ی اندروید را رویش نصب میکنم!
فقط خواهشا به نیروهایت دستور بده آن تندروی هایی که در مریوان و پاوه و فکه و خرمشهر و شلمچه کردند...
در فضای مجازی نکنند!
اینجا آداب خودش را دارد!
باید همه چیز را با گفتگو حل کنیم!
حاج احمد، تلفات زیاد داده ایم!
مسامحه و غفلت امانمان را بریده!
عده ای به اسم جذب حداکثری،
حداقل اعتقاداتشان را به حراج گذاشته اند!
تو را بخدا برگرد!
خدا را چه دیده ای،
شاید در این مخمصه ای که گیر کرده ایم،
تو و رفقایت به دادمان رسیدید!
نقطه سر خط...
"اللّهم اَکْشِف هذه الغُمة عَن هٰذه الاُمة بحُضوره و عجل لنا ظهوره"
#بسم_رب_الشهدا
#شهید_عباس_کردانی
#زندگینامه
✅#قسمت_بیستم
#عباس همیشه گوش بود و حرف های قلمبه سلمبه ای که همه را قانع می کرد.
حرف هایش را گمان کنم از کتابهایی که مدام میخرید بیرون میکشید خلاصه خیلی بلد بود خیلی خوب
می توانست حرفهایش را به دیگران تفهیم کند.
داشت برای #خودش کسی می شد.
اصلا داشت برای خودش مردی می شد حالا دیگر سربازی رفتنش برای مادر کمتر ترسناک بود دوره ی آموزشی را در #یزد گذراند خیلی آرام و سربه زیر ثبت نام کرد و رفت و سربازی هم اهواز.
دو سال و نیم بعد الیاس به یادش آورد که شش ماه اضافه خدمت کرده است نظامی گری و ترقه بازی و جنگ بازی ...یادش رفته بود باید به بازی سربازی پایان دهد.
#سربازی برایش لذت بخش بود خودش را پیدا کرد در سپاه جا خوش کرد یک لذت نظامی گری مدام برای خود دست و پا کرد اصلا روحیه اش را داشت.
داشت قلبش را بزرگ می کرد و عباس #سپاهی شد، #نظامی شد، چیزی که به هیچ یکی از برادرهایم سازگار
نمی آمد.
نظامی گری صبر و تحمل می خواست دل و جرات میخواست ، می خواست یک نفر فقط پا باشد و گوش پایی در رکاب و گوش به فرمان و اگر هم فرمایشی باشد فقط به آن چشم و بله قربان جاری شود و این حد سخت بر مردان خوزستانی جاری می شد.
به خصوص برادرهای من که #دا خوب لوسشان کرده بود فقط #عباس از دستش در رفته بود ناز کشیدن را دوست نداشت وقتی پدرم به عادت مآلوفش روی غذای او گوشت می گذاشت دیگر غذا نمی خورد.
اصلا خودش تنش می خارید. دلش درد می خواست. وقتی به خدمت نظام درآمد کمتر می دیدیمش از سوی #بسیج برای آموزش درس آمادگی دفاعی به مدرسه های پسرانه می رفت .
کارمند حق التدریس آموزشی و پرورش شده بود و به ازای آن پول کمی
می گرفت.
کارش راخیلی دوست داشت بچه ها هم دوستش داشتند وقتی غرق در #تدریس می شد دیگر همه چیز را کنار
می گذاشت عقیده داشت باید خوب و درست کار کند.
سنجیده و به دقت درس بدهد و حق کارش را خوب ادا کند این حلال خوری را از #آقا یاد گرفته بود و عمل به وظیفه را از #دایه .
دایه خوب به وظایفش عمل می کرد خوب شوهر داری و بچه داری
می کرد.این اخلاق #عباس همه جوره شبیه #دایه بود تا انجا که وقتی که خبر رفتن دایه را به او دادند هم، درس را نیمه نگذاشت تمامش کرد و بعدامد.
به روایت از #خواهر_شهید
✅#ادامه_دارد...
@abbadd_kardani
🌹🍃🌹🍃🌹
☀️با هـر سـلام صبــح
به آقــای بی کفــن،
انگــار روبروی حــرم ایســتاده ایم ...
با نـوکــری خــانـه ی ارباب بـاوفــا
احساس می کـنیــم
که ارباب زاده ایـم ...
🍃🍃🍃🍃🍃
بِسمِ اللهِ الرَحمنِ الرَحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللهِ وَعَلَی الاَْرْواحِ الَّتی
حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَدا ًمابَقیتُ
وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِمِنّی لِزِیارَتِکُمْ،
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ
وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🌹🍃🌹🍃🌹
ای شهدا
برای دل زنگار گرفته ام دعا کن
شاید نگاهی عایدم شد و
شهادت روزیم.......
التماس دعا
🌷بسم رب الشهدا🌷
#الگوبرداری از شهدا
"شهید مجتبے علمدار"
تاریخ تولد:۴۵/۱۰/۱۱
تاریخ شهادت:۷۵/۱۰/۱۱
محل شهادت🍃:بہ دلیل جراحاٺ فراوان راهے بیمارستان شد،و در همانجا بہ یاران شہیدیش پیوست😔
مزار شهید🌹:قطعہے شهداے ملامجدالدین ساری💚
در زمان شهادت 30 سال سن داشت و در جوانے رفت تا با جوانان محشور شود و شفاعت آنان را بڪند👤💛
فرازی از وصیت نامه شهید علمدار❣
بہ دوستان و برادران عزیزم وصیت مے ڪنم ،
ڪارے نڪنند ڪہ صداے قربت فرزند فاطمہ (س) ( مقام معظم رهبرے ) را ڪہ همان نالہ غریبانہ فاطمہ (س) خواهد بود بہ گوش برسد 💗
همان طورے ڪہ زمان امام خمینے ( رہ ) گوش بہ فرمان بودید و در صحنہ هاے انقلاب حاضر و آمادہ ایثار از جان و مال و زندگے جهت هر چہ بارورتر شدن درخت تنومند اسلام ناب ڪہ 1400 سال پیش بدست تواناے خاتم پیغمبران محمد بن عبداللہ ( ص ) ڪاشتہ شدہ 🌴و با خون فاطمہ زهرا( س ) بین درب و دیوار و عرق خون آلود پیشانے حیدر ،😞 جگر پارہ امام حسن ( ع ) در میان تشت ، بدن پارہ پارہ و رگ بریدہ حلقوم ابے عبداللہ ( ع ) و خونهاے جارے شدہ از ابدان شهداے ڪربلا و ڪربلاے ایران آبیارے شد باشند نگذارید ڪہ آن واقعہ تڪرار شود! ☝️
حتما مے پرسید ڪدام واقعہ ؟
همان واقعہ اے ڪہ بے بے فاطمہ زهرا ( س ) نیمہ دل شب دست بہ دعا بردارد ڪہ اللهم عجل وفاتے
همان واقعہ اے ڪہ علے ( ع ) از تنهایے با چاہ درد دل ڪند،
همان واقعہ اے ڪہ امام حسن مجتبے ( ع ) را سنگ بزنند و آنقدر مظلوم و غریبش ڪنند ڪہ بعد از مرگش جنازہ اش را تیرباران ڪنند ،😢
همان واقعہ اے ڪہ امام حسین ( ع ) فریاد بزند ( هل من ناصر ینصرنے ) فقط پیڪرهاے بے سر شهدا تڪان بخورد همان واقعہ اے ڪہ امام صادق ( ع ) بفرمایند : بہ تعداد انگشتان یڪ دست یار و یاور واقعے ندارم همان واقعہ اے ڪہ...
ونهایتا همان واقعہ اے ڪہ امام خمینے ( رہ ) بگویند : من جام زهر نوشیدہ ام و نالہ غریبانہ ( اللهم عجل وفاتے ) او فاطمہ ( س ) را بہ گریہ آورد...
#کلام_شهیـد🔻
خادم شدن، به پیراهن خادمے و چسباندن پلاڪ خادمے نیست، خادم الشهدا بودن یڪ تفڪر است ...
تفکر و سبڪ زندگے، تمرین کنیم خادمے شهدا را ...
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده
#به_رسم_رفاقت_دعای_شهادت