به نام خدا
#یادداشت #فرهنگ_شهروندی
موضوع: سیگار و حق سلامتی
یکی از حقوق عامه(عنوانی کلیتر از حقوق بشر)، حق سلامتی است؛ برای داشتن سلامت، به بسیاری از چیزها نیاز داریم، از مسائل مادی(خوراک و پوشاک و مسکن) گرفته، تا مسائل روانی(آزادی، داشتن «سکینه»(به معنی آرامش که یکی از مصداقهای آن، همسر است) و...) تا مسائل مذهبی(اعتقاد به مبدأ و معاد برای پیشگیری از پوچگرایی، عبادت و...).
یکی از چیزهایی که سلامت مادی شخص را به مخاطره میاندازد، کشیدن سیگار است؛ البته طبق حق آزادی، اگر کسی دوست داشته باشد سیگار بکشد، ما جز نصیحت به او، وظیفهای نداریم؛ اما اگر کشیدن سیگار به محیط اجتماع و در حضور دیگران باشد، داستان، فرق میکند؛ در این صورت، فرد سیگاری، به حقوق افرادی که در نزدیکی او حضور دارند، تجاوز کرده و سلامتی آنان را به مخاطره انداخته است. چیزی که براحتی نمیتوان از آن گذشت؛ حتی اگر اطرافیان او، به خاطر دربایستهایی در مقابل این خطا و جرم مشهود، سکوت کنند.
تأسف و اندوه، آنجاست که برخی از عزیزان سیگاری، قیافهی روشنفکری هم میگیرند و همان طور که ته سیگار روشن خود را دور میاندازند یا با یک درجه تخفیف، آن را زیر پای خود خاموش میکنند، برای بیفرهنگی در جامعه، دل میسوزانند و نگران میشوند.
راستی، اگر به کنار خیابان، پیادهرو و جدولها نگاهی بیندازید، انبوهی از تهسیگارهایی را میبینید که جایشان، در سطل زباله است، نه زینتبخش شهر! اگر باور ندارید، از پاکبانهای عزیزی بپرسید که هر روز، دستهگلهای بیفرهنگی ما را جارو میکنند!
#محمدحسین_یزدانی_بخش
انتقاد، نظرات، پیشنهادها:
https://eitaa.com/yazdanibakhsh
سایر یادداشتها:
https://eitaa.com/aghamoalem
هدایت شده از پیامهای قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
🌼🌸🌼موضوع: روز مباهله🌼🌸🌼
فَمَنْ حَآجَّكَ فِيهِ مِنۢ بَعْدِ مَا جَآءَكَ مِنَ ٱلْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَآءَنَا وَأَبْنَآءَكُمْ وَنِسَآءَنَا وَنِسَآءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ ٱللَّهِ عَلَى ٱلْكَٰذِبِينَ ٦١
پس هر کس بعد از آنچه از آگاهی و دانش که برایت آمد، با تو احتجاج کند، پس بگو: «بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و خودیهایمان و خودیهایتان را فراخوانیم؛ سپس تضرع و نفرین کنیم و لعنت خداوند را بر دروغگویان قرار دهیم».
سورهی مبارکهی آل عمران، آیهی 61
فَ: پس، درنتیجه؛ مَنْ: هر کس؛ حاجَّ: احتجاج کرد، حجت و دلیل آورد و دلیل خواست؛ کَ: تو؛ فی: در؛ هِ: آن؛ مِنْ: از؛ بَعْدِ: بعد، پس؛ ما: آنچه؛ جاءَ: آمد؛ الْعِلْمِ: دانش، آگاهی، علم؛ قُلْ: بگو؛ تَعالَوْا: بیایید؛ نَدْعُ: بخوانیم؛ أَبْناءَ: پسران؛ نا: ما؛ کُمْ: شما؛ نِساءَ: زنان؛ أَنْفُسَ: جانها، «خود»ها؛ ثُمَّ: سپس؛ نَبْتَهِلْ: ابتهال کنیم، همدیگر را نفرین کنیم؛ نَجْعَلْ: قرار دهیم؛ لَعْنَتَ: لعنت؛ عَلیٰ: بر؛ الْکاذِبینَ: دروغگویان.
طرح ضحی(تعمیق فرهنگ و معارف اجتماعی قرآن)
https://www.instagram.com/quranicmessages
نظر، پیشنهاد، انتقاد:
@yazdanibakhsh
به نام خدا
روز خبرنگار مبارک
روز خبرنگار را خدمت مدیران محترم شبکههای خبری «اخبار بنرود» و «اخبار ورزنه» تبریک و تهنیت میگویم و برای این بزرگواران، از خداوند متعال، در راه خدمت به مردم و پیشرفت کشور، توفیق میخواهم.
همچنین در این فرصت، از زحمات فراوان این عزیزان در انتشار #یادداشتهای شبکهی «یادداشتهای آقامعلم» که بی چشمداشت و توقع انجام میگیرد، صمیمانه تقدیر و تشکر میکنم.
#محمدحسین_یزدانی_بخش
یادداشتهای آقامعلم
به نام خدا
#یادداشت #دین #کتاب
موضوع: کتاب حماسهی حسینی، اثر شهید مطهری
شهید مطهری بسیار از زمانهی خود جلوتر بود؛ در شرایطی که هنوز در عزاداریها، خبری از آلات موسیقی نبود، از تحریفاتی که حادثهی عاشورا را از یک ماجرای زندگیبخش و حیاتآفرین برای اسلام، به ابزاری برای تخدیر و خواب ملت اسلام تبدیل کند، بشدت و عمیقا نگران بود و این نگرانی را با نقد مصیبتها و اشعاری که متأسفانه هنوز هم در برخی هیآت ما خوانده میشود، بروز و ظهور داد.
کتاب حماسهی حسینی، دو جلد دارد که فصل دوم جلد اول، به «تحریفات حادثهی عظیم عاشورا» اختصاص دارد. از همهی علاقهمندان درخواست دارم این دو جلد کتاب را بخوانند و آنهایی که کمتر فرصت دارند، دست کم، بخش تحریفات حادثهی عاشورا را مطالعه کنند. بخشهایی از کتاب را با هم میخوانیم:
*امروز باید عزای حسین را گرفت، اما در عصر ما برای حسین یک عزای جدیدی است که در گذشته نبوده است و آن عزای جدید، برای این همه دروغهایی است که درباره حادثه کربلا گفته میشود و هیچ کس جلوی این دروغها را نمیگیرد. به این مصیبت حسین بنعلی باید گریست نه برای شمشیرها و نیزههایی که در آن روز بر پیکر شریفش وارد شد.
* امام حسین علیه السلام شهید شد که اسلام بالا برود، امام حسین کشته شد که سنن و مقررات و قوانین اسلامی زنده شود؛ نه اینکه بهانهای شود که پا روی سنن اسلامی بگذارند. ما امام حسین را به صورت العیاذ بالله اسلام خرابکن درآوردهایم. امام حسینی که ما در خیال خودمان درست کردهایم، اسلام خراب کن است.
* اباعبدالله که برای مبارزه با گناه کردن قیام کرد، ما گفتیم قیام کرد که سنگری برای گنهکاران بشود. ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. در عوض چه میگیرم؟ شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم؛ اما شما هر چه میخواهید باشید. من نمیدانم کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند و همان چرندی را که مسیحیها در مورد مسیح گفتند، دربارهی حسین گفتند که حسین کشته شد برای آنکه بار گناه امت را به دوش بگیرد، برای اینکه ما گناه بکنیم و خیالمان راحت باشد، حسین کشته شد برای اینکه گنهکار تا آن زمان کم بود، بیشتر بشود.
*پس اول باید قهرمان بودنش برای شما مشخص بشود و بعد در رثای قهرمان بگریید؛ وگرنه رثای یک آدم نفله شده بیچاره بیدست و پای مظلوم که دیگر گریه ندارد، و گریه ملتی برای او معنی ندارد. در رثای قهرمان بگریید برای اینکه احساسات قهرمانی پیدا کنید، برای اینکه پرتوی از روح قهرمان در روح شما پیدا شود و شما هم تا اندازهای نسبت به حق و حقیقت غیرت پیدا کنید، شما هم عدالتخواه بشوید، شما هم با ظلم و ظالم نبرد کنید، شما هم آزادیخواه باشید، برای آزادی احترام قائل باشید، شما هم سرتان بشود که عزت نفس یعنی چه، شرف و انسانیت یعنی چه، کرامت یعنی چه. اگر ما صفحهی نورانی تاریخ حسینی را خواندیم، آن وقت از جنبهی رثاییاش میتوانیم استفاده کنیم؛ وگرنه بیهوده است.
*ابا عبدالله در روز عاشورا شعارهای زیادی داده است که در آنها روح نهضت خودش را معرفی کرده که من برای چه میجنگم؛ چرا تسلیم نمیشوم؛ چرا آمدهام که تا آخرین قطرهی خون خودم را بریزیم؟ و متاسفانه این شعارها در میان ما شیعیان فراموش شده و ما شعارهای دیگری به جای آن گذاشتهایم که این شعارها نمیتواند روح نهضت اباعبدالله را منعکس کند. شعارهایی که در سینهزنیها و نوحهسراییها میدهید، شعارهای حسینی باشد. نوحهسرایی و سینهزنی و زنجیرزنی، من با همه اینها موافقم ولی به شرط این که شعارها، شعارهای حسینی باشد، نه شعارهای من درآوردی: «نوجوان اکبر من» شعار حسینی نیست.
شعارهای حسینی شعارهایی است که از این تیپ باشد: «نمیبینید که به حق عمل نمیشود و کسی از باطل روگردان نیست؟ در چنین شرایطی مومن باید لقای پروردگارش را بر چنین زندگیای ترجیح دهد» یا «من مرگ را جز خوشبختی نمیبینم، من زندگی با ستمکاران را جز ملالت و خستگی نمیبینم. شعارهای حسین شعارهای محیی(زندگیبخش) است. ابا عبدالله یک مصلح است.
#محمدحسین_یزدانی_بخش
انتقاد، نظرات، پیشنهادها:
https://eitaa.com/yazdanibakhsh
سایر یادداشتها:
https://eitaa.com/aghamoalem
به نام خدا
#عاشورا واقعهای است پر از صحنههای غمناک و دردناک؛ اما صحنههای افتخارآمیز و غرورآفرین آن، از صحنههای دردناک آن بیشتر است؛ باید از عاشورا برای زندگی عزتآفرین و سرشار از افتخار و پیشرفت مادی و معنوی درس و عبرت بگیریم.
عاشورا، فقط برای گریستن نیست، برای درس گرفتن هم هست.
اگر همین یک شعار امام حسین(علیه السلام) (هیهات منا الذلة) را عمل کنیم، عاشورا را زنده کردهایم و اگر برای امام حسین(علیه السلام) ساعتها نوحه بخوانیم و سینه بزنیم و بر طبل و سنج بکوبیم ولی حاضر باشیم زیر بار هر ذلتی برویم، عاشورایی نیستیم.
#یادداشت #عاشورا
@aghamoalem
به نام خدا
همهی ما، زیر علم امام حسین(علیه السلام) و حضرت عباس(علیه السلام) عزاداری میکنیم و این دو بزرگوار را به عنوان مقتدا و الگو میشناسیم.
راستی، آیا ما هم در حمایت از دین، چنان جدی هستیم که اگر پای جان و قطع دست به میان آید، باز هم از دین حمایت کنیم؟
یا بهانه میتراشیم؟ یا برای سادهترین کارها، توجیه میسازیم؟
در وقت نماز، در صف غذا میایستیم و به اسم عزاداری، درست هنگامی که باید اذان بگویند، بر طبل و سنج میکوبیم؟ یا برای حجاب بانوانمان توجیه میکنیم که یک تار مو اشکالی ندارد؟ یا برای غیبت کردن بهانه میآوریم که مگر دروغ میگویم؟ یا برای بردن آبروی دیگران، میگوییم حقاش بود؟ یا فحش میدهیم و میگوییم صبرم تمام شده؟ یا وقتی همسایهی گرسنهمان را میبینیم میگوییم باید میرفت و کار میکرد؟ در برابر یمن و فلسطین و میانمار و بحرین و مردم یا مسلمانان تحت ظلم جهان چگونه واکنش نشان میدهیم؟ در برابر فقر و گرسنگی خویشان و همسایگان؟ در برابر زندگی سخت و دشوار مردم در نقاط حاشیهای ایلام و بوشهر و چهارمحال و بختیاری و سیستان و بلوچستان و هرمزگان و بسیاری از روستاهای کشور چطور؟
و هزاران چیز دیگر...
حضرت عباس(علیه السلام) از دینش حمایت کرد؛ در عمل و در سختترین شرایط. آیا ما در آسانترین شرایط از دینمان حمایت میکنیم؟
#یادداشت #عاشورا
از بسیاری از مداحان و منبریها شنیدهایم که یک قطره اشک بر امام حسین(علیه السلام)، تمام گناهان انسان را میشوید و از بین میبرد.
این درست است، اما اشک ریختن، تنها شرط بخشایش گناهان نیست؛ شرط اصلی، قصد جدی گناهکار برای پرهیز از تکرار گناه است؛ نه این که مشروبخور، پیش از شرکت در جلسه، مشروبش را بخورد و بخواهد پس از جلسه هم کارش را تکرار کند؛ بیحجاب بخواهد بیحجاب در جلسه شرکت کند و اشک بریزد و همه چیز تمام شود! دزد بیتالمال در جلسهی هیأت، بخواهد برای فردایش برنامه بریزد و با چند قطره اشک، بخشوده شود؟ نمازنخوان، بگوید من نماز نمیخوانم، ولی در هیأت سینه میزنم تا بخشوده شوم! روزهخوار و زکاتنده و خمسنده و اهل غیبت و تهمت و آبروریزی هم محل امنی پیدا کنند برای فرار از عذاب الهی؟
با این تصورات، چه چیزی از دین اسلام باقی خواهد ماند؟ عاشورا، رویدادی است بزرگ، درسآموز، حیاتبخش و زندگیآفرین؛ آن را به رویدادی دینخرابکن و مرگآفرین و ضد دین، تبدیل نکنیم.
منبریها و مداحان و واعظان، در این خصوص، وظیفهای دارند سخت و دشوار.
بد نیست نظر شهید مطهری را هم در این باره بخوانیم: «اباعبدالله که برای مبارزه با گناه کردن قیام کرد، ما گفتیم قیام کرد که سنگری برای گنهکاران بشود. ما گفتیم حسین یک شرکت بیمه تاسیس کرد، بیمهی گناه. گفت شما را از نظر گناه بیمه کردم. شما برای من اشک بریزید، من در عوض گناهان شما را جبران میکنم؛ اما شما هر چه میخواهید باشید. کدام جانی یا جانیهایی جنایت را به شکل دیگری بر حسین بن علی وارد کردند و آن اینکه هدف حسین بن علی را مورد تحریف قرار دادند».
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
عزاداری برای سید و سرور شهیدان، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) از پربرکتترین و پرثوابترین کارهای مستحبی است که یک «آزاده» میتواند انجام دهد. اما یک شرط دارد و آن، درک و فهم درست، از نهضت امام حسین(علیه السلام) است.
عزاداری و بر سر و سینه کوفتن و اشک ریختن و براه انداختن دستههای عزاداری، مقدمهای است برای آغاز درک این حادثهی عظیم؛ اگرنه، عزاداری و اشک ریختن در ماه محرم بدون درک اهداف و عظمت کار امام(علیه السلام)، چندان ارزشمند و گرانبها نخواهد بود.
یک داستان تاریخی میگوید: در تبریز، تعدادی از سران مشروطه را که روسها اسیر کرده بودند، در روز عاشورا به دار آویختند و دستههای عظیم عزادار عاشورا، به کار عزاداری مشغول بودند. روسها طبق نقلی، میترسیدند این جمعیت عظیم، آزادی سران مشروطه را سبب شوند؛ اما دریغ! در حالی که روسها افرادی را (از جمله یک روحانی مشهور به «ثقة الاسلام») دار میزدند، مردم همچنان در دستههای عزاداری حضور داشتند. جالب است که مردم، در عصر عاشورا، پس از کسب اجازه از قوای روس، برای این اعدامیها، مراسم گرفتند و گریستند و ناله سر دادند!
رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی درسآموز و بنسبت طولانی، در 25 خرداد 1375 در جمع لشکر 27 محمد رسول الله(صلی الله علیه و آله) سپاه، به این مطلب اشاره میکنند. این سخنرانی به «عوام و خواص» مشهور است و توصیه میکنم چند دقیقه برای مطالعهی آن، وقت بگذارید.
https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=4790
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
متأسفانه، برخی از مداحان، با خواندن اشعاری بیخاصیت یا گاه توهینآمیز، شأن و جایگاه امامت و عصمت امام حسین(علیه السلام) را پایین میآورند و ایشان را مانند (با عرض پوزش) یک انسان ساده و عوام، تصویر میکنند. دقت کنیم که ائمه(علیهم السلام) همگی معصوم هستند، یعنی از هر خطا و اشتباهی مصونند، هر خطایی. علاوه بر این، چهارده معصوم(علیهم السلام) انسانهایی بزرگوار، کریم، بخشنده و واجد صفات عالی انسانی، آن هم نه در یک انسان عادی یا حتی یک انسان برجسته، که در بالاترین درجهی این صفات هستند.
پس مداحان عزیز در انتخاب اشعار خود، فقط به ضربآهنگ شعر و تناسب وزن آن با نوحه، ننگرند؛ بلکه علاوه بر این ویژگیها، محتوا و ارزش شعر و تناسب آن را با اهداف نهضت عاشورا در نظر بگیرند. همچنین در خواندن مصیبت و روضهی خود، اول از همه به سند و استحکام روایت دقت کنند و هر مطلبی را به نام خواب و زبان حال، برای مردم بیان نکنند که نه خواب حجت است و نه زبان حال، واقعیت. در ثانی، آنچه به نام مصیبت میخوانند، نباید ذرهای به شأن و بزرگواری معصومان(علیهم السلام) لطمه بزند. سوم، نباید خواندن یک روضه یا مصیبت، شأن یک امام را بالا ببرد و به امام دیگری، گوشه بیاید که امامان ما، همگی یک واحد هستند و هر یک، اگر جای دیگری بود، همان کار را میکرد که آن دیگری کرد؛ به تعبیر رهبر انقلاب، زندگی امامان ما، مانند زندگی یک انسان 250 ساله است. چهارم، معصومان را در حد فکر خودمان و انسانهای عادی، پایین نیاوریم.
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
یزید و لشکریانش؛ ابن زیاد و لشکریانش؛ همه نماز میخواندند و اهل تلاوت قرآن بودند؛ حتی عمر سعد، در پایان جنگ در روز عاشورا، کشتههای لشکر خود را جمع کرد، بر آنان نماز میت خواند و آنان را دفن کرد؛ اما اجساد مطهر شهیدان کربلا، به جرم «خارجی بودن»(خارجی نه به معنای فارسی آن؛ یعنی چیزی بتقریب، در معنای امروزی «برانداز») یعنی خروج بر خلیفهی حاکم(یزید)، نه دفن شدند، نه کسی بر آنها نماز خواند.
انتخاب عمر بن سعد برای فرماندهی(که اهل عبادت و تهجد بود و کمتر سابقهی جنگی داشت) به جای شمر که سوابق جنگی و فرماندهی نظامی او، بسیار بیشتر از عمر بود(به نقل از آیتالله جوادی آملی) برای فریب افکار عمومی مردم بود؛ وگرنه طبق شایستهسالاری! شمر باید فرمانده میبود.
پس دینداری به نماز و روزه و عزاداری و ... نیست؛ دینداری به درک درست از دین و قدم گذاشتن، درست در جای پای رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است؛ وگرنه یک انحراف (مثل عملکرد خلفای اول و دوم) از مسیر اصلی دین، کم-کم به شکافی عمیق مثل خلیفهی سوم و بعد به درهای هولناک مثل معاویه و یزید تبدیل خواهد شد.
با سبک دینداری ما و انحراف از شیوه و سیرهی اهل بیت(علیهم السلام) اگر چند سال دیگر، در عزداریهای مختلطی که برگزار میشود، زنانی را دیدید که با سر برهنه در کنار مردان، با آهنگهای آنچنانی و شعرهای اینچنانی، با حرکاتی شبه رقص، به عزاداری مشغول هستند، تعجب نکنیم. انحراف، از «یک تار مو پیدا باشد، چه اشکالی دارد؟» آغاز میشود و به جواز قتل پسر پیغمبر(صلی الله علیه و آله) منجر خواهد شد.
#یادداشت #عاشورا
یادداشتهای آقامعلم
به نام خدا یزید و لشکریانش؛ ابن زیاد و لشکریانش؛ همه نماز میخواندند و اهل تلاوت قرآن بودند؛ حتی عم
این مطلب، با نگاهی به کتاب سقیفه(علامه سید مرتضی عسکری) و سخنرانیهای آیت الله جوادی آملی نگاشته شده است:
http://news.esra.ir/-/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D9%82%DB%8C%D8%A7%D9%85-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D9%84%D8%B3%D9%87-%D8%B4%D8%B4%D9%85
https://kowsarblog.ir/media/blogs/saghez/quick-uploads/4_710636819120652742.pdf
شایداگرما درزمان حاضر،امثال شهیدسلیمانی راندیده بودیم،نمیتوانستیم معنای این جملهی نغز وپرمعنای مولاعلی(علیه السلام) رادرک کنیم. اگرتوسریخور وشکستخورده وترسان ولرزان، زندگی کنیم، نمازبخوانیم، بخوریم، بیاشامیم، بایدبپذیریم «مردهایم» واگرسربلند وپیروز وفاتح، درحالی که دشمن ازدست ما کلافه است ودر به در دنبال ضربه زدن وکشتن ما،وسرانجام موفق هم شود،زنده هستیم؛براستی من درحد واندازهای نیستم که درمورد زندگی وشخصیت امام حسین(علیه السلام) و یاران باوفایش بنویسیم؛ امااندکی زندگی وشخصیت شهیدسلیمانی رادیدهام؛ شهیدسلیمانی، شهیدی است که زندهاش از پیکرتکه-تکهاش باارزشتر بودوشهیدش اززندهاش گرانبهاتر.(دقت کنیم تمام امامان ما(علیهم السلام) در حال مبارزه و تلاش برای حاکمیت اسلام بودند، حتی امام حسن(علیه السلام) که با معاویه صلح کرد،گرچه نوع مبارزهاش به دلیل شرایط حاکم بر جامعه متفاوت بود، اما هرگز از غضب معاویه در امان نبود و سرانجام شهید شد).
ای کاش، من هم نه به اندازهی شهدای مشهور کربلا، نه درحد قاسم بن الحسن که با درک والای خود، شهادت را شیرینتر از عسل میدانست وازرق شامی وپسرانش را که به جنگآوری مشهور بودند به درک واصل کرد؛ نه در حد عباس(علیه السلام) که درحال تشنگی بسیار شدید، ادب کردو آب ننوشید و غیرتمندانه و جانانه ازامام خوددفاع کرد؛ فقط در حد غباری از خاک پای یا ملکولی ازقطرهای ازعرق پیشانی غلام سیاهپوست امام حسین(علیه السلام) که باجملاتی عجیب،امام حسین(علیه السلام) را برای حضور درمیدان مبارزه راضی کردوپس از شهادتش،امام حسین(علیه السلام) صورت بر صورتش گذاشت؛ لیاقت پیدا کنم.
یادداشتهای آقامعلم
شایداگرما درزمان حاضر،امثال شهیدسلیمانی راندیده بودیم،نمیتوانستیم معنای این جملهی نغز وپرمعنای مول
این مطلب با نگاهی به کتاب «انسان 250 ساله»(مجموعه سخنرانیهای رهبر معظم انقلاب) و کتاب «حماسهی حسینی»(شهید مطهری) نوشته شده است.
به نام خدا
بازخوانی و نگاه به واقعهی عظیم عاشورا، بدون پیداکردن وقایعی مشابه در تاریخ معاصر، شاید برای ماچندان قابل درک نباشد. قتلهای فجیع، مُثله کردن،تاختن اسب بر روی اجساد، حمله به زنان وکودکان بیپناه و بیسلاح، کشیدن گوشواره ازگوش باپاره کردن گوش، دزدیدن انگشتر با بریدن انگشت، دلداری دادن به کودکان با سر بریدهی پدر و... برای بسیاری از ما(مگر شاید برای آنها که در دفاع مقدس حضور داشتهاند) امری نپذیرفتنی و دور از باور است.
اما اگر به برخی دنبالههای یزید و معاویه در تاریخ معاصر بنگریم، ماجرا پذیرفتنی خواهد بود. گروه تروریستی داعش(«دولت اسلامی عراق و شام») که نام اسلام را یدک میکشد و پرچمش به «لا اله الاالله، محمد رسول الله» مزین است، در بیانیهی خود در آبان92اعلام میکند: «یزید رهبر ما و حسین، دشمن ماست». با این اوصاف، رفتارهای یزیدی از داعش، عجیب نبود. جسارت به قبر «حجر بن عدی» از یاران امام علی(علیه السلام) و نبش قبر ایشان؛ به بردگی گرفتن زنان و فروش آنان؛ کشتار دستهجمعی 2000 دانشجوی عراقی دردجله در خرداد93 که به تغییر رنگ رود دجله به قرمز منجر شد؛ غارت و تخریب هر آنچه برسر راه بود؛ کشتار مردم، حتی آنانی که تسلیم شدندیا همکاری کردند؛ تغییر دین و آزادکردن «زنا» به اسم «جهادنکاح» و ادامهی این فهرست، وقت تلف کردن است.
وقتی شاگردان دست چندم یزید، بتوانند اینچنین جنایت کنند، ازافسران مستقیم یزید که مادرش(هند) به خوردن جگر حمزهی سیدالشهداء(ع) اقدام کرد، هر چیزی برمیآید.
یادمان باشد،اگردین هم نداریم؛ اگر به روز قیامت هم اعتقاد نداریم، دست کم، آزادمرد باشیم.
#یادداشت #عاشورا
درجنگاوری وشجاعت بنیهاشم درتاریخ، شبههای نیست. عباس(علیه السلام)، فرزند امیرالمؤمنین، علی(علیه السلام)، یکی ازاین دلاوران و فرماندهان جنگی بزرگ است.
اما ارزش واعتبارعباس(ع) نه درزمین، به خاطرفرماندهی، پرچمداری یاسقایی است ونه درآسمان. آنچه، ازعباس(ع)، چنین شخصیتی ساخته، درک وفهمی است که نسبت به امام زمان خویش دارد وبیهیچ تردیدی، دستورات امام زمان خودرا اجرا میکند. درزمان امام حسن(علیه السلام) که اطراف امام رااغلب خائنان وفریفتگان معاویه پرکردهاند وممکن است خون امام را بریزند ومعاویه بیهزینه، در میدان برنده شود،امام حسین وحضرت عباس(علیهماالسلام)، هردو صلح تحمیلی رامیپذیرند وتا پایان حکومت معاویه که شرایط تغییرنکرده وریختن خون امام برای حکومت کمهزینه است، نه امام حسین(علیه السلام) علیه حکومت اقدام میکند ونه حضرت عباس(ع). اما وقتی یزیدکه علنی شراب میخورد، سگبازی و میمونبازی میکند وحتی کاری را که در فرانسه بتازگی قانونی شده،انجام میدهد(از گفتن آن شرم دارم)، ودر شرایطی که شهادت امام برای حکومت یزید بسیارگران تمام میشود، عباس(ع)، میشودجنگاوری که میشناسیم(تحلیل حکومت معاویه ویزید، دراین چندخط نمیگنجد وبرای مطالعهی بیشتر بایدبه کتابهایی مثل «پس از50سال: پژوهشی دربارهی قیام حسین»، «انقلاب عاشورا»،«حماسهی حسینی» و... رجوع کرد)
قصدم ازنوشتن این چندخط، پیروی تام وتمام شخصیتی برجسته، بزرگ،شجاع، دانشمند، فاضل و... ازامام زمان خود وادب واحترام نسبت به ایشان است.جالب است که درکربلا، نه فرماندهی چون عباس(ع) و نه بردهای چون «جون بن حوی»، بیاجازهی امام حسین(ع) به میدان نرفتند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام خدا
#یادداشت #عاشورا
اشعاری که مداحان در مراسم عزاداری میخوانند، مستقیم بر روحیهی مخاطبان اثر دارد. اگر اشعار، اشعاری مرده و بیروح و دور از روح نهضت عظیم حسین(علیه السلام) باشد، عزادار را هم به حاشیه خواهد برد و نمیگذارد روح عزادار، رشد کند. اما اگر مداح، شعری آهنگین، وزین، حماسی و حاوی پیام عاشورایی بخواهد، مردم را نیز رشد خواهد داد و آنان را حماسی خواهد کرد. خواندن اشعاری که کلماتی مثل «طفل صغیر، نوجوان اکبرم، رأس بریده» و ... دارد، یا از سر تنگی قافیه شاعر را به استفاده از کلمات نامأنوس عربی کشانده یا نفهمیده که بچههای خاندان اهل بیت(علیهم السلام) به اندازهی هزاران مغز معمولی، میفهمند. به قول شهید مطهری: «اگر میخواهيم به خودمان ارزش بدهيم، اگر میخواهيم به عزاداری حسين بن علی(علیهما السلام) ارزش بدهيم، بايد فكر كنيم كه اگر حسين بن علی امروز بود و خودش میگفت برای من عزاداری كنيد، میگفت چه شعاری بدهيد؟ آيا میگفت بخوانيد: «نوجوان اكبر من» يا میگفت بگویيد: «زينب مضطرم الوداع، الوداع»، چيزهايی كه من(امام حسين) در عمرم هرگز به اينجور شعارهای پست و كثيف ذلتآور تن ندادم و يك كلمه از اين حرفها نگفتم؟! اگر حسين بن علی بود، میگفت اگر میخواهی برای من عزاداری كنی، برای من سينه و زنجير بزنی، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمر امروز موشه دايان است. شمر هزار و سيصد سال پيش مرد، شمر امروز را بشناس».
برای نمونه، مداحی سیدرضا نریمانی را که فضای نزدیک ظهور را ترسیم میکند، به عنوان مداحی عالی ودرجهی یک با شعری درجهی یک و حماسی، به حضور شما مخاطبان عزیز تقدیم میکنم.
به نام خدا
واجبات را به چند گروه میتوان تقسیم کرد: واجبات کمهزینه یا بیهزینه مثل نماز که از نظر مادی، خرج ندارد یا روزه که از نظر مادی فقط در حد گرسنگی و تشنگی هزینه دارد. مستحبات هم، همین طور هستند؛ برخی مثل «سلام کردن» بیهزینه است و برخی مثل زیارت رفتن، چندان پرهزینه نیست؛ تا جایی که میتوان به بهانهی زیارت، سفر هم رفت. اما برخی از واجبات و مستحبات، هزینههای مادی دارد؛ مثل خمس و زکات که مستقیم، هزینهبردار هستند؛ افرادی ممکن است حتی حرام بودن ربا یا گرانفروشی یا بیانصافی را برای داشتن هزینهی مادی، ندید بگیرند. ترک این واجبات یا انجام این محرمات، به انجام حرامهای دیگری مثل روابط نامشروع، شرابخواری، ظلم، رشوه و... منجر خواهد شد.
اما در بین واجبات و محرمات، برخی علاوه بر هزینههای مادی، هزینههای غیر مادی دارند؛ گاه باید جان داد و گاه آبرو. امر به معروف و نهی از منکر، مبارزه با حکومت طاغوت و... از این نوع هستند؛ هر یک از ما، شاید تا مرحلهای از هزینه دادن، حاضر باشیم از دین حمایت کنیم و چون از این مرحله گذشت، دینداریمان را با بهانههایی خواهیم فروخت؛ حتی اگر با توجیه مجاز بودن «قتل پسر پیامبر(صلی الله علیه و آله)» و صدور فتوای قتل ایشان باشد.
خدایا! ما را از دینداران راستین قرار بده.
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
به عقیدهی ما شیعیان، چهارده معصوم(علیهم السلام) علاوه برولایت تشریعی(یعنی تبیین احکام دین اسلام و حلال و حرام خداوند)، بر تمام عالم هستی، ولایت دارندکه به آن «ولایت تکوینی» گویند. یعنی اگراراده کنند، قواعد عادی و طبیعی عالم، از کار میافتد و قواعد جدیدی شکل میگیرد. برای مثال، آتشی که در شرایط عادی میسوزاند، بر ابراهیم(علیه السلام)، گلستان میشود. یا مریضی که پزشکان به درمانش امید ندارند، بهبودمییابد یا حتی، اگربخواهند، خورشید خاموش میشود یا زمین از حرکت بازمیایستد.
اما وظیفهی اصلی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امامان(علیهم السلام) هدایت بشربه زندگی برتر معنوی و مادی است؛ ازاین رو، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله)، امام حسین(علیه السلام) را چراغ هدایت و کشتی نجات نامیدهاند تا بشریت، با تمسک به راه و روش و مرام ایشان، خود را به ساحل پیشرفت مادی و معنوی برسانند.
بنابراین وظیفهی ما عزاداران حسینی، این است که عزاداری برای ایشان را به نیت هدایت و نجات و به قصد نزدیکی به خداوند(قربت) انجام دهیم. البته امام(ع) قادر است بیماران را شفا دهد و مشکلات را حل کند؛ اما این را هم بدانیم که وظیفهی اصلی امام، هدایت است و نباید خدای ناکرده به معصومان(علیهم السلام) به چشم «بیمارستان» و «کمیتهی امداد» و فارغ از هدایت و نجات، نگاه کنیم. باید از مشعل فروزان هدایت آنان بهره ببریم؛ هنگامی که بشریت بدرستی به راه معصومان(علیهم السلام) درآیند، همهی مشکلات حل خواهد شد.
البته دعا ودرخواست از این بزرگواران، درجای خود لازم وبسیار خوب است؛ ولی نبایدجای هدایتگری را بگیرد
#یادداشت #محرم
به نام خدا
عامل اصلی وقوع واقعهی هولناک کربلا و فجایع پس از آن، یزید وبعد، عبیدالله بن زیاد و پس از او، عمر سعد و شمر بودند. پس از اینان، فرماندهان جناحهای راست و چپ و لشکر سواره و پیاده و تیرانداز و... بعد افسران ارشد و در نهایت سربازان قرار داشتند.
اما گروه بزرگ دیگری هم هستند که در زیارت عاشورا، بر آنها لعنت میفرستیم.
آیا لشکری30هزار نفره، بدون آشپز و قصاب و ظرفشوی و مسؤول علوفه و طویله(اصطبل) و توزیع غذا و پشتیبانی تجهیزات(شمشیر و تیر و سپر و نیزه و...) میتوانست انسجام داشته باشد؟
خبرنگار(وقایعنگار آن روز) و قاصد و پیک و حمل و نقل هم در پایداری لشکر کوفه بسیار مؤثر بودهاند.
آن بخش از خدمات فنی شامل ساخت و تیز کردن شمشیر، اسلحهسازی، کمانسازی و تیرسازی، نیزهسازی و زین و یراقآلات هم که میدانستند قرار است این ابزار در کجا به کار رود، اگر مقصرتر از بقیه نباشند، کمتقصیرتر نیستند.
به روزگار کنونی برویم...
مگر در شهادت شهیدسلیمانی، فقط آمریکا و ترامپ را مقصر میدانیم؟ آیا خبرچین و هماهنگی و مدیر طرح و جاسوس و هدایتگر پهپاد و عامل ورود نفوذیها به دستگاههای کشور و ... کمتقصیرتر از رژیم حاکم بر آمریکا هستند؟
اگر مشروبفروش نباشد، اگر کسی نباشد که مشروب بسازد یا آن را برای مشروبفروش بیاورد؛ اگر صاحب باغ انگور، یا رانندهی خودرویی که میداند بناست این انگور مشروب شود، آن رانفروشد، آیا مشروبخور میتواندگناه مرتکب شود؟
این داستان را در بارهی معتاد و زناکار و همجنسباز و آبروبر و غیبتکننده مطرب و ترقهزن و تضعیفکنندهی امنیت ملی و... هم میتوان تکرارکرد
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
اگر فکر کنیم جنگ در عاشورا، در غروب عاشورا و با شهادت امام حسین(علیه السلام) به پایان رسید، واقعبینانه به ماجرا ننگریستهایم؛ بلکه شاید کوتهبینانه اندیشیده باشیم.
جنگ اصلی، یعنی جنگ در عرصهی تبلیغات، پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) تازه آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. جنگ نظامی، گرچه سخت و دشوار است، از آن سختتر، جنگ تبلیغاتی و فرهنگی است؛ در کوفه ابن زیاد با آسمان به ریسمان بافتن، میگوید خدا حسین را کشت و سعی میکند با تهمت خارجی(برانداز از دین خارجشده) و با گرداندن اسرا در کوفه و تحقیر ظاهری آنها، در عرصهی تبلیغات برنده باشد؛ اما فرزند و نوهی استاد بلاغت و سخن، اجازه نمیدهند جنگ تبلیغاتی، به نفع یزیدیان مغلوبه شود؛ نه در کوفه و نه در شام.
یزید هم میماند که برای این خاندان، اگر از روش تحقیر و فشار استفاده کند، یا روش تکریم و احترام؛ در هر حال، با شیوهی خشن و ضد انسانی که جنگ را به صورت ظاهری برده، راهی برای فرار از عواقب آن ندارد و فقط برای کاهش عوارض آن برای ساختار حکومتی بنیامیه(استکبار) تلاش میکند.
اکنون پس از هزار و اندی سال، جنگ در عرصهی تبلیغات عاشورا در هر دو جبههی حسین(علیه السلام) و یزید ادامه دارد و ما به عنوان سربازان کوچکی در مبارزهایم. باید ببینیم در کدام جبهه میجنگیم؛ جبههی یزید یا جبههی حسین(علیه السلام)؛ جبههی سومی وجود ندارد؛ به قول دکتر شریعتی: «آنها که رفتند، کاری حسینی کردند و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند وگرنه، یزیدیاند».
#یادداشت #عاشورا
به نام خدا
#یادداشت #دین #فرهنگ_شهروندی
موضوع: تناقض
چند روز پیش در فضای مجازی، مطلبی دیدم از یکی از همشهریان عزیز که عزاداری در ماه محرم، خرافهپرستی است و اگر خرافه هم نباشد، با گذشت 1400 سال از ماجرا، جمود یا حتی عقبگرد است.
قصد داشتم در پاسخ به ایشان، یادداشتی بنویسیم و ایرادات ایشان را پاسخ بگویم؛ اما چیزی دیدم که یکه خوردم؛ پشت در مغازهی ایشان «نمکترکی» و «کجیگربه» بود. گفتم شاید چون بتازگی این مغازه را خریده، از صاحب پیشین است؛ اما با یک گفتگوی کوتاه، پاسخ گرفتم: «چشم مردم ورزنه، خیلی شوره، اینها را برای جلوگیری از چشمزخم گذاشتهام».
تناقضی آشکار. کسی که عزاداری را که امامان معصوم(علیهم السلام) آن را تأیید کردهاند، «خرافه» میداند، برای پیشگیری از چشمزخم، به شیوههای خالهزنکی و خرافاتی متوسل شده است: «کجیگربه»!
تناقض، اینجا پایان نیافت و تناقضها، آغاز شد: در صفحهی Instagram ایشان، Story «پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک» را دیدم که گرچه گزارهای است درست(و البته به شرح و توصیف نیاز دارد)؛ از دوران زرتشت است و بتقریب، دو برابر حادثهی عاشورا عمر دارد. مگر میشود هر چیزی را به خاطر قدیمی بودن، باطل دانست؟ 2+2 از ازل برابر 4 بوده است و تا ابد هم برابر 4 است؛ ولی کسی آن را به خاطر کهنگی یا قدیمی بودن، بیارزش نمیداند.
خواستم در دیگر پیامرسانهای ایشان هم کنکاش کنم و تناقضهای دیگری بیابم؛ اما یک دیدار اتفاقی، پشیمانم کرد: ایشان را «طلسم» در دست، در هنگام خروج از منزل یکی از رمّالان و فالگیران دیدم و از تعجب و انکار و با چشمانی از حدقه درآمده، به ایشان سلام کردم. جالب است که ایشان، دعانویسی و فالگیری و رمّالی را خرافه نمیدانست؛ ولی عزاداری را بخشی از خرافات میدانست.
جای بحث کردن نبود؛ تناقض آشکار بود و پاسخ نمیخواست.
#محمدحسین_یزدانی_بخش
انتقاد، نظرات، پیشنهادها:
https://eitaa.com/yazdanibakhsh
سایر یادداشتها:
https://eitaa.com/aghamoalem
هدایت شده از پیامهای قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم
🌼🌸🌼موضوع: حتی به خدایان مشرکان هم دشنام ندهید🌼🌸🌼
وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدْوَۢا بِغَيْرِ عِلْمٍۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ١٠٨
به کسانی که (مشرکان به عنوان خدا) به جای «الله» میخوانند، دشنام ندهید که از سر دشمنی، خدا را دشنام میدهند. اینگونه برای هر قومی، عملشان را آراستیم؛ پس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و ایشان را از آنچه انجام میدادند، آگاه خواهد ساخت.
سورهی مبارکهی أنعام، آیهی 108
لاتَسُبّوا: دشنام ندهید، سب نکنید؛ الَّذینَ: کسانی که؛ یَدْعونَ: میخوانند؛ مِنْ: از؛ دونِ: جز؛ فَ: پس، درنتیجه؛ یَسُبّوا: دشنام میدهند؛ عَدْواً: از روی عداوت و دشمنی؛ بِ: به؛ غَیْرِ: مگر، غیر، جز؛ عِلْمٍ: علم، آگاهی؛ کَذٰلِکَ: این چنین؛ زَیَّنّا: زینت دادیم؛ لِ: برای؛ کُلِّ: همه؛ أُمَّةٍ: گروهی، امتی؛ عَمَلَ: عمل، کار؛ هُمْ: ایشان؛ ثُمَّ: سپس؛ إِلیٰ: به سوی؛ رَبِّ: پروردگار؛ مَرْجِعُ: بازگشت، مرجع؛ یُنَبُّئُ: آگاه میکند؛ ما: آنچه؛ کانوا یَعْمُلونَ: انجام میدادند.
طرح ضحی(تعمیق فرهنگ و معارف اجتماعی قرآن)
https://www.instagram.com/quranicmessages
نظر، پیشنهاد، انتقاد:
@yazdanibakhsh