eitaa logo
نوشته‌ها
945 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
839 ویدیو
35 فایل
اینجا به یاری خدا از خانواده، زنان، سیاست، مبانی تمدن غرب و نقد اندیشه‌ها می‌نویسم. «اللهم اجْعَلنی مُجَدِّد دینک و مُحیِ شَریعَتِک» مریم اردویی طلبه سطح ۳، رشته مطالعات اسلامی زنان @ma_3461 ایتا اینستاگرام @maryam_ordouei
مشاهده در ایتا
دانلود
. بعضی وقت‌ها که چشمم به تابلوی برخی مغازه‌ها می‌افتد و می‌بینم با پز شهری بودن بزرگ نوشته « کابینت‌سازی مدرن»، «دکوراسیون داخلی مدرن» و مشاغل خرد و کلانی از این دست که مخرج مشترک همه‌شان را که بگیری، به واژه‌ی «مدرن» می‌رسی، بر خلاف ظاهرش که برای جماعت شهرنشین فکل کراواتی شیرین و دال بر امروزی بودن است، به فلسفه‌ی پشت آن می‌اندیشم. به فلسفه‌ای که انسان را علی‌الاصاله بوزینه‌ای می‌بیند که تنها مغزی پیچیده‌تر دارد. به منطقی می‌اندیشم که انسان را نه «حی متأله» که حیوان ناطق می‌داند. لاشه علمی که انسانش به قول شهید آوینی در تقابل میان عقل جزوی و دل، جسم و روح، ماده و معنا، کم و کیف، زمین و آسمان و خود و خدا، جانب عقل جزوی، ماده، کمیت، جسم، زمین و خود را گرفته است. بشری که نه فقط آدمش هبوط کرده که در حیثیت جمعی هبوط کرده است. همین فلسفه، دنیایی ساخته که بدون نفی صریح دین آن را تبدیل به خرده‌فرهنگی کرده که نسبتی با چگونه زیستن بشر ندارد. فقه‌ش را از عرف مدرن می‌طلبد، اقتصادش را لیبرال‌ها رتق و فتق می‌کنند. روابط بین‌المللش را به بند تنبان دموکرات‌ها گره می‌زند. سیاستش را سکولار می‌خواهد. حقوق زنانش را فمنیست‌های اسلامی استیفا می‌کنند که پارادوکسیال اسم‌شان، خبر از باطن متناقض‌شان می‌دهد و اینچنین جهانی را که مبنایش تکالب است برساخت می‌کنند. فلسفه‌ای که آغاز تاریخ تمدن‌ها را نه از بهشت که از غار و تاریخ علم را نه از «علم الاسماء آدم» که از «من می‌اندیشم دکارت» می‌خواند. آری چنین فلسفه‌ای است که لذت و آرامش روستا را با ذلت و بوق و کرنای شهر تاخت می‌زند و عزت تولید و خودباوری را با خفت مصرف‌زدگی و خودتحقیری. ساختن و ساخته شدن را با خوردن و خوابیدن. فلسفه‌ای که فرد را به جای خانواده اصل می‌انگارد و از زن و مرد دیو و ددی می‌سازد مقابل هم و فرزند را نه نان‌آور که نان‌خور فرض می‌گیرد و رزقش را نه میان آسمان، که فقط در زمین می‌جوید. انسانی که برای ضمانت قول خداوند که می‌گوید: «یغنهم‌الله من فضله»، سفته می‌خواهد ولی برای قول بشر «با کارمزد 18 درصد» سفته می‌دهد. با اسم خدا، خود را ترویج می‌کند و به اسم علم، جهل را گسترش می‌دهد. به اسم صلح اقدام به جنگ می‌کند و به اسم عقل توصیه به جنون. به اسم عرفان، از قانون جذب می‌گوید و خرافات را به جای الهیات توجیه می‌کند. به اسم شکرگزاری، سوداگری به راه می‌اندازد و آخرت را به ثمن بخس دنیا می‌فروشد. خلاصه اینکه انسان مدرن، مدرن می‌اندیشد. ساده بگم دهاتی‌ام. ✍مریم اردویی @zananegiii
نوشته‌ها
حضرت علی علیه‌السلام در جریان جنگ صفین وقتی که شرایط سخت شد به اصحابشون فرمودند به عده‌ای از شما خدا
. در کتاب طرح کلی اندیشه‌ی حضرت آقا در بخشی از کتاب که صحبت از ولایت است، در مورد چگونگی حفظ جمع مؤمنان در یک جامعه‌ی جاهلی آمده :« اگر بخواهند این جریان باریک که به نام اسلام و مسلمین به وجود آمده،در میان جامعه‌ی جاهلی پرتعارض و پر زحمت باقی بماند....هضم نشود، حل نشود..بایستی این عده مسلمان را مثل پولاد آبدیده به همدیگر بتابند». این حرف به این معناست که باید برای تقویت جبهه‌ی حق، پیوندهای ولایی بین مؤمنین و مؤمنات محکم شود. بر این اساس و از آنجایی که در عصر جاهلیت مدرن عِده و عُده‌ی سپاه جن و انس شیاطین و تهاجمات آن بیشتر می‌شود، ضرورت تحکیم این پیوند روز به روز بیشتر می‌شود. علت ضرورت حفظ و تحکیم این پیوند ولایی را حضرت آقا در ادامه‌ اینگونه بیان می‌کنند:« باید اینها را هر چه بیشتر به هم بچسبانند...هر چه بیشتر از جبهه‌های دیگر، از جریان‌های دیگر، از انگیزه‌های مختلف، دور نگه دارند؛ چون اینها در اقلیتند. جمعیتی که در اقلیتند، ممکن است فکرشان تحت‌الشعاع اکثریت قرار گیرد...در لابلای عمل‌های بقیه‌ی مردم، که احیانا مخالف با آنها هستند، گم بشود، هضم بشود و از بین برود». با کنار هم قرار دادن این بیانات و صحبت‌های آقای میرباقری در مورد فرمایش حضرت علی علیه‌السلام در جنگ صفین خطاب به افراد دارای «ربط قلب»، به این نتیجه می‌رسیم که ما در جبهه‌ی حق علاوه بر تقویت ایمان فردی مسئول حفظ ایمان بقیه‌ی مؤمنین نیز هستیم. مؤمنینی که به علت تهاجمات بی‌وقفه‌ی فرهنگی و فشار جو حاکم، امکان دارد از مرزهای ایمانی عقب‌نشینی کنند. و این وظیفه مرد و زن نمی‌شناسد. حضرت آقا در تفسیر آیه‌ی «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» این نسبت بین مومنین را همانند نسبتی که بین اعضاء و جوارح یک بدن وجود دارد شرح می‌دهند:« وقتی یک عده افراد هم‌فکر، حکم یک صف واحد را داشتند، کارهایشان همه با هم هماهنگ است. شما به قالب و جسد یک انسان نگاه کنید. فقط این نیست که چند عضو کنار هم قرار گرفته باشند...میان اعضاء نوعی هماهنگی و اتحاد نیز وجود دارد؛ یعنی وقتی در وجود انسان خلأیی افتاد..هر یک از آن اعضاء بتواند، نیاز را برطرف می‌کند.» به عبارت دقیق‌تر و بر طبق فرمایش ایشان زنان و مردان مؤمن علاوه بر محبت و نصرتی که نسبت به یکدیگر دارند، هماهنگ و متحد نیز هستند و از هم پشتیبانی و حمایت می‌کنند. نسبت به انحرافات هر یک از اعضاء حساسند، تذکر می‌دهند و دلسوزانه نقد می‌کنند و دستشان برای یاری یکدیگر گشاده است. ✍مریم اردویی @aghletarif
نوشته‌ها
در فحشا زن و مرد هر دو عاملیت دارند
. در مسئله‌ی فحشا چه در سطح فردی و چه در سطح کلان، که تحت عنوان صنعت فحشا تعبیر می‌شود زن و مرد هر دو عاملیت دارند و هر دو تحقیر می‌شوند. چرا که از اساس در چنین زمینی فرد چه زن باشد و چه مرد از هویت انسانی خود خارج شده و تا مقام حیوانی تنزل می‎یابد. از همین رو است که خداوند وقتی برای زن و مرد زناکار حد تعیین می‌کند سهم هریک را صد تازیانه قرار می‌دهد. در این رابطه زن و مرد هر دو شئی‌ای شده‌اند در دست شیطان و در این شیئی‌شدگی هر دو به یک میزان سهم دارند. حتی می‌توان با توجه به کلام وحی در آیه‌ی دوم سوره‌ی نور که خداوند «الزانیه» را بر «الزانی» مقدم داشته است سهم زن و زشتی کار زن را بیشتر دانست. به تعبیر برخی مفسرین چون «زنا بر زنان قبیح‌تر و به خاطر حامله‌شدنشان زیان‌بارتر و شهوت در آنها قوی‌تر است»، و به تعبیر برخی دیگر چون « نقش زنان در ایجاد روابط نامشروع و فراهم آوردن مقدمات آن، از مردان بیشتر است». . از سویی اینکه تصور شود صرف عاملیت داشتن مانع سلب هویت و تحقیر او است حرف درستی نیست. چرا که در ماجرای یوسف و زلیخا عاملیت فراهم آوردن صفر تا صد بستر فحشاء در دستان زلیخا به عنوان یک زن بود. اما در ادبیات قرآن عزتی برای زلیخا نمی‌بینیم بل‌که هر چه هست تماما در تحسین و تکریم یوسف است و تحقیر زلیخا. حتی در ماجرای ابتدایی خلقت و فریفته شدن آدم و حوا توسط ابلیس ضمیرها همه تثنیه است که نشان از عاملیت هر دو جنس زن و مرد در ارتکاب به نهی الهی دارد «فازلهما الشیطان»، «فدلاهما بغرور»، «فلما ذاقا الشجرة بدت لهما سَوْآتهُما» هر دو از درخت چشیدند و هر دو برهنه شدند. کاش ادبیات علوم انسانی را با توجه به ادبیات قرآنی بازآفرینی کنیم و کاش واژه‌های «مردسالار»، «پدرسالار» را از ادبیات‌مان حذف کنیم و کاش برای اعتلای جایگاه انسانی هر دو جنس زن و مرد بر محور توحید و عبودیت تلاش کنیم؛ چرا که خداوند در قرآن فرموده «لقد کرمنا بنی ادم....یوم ندعو کل اناس بامامهم...» کرامت انسان‌ها اعم از زن و مرد در گرو یافتن امام خویش است که امامان نورند و یا امامان نار « و جعلناهم ائمه یدعون الی النار..». اگر زن امام خود را امام نار قرار داد هویتش را از دست داده، همان‌طور که مرد.اگر ما تنها بر بازیابی هویتی یک جنس تمرکز کردیم خود به خود پای در وادی بی‌عدالتی گذاشته‌ایم و به تقابل زن و مرد دامن زده‌ایم. ✍مریم اردویی @zananegiii
هدایت شده از استاد عابدینی
استاد عابدینینگاه اسلام به زن، سرمایه آخرالزمان.mp3
زمان: حجم: 17.55M
🎙 🔶 نگاه اسلام به ؛ سرمایه عظیم 🔸 صوت کامل بیانات استاد عابدینی در همایش «نهضت پیشرفت زنان» سازمان تبلیغات اسلامی 📆 پنج‌شنبه ۱۹ آبان ۱۴۰۱ 📍 سازمان تبلیغات اسلامی - همایش "نهضت پیشرفت زنان" 👈 متن کامل را از این لینک دریافت نمایید. ✅ مرکزتنظیم‌ونشرآثاراستادعابدینی 🌐 TAMHIS.IR | @Abedini
. امروز که در کارزار رسانه‌ای اذهان امتدادی از شبکه‌های اجتماعی شده‌اند، می‌توان به راحتی دست جریان‌های ضد دین من جمله فمنیست‌ها را در پس موج‌های مجازی مشاهده کرد. دست‌هایی که تلاش می‌کنند تا ذهنیتی غلط از مفاهیم مقدس برساخت کنند. به عنوان مثال در ماجرای قتل مونا، رسانه با همنشینی واژه‌ی غیرت کنار قتل و سپس ترند کردن هشتک ذهنیتی از این واژه‌ی مقدس در اذهان دختران جوان و نوجوان ساخت که ثمره‌ی چنین ذهنیتی بسط تفکر مردستیز فمنیست‌ها بود. . در جریان اغتشاشات وایرال شدن معدود کلیپ‌های زد و خورد و درگیری نیروهای امنیتی و تقابل با زنان و دختران، چهره‌ای خشن از امن‌ترین مردان به جامعه انعکاس داد. فیلم با ارائه‌ی تصویری به غایت چرک از مفهوم پدر و بی‌عرضگی برادر، حمیت و قوامیت را به لجن کشید. در آخرین دست‌پخت رسانه و ماجرای سطل ماست هم باز مردی جاهل و کوته فکر به علتی نامعلوم در برابر دو زن قرار گرفت و با وایرال شدن این چند ثانیه برساخت دیگری از مفهوم مردانگی به جامعه منتقل شد. وجه مشترک تمام این تصاویر مظلومیت زن و ظالم بودن مرد بود. . در مواردی که ذکر شد آنچه سیبل حملات قرار گرفته مرد در دو ساحت خانواده و اجتماع بوده است به همراه برساخت تصویری ناقص از مردان جامعه‌ی اسلامی و تعمیم آن به تمام مردان و تحقق پروژه‌ی مردستیزی مورد نظر فمنیست‌ها. در چنین رسانه‌ای که اپراتورش دشمن و زمین بازیش را فمنیست‌ها تعیین می‌کنند، شما هرگز تصویری ازمردان واقعی جامعه را نخواهید دید. مردانی که به شخصه فراوان در اطرافم شاهد حضور و غیرت‌ورزی عاقلانه و شور همراه با شعورشان هستم. مردانی که فکر و نگاهشان پاک و رگ غیرتشان در جای درستش می‌جنبد و پناه امنی برای زنان و دختران چه در خانواده و چه در اجتماعند. مردانی که سینه‌شان سپر گلوله می‌شود تا گردی بر دامن زنان این سرزمین ننشیند. مردانی که پینه‌ی دست‌هاشان در جنگ اقتصادی قطورتر و چروک پیشانی‌شان بیشتر شده تا زنان تحت کفالتشان احساس شرمندگی نکنند. آرمان‌هایی که در کف خیابان سر بریده می‌شوند تا آشوب کف خیابان دل‌های دختران و زنان را بیشتر نلرزاند. مردان عفیفی که دل در گرو طهارت اجتماع دارند و اینچنین نجیبانه در برابر توهین و تعرض زنان بی‌حجاب عاقلانه سکوت اختیار می‌کنند. . مردانی که باید جایشان در قاب نگاه دختران و زنان این سرزمین خالی بماند تا تنها خشونت، حماقت، رذالت و دنائت صفات برساخت شده‌ی مردان این سرزمین باشد. بیایید ذهن‌مان را از امتداد رسانه‌های دشمن برهانیم. ✍مریم اردویی @zananegiii
. یکی از تفاوت‌های بنیادین بین مکتب اسلام و مکتب فمنیسم در همین جهت‌گیری محبته. خداوند در آیه چهارم سوره احزاب فرموده:« ما جَعَلَ اللهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ » که طبق نظر علامه در یک قلب نمی‌تونه دو اعتقاد متضاد جمع بشه. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام در تفسیر این آیه آمده :« در دنیا حقّ و باطل، ایمان و کفر، علم و جهل، سعادت و شقاوت و بهشت و دوزخ به هم آمیخته و حقّ و باطل در دل هیچ انسانی جمع نمی‌گردند..» بنابراین محبتی که در وجود انسان نهادینه شده یا تعلق به حق داره یا باطل و نمی‌تونه که شامل هر دو بشه. وقتی جهت‌دهی محبت به دست نفس یا شیطان باشه عبارت « my body my choice» مبنای انتخاب‌های انسان قرار می‌گیره و تعلق به بدن و مادیات در زندگی انسان اصل می‌شه. از همین رو فرد تصور می‌کنه هر انتخابش در زندگی حقه و همین مبنای تکثرگرایی و نسبیت‌گرایی می‌شه. ✍مریم اردویی
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. در تقابل نار و نور و در زمانه‌ای که جبهه‌ی کفر با شعار ززآ به تقابل با جبهه‌ی حق رفته است، یک زن تلاش می‌کند تا آتشی که شیطان به پا کرده است را خاموش کند. این زن برای من نمونه‌ای از یک زن الگوی سومی است. زنی که مهمترین شاخصه‌اش تقابل با تاریکی و تلاش برای دفاع از حق است. زن الگوی سوم خیلی زن پیچیده‌ای نیست. زنی است که به اندازه‌ی وسعش با طاغوت می‌جنگد. گاهی می‌شود راشل کوری پنجه در پنجه‌ی شر مطلق، اسرائیل. گاهی زینب ابوعاقله و گاهی این زن در تلاش برای اطفاء آتش نمرود. ✍مریم اردویی @zananegiii
یه حبه قند: مادر باش!  این یک حقیقت محض است که اگر بخواهیم سطح اخلاق در یک جامعه تنزل یابد و به مرز بحران برسد و اگر بخواهیم گرمادهی و آرامش بخشی از نهاد خانواده رخت بربندد و اگر بخواهیم یکی از گوهری ترین بخش های هویت یک زن از او گرفته شود و او را درگیر بازی های فمینیستی کند فقط کافی است یک کار انجام دهیم: اهمیت، قداست و اولویت مادری را در یک فرهنگ کمرنگ کنیم؛ بقیه ویرانی ها خود به خود به وقوع خواهند پیوست و تا نابودی کامل یک تمدن به پیش خواهد رفت. در این میان چندان فرقی نمی کند که قالب مادری را بگیریم یا محتوای آن را؛ چه کاری کنیم که کسی مادر نشود چه کاری کنیم که مادری نکند! و این کار چه به تحمیل و جبر جامعه باشد و چه با تغییر فرهنگ و جابجایی اولویت ها به بهانه متمدن شدن! اگرچه دختران رحمت اند و زنان، برکت اما بهشت زیر پای دختران نیست زیر پای زنان هم نیست؛ بهشت زیر پای مادران است و مادر کسی است که مادری می کند نه لزوما کسی که فرزندی را به دنیا می آورد. به گواهی علم و تجربه نقش مادری و به تبع آن خانواده، در هر تمدن بشری که از بین برود بی تردید آن تمدن، دیر یا زود محکوم به فروپاشی است اگرچه مردمانش آسمان هفتم علم را درنوردیده باشند و یا  هسته ریزترین اتم ها را نیز شکافته باشند. فاطمه «س» قبل از آنکه فرزندی به دنیا بیاورد، امّ ابیهاست و پس از آن، مادر یازده خورشید و اسوه ایشان؛ و خیری کثیر [کوثر] برای همه کائنات الی الابد اینگونه است که الگوی فاطمه س به عنوان کامل ترین و بی نقص ترین مظهر و تجلی مادری؛ خودبه تنهایی مانند ستونی است که حیات معنوی بشر و بقای تمدن انسانی وامدار تکیه بر قامت فکری و معنوی اوست.  آری فاطمه مادر بشریت است https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند نیکو ترین معاش فرمود نحن اُمراءُ الکلام: ما امیران کلامیم، و حقا که چنین است اما در بین کلمات همین امیران، برخی چنان راهبردی و اصولی است که ده ها فرع و نتیجه را می توان بر آن مترتب کرد. علی نامی نزد سلام الله علیه بود حضرت به او فرمود یا علی بگو ببینم مَن اَحسنُ الناس معاشا؟ نیکوترین معاش را چه کسی دارد؟ او گفت آقاجان شما آگاه ترید فرمود: من حسُنَ معاشُ غیره فی مَعاشه کسی که معاش دیگران در بستر معاش او نیکو باشد؛ سپس فرمود حالا بگو بدترین معاش از آن کیست؟ گفت شما آگاه ترید فرمود: من لم یَعِش غیره فى معاشه کسی که دیگری در بستر معاش او زندگی خوب و خوشی نداشته باشد از این عبارت می توان ده ها نتیجه اقتصادی، زناشویی، تربیتی، اخلاقی و معاشرتی گرفت مثلاً می‌شود از آن، ارزش اشتغال آفرینی را فهمید می شود با این ملاک، به سراغ حاکمان رفت و به آنها متذکر شد که اگر زندگی مردم در بستر شما دچار تنگناست و شما تلاشی برای بهبود آن نمی کنید بدترین های روزگارید اما شاید یکی از مهمترین مصادیق روایاتی این چنین؛ زندگی باشد. بهترین زندگی ها از آن کیست؟ آنکه دیگران در بستر زندگی او بهتر و بیشتر زمینه رشد پیدا کنند. مردی که خانواده اش در بستر زندگی او بیشترین زمینه رشد را پیدا کنند بهترین است. این بسترسازی ممکن است از جهت اقتصادی باشد که تلاش برای توسعه زندگی از امتیازات مرد است؛ مردی که با منّت نفقه می دهد و را برای عادی ترین خواسته ها دچار مضیقه و تحقیر می کند با جوانمردی و مردانگی فرسنگ ها فاصله دارد این بستر سازی همچنین می تواند از جهت عاطفی و روانی باشد مرد باید پناهگاه امن همسرش باشد مردی که آغوش عاطفی یا غریزی خود را و یا زمینه های همدلی و همزبانی خود را از همسرش دریغ می کند تکیه گاه محکمی نیست زمینه دیگر؛ بستر پرورش و است بزرگی به درستی می فرمود نقش پدر در امر تربیت فرزندان مانند حوضی است که به بچه ها مانند ماهی در آن زمینه تحرّک و تجربه کردن را پیدا می کنند هرچه حوض تنگ تر باشد زمینه تقلا و رشد کودک کمتر می شود. اساسا مومن به اطرافیانش سخت نمی گیرد و دیگران در کنار او به تکلّف نمی افتند او به سلیقه خانواده اش می خورد نه خانواده به سلیقه او؛ به تعبیر روایت، قليلُ المؤونه و كثير المَعونة است خرجش کم است و یاری اش زیاد همچنین زنی که برای مرد و خانواده اش بستر رحمت و عطوفت است مایه امید و دلگرمی است لیّن است ساده گیر است درگیر تکلّفات و تشریفات زائده نیست بستر اش را با اولویت های کاذب از کودکانش دریغ نمی کند در پاسخگویی به نیاز های غریزی، مردش را در مضیقه نمی گذارد و در یک کلام معاش دیگران در بستر او نیکوست؛ نیز بهترین است و اگرنه ، نه. ختم کلام آنکه: بخش مهمی از رشد انسان جز با فراهم کردن زمینه برای دیگران میسّر نمی شود. https://eitaa.com/taherrahimi
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
:: غیرت زنان هرات :: مویی که نامحرم دیده نمی‌خواهیم... 🔶️ برنامه تلویزیونی “نهضت در یزد” 🔸️روایت ناگفته‌های انقلاب اسلامی در یزد 🗓️ ایام دهه فجر ، هر شب ساعت ۱۹:۲۵ 📺 شبکه یزد ___________ ___________ @nehzat_dar_yazd
🔰با حجاب علیه حجاب مراجعه به ویدئو یک هفته است به همراه هفت هشت نفر از بانوان مجموعه‌مان با هزار و یک دردسر موفق شدیم با پنج دبیرستان هماهنگ کنیم تا بتوانیم یک جشن دو ساعته به مناسب دهه‌ی فجر و اعیاد شعبانیه برای دختران برگزار کنیم تا از رهگذر این جشن‌ها هم به سوال «چرا انقلاب کردیم» پاسخ دهیم و هم برای دختران پرشور نسل پنجم و ششم انقلاب تفاوت «آزادی» با «آزادی» را تبیین کنیم و از دست‌های استعماری پشت پرده‌ی کشف حجاب بگوییم. برایشان کتاب خوب معرفی کنیم، هم شادشان کنیم و هم آگاه. کلی توان و انرژی از بانوان مجموعه گرفته شد برای پروسه‌ی اجرای این یک هفته جشن، حالا دیگر از زمانی که قبلش صرف شد برای هماهنگی‌ها و چانه زدن‌ها بر سر چگونگی محتوا و شیوه‌ی برگزاری جشن می‌گذرم. اینها تمام وظیفه و تکلیف ماست. دینی است که انقلاب خمینی به گردن ما دارد. برای هیچ کدامش نه خسته شدیم و نه پشیمان. اما وقتی صحنه‌های چنگ زدن به عفاف و حجاب را دیدم که در بافت تاریخی شهری که ملقب به دارالعباده است و زمانی زنان دیارش موهایی را که با زور چماق رضاخانی کشف شده بود، از ته تراشیدند و گفتند« مویی را که نامحرم دیده نمی‌خواهیم»، بساط ساز و دهل و رقاصی زنان را بر پا کرده‌اند و زنان را چون ملیجک‌های درباری در جمع مختلط ابزار نشاط کرده‌اند، آن هم در یک مکان عمومی و تاریخی غم بیخ گلویم چنگ انداخت. دلم لرزید وقتی به دخترانی فکر کردم که دشمن در بی‌خبری اهالی شهر دارالعباده برای کمرنگ کردن عفافشان دام پهن کرده تا دل اهالی یونسکو را به دست آورد که «یزد جهانی شد» را برایشان سوغات آورده. انگار نه انگار که دشمن با تمام توان سعی در بی‌عفت کردن زنان این سرزمین دارد. انگار نه انگار که تمام این رویدادها در مقابل چشمان نسلی دارد رقم می‌خورد که میان استانداردهای دوگانه و تقابل حرف و عمل‌ها متحیر و سرگردانند. شما را به خدا قسم به دخترانی رحم کنید که دانه دانه از دهان گرگ پس می‌گیریم و اینگونه دسته دسته دوباره به دهان گرگ هلشان ندهید. @aghletarif