فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
دلیرمردان سرزمین من
✍️نجمه صالحی
سرزمین من لالههایی همچو خورشید دارد؛ سرزمینی که خاکش بوی استقامت میدهد؛ سرزمین پاکیزهای که هر تکه از خاکش هم قداست دارد! در سرزمین من میشود رد پای مردان خدا را در آسمان پیدا کرد!
رد پای دلیران عاشق، گمنامان نامآوری که از آسمان سرفراز ایران کوچ میکردند و با رفتنشان سرافرازی را برای سرزمینشان به یادگار میگذاشتند. با همت، شور، شهادت و جانبازیشان؛ قدرت، صلابت، استقامت و پایداری را به ایرانیان هدیه میدادند.
در جبههها، رقابت در پیشی گرفتن برای ورود به حریم عاشقی موج میزد! رزمندهها با خطر رمل، مین، کمین، توفان ماسه، دریای مواج، خمپاره، گلوله و رد قناسه، دست و پنجه نرم میکردند و خونشان دشت را همچون #کربلا گلگون میکرد.
دلیرمردان کربلای پنج، فتح المبین و والفجر هشت و...اسطورههای یقین بودند که با بالی رها به سوی دیار عاشقی پرواز کردند و تاریخ، رشادتهایشان را در خود ثبت کرد.
🥀روح همهی شهدا شاد و یادشان گرامی🥀
https://virasty.com/najmehsalehi/1695377280966890254
#دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
وجود امام در هدایت تکوینی و تشریعی
✍مخدره چمنخواه
[۱] در آیه ۵۵ سوره مائده، خداوند میفرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»
این آیه که به آيه ولایت مشهور است خداوند خود را ولی مؤمنین میخواند. ولایت بالذات از آنِ خداوند است و بالعرض از آنِ پیامبر(صلیالله علیهوآله) و ائمه(علیهالسلام) میباشد. ولایت پیامبر و ائمه اطهار ، تجلیات و مظاهر ولایت الله میباشد. این ولایت بعد از امام حسن عسکری (علیهالسلام) به حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) تفویض گردیدهاست. از نگاه تقویم نهم ربیعالاول سالروز آغاز امامت حضرت ولیعصر(علیهالسلام) است؛ امّا در حقیقت، آغاز امامت امام عصر(علیهالسلام) همان روز هشتم ربیع الاول و از لحظه شهادت امام حسن عسکری(علیهالسلام) بوده است. مبنا و پشتوانهی این امر نیز حقایق تکوینی و تشریعی نظام این عالم است.
[۲] در نظام تکوینی عالم، زمین و آسمان یک لحظه نباید بدون حجت باقی بماند. زیرا موجودیت و کیان جهان، وابسته به وجودِ امام و حجت خداست. چنانکه امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «اگر زمین بدون امام بماند در هم فرو رود و اهلش را نابود سازد».(اصول کافی،ج ۱، ص۲۵۲). بحث این حدیث در مورد لحظه است؛ یعنی اگر زمین یک لحظه بدون امام باشد، در هم خواهد رفت. ساختار عالم، وابستگی آن و اهل آن به وجود امام است. پس اگر امکان بقای زمین بدون امام حتی برای یک لحظه وجود داشته باشد معنایش این است که همواره نیز میتواند چنین باشد؛ در این صورت ضرورت امام در بُعد تکوینی از بین خواهد رفت. در برخی از احادیث به طرفةالعین تعبیر شده است: «اگر زمین چشم به هم زدنی بدون امام بماند از بین خواهد رفت.»(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۲). روایت دیگری از باقر (صلواتاللهعلیه) نقل شده است که حضرت فرمودند:«لَوْ أَنَّ الْإِمَامَ رُفِعَ مِنَ الْأَرْضِ سَاعَه»، بر فرض محال اگر امام حتّی لحظهای از زمین برداشته شود؛ صحبت لحظه است نه یکی، دو روز، «لَمَاجَتْ بِأَهْلِهَا کَمَا یَمُوجُ الْبَحْرُ بِأَهْلِهِ »، همه اهل زمین در هم کوبیده میشوند و از بین میروند. [بحار الأنوار ؛ ج۲۳ ؛ ص۳۴]
[۳] در نظام تشریع نیز زمین و زمان یک لحظه بدون حجت نبوده، نیست و نخواهد بود. اول اینکه مبنای خداوند این است که حجت را بر بندگان خود تمام کند و این امر وقتی محقق میشود که زمین و زمان یک آن نیز از حجّت تهی نباشد. مصداق آن، آیه ۱۳۴ سوره طه است.(وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى.و اگر ما آنان را قبل از [آمدن قرآن] به عذابى هلاك میکرديم قطعا مى گفتند پروردگارا چرا پيامبرى به سوى ما نفرستادى تا پيش از آنكه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروى كنيم). در ثانی بر همین اساس، اگر کسی فرض کند زمانی فقط دو نفر در عالم باشند، یکی از آن دو حتماً حجّت خواهد بود.(اصول کافی، ج ۱، ص ۲۵۳). سوم اینکه همواره خدای متعال به واسطه حجتش حق و باطل را برای بندگانش روشن میکند تا کسی نگوید من نتوانستم حق را از باطل تشخیص دهم. امام صادق در این مورد فرمودند:«خدا زمین را بدون عالِم وا نمیگذارد و اگر چنین نمیکرد حق از باطل تشخیص داده نمیشد.»( اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۵۲)
[۴] این یک ساختار حکیمانه و الهی هست و و آغاز امامت امام عصر(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) نیز در همین ساختار تعریف میشود و مسئله غیبت هیچ خدشهای برای این نظام وارد نمیکند؛ زیرا اًولا نواب خاص و عام ایشان مسیر هدایت انسانها را توسط امام و وجود حجّت خدا در عالَم را هموار کردهاند. ثانیاً امام و حجت خدا در عالم شأن دیگری به جز هدایتِ ظاهری دارد و آن شأن هدایتِ باطنی است. در واقع حلقات زنجیرهای هدایت در بیرون و هم در درون انسانها هیچگاه از هم گسسته نبودهاند. در ضمن رابطه ولایت با جامعه و انسانها، مانند رابطه جان با بدن است . به همان اندازه که ولی امر در جامعه با اجـرای ولایـتش به جامعه حیات می بخشد و امت را از تاریکیهای جهالت میرهاند و به اوج کـمـال و تـرقـی مـیرسـانـد. امـت نـیـز بـا فـراهـم سـاخـتـن زمـیـنـه بـرای اعمال ولایت امام ایفای نقش میکند. ضمن اینکه امام واسطهی فیض الهی به موجودات است و جمیع کائنات، تحت استیلای ولایتی امام قرار دارند. بدین جهت امامت امام عصر(علیهالسلام) از همان لحظه شهادت امام یازدهم(علیهالسلام) محقّق بوده و آغاز شده است.
#جهاد_روایت
#امام_حسن_عسکری
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
ننه علی
سیده فاطمه موسوی باردئی
قاب عکس منبتکاریشدهی علی را در دستانش محکم گرفته بود. از خاطرات دوران کودکی پسرش حرف میزد.
لرزش دستان پر از چین و چروکش، اشکهای حلقه شده در چشمان پشت عینکش، صدای بغض آلودش، نگاههای پر از حسرتش به قاب مربعی چوبی کوچک علی، قلب عالم و آدم را به درد میآورد.
یکی از خبرنگاران از ننه علی پرسید:اگر پسرتان زنده بود باز اجازه رفتن به میدان را به او میدادید؟
هنوز سوالش تمام نشده بود که ننه علی گفت:((مگر پسر من از علی اکبر امام حسین_علیه السلام_خوش قد و بالاتر بود؟
جوان خوش قد و بالایمان را دادیم و بعد از ده سال دوری و چشم انتظاری یک مشت استخوان تحویل گرفتم. بخاطر رهبر عزیزمان خم به ابرو نیاوردیم که مبادا قلب آقایمان برنجد.
اگر پسرم صد بار دیگر هم زنده شود جز به این راه رفتن رضایت نمیدهم.))
نفسهایم به شماره افتاده بود.چادرم را روی صورتم کشیدم تا چشمان اشک آلودم را از ننه علی مخفی کنم.بغضم را فرو بردم تا صدای هق هق گریههایم را کسی نشنود.
ولی وقتی اشکهای پدر علی بر صورتش جاری شد دیگر تحمل نکردم و سکوت مجلس را شکستم.همه به گریه افتادند.
قطرات اشک یکی پس از دیگری بر گونههای استخوانی پدر علی جاری میشد.
عینک های ته استکانی اش را در دستش گرفت و آهی از اعماق وجودش کشید.
و گفت:((علی خودش شاهد است که ما یک بار هم ناشکری نکردیم.))
ننه علی با همان صدای نحیف و مهربانش گفت:((جگر گوشهام را در راه اسلام دادم تا شما دخترانم در امنیت در کوچه پس کوچههای شهرتان قدم بزنید بدون آنکه کسی به شما چپ نگاه کند.شما هم به من قول بدهید امانتدار خوبی باشید و در هیچ برهه از زمان چادر از سرتان نیفتد.))
شهدا سنگنشانند که ره گم نشود.
✨هفته دفاع مقدس مبارک✨
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«آخرین روز تابستان»
✍طیبه فرید
از خلقت آدم شش هفت هزار سال می گذشت،اما خدا اراده کرده بود مرا سی و نه سال قبل دقیقا آخرین روز تابستان دم صبح،وقتی آقاجان جبهه بود و مادرم توی شهر غریب،بیاورد اینجا.محل تولدم یک بیمارستان نظامی بود. یکی دوتا بخش آن طرفتر پر بود از مجروح جنگی و شهید.تا یکی دو هفته بعد اسم نداشتم.تا اینکه آقاجانم از جبهه برگشت. سوغات نارگیل آورده بود با یک رشته خرمای زرد خشک.برایم اسم گذاشت. همین اسم امروزم.این را هیچوقت ننوشته بودم که بعضی خاله خانباجی های فامیل منتظر بودند بعد از دو تا دختر مادرم پسر به دنیا بیاورد، اما مادرم دوباره دختر آورده بود و آقا جان برای خنثی کردن حرف و حدیث ها و گمانه زنی ها درباب انقراض نسل، در انظار عمومیِ فک و فامیل اعلام کرده بود من از خدا دوازده تا دختر خواسته ام و اینجوری آب پاکی را ریخته بود روی سر وکله بعضی ها.بعد هم مرا گرفته بود توی بغلش و برایم لالایی خوانده بود:
غمش در نهانخانهٔ دل نشیند
بنازی که لیلی به محمل نشیند
به دنبال محمل چنان زارو گریم
که از گریهام ناقه در گل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند
آقاجان خوانده بود و از کنار چشم من یک قطره درشت اشک لغزیده بود.....
«عین آدم های دلتنگ»
تا چهارسالگی ام آقاجان غریبه ای بود که گاهی از جبهه می آمد خانه،با خودش خرمای خشک و نارگیل می اورد و گاهی چتر منور...غریبه ای که یک ذره می ماند وکلی می رفت.
کودکی هایم وسط چریک چریک گنجشک ها توی شاخ و برگ درخت نارنج و بین بوته شمعدانی های باغچه گذشت.
وخانه ای که آقاجانش رفته بود بجنگد.
هنوز مسیر عبور جنگنده های عراق از قاب زیر زمین خانه توی ذهنم مانده، و اضطراب رادیوی مشکی لب ایوان از آژیر قرمزی که همان کنون می شنیدیم.و دست های مادر که از تشت لباس ها بیرون آمده بود و قطرات سفیدی که از سر انگشت هایش می چکید روی زمین. طفلک ما را می برد توی جان پناه و دستش را می گرفت بغل صورتش و پسر موسی ابن جعفر(ع) را قسم می داد که موشک ها دیوار خانه را روی سرمان آوار نکنند.
خانه مان موشک نخورد، خودمان هم نمردیم.جنگ تمام شد. آقاجانم برگشت.
و من همیشه به این فکر می کردم که خدا چی می خواست بگوید که توی این همه تاریخ از عصر پارینه سنگی به این طرف مرا درست آخرین روز تابستان آن سال به دنیا آورد، زمانی که اسمش تابستان بود و رسمش پاییز.وسط جنگ! توی یک بیمارستان نظامی،که یکی دوتا بخش ان طرف ترش پر بود از مجروح وشهید....
باعشق مادرزادی به ابیات طبیب اصفهانی:
خلد گر به پا خاری آسان بر آرم
چه سازم به خاری که در دل نشیند
پی ناقهاش رفتم آهسته ترسم
غباری به دامان محمل نشیند
مرنجان دلم را که این مرغ وحشی
ز بامی که برخاست مشکل نشیند.
۳۱ شهریور
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
خورشید سامرا
✍نجمه صالحی
#امام_حسن_عسکری علیه السلام تقریبا بیشتر عمر خود را در پادگان نظامی سامرا گذراندند، فشار و اختناق دستگاه خلافت عباسی به حدی بود که علاوه بر اینکه وجود نازنین امام، چند ماه و چند بار در زندان بودند، پس از آزادی هم آن بزرگوار مجبور بودند، هفتهای دو روز دارالخلافه بروند و اعلام حضور کنند.
به خاطر شدت نظارت بر این بزرگوار، بانوان دست به کار شدند و اقدامات فرهنگی و سیاسی فراوانی انجام دادند که از بین سطور گزارههای تاریخی قابل برداشت است و الحمدلله بنده توانستم طی نگارش پایاننامه سطح سه و نگارش چند مقاله به گوشهای از این اقدامات دست یابم.
به نظرم بیمناسبت نیست چند کتاب مفید در مورد زندگانی یازدهمین پیشوای هدایت علیه السلام معرفی کنم. آثار پیشرو گرچه اغلب در دوران حاضر نگاشته شده اما مفید و قابل استفاده هستند👇
❇️موسوعة الامام العسکری علیهالسلامبا اشراف آیه الله خزعلی
❇️کتاب پیشوایان هدایت(خورشید سامرا)،تألیف:سید منذر حکیم/انتشارات:مجمع جهانی اهل بیت(ع)
❇️کتاب حسن بن علی امام عسکری (علیه السلام) تألیف: دکتر مرضیه محمدزاده
❇️کتاب زندگانی امام حسن عسکری علیهالسلام تألیف باقر شریف قریشی
❇️کتاب شکوه سامرا تألیف محمدحسن حیدری انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام
❇️کتاب «ماه در میان نیزهها» تألیف مهدی قزلی در رابطه با زندگانی، شخصیت،سلوک فردی،اجتماعی، سیاسی و فرهنگی #امام_حسن_عسکری (علیه السلام)
❇️کتاب چهرههای درخشان سامرا تألیف علی ربانی خلخالی
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
امامِ مبارز
✍چمنخواه
امام حسن عسکری(علیهالسلام) در سال ۲۳۲ هجری قمری، چشم جهان گشود. به دستور خلیفه عباسی در سامراء در محله عسکر سکونت اجباری داشت به همین جهت عسکری نامیده میشود. در زمان امام حسن عسکری(علیه السلام)، شیعه به صورت یک قدرت عظیم در عراق در آمده بود و همه مردم میدانستند که این گروه به خلفای وقت معترض بوده و حکومت هیچ یک از عباسیان را مشروع و قانونی نمیداند. خاندان عباسی و پیروان آنان طبق روایات و اخبار متواتر میدانستند، مهدی موعود از نسل حضرت عسکری(علیه السلام) خواهد بود به همین جهت پیوسته مراقب وضع زندگی او بودند. امام عسکری(علیهالسلام) با وجود همه فشارها و کنترلها و مراقبتهای بیوقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام دادند.
[۱] کوششهای علمی در دفاع از آیین اسلام و تبیین اندیشه صحیح اسلامی
[۲] ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق نمایندگان
[۳] فعالیتهای سری سیاسی
[۴] حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان
[۵] تقویت و توجیه سیاسی عناصر مهم شیعه
[۶] استفاده گسترده از آگاهی غیبی
[۷] آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود امام مهدی(علیهالسلام)
امام حسن عسکری(علیهالسلام) در هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ در حالیکه عمر شریفشان ۲۸ سال بود، به شهادت رسیدند و در سامراء در کنار مرقد پدر بزرگوارشان به خاک سپرده شدند.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
🔖امام مبارزات سرّی سیاسی
✍آمنه عسکری منفرد
پس از ارتحال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) و ماجرای سقیفه، همانها که در غدیر خم با علی (علیه السلام) بیعت کرده بودند، به عهد خود پایدار نماندند و درصدد غصب حق امامت اولاد علی (علیهالسلام) برآمدند. پس حاکمان طاغوت همواره تلاش میکردند مردان بزرگ خاندان عصمت را خانهنشین کرده، از قدرت و حاکمیت جدا سازند. حق مشروعیت امامت و ولایتشان را که از جانب پروردگار معین شده و از پیامبر خاتم (علیه السلام) به آنها رسیده بود، منکر میشدند، تا به خیال خامشان، قدرت نفوذ و حب آل علی(علیه السلام) را در دلهای شیعیان بخشکانند. آنها فرق علی (علیه السلام) را در محراب شکافتند، مجتبی (علیه السلام) را به صلح با معاویه مجبور کردند و رأس حسین (علیه السلام) را در کربلا بر نیزه زدند و خانوادهاش را به اسارت بردند...اما هر چه بیشتر تلاش میکردند، حقانیت امامت و خلافت ائمه بیشتر از پیش اثبات میشد و روز به روز بر تعداد افراد و قدرت شیعیان آنها افزوده میشد.
اما از زمان ولیعهدى امام رضا (علیه السلام) که شیعه از حاشیهی اجتماع تا پایگاه قدرت پیشروى کرد، وحشت و ترس حاکمان وقت- بنى عباس- فزونى یافت و از همین زمان، شیعیان نیز وظیفهی خود میدانستند که کاسته شدن قدرت حق را برنتابند. همین عامل، ترس و کابوسى براى خلفای عباسى ایجاد کرد که آنان چارهی کار را در سیاست خانهنشین کردن ائمه، مراقبت شدید، زندان و آزار آنان میدیدند.
بنابراین دستگاه خلافت عباسی برای حفظ آرامش خلافت خود، به خصوص در دوران امام دهم و یازدهم، ایشان را در حصر و زندان خانگی نگه داشت و حتی مانع ملاقات و معاشرت شیعیان و دوستداران ایشان میشد. از طرفی در عصر امام حسن عسکری (علیه السلام) جنبشهاى مکتبى زیادى نیز برپا شد، به طورى که نهضتهاى علوى روز به روز گسترش مییافت. ولى بسیارى از این نهضتها به وسیلهی حکومت کشف و با آن مقابله میشد. یاران امام در شهرهاى مختلف پراکنده و امکان تمرکز براى آنان وجود نداشت و از دیگر سو، فشار دستگاه خلافت، عرصه را چنان تنگ کرده بود که امکان هر حرکتى را ناممکن میساخت. با وجود حاکمیت این همه خفقان، مهمترین وقایع دوران امام حسن عسکری (علیه السلام) عبارت بودند از :
۱.آماده سازی شیعیان برای غیبت
۲.سختگیری خلفای عباسی بر امام و حصر ایشان
۳.ازدواج مخفیانه امام
۴.معرفی آخرین امام به شیعیان خاص
۵.خاموش کردن فتنههای عقیدتی
و امام عسکری(علیه السلام)، با وجود همهی فشارها و مراقبتهای بی وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی را در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام میداد که میتوان آنها را بدین گونه خلاصه کرد:
۱.کوششهای علمی
۲.ایجاد شبکههای ارتباطی با شیعیان
۳.فعالیتهای سرّی سیاسی
۴.حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان
۵.تقویت و توجیه سیاسی عناصر مهم شیعه
۶.استفادهی گسترده از آگاهی غیبی
۷.آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت.
اگر چه این فعالیتها در زمان پدر بزرگوارشان، امام هادی (علیه السلام) نیز وجود داشت، اما این معنا در زمان امام عسکری(علیه السلام)، جلوهی بیشتری یافت؛ زیرا امام از یک طرف با وجود تأکید بر تولد آخرین امام شیعیان و منجی بشریت، حضرت مهدی(عجالله)، او را تنها به شیعیان خاصّ و بسیار نزدیک نشان میداد و از طرف دیگر، تماس مستقیم شیعیان با خود آن حضرت، روز به رزو محدودتر و کمتر میشد؛ به طوری که حتی در خود شهر سامرا به مراجعات و مسائل شیعیان از طریق نامه یا توسط نمایندگان خویش پاسخ می داد و بدین ترتیب، آنان را برای تحمل اوضاع و شرایط و تکالیف عصر غیبت و ارتباط غیر مستقیم با امام علیه السلام، آماده میساخت. این همان روشی است که بعدها امام دوازدهم(علیه السلام) در زمان غیبت صغرا در پیش گرفت و شیعیان را به تدریج برای دوران غیبت کبرا آماده ساخت.
حضرت امام حسن عسکرى (ع) در مدت کوتاه امامتش، رسالتى بس گران و الهى را تحت مراقبتهاى شدید و تنگناهاى دستگاه خلافت به انجام رساند و شیعه را از شدیدترین مهلکهها و بحرانهاى تاریخى حفظ کرد، تا آنجا که آن بزرگوار مدت ۳ سال از دوران ۶ ساله امامتشان را در زندان گذرانیدند و سرانجام حکومت عباسی ایشان در ۲۸ سالگی به شهادت رسید.
#هشتم_ربیعالاول
#امام_حسن_عسکری
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
زمان زمان شروع زعامت مهدی است
غدیـر دوم شیعـه، امـامت مهدی است
همه کنیـد قیـام و همـه دهید سلام
امـام کـل زمانها دوباره گشت امام
بشـارت آمـده بهـر بشـر مبارک باد
شب فراق سحر شد، سحر مبارک باد
بهشت وصل خـدا را ثمر مبارک باد
بـرای منتظـران این خبر مبارک باد
خطاب نـور همه آیههای نصر شده
ولـیِّ عصـر، دوباره ولیِّ عصر شده
خطاب حضرت معبود را بخوان با من
پیام قاصـد و مقصود را بخوان بـا من
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
زندهنگهداشتن یاد شهدا
✍زهرا نجاتی
یاد نه تنها بزرگمردانی که خیلی از آنها همچنان گمنام و ناشناختهاند، بلکه سالگرد ارزشهایی که کسانی خواستند مردم، فراموششان کنند.
ارزشهایی از جنس؛ اول، خلوص و
دوم، همدلی؛ به مفهوم سادهگیری در مراسمی مثل عقد و عروسی و عزاداری به خاطر رعایت حال شرایط جامعه که اکثریتشان داغدار بودند.
سوم، تبدیل شدن شهادت و مبارزه در راه خدا و فرهنگ مقاومت به یک گفتمان دایمی در تمام سطوح جامعه.
چهارم، پشتیبانی دایمی و به هرطریق ازرزمندگان خطوط مقدم.
پنجم، ولایتمداری چنان که زمانی که دستور حمله میآمد، تمام رزمندگان و مردم آن را میپذیرفتند و زمانی که دستور صلح میآمد یا عقبنشینی در عملیاتی مثل فاو، اکثریت جامعه بدون ابراز نظر، از ولایت مطلقه فقیه، اطاعت میکردند.
ششم، فرهنگسازی برای جهاداقتصادی در جهت پیشبرد توان جامعه در راه دفاع مقدس.
هفتم، ارزشمندی رزمندگان و خانوادههای آنها و شهدا.
هشتم، ساده زیستی؛ چنان که درخاطرات بزرگترها و کتابهای ادبیات دفاع مقدس، میشنویم و میخوانیم ساده بودن زندگیها تا جایی که حتی بعضا از شیشههای درشت و پر ضخامت مربا، به جای ليوان خارجی استفاده میشد.
نهم، درک این موضوع که در زمان جنگ، هر گونه خرید اجناس خارجی کمک به جبهه رو به روست. بخشی از دلیل استفاده از شیشههای مربا هم این بود که خرید کالای خارجی، کمک به جبهه صدام است.
متأسفانه پس از سالهای جنگ، دولت سازندگی با گفتمان سازی تجملات، که ابدا از ابراز آن، خودداری نداشت بلکه از تمام تریبونها برای آن استفاده میکرد، نقش عمدهای در تغییر ارزشهای زمان دفاع مقدس، ایفا کرد.
اما از آنجا که خون شهدا، دقیقا مانند چشمههای جوشان آب، باعث آبیاری این انقلاب است و چندماه یکبار با شهادت هزیزان این مرز و بوم یا برگشت شهدای تفحص شده، عطر روزهای دفاع مقدس با همه زیباییهایش دوباره در فضای کشور میپیچد و این خونهای ارزشمند مانند کاتالیزورهایی قدرتمند در راستای آشتی بیشتر به خصوص نسلهای بافاصله از زمان جنگ عمل میکنند و چنین است که ما در صحنههایی مانند سفرهای راهیان نور، تشییع شهدا و فضاهای هیاتی،به مدد بعضی مداحان گرانقدر، شاهد بروز صحنههایی معجزهگون از پیوند نسل، های چهارم با نسل شهدا و نسل اول انقلاب، هستیم.
بیشک هرقدر همه، ما به خصوص مادران و مربیان، که طلایهداران تربیت نسل آینده هستند، در راستای این پیوند مقدس بکوشند، موفقتر و بیشتر مایه رضایت شهدا و رهبر انقلاب خواهند شد. بیجهت نیست که رهبر انقلاب فرمود:«امروز زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا، کمتر از شهادت نیست».
#امام_زمان
#دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
رویش گل امید
✍ راضیه کاظمی زاده
مولای من ، شما را در پس کدامین لذتهایمان گم کردهایم؟ کدامین گناهمان سبب غیبت طولانیتان شده است؟ راستی به کجای این دنیا دلخوش کردهایم؟ مگر دنیا بدون حضور شما معنایی دارد؟ زندگی بدون حضور شما برایمان نوشیدن سم است، بی آنکه بدانیم!
انگار نبودنها و ندیدنها ما را به این زندگی عادت داده بیآنکه بخواهیم! انگار این انتظارهای بیپایان، غروب جمعهها، موجب یخ زدن گل امید در دلهایمان شده! گویا این عادی جلوهدادن زندگی بدون حضور انسان کامل و عالیترین مخلوق خدا و دلخوش کردن به این و آن برای رفع مشکلات، خیالمان را راحت کرده از نبودنتان!
دشمن خوب دست ما را خوانده است و امید به بودن و آمدن شما را از ما کم رنگ کرده است! مایی که باید هر ثانیه و هر لحظه به یاد شما باشیم و با یادتان زندگی کنیم! مایی که باید نبودنتان به قدری ما را مستأصل کند که همه به درگاه الهی روی آوریم و به صورت واحد و دسته جمعی شما را از خداوند طلب کنیم، گوشه نشین شدهایم و فقط با برگزاری جشنهای کوتاهی و تبریکهای گاه و بیگاه دلمان را خوش میکنیم به آمدنتان ، افسوس نه این کارهای مقطعی و انتظارهای مناسبتی،آمدنتان را برای ما تضمین نمی کند! اینها کافی نیست، مانند این میماند انسانی تشنه لب را بخواهی با قطره یا حتی جرعهای آب سیراب کنی، چرا و چگونه ما تنها با این اعمال سیراب شدیم نمیدانم؟ چرا کسی نیست تا هرروز دلتنگی تان را به رخمان بکشد ؟ چرا هیچکس بی امان دم نمیزند از شما، از شمایی که با آمدنت انتقام خون مادرمان زهرای مرضیه سلامالله علیها را خواهید گرفت؟ کاش مانند دوران کرونا، مدام از مردم بخواهد تا متوسل شوند و دسته جمعی دعا کنند برای ظهورتان ؟! کاش با تمام وجود درک میکردیم گره همه امور با دست منجی باز خواهد شد و انتظار آمدنش بالاترین عبادت! چرا ما انسان ها سیری ناپذیریم از لذتها و خواستههای دنیایی که چیزی جز عاقبت شوم برایمان ندارد؟! اصلا دنیا بدون حضور شما و بدون درک شما نمیتواند لذتی داشته باشد!
اصلا زندگی زمانی زیباست که هر لحظهاش با یاد شما باشد و هر روز دغدغهی آمدن شما را داشته باشیم! به امید آن روز که تیتر اول خبرهایمان ظهور مهدی فاطمه باشد 🤲
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«وقتی زنان باورمند شدند»
✍فاطمه شکیب رخ
هم نشینی در پای گفتارهای زن نواندیش قاجار و پهلوی پنجره ای گشاینده به سوی ناگفته های بسیار حیات زنان تاریخ معاصر است.
گفتمان حسرت آمیز و شرح آرمان های زن نو اندیش یک قرن پیش، بانوی آرزومندی را در تصویر دارد که فریادش از حقوق نابرابر اجتماع بلند است، نه حق تحصیل و انتخاب همسر دارد، نه در جامعه حضور امن و مستمر و نه سهمی از کرسی سیاست کشورش می تواند بیابد (1). او در باور سیاه بدبختی خویش به روزگار رنگین زنان غرب و حقوق زنانگی شان حسد می ورزد و بر چنین اندیشه ای دست به دامان زنان بیگانه می شود تا بلکه صدایی ماورای حصار حال دوران خود را بشنود. اما پاسخی که از رویای ذهنی خویش با روزگار زنان غرب نشین می شنود متفاوت است؛ ما هم سهمی در آرزوهایمان نداریم و چگونه در حالی که از حقوق خویش بهره مند نیستیم می توانیم شما را یاری رسانیم (2) ! این جمله تنها پاسخی بود که به ندای مدد جویانه زنان ایران داده شد! و برخلاف تصور و پیگیری مطالبات آنان، در نهایت آن شکل از آموزش همگانی و رشد باورمندی زنان ایرانی که امید داشتند به وقوع نیانجامید! و برخلاف پنداشت تلاش برای ارتقای حقوق زنان، گزارش های اسناد مطالعات زنان مبین رشد فاحشگی و روند ابتذال زنان در دوران رضا پهلوی می باشد (3).
تصویر زن وامانده ی صد سال پیش با روزگار امروز زن ایرانی، مقایسه ای عبرت برانگیز است، بانوانی که در سایه خدمات نظام اسلامی توانسته اند تا قله های علم بال گشایند، نقش مادری و همسری دگرگونی را با اجداد خویش بیابند و جایگاه اجتماعی قابل قبولی را تجربه کنند، اکنون در جهت اخذ مطالبات جدیدی پیش قدم شده اند. خواسته هایی که حداقل در ظاهر، پیام رسان و مبین مسیر ابتذال زنانگی است.
با نگاهی سطحی به رشد جایگاه اجتماعی زنان در ایران بعد از انقلاب اسلامی عوامل بسیاری را می توان دخیل دانست که در شمار مهمترین و نخستین عامل، اندیشه های حکمرانان و تئوری پردازان انقلاب اسلامی را می توان نام برد. چراکه همت بلند آنان در ترسیم شایسته این جایگاه، امکان رشد فزاینده را برای بانوان ایرانی فراهم آورد.
همان بستری که در ایام فعلی به شدت به میدان تاخت و تاز اجانب و بدخواهان کشور اسلامی ما تبدیل شده و جدایی زن مسلمان از هویت دینی و نمادهای اسلامی در اجرای ناگوار این روزها دیده می شود، به بیانی یکی از نسخه های نوین و برساخته ی براندازی اسلام در ایران اسلامی به واسطه دستمایه قرار دادن مطالبات آزادی خواهان زنان در قالب آزادی دینی و اعتقادی پیگیری می شود، چراکه زن مومن فرهیخته، برای امپریالیسم جهان کاربردی معکوس دارد و عکس آن یعنی ابتذال زن ابزار کاربردی است که اهداف امپریالیسم را از جمله ترویج سیاست سکولار در عرصه های اقتصاد، اجتماعی و غیره را تامین می کند.
....
(1)”نامۀ یکی از مجللات قزوین،“ حبلالمتین، سال 14، شمارۀ 17 (16 شوال 1324ق).
(2)کومار ی جایواردنه، (1377). مبارزات زنان در ایران، ترجمه مه لقا کاشفی، ص 100
(3)”یک پیشنهاد مهم به هیئت محترم دولت،“ نامۀ بانوان، سال 1، شمارۀ 11 (22 فروردینماه 1300ش).
#حجاب
#غربزدگی
#جهاد_روایت
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
#معرفی_کتاب
📚زنها روحانی نمیشوند
✍اعظم عظیمی
این اثر روایتی داستانی از زندگی بانو فاطمه سادات سید خاموشی معروف به (طاهایی) مؤسس و مدیر مدرسه علمیه نرجس مشهد است.
او متولد ۱۳۰۹ در تهران است که بعد از ازدواج در مشهد ساکن میشود. بانویی که در دوره خفقان سیاسی پهلوی و اضمحلال فرهنگ دینی در جامعه ایرانی به تنهایی پرچم تربیت دینی بانوان مشهد را برافراشت و با اخلاق حسنه و رفتار عالمانه اش، موجب جذب زنان و دختران بسیاری از اقشار مختلف فرهنگی و اجتماعی پای منبر دین شد.
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
تماشای قطار زندگی
✍نجمه صالحی
در کودکی یکی از بازیهای مهمی که خیلی جدی آن را دنبال میکردیم، قایم باشک(در فارسی افغانستان چشمپُتَکان) بود. با شروع بازی هرکس یک گوشهی دنجی برای خودش پیدا میکرد و پنهان میشد؛ اما گاهی یکی از بچهها طاقتش تمام میشد، وسطهای بازی که کم کم داشت جایهمه لو میرفت، با اعتراض به برخی قوانین بازی، بیخودی خودش وسط میپرید و میسوخت. بقیه هم با این کار او خندهشان میگرفت و با صدای بلند میخندیدند و جایشان لو میرفت و از سوراخهایی که خزیده بودند بیرون میآمدند؛ اینها هم میسوختند ولی از بازیشان لذت برده بودند.
جالب است که یکی از بچهها هیچوقت پیدا نمیشد و تا پایان بازی اثری از او نبود. او یک جای امن نشان کرده بود و با خیال راحت آنجا میرفت و بقیه را تماشا میکرد و میوهاش را میخورد و در آخر هسته میوهاش را به امید میوه دادن، کف باغچه میانداخت.
گاهی با مشاهدهی عکسالعمل بعضی از آدمها در شرایط کنونی جامعه، به یاد این بازی میافتم. برخی افراد هستند که در میانهی راه زندگی با اعلام نارضایتی از شرایط، محدودهی امن خود را ترک میکنند و قاعده بازی را به هم میزنند. آنان با سر و صدا و خواندن آیه یأس هم خود و هم دیگران را از ادامه راه بازمیدارند.
گاهی باید با مشکلات کنار آمد، به آن لبخند زد و آن را مثل یک بازی آن هم با قوانین خودش دانست، در این صورت با اینکه در آخر، برگ برنده در دستمان نبوده اما از بازی دنیا با امید به پیروزی لذت بردهایم. گاهی کافیاست در سکوت به تماشای حرکت قطار زندگی بنشينيم، خواهی نخواهی قطار، مسیر خود را ادامه میدهد.
کاش به جای به جان خریدن سم مهلک ناامیدی، آرام یک گوشه بنشینم و میوهمان را بخوریم و بذر امید را به دل خاک بسپاریم تا با توکل بر کُلّ بینیاز، مرواریدهای صبر همچو لوبیای سحر آمیز با اولین طلوع خواستن، جوانه بزنند و رشد کنند و تا آسمان کامروایی و روزهای سبز آینده پیش رویمان قد بکشند. با تیشه زدن به ریشه ناامیدی و تلاش و کاشتن بذر جادویی امید، میتوان معجزه موفقیت را درو کرد.
امام جواد علیه السلام میفرمایند:
اعتماد به خدا بهاى هر چیز گرانبها است و نردبانى به سوى هر بلندایى.
بحارالانوار، ج۵، ص۱۴.
#گوهر_امید
#جهاد_روایت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
💠خانه پدری مولا
✍فاطمه ابنعلی
فیلم را ببینید!
اینجا سامراست.
انگار برگهای دفتر تاریخ را از روی هم نوشتهاند. همان روزی که حرامیان درِ خانهی وحی را آتش زدند و پای نحسشان را داخل حرم و بیت نورانی علی(ع) و فاطمه(ع) گذاشتند هم همین بود؛ آن شبی که ماموران منصور دوانیقی به خانه جعفر صادق(ع) یورش بردند و حضرتش را با خود بردند هم...
در خواب غفلت و راحتطلبی اهل حق همیشه شاهد جولان و سر و صدای باطل بودهایم. این فیلم هم دارد همین را میگوید.
میگوید: ای مسلمان! دو قرن در کنج راحت خانهات خوابیدی تا بالاخره با لگد دشمن استعمارگر بیدار شدی! اول نفت و منابع کشورهایتان را غارت کرد، بعد امنیت و ناموستان و بعد اعتقاداتتان.
اما در ورای تاریخ این فیلم یک بیداری نهفته است.
بیداری اسلامی!
#بیداری و بهاری که از بهمن ۵۷ در ایران شروع شد. همان که با طنین تکبیرهای فرزندان #خمینی آغاز شد، اوج گرفت و هیمنه متجاوزان را لرزاند.
آری!
فرزندان خمینی و خامنهای و سیستانی همان دلاوران بیداری بودند که بالاخره پای نحس متجاوز را بریدند و با جانهایشان چتر امنیت را روی خانه پدری مولایمان #صاحب_الزمان گستراندند.
حالا #مدافعان_حرم با خون پاک خود خاک این شهر را از نجاست کفار تطهیر کرده تا امن و آرام، زائران حرم شریف حضرت عسکری(ع) را به آغوش بکشد.
خدایا در روز عید بیعت با تو و مولایم عهد میبندم که همیشه خودم را مدیون سربازان بیداری #عصر_جدید بدانم.✋
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
از سربازی تا سر، بازی
✍مرضیه رمضانقاسم
در ایام امامت امام زمان هر فرد به نوبهی خود به ساحت مقدس حضرت ولی عصر -عجلاللهتعالیفرجهالشریف- عرض ارادت میکند زیرا هر کدام از ما شیعیان و محبان حضرت سربازانی هستیم که زیر لوای مهدی آل محمد قرار داریم بنابراین اگر میخواهیم همچون پرگار سرگشته و حیران دور خود نگردیم و دست آخر در همان مکان اول سردرنیاوریم لازم است هر کداممان با تلاش و مجاهدت به مقام سر، بازی نائل آئیم چرا که در راه امام باید از سرگذشت و تا سرآمد و کارآمد شویم.
امید که توفیق سرسپردگی، سرباختن و سر، بازی برای امام زمان نصیبمان گردد.
از سربازی تا سر، بازی دور باطل نیست بلکه دورِ یار گردیدن و سیر انا لله و انا الیه راجعون است؛ "اللهم ارزقنا"
شاگردمکتب سر،باز قاسمسلیمانی
#هفتهی_دفاع_مقدس
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«اندر مفهوم برائت»
✍زهرا نجاتی
اگر عیدبیعت میگیریم، یا جشن تاجگذاری دلیلش مشخص است؛ آخرین حجت خدا، در پنج سال و نیمی، امام شده و تمام عالم در کنف عنایاتش میچرخد.
اما رُفعِ القلم؟ نه.. هیچ کجای دین، موافق زیادهروی و مستی نیست خیلی فرق نمیکند از شادی باشد یا غم. دین ما آن قدر زیباست و آن قدر عقل محور که هرکجا نقش عقل کاهش پیدا کند، دستور تحریم میرسد. میخواهد مستی شراب باشد یا مستی شادی یا آهنگ یا رفع القم.
و لعن و نفرین آن سه تن؟!! آیا معنای برائت، مساوی است با جشن گرفتن و لعن علنی؟ آیا صرف لعن برزبان راندن چاره است؟ آیا برائت یعنی این؟
👈🏻اگر کسی معنای تولی و تبری را درست دانسته باشد و دلیلش برای لعن همین باشد، باید به او گفت از جشن و قرمز پوشی و پایکوبی، آنچه که باید حاصل نمیشود.
راه زیاد دارد برای آنچه که به اشتباه در این جشنها دنبالش هستیم.
👈🏻یک پایش میدانی را به همه به خصوص آنها که در مناطقی کمتر مذهبی هستند، پیشنهاد میکنم: نوجوانها و کودکان را بنشانید و از آنها اول اسامی اهل بیت را، بعد کمی توضیح در حد یک جمله در موردشان، بعد نام پدرها و نه مادرهایشان را بخواهید.
اگر همه اینها را میدانستند، وارد مرحله دوم شوید و از آنها یک جمله بپرسید:«چه کسانی دشمن امام علی بودند و چرا؟»
یا بپرسید:« چرا حضرت زهرا در هجده سالگی شهید شد؟»
حتی میتوانید مادرهایشان را یا پدرهایشان را جمع کنید و از آنها در سطح بالاتری بپرسید:«دلیل دشمنی آنها با اهل بیت چه بود؟ یا تفاوت شیعه با بقیه مذاهب اسلام, چیست؟» یا اصلا بپرسید «دلیل دشمنی ما و چنین مناسبتهایی چیست؟»
👈🏻قطعا به جز عده کمی، شاهد سکوت یا جوابهایی نادرست خواهید بود.
🌀فارغ از اینکه جشنهای ما، بیش از سود و ثوابش، به ضرر شیعیان در شهرها و کشورهایی که مذاهب شیعه و سنی در کنار همند، است و فارغ از دستور رهبر به علنی نبودن این جشنها، دو مطلب وجود دارد؛ اول اینکه اساسا این جشنها به جز تخلیه روانی یک عده، تاثیری در برائت به معنای حقیقیاش ندارد.
و دوم اینکه، اگر حقیقتا به دنبال تولی و تبری و تفهیم آن به نسل آینده باشیم، باید دهها برابر حالا، در جهت معرفی هم اهل بیت و هم دشمنانشان آن هم نه به نحو سرسری و خلاصه، که به شکل جریان شناسانه، تلاش کنیم.
این جشنها نهایتا چند لعن رد و بدل میکند، اما حقیقت آنچه بوده و هست و دلیل دشمنی یا دوستی را در آشنایی با اصل دین و خواندن کتاب اسرار آمیزی مثل «اسرار آل محمد» صلوات الله علیهم اجمعین، میتوان جست. کتابی که پس از نوشته شدن توسط امام حسن عسکرى علیهالسلام در صد تایید شد و الان فایلهای حقیقی و پی دی افش موجود است اما کمند کسای که آن را بخوانند و به نسل بعد منتقل کنند.
عید امامت حضرت بقیهالله عجل الله فرجه مبارک و دستتان تا قیامت به بیعت با مولا گرم....
#بیعت
#امام_زمان
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
.
«رضا پسر نوش آفرین»
✍طیبه فرید
صبح پنجم مهر لباسهای سلطانی اش را کنده بود و شده بود یک رضای خالیِ خالی. بی هیچ پیشوند و پسوند اضافه ای.سوار کشتی «بندرا» رفتند به سوی سواحل هند.بدون ستاره ی دنباله داری روی سینه و سر شانه اش. بی تاج و چکمه شاهی.توی دلش گفته بود: تُف اندران ارواحت روزگار.وروزگار گفته بود اندران ارواح خودت.به من چه!
فکرش را بکن پنج روزِ آزگار کشتی شاه مخلوع مفلوک روی آب دریا معلق باشد.اولش دولت صادق فخیمه ملکه قول داده بود برساندشان به ساحل بمبئی و آزادشان کند بروند هر جهنمی که دوست دارند. به راوی بابت این کلمات تند خرده نگیرید که شرف المکان بالمکین.سال ها هر جا رفته بودند بهشت خودشان بود و جهنم دیگران،اما انگار حالا همه چیز وارونه شده بود.خبری از ساحل بمبئی نبود.کشتی، جایی پرت، وسط آب های گرم و شرجی لنگر انداخته بود.سرغنسول سابق دولت بریتانیا« کلرمونت اسکرین» آمده بود توی کشتی و یک جوری فینگلیش طور بلغور کرده بود که شما درساحل بمبئی حق پیاده شدن ندارید.
آه رعیت بود که دامن شاهْ پدرِ پهلوی را گرفته بود،آه میرزا وقتی داشت یخ می زد،آه مجتهدی که عمامه اش را پرانده بودند به جرم ان که اسرار هویدا می کرد و کشیده بودنش بالای دار وقتی که گفته بود افوـّض امری الی الله. آه رعیت مادر مرده ای که چادر از سر ناموسشان کشیده بودند و توی دریای خونِ گوهر شاد غرقشان کرده بود.آه ضعیفه هایی که نهال عمرشان زیر چکمه های قزاقی رضا پالان، نوه ی «مراد سجلِِّ سلطانِ تراریخته»* پایمال شده بود.همه ضعیفه ها به جز تاجی آیرُملو که شریک روزهای تباهی اش بود. رضا حالا دیگر نه شاه بود و نه سپه سالار و نه حتی رضا پالانی.فقط و فقط یک اسیر جنگی پیر بود. باید توی مسیر رسیدن به بندر، آن موقع که توی کرمان گوش درد گرفته بودو دکتر جلوه برایش استراحت تجویز کرده بود اما انگلیس ها گفته بودند« تخت گاز برو بندرعباس کشتی بمبئی سه روز بیشتر منتظر نمی ماند»، می فهمید چه خبر شده!هر چند که اگر هم می فهمید توفیری نمی کرد،مردم از جانش سیر بودند.از بس نان سنگک دو ور کنجدی اش را زده بود توی خون ملت.کشتی قفس معلقی بود روی آب. ساکنین کشتی قرار بود وقتی رسیدند هندوستان، بروند پی زندگیشان،یک جای خوش آب و هوا مثل شیلی. اما دولت فخیمه اجازه نداده بود. می خواست زندانی های بی وطن را بفرستد موریس. آدمی که به خاک و رعیتش خیانت می کند بی وطن است، هیچ جاییست.و انگلیسی ها این را فهمیده بودند.
کشتی به جزیره رسید و خانواده پهلوی بی محمد رضا در میان پیشواز سرد استقبال کننده هایی که وجود نداشتند،سر به زیر،قدم به خاک موریس گذاشتند.پیر شاه توی آن آب و هوای جهنمی آرزو کرد کاش نوش آفرین گرجی مُرده بود و او را نمی زایید.تازه اولک آوارگی اش بود... جزیره دوربان، ژوهانسبورگ...آفریقای جنوبی!
بگذریم.
ساعت سه صبح چهارم مرداد، توی خواب نه چندان عمیقش مُرد.زیر شمد نازکی که روی سینه اش سنگینی می کرد.بی تاج و تخت، بی خَدَم و حَشَم.
*روایت سلطان تراریخته به قلم نگارنده
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI
#پویش_نوشتن
رسم تاریخ، تکرار است
✍آمنه عسکری منفرد
▪️آری! «تاریخ تکرار میشود»، یک روز در کوچهی بنیهاشم و روزی در غزه و جِنین...
روزی تابوت امام شیعیان را تیرباران کردند تا حقانیت شیعه را منکر شده، مانع بیدارشدن دلهای روشن گردند و حقیقت را خاموش کنند و دیروز حتی از تابوتِ شیرزنی که به دفاع از قدس برخاسته بود، از ترس جسارت کردند.
▪️تفاوت آنجاست که دیروز مدعیان، امام کریم شیعه را تنها گذاشتند و مردم بیبصیرت در خواب غفلت و عافیت آرمیدند تا دلی بیدار نشود، امروز اما نه تنها مسلمین که این خونها، جهانی را بیدار کرده. چراکه «بیداری نتیجهی عبرت» است.
▪️بیدار باش! این سگان هار متجاوز، تاجران خوش رنگ و لعاب زمین مجازیاند، که دیرگاهی است با لباس تزویر، اینجا در میدان «سَر میبُرَند» و آنجا «هوش از سَر میبَرَند.»
▪️رسمِ تاریخ اما تکرار است و تکرار مایهی عبرت. امروز باید حاصل این همه ظلم «عبرت» و «بیداری» و نتیجهی بیداری خروج از فضای مجازی بیگانهی به ظاهر بهشت؛ اما در حقیقت منجلابی باشد که از ترس بیداری من و تو، نه تنها نامِ شهیدهات «خبرنگار شهیده، شیرین ابوعاقله» که رسمِ سردارت «شهید سلیمانی» را هم حذف میکنند، تا «بیداری» در نطفه خفه شود.
▪️امروز اما انتخاب با توست، که «مسخ نیرنگ عروس هزار چهره» باشی و مستانه در زمین دشمن به رقص آیی یا «بیدار به قیام سرداران بی سَر»، درخون خود شناور...
#خبرنگار_شهیده
#شیرین_ابوعاقله
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI