eitaa logo
یادداشت‌های آقامعلم
145 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
121 ویدیو
99 فایل
یادداشت‌هایی در زمینه #دین، #فرهنگ، #اقتصاد، #سوادرسانه، #رایانه نویسنده: محمدحسین یزدانی بخش کارشناس ارشد فیزیک؛ فعال فضای مجازی؛ علاقه‌مند به رایانه و برنامه‌نویسی ارتباط با نویسنده: @yazdanibakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا عامل اصلی وقوع واقعه‌ی هولناک کربلا و فجایع پس از آن، یزید وبعد، عبیدالله بن زیاد و پس از او، عمر سعد و شمر بودند. پس از اینان، فرماندهان جناح‌های راست و چپ و لشکر سواره و پیاده و تیرانداز و... بعد افسران ارشد و در نهایت سربازان قرار داشتند. اما گروه بزرگ دیگری هم هستند که در زیارت عاشورا، بر آنها لعنت می‌فرستیم. آیا لشکری30هزار نفره، بدون آشپز و قصاب و ظرفشوی و مسؤول علوفه و طویله(اصطبل) و توزیع غذا و پشتیبانی تجهیزات(شمشیر و تیر و سپر و نیزه و...) می‌توانست انسجام داشته باشد؟ خبرنگار(وقایع‌نگار آن روز) و قاصد و پیک و حمل و نقل هم در پایداری لشکر کوفه بسیار مؤثر بوده‌اند. آن بخش از خدمات فنی شامل ساخت و تیز کردن شمشیر، اسلحه‌سازی، کمان‌سازی و تیرسازی، نیزه‌سازی و زین و یراق‌آلات هم که می‌دانستند قرار است این ابزار در کجا به کار رود، اگر مقصرتر از بقیه نباشند، کم‌تقصیرتر نیستند. به روزگار کنونی برویم... مگر در شهادت شهیدسلیمانی، فقط آمریکا و ترامپ را مقصر می‌دانیم؟ آیا خبرچین و هماهنگی و مدیر طرح و جاسوس و هدایت‌گر پهپاد و عامل ورود نفوذی‌ها به دستگاه‌های کشور و ... کم‌تقصیرتر از رژیم حاکم بر آمریکا هستند؟ اگر مشروب‌فروش نباشد، اگر کسی نباشد که مشروب بسازد یا آن را برای مشروب‌فروش بیاورد؛ اگر صاحب باغ انگور، یا راننده‌ی خودرویی که می‌داند بناست این انگور مشروب شود، آن رانفروشد، آیا مشروب‌خور می‌تواندگناه مرتکب شود؟ این داستان را در باره‌ی معتاد و زناکار و هم‌جنس‌باز و آبروبر و غیبت‎‌کننده مطرب و ترقه‌زن و تضعیف‌کننده‌ی امنیت ملی و... هم می‌توان تکرارکرد
به نام خدا اگر فکر کنیم جنگ در عاشورا، در غروب عاشورا و با شهادت امام حسین(علیه السلام) به پایان رسید، واقع‌بینانه به ماجرا ننگریسته‌ایم؛ بلکه شاید کوته‌بینانه اندیشیده باشیم. جنگ اصلی، یعنی جنگ در عرصه‌ی تبلیغات، پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) تازه آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. جنگ نظامی، گرچه سخت و دشوار است، از آن سخت‌تر، جنگ تبلیغاتی و فرهنگی است؛ در کوفه ابن زیاد با آسمان به ریسمان بافتن، می‌گوید خدا حسین را کشت و سعی می‌کند با تهمت خارجی(برانداز از دین خارج‌شده) و با گرداندن اسرا در کوفه و تحقیر ظاهری آنها، در عرصه‌ی تبلیغات برنده باشد؛ اما فرزند و نوه‌ی استاد بلاغت و سخن، اجازه نمی‌دهند جنگ تبلیغاتی، به نفع یزیدیان مغلوبه شود؛ نه در کوفه و نه در شام. یزید هم می‌ماند که برای این خاندان، اگر از روش تحقیر و فشار استفاده کند، یا روش تکریم و احترام؛ در هر حال، با شیوه‌ی خشن و ضد انسانی که جنگ را به صورت ظاهری برده، راهی برای فرار از عواقب آن ندارد و فقط برای کاهش عوارض آن برای ساختار حکومتی بنی‌امیه(استکبار) تلاش می‌کند. اکنون پس از هزار و اندی سال، جنگ در عرصه‌ی تبلیغات عاشورا در هر دو جبهه‌ی حسین(علیه السلام) و یزید ادامه دارد و ما به عنوان سربازان کوچکی در مبارزه‌ایم. باید ببینیم در کدام جبهه می‌جنگیم؛ جبهه‌ی یزید یا جبهه‌ی حسین(علیه السلام)؛ جبهه‌ی سومی وجود ندارد؛ به قول دکتر شریعتی: «آنها که رفتند، کاری حسینی کردند و آنها که ماندند، باید کاری زینبی کنند وگرنه، یزیدی‌اند».
به نام خدا موضوع: تناقض چند روز پیش در فضای مجازی، مطلبی دیدم از یکی از همشهریان عزیز که عزاداری در ماه محرم، خرافه‌پرستی است و اگر خرافه هم نباشد، با گذشت 1400 سال از ماجرا، جمود یا حتی عقبگرد است. قصد داشتم در پاسخ به ایشان، یادداشتی بنویسیم و ایرادات ایشان را پاسخ بگویم؛ اما چیزی دیدم که یکه خوردم؛ پشت در مغازه‌ی ایشان «نمک‌ترکی» و «کجی‌گربه» بود. گفتم شاید چون بتازگی این مغازه را خریده، از صاحب پیشین است؛ اما با یک گفتگوی کوتاه، پاسخ گرفتم: «چشم مردم ورزنه، خیلی شوره، اینها را برای جلوگیری از چشم‌زخم گذاشته‌ام». تناقضی آشکار. کسی که عزاداری را که امامان معصوم(علیهم السلام) آن را تأیید کرده‌اند، «خرافه» می‌داند، برای پیشگیری از چشم‌زخم، به شیوه‌های خاله‌زنکی و خرافاتی متوسل شده است: «کجی‌گربه»! تناقض، اینجا پایان نیافت و تناقض‌ها، آغاز شد: در صفحه‌ی Instagram ایشان، Story «پندار نیک، کردار نیک، گفتار نیک» را دیدم که گرچه گزاره‌ای است درست(و البته به شرح و توصیف نیاز دارد)؛ از دوران زرتشت است و بتقریب، دو برابر حادثه‌ی عاشورا عمر دارد. مگر می‌شود هر چیزی را به خاطر قدیمی بودن، باطل دانست؟ 2+2 از ازل برابر 4 بوده است و تا ابد هم برابر 4 است؛ ولی کسی آن را به خاطر کهنگی یا قدیمی بودن، بی‌ارزش نمی‌داند. خواستم در دیگر پیام‌رسان‌های ایشان هم کنکاش کنم و تناقض‌های دیگری بیابم؛ اما یک دیدار اتفاقی، پشیمانم کرد: ایشان را «طلسم» در دست، در هنگام خروج از منزل یکی از رمّالان و فالگیران دیدم و از تعجب و انکار و با چشمانی از حدقه درآمده، به ایشان سلام کردم. جالب است که ایشان، دعانویسی و فال‌گیری و رمّالی را خرافه نمی‌دانست؛ ولی عزاداری را بخشی از خرافات می‌دانست. جای بحث کردن نبود؛ تناقض آشکار بود و پاسخ نمی‌خواست. انتقاد، نظرات، پیشنهادها: https://eitaa.com/yazdanibakhsh سایر یادداشت‌ها: https://eitaa.com/aghamoalem
هدایت شده از پیام‌های قرآنی
بسم الله الرحمن الرحیم 🌼🌸🌼موضوع: حتی به خدایان مشرکان هم دشنام ندهید🌼🌸🌼 وَلَا تَسُبُّواْ ٱلَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ فَيَسُبُّواْ ٱللَّهَ عَدْوَۢا بِغَيْرِ عِلْمٍۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ ١٠٨ به کسانی که (مشرکان به عنوان خدا) به جای «الله» می‌خوانند، دشنام ندهید که از سر دشمنی، خدا را دشنام می‌دهند. اینگونه برای هر قومی، عملشان را آراستیم؛ پس بازگشت آنها به سوی پروردگارشان است و ایشان را از آنچه انجام می‌دادند، آگاه خواهد ساخت. سوره‌ی مبارکه‌ی أنعام، آیه‌ی 108 لاتَسُبّوا: دشنام ندهید، سب نکنید؛ الَّذینَ: کسانی که؛ یَدْعونَ: می‌خوانند؛ مِنْ: از؛ دونِ: جز؛ ف‍َ: پس، درنتیجه؛ یَسُبّوا: دشنام می‌دهند؛ عَدْواً: از روی عداوت و دشمنی؛ ب‍ِ: به؛ غَیْرِ: مگر، غیر، جز؛ عِلْمٍ: علم، آگاهی؛ کَذٰلِکَ: این چنین؛ زَیَّنّا: زینت دادیم؛ ل‍ِ: برای؛ کُلِّ: همه؛ أُمَّةٍ: گروهی، امتی؛ عَمَلَ: عمل، کار؛ هُمْ: ایشان؛ ثُمَّ: سپس؛ إِلیٰ: به سوی؛ رَبِّ: پروردگار؛ مَرْجِعُ: بازگشت، مرجع؛ یُنَبُّئُ: آگاه می‌کند؛ ما: آنچه؛ کانوا یَعْمُلونَ: انجام می‌دادند. طرح ضحی(تعمیق فرهنگ و معارف اجتماعی قرآن) https://www.instagram.com/quranicmessages نظر، پیشنهاد، انتقاد: @yazdanibakhsh
به نام خدا ✅ 🗒 موضوع: عیبجویی و ثروت‌اندوزی، انسان را جاودانه نخواهد کرد. 🔵ويۡلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٖ لُّمَزَةٍ 🔵 ٱلَّذِي جَمَعَ مَالًا وَعَدَّدَهُۥ 🔵 يحۡسَبُ أَنَّ مَالَهُۥٓ أَخۡلَدَهُۥ 🔵 🔴وای بر هر عیبجوی طعنه‌زن و هرزه‌زبان؛ 🔴همان که ثروتی گرد آورد و آن را شمرد و حساب و کتاب کرد؛ 🔴می‌پندارد که این دارایی، او را جاودانه خواهد کرد. از صفات بد ما انسان‌ها، عیبجویی و طعنه‌زدن است؛ هرزه‌زبانی و ناسزاگویی هم. در قرآن کریم، بشدت، از این صفات نهی شده است. متأسفانه، گاهی عیب‌هایی را در دیگران می‌جوییم که خودمان به آن عیب گرفتار هستیم. البته، حتی اگر این عیب، در ما نباشد، عیبجویی همچنان پدیده‌ای زشت و ضد فرهنگ شهروندی است؛ بهتر است به جای عیبجویی از دیگران، سعی کنیم عیب‌های خود را برطرف کنیم و عیب‌های دیگران را یا با عمل درست خود گوشزد کنیم یا زبانی به خود شخص یادآوری کنیم. چون عیبجویی در زمانی که شخص حضور ندارد، علاوه بر مشکل عیبجویی، گناه غیبت را هم در پی دارد و اگر عیبجویی ما اشتباه باشد، گناه تهمت هم افزوده خواهد شد. ✅ مشکل دیگری که در جامعه‌ی ما وجود دارد، ثروت‌اندوزی است، آن هم با هر روشی که شد، کافی است این روش، کم زحمت و راحت باشد. گرچه به دست آوردن ثروت، با کار و تلاش، پسندیده و مورد تأکید اسلام است، گاهی، دست‌یابی به ثروت، از راه‌های غیر مشروع، مثل سفته‌بازی، احتکار، خرید و فروش احتیاجات ضروری مردم در قالب دلالی و واسطه‌گری، رشوه، رانت، نزول(ربا) و... صورت می‌گیرد. این روش ثروت‌اندوزی، البته اشکالاتی دارد: ثروت جامعه که باید برای رونق تولید و ایجاد شغل و ساختن خانه و کارخانه و کارگاه و آباد کردن زمین کشاورزی و دامداری مصرف شود، برای خرید زمین و دلار و رمزارز و... مصرف خواهد شد. در آن اقتصادی که تولید و کار نباشد، ثروت هم تولید نخواهد شد؛ فقط ثروت دست به دست خواهد شد و نتیجه‌ی این واسطه‌گری، چیزی جز گرانی‌های زنجیره‌ای نیست؛ در این بین، برخی عمقی ضرر می‌کنند و برخی به ثروت‌های بادآورده یا سودهای بر اساس شانس و اقبال می‌رسند. در حالی که در یک اقتصاد پویا، باید بیشترین سود نصیب تولیدکننده(دانشمند، کشاورز، دامدار، کارگاه‌دار، قالیباف، کارخانه‌دار و...) باشد، و نظام واسطه‌گری و دلالی، کمترین سود را ببرند، در یک اقتصاد مریض، بیشترین سود را دلالان و واسطه‌ها خواهند برد و بمرور، کمر تولیدکننده، خواهد شکست و درنتیجه، تولیدکننده هم تصمیم می‌گیرد با فروختن دارایی‌های خود، به بازار سوداگری و سفته‌بازی روی آورد تا بیشتر سود ببرد. آنچه برای مردم باقی خواهد ماند، زیان است و زیان است و زیان؛ گرانی و گرانی و گرانی. انتقاد، نظرات، پیشنهادها: https://eitaa.com/yazdanibakhsh سایر یادداشت‌ها: https://eitaa.com/aghamoalem
به نام خدا ✅ 🗒 موضوع: واکسن تولید داخل؛ آب مقطر یا قله‌ی فناوری؟ ✅ در کودکی، همواره سرکوفت می‌شنیدیم که ژاپنی‌ها در مدرسه، آدم‌آهنی می‌سازند و شما در مدرسه، «هواپیمای کاغذی»! اما هنگامی که در همین ورزنه چاپگر سه‌بعدی و سازه‌ی ماکارونی و پهپاد و... ساختند، صدای تشویق هیچ گروه منتقدی به گوش نرسید، هیچ, شاید این خبرها را خیلی‌ها در ورزنه نشنیده باشند. می‌گویند ژاپنی‌ها، زمانی که توانایی نداشتند «دمپایی» بسازند، برهنه راه می‌رفتند، تا وقتی که خودشان دمپایی ساختند. امروز ما واکسن می‌سازیم و همان عده‌ی همیشه منتقد، برای تخریب واکسن تلاش می‌کنند. ای کاش، از ژاپنی‌ها درس می‌گرفتند و واکسن ایرانی می‌زدند؛ حتی اگر اثرش کمتر از واکسن خارجی باشد. ✅ در حالی که در تمام دنیا در مرحله‌ی کارآزمایی بالینی، به یک پنجم داوطلبان «واکسن‌نما»(آب‌مقطر) تزریق می‌کنند، ما این کار علمی را مسخره می‌کنیم و می‌گوییم واکسن ایرانی، آب‌مقطر است! این خودتحقیری، هم ریشه در حکومت شاهانی دارد که نخست‌وزیرشان در مجلس شورای ملی می‌گفت: «ایرانی نمی‌تواند یک لولهنگ(آفتابه) بسازد» و هم ریشه در بلایی که رسانه‌های عبری، عربی و غربی بر سر فرهنگ ما آورده‌اند و در هر پیشرفتی، شک و شبهه ایجاد کرده‌اند و هر اشکال و ایرادی را چندین برابر بزرگ کرده‌اند. (البته مشکلات کشور را انکار نمی‌کنم، ولی باید در کنار دیدن مشکلات موجود، مشکلات حل شده را هم دید). موشک بسازیم، می‌گویند دروغ است، فیلم است. موشکی را که ساختیم، بارها نه در رزمایش، که در میدان جنگ واقعی، بیازماییم و درست و دقیق کار کند، می‌گوییم از کره‌ی شمالی آمده. سامانه‌ی پدافند بسازیم، می‌گوییم دروغ است؛ در آزمایش این سامانه، Global Hawk آمریکا را بزنیم، می‌گویند S300 روسیه بوده! در جنگ الکترونیک، پهپاد RQ170 را سالم به زمین بنشانیم، با کمک چین و روسیه بوده! سلول‌های بینادی و حیوانات تراریخته بسازیم، همه‌اش دروغ است؛ در درمان ناباروری پیشرفت کنیم، خواست خداست(بالاخره جایی هم هست که خدا را قبول داشته باشند). البته اگر خودروسازی در کشورمان درجا بزند، آن را چپ و راست بر سر ملت می‌کوبیم و می‌گوییم: «آخوند، نمی‌تواند ماشین بسازد»؛ انگار وظیفه‌ی حوزه‌ی علمیه است که خودرو بسازد و مهندسان رشته‌های مختلف کشور، تماشاچی باید باشند! ✅ بپذیریم که خودتحقیری و خودکم‌بینی به استضعاف کشیده خواهد شد. چه کنیم از دست خودمان که تا اینیم، اینیم! انتقاد، نظرات، پیشنهادها: https://eitaa.com/yazdanibakhsh سایر یادداشت‌ها: https://eitaa.com/aghamoalem
به نام خدا ✅ 🗒 موضوع: نژادپرستی، سرخ و زرد نیست؛ شاید ما هم نژادپرست باشیم ✅عبَسَ وَتَوَلَّىٰٓ ١ ✅أن جَآءَهُ ٱلْأَعْمَىٰ ٢ ✅ومَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُۥ يَزَّكَّىٰٓ ٣ ✅أوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ ٱلذِّكْرَىٰٓ ٤ چهره در هم کشید و روی برگرداند؛ چرا که آن نابینا به کنارش آمد؛ و تو چه می‌دانی؟ شاید او(نابینا) به پاکی گراید؛ یا پند گیرد و این پند، او را سود رساند. نقل است که جمعی نزد پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم) نشسته بودند که نابینایی وارد شد و در گوشه‌ای از مجلس، در کنار یکی از به خیال خود «بزرگزادگان» یا به قول امروزی‌‌ها «آقازاده‌ها» نشست؛ ولی آن آقازاده، خودش را جمع کرد و ناراحت شد که چرا، در کنار او چون اویی، نابینایی نشسته است. قرآن کریم این فرد را توبیخ می‌کند و می‌گوید از کجا معلوم این نابینا، اهل تزکیه و پندگیری و درواقع بهتر از تو انسان مغرور، اما به خیال خودت، بزرگزاده نباشد؟ متأسفانه روحیه‌ی خودبرتربینی، هنوز هم در بین ما هست. هنوز هم بسیاری از ما مسلمانان، افراد را نه با تقوا و پرهیزکاری، که با رنگ و نژاد و لباس و محل اقامت و خویشاوندی و شغل و ... قضاوت می‌کنیم. اگر ما خودمان را برتر از هم‌کیشی افغانی که در کشور ما مهمان است، می‌بینیم و خودمان را کنار می‌کشیم تا با او برخورد یا تماس نداشته باشیم؛ اگر هنگامی که کارگر یا پاکبانی را می‌بینیم و فکر می‌کنیم می‌توانیم هر گونه دلمان خواست، به او دستور بدهیم و خودمان تماشا کنیم؛ اگر فکر می‌کنیم ما حق داریم آشغال بریزیم و رفتگر مدرسه یا پاکبان شهرداری باید زباله‌های ما را جمع کنند و ما در برابر بی‌فرهنگی خود، مسؤول نیستیم؛ اگر وقتی یک سیاه‌پوست، افغانی، کارگر و... در کنارمان بنشیند، خودمان را جمع می‌کنیم؛ اگر وقتی با شخصی با لباس ژنده یا کهنه و رنگ و رورفته رو در رو می‌شویم، سعی می‌کنیم بگریزیم؛ اگر وقتی صحبت از «عرب» و «فارس» می‌شود، رگ غیرتمان باد می‌کند و فکر می‌کنیم، خیلی برتر از اعراب هستیم؛ اگر هر بار که یک روحانی یا طلبه را می‌بینیم با نیش و کنایه یا با نگاه یا با زبان، او را می‌آزاریم؛ و خیلی از اگرهای دیگر، باید بدانیم که: هم نژادپرستیم؛ هم به سبک اعراب جاهلی، اندیشه‌های جاهلی داریم(فقط آنها معتقد بودند عرب از عجم برتر است؛ ما می‌گوییم فارس از بقیه‌ی نژادها برتر است)؛ هم مشمول این عتاب قرآن کریم هستیم. برتری افراد نه به کشور و شهر و دین و نژاد و شغل است(که در هر کشوری و شهر و نژاد و شغلی، انسان‌های خوب و بد وجود دارد)، نه به لباس و سطح سلامتی و میزان پر بودن حساب بانکی(که همه‌ی این‌ها رفتنی است)؛ «گرامی‌ترین شما نزد خداوند، پرهیزکارترین شماست». انتقاد، نظرات، پیشنهادها: https://eitaa.com/yazdanibakhsh سایر یادداشت‌ها: https://eitaa.com/aghamoalem
به نام خدا ✅ 🗒 موضوع: آموزش مجازی یا حضوری؟ بزودی مدارس بازگشایی خواهد شد؛ حالا یا مجازی یا حضوری. آنچه خود نگریستم و لمس کردم، آموزش مجازی، گرچه برای معلمی که می‌خواهد کار کند، چند برابر کلاس حضوری دشواری و رنج دارد و زمان می‌برد، یک دهم هم بازدهی ندارد. نتایج قبولی کنکور سال گذشته و رتبه‌های امسال در رشته‌های نظری بخوبی نشان می‌دهد آموزش مجازی، در مسیر آموزش، مردود شده است؛ حالا مشکلات روحی و اخلاقی و جسمی و حرکتی که بچه‌ها را گریبانگیر خواهد شد، بماند. اعتیاد به تلفن(طوری که برخی دانش‌آموزان در رختخواب هم گوشی را با خود می‌برند و تا پاسی از شب، آن را به کار می‌برند)، تغییرات قامتی و اسکلتی(قوز، آرتروز، کمردرد و...)، ورود به حوزه‌های ممنوعه(بلوغ زودرس، محتوای مستهجن، رفیق‌بازی و...) تنها بخش کوچکی از عوارض آموزش مجازی برای معلم و دانش‌آموز و ارتباط بیش از حد هر انسان دیگری با اینترنت است. از اساس، ممکن نیست دانش‌آموزِ گوشی به دست، بتواند بر روی کلاس تمرکز کند؛ کافی است در یک پیام‌رسان یک پیام بیاید؛ تا دانش‌آموزی که بظاهر سر کلاس است، این پیام را بخواند و پاسخ دهد، کلی از زمان کلاس گذشته است. البته پدیده‌ی «حواس‌پرتی» در کلاس حضوری نیز وجود دارد، اما خیلی کمتر. آنچه تجربه نشان داده، کلاس مجازی، بیش از 90 درصد «حواس‌پرتی» دارد؛ حالا این که بخواهیم در درس فیزیک، یک آزمایش انجام دهیم یا در درس رایانه، روی هم گذاشتن(مونتاژ) رایانه را آموزش دهیم، خود جای بحث دارد. از طرفی، هجوم بیماری کرونا و ترس و وحشت ایجاد شده در بین مردم که بخشی از آن درست و بخشی حاصل تلاش رسانه‌هاست، تصمیم‌گیری را برای مسؤولان دشوار کرده است؛ اما راستی، کرونا فقط در مدرسه است و در کوچه و بازار و خیابان و عروسی و جشن تولد و دورهمی‌ها نیست؟ اگر قرار است فرزندان ما همه جا بروند، جز مدرسه، بهتر نیست اجازه دهیم با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و با دقت و نظارت اعضای مدرسه، آنها حضوری در کلاس‌های درس حاضر شوند؟ باور کنید رعایت شیوه‌نامه‌ها، در مدارس، از خیلی از بخش‌ها، حتی از برخی درمانگاه‌ها، بیشتر است. فردا هم مرا متهم نکنید که بیماری را کوچک شمرده‌ام؛ یادتان هست با چه حرص و ولعی کوچه‌ها و خیابان‌ها را ضد عفونی می‌کردیم و بعد فهمیدیم همه اشتباه بوده است؟ بستن ورودی‌های شهرها و جلوگیری از ورود و خروج مردم را چطور؟ بستن فروشگاه‌ها با آژیر و بوق و راه انداختن کاروان خودرویی نظامی را چطور؟ یادتان هست؟ چقدر مؤثر بود؟ چقدر اشتباه بود؟ امروز به این کارهای خودمان نمی‌خندیم؟ شاید فردا هم ... کاش دست کم اولیای آن دسته از دانش‌آموزانی که با برگزاری حضوری کلاس‌ها موافق هستند، با حضور در مدارس و صحبت با مدیران محترم، از آنها بخواهند هر طور شده، کلاس‌ها را، البته با رعایت دقیق شیوه‌نامه‌های بهداشتی و در صورت لزوم با نصف ظرفیت، حضوری برگزار کنند و صدای این درخواست را به گوش مقامات تصمیم‌گیر هم برسانند. سر برگردانیم، این سال تحصیلی هم کم‌ثمر می‌گذرد و روسیاهی آن، برای سالیان سال، گریبانگیر کشور خواهد بود. انتقاد، نظرات، پیشنهادها: https://eitaa.com/yazdanibakhsh سایر یادداشت‌ها: https://eitaa.com/aghamoalem