هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۲۹؛
(بخش دوم)
#و_کیف_کان_ص_۴۷؛
✅ محقق خراسانی معتقد است الفاظ عبادات برای عبادت صحیحه وضع شده اند و ایشان به چهار وجه برای اثبات نظر صحیحی ها تمسک می کند:
1⃣ تبادر:از شنیدن الفاظ عبادت، عبادت صحیح به ذهن تبادر می کند؛ پس الفاظ عبادات برای عبادت صحیحه وضع شده اند.
⚡️اشکال:تبادر معنی به ذهن نیاز به وضوح و روشنی دارد و حال آنکه در بحث ثمره صحیحی و اعمی گفته شد که خطاب برای صحیحی مجمل است؛ حال با وجود اجمال در خطاب، نمی توان ادعای تبادر کرد، زیرا بین اجمال و تبادر منافات وجود دارد.
💠 جواب:بله اگر خطاب از همه جهت مجمل باشد، تبادر حاصل نمی شود؛ اما اگر خطاب از بعضی جهات مجمل و از بعضی جهات مبین باشد، منافاتی با ادعای تبادر ندارد و تبادر حاصل می شود.
2⃣ صحت سلب:می توان نام عبادت را از عمل فاسد سلب کرد و این صحت سلب نشانه آن است که لفظ عبادت برای عبادت صحیحه وضع شده و برای عبادت فاسده وضع نشده است.
🔹بالمداقه لفظ صلوه از عمل فاسده سلب می شود و می گوییم (هذا العمل لیس بصلوه) اما بالمجاز و بالعنایه می توان آنرا صلوه دانست و گفت (هذا العمل صلوه)
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۰؛
#ثالثها_الاخبار_ص_۴۸؛
3⃣ سومین وجه برای صحیحی دو گروه از اخبار مثبته و نافیه می باشند که ظهور دارند الفاظ عبادات برای عبادت صحیحه وضع شده اند.
✅ اخبار مثبته:
🔹صغری:اخباری مثل (الصلوه معراج المؤمن) برخی از ویژگی ها را برای طبیعت و مسمای صلوه ثابت می کنند.
🔹کبری:ویژگیهای بیان شده در روایات، فقط در صلوه صحیحه وجود دارد.
🔹نتیجه:پس مسمای لفظ صلاه، صلوه صحیحه می باشد.
✅ اخبار نافیه:روایاتی مانند (لا صلوه الا بفاتحه الکتاب) ظهور در نفی ماهیت صلوه به مجرد نبود یکی از اجزاء دارند، زیرا در چنین ترکیب هایی (لا) برای نفی جنس است؛ در نتیجه عمل ناقص و فاسد از جنس صلوه نیست و نام و ماهیت صلوه ندارد؛ پس لفظ صلوه برای صلوه صحیحه وضع شده است.
⚡️اشکال:لفظ صلوه برای اعم وضع شده است، پس:
🔹در روایات مثبته لفظ (صحیحه) در تقدیر است، یعنی (صلوه صحیحه معراج مومن است).
🔹در آن روایات نافیه هم (لا) برای نفی جنس و ماهیت نیست و استعمال ترکیب (لا ...الا...) در نفی صحت و کمال و صفت شیوع دارد، مانند (لا صلوه لجار المسجد الا فی المسجد) که برای نفی کمال است، یعنی نماز وی در منزل کامل نیست.
🔹روایت (لا صلوه الا بفاتحه الکتاب) هم برای نفی جنس نیست و برای نفی صحت و کمال است، پس لفظ صحیحه در تقدیر است، یعنی (لا صلوه صحیحه الا بفاتحه الکتاب).
💠 جواب:
1⃣ در تقدیر بودن لفظ (صحیحه) بر خلاف ظاهر است و نیاز به قرینه دارد، زیرا بر اساس اصالت الحقیقه، اصل در استعمالات عدم تقدیر است.
2⃣ ترکیب های مانند (لا صلوه الا . . .) برای نفی جنس و ماهیت است نه برای نفی صفت و کمال؛ زیرا جمله (لا صلوه لجار المسجد الا فی المسجد) یک جمله مبالغه ای است و مبالغه با نفی ماهیت حاصل می شود نه با نفی صحت و کمال؛ البته این نفی ماهیت مجازی است و حقیقی نمی باشد، زیرا نماز همسایه مسجد در منزل صحیح است و باطل نیست.
🔹فافهم:اصل عدم تقدیر و اصالت الحقیقه، اصولی است که برای فهم مراد گوینده به کار می روند نه برای فهم وضع؛ و حال آنکه بحث ما در وضع است که آیا الفاظ عبادات برای صحیحه وضع شده اند یا برای اعم.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۱؛
(بخش اول)
#رابعها_دعوی_ص_۴۹؛
4⃣ چهارمین وجه در تایید نظر صحیحی ها، استناد به روش واضعین است.
🔹صغری:روش واضعین این است که الفاظ را برای فرد صحیح (مرکب تام الاجزاء) وضع می کنند، و سپس اگر نیاز داشتند آن لفظ را در فرد فاسد (ناقص) به صورت مسامحه و مجازی استعمال می کنند.
🔹کبری:روش شارع هم در وضع مانند روش واضعین است؛ زیرا واضع هم از عرف است و در گفتگوهای خود با عرف، از روش ادبیاتی آنها استفاده می کند (هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان قومش).
🔹نتیجه:پس شارع هم در ابتداء الفاظ را برای فرد صحیح وضع می کند و سپس مجازا در فرد فاسد هم استعمال می شود.
⚡️اشکال:این استدلال قابل منع است، از کجا ثابت می کنید که روش واضعین چنین است؟ و از کجا ثابت می کنید که روش شارع هم مانند روش واضعین است؟
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۱؛
(بخش دوم)
#و_قد_استدل_ص_۴۹؛
✅ وجوه مربوط به استدلال اعمی ها:
1⃣ تبادر:از شنیدن الفاظ عبادات، اعم از صحیح و فاسد به ذهن تبادر می کند، و تبادر نشانه حقیقت است، پس الفاظ عبادات برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده اند.
⚡️اشکال:تبادر معنی به ذهن نیاز به وضوح و روشنی دارد، و شما اعمی ها نتوانستید قدر جامع (معنی) را تصور کنید، و با این عدم وضوح و اجمال در تصویر قدر جامع، چگونه ادعای تبادر می کنید!؟!
2⃣ عدم صحت سلب:نام عبادت را از عمل فاسد نمی توان سلب کرد و این عدم صحت سلب یکی از نشانه های حقیقت است، پس الفاظ عبادات برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده اند.
⚡️اشکال:بله لفظ عبادت بالعنایه و بالمجاز از عمل فاسد سلب نمی شود، ولی بالمداقه از عمل فاسد سلب می شود؛ و مبحث وضع بر محور دقت می چرخد نه بر محور مجاز.
3⃣ صحت تقسیم:اینکه صحیح است عبادت را به عبادت صحیحه و فاسده تقسیم کرد، نشانه وضع الفاظ عبادات برای اعم می باشد، و قانون تقسیم این است که مقسم (صلوه) باید در همه اقسام (صحیح) و (فاسد) وجود داشته باشد و الا باعث تقسیم شیء به خودش و غیر خودش می شود و هذا باطل؛ پس هم فرد صحیح صلوه است و هم فرد فاسد صلوه است.
⚡️ اشکال:
🔹بله صحت تقسیم نشانه و شاهد بر وضع الفاظ برای اعم می باشد، به شرطی که دلیلی به نفع صحیحی وجود نداشته باشد، و حال آنکه فهمیدی ادله محکمی به نفع صحیحی وجود دارد.
🔹پس این تقسیم به ملاحظه مقام استعمال و معنای مستعمل فیه است نه به ملاحظه مقام وضع و معنای موضوع له، و استعمال هم اعم از حقیقت و مجاز می باشد، پس این تقسیم هم تقسیم بالعنایه و مجاز است نه تقسیم حقیقی.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#گنج_معنوی؛
✅ علامه مجلسی(رض) از کتاب عده الداعی نقل می کند:عمربن شعیب می گوید:جدم از پیامبر بزرگوار اسلام شنید:
✅ روزی حضرت جبرییل بر من نازل شد درحالی که شادمان و خندان بود بر من سلام کرد و من نیز جواب سلام او را دادم و گفتم: علیکم السلام یا جبراییل.
🔹جبراییل(ع) عرض کرد همانا خداوند عزوجل هدیه ای برای تو فرستاده و آن کلماتی از گنجهای بهشت است که خدا به تو کرامت فرموده ست.
🔹 گفتم: آن کلمات چیستند ای جبرییل؟
🔹گفت: آن کلمات اینها هستند بگو:
(بسم الله الرحمن الرحیم)
🔹 يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيح،َ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَرِيرَةِ و لَمْ يَهْتِكِ السِّتْر،َ يَا عَظِيمَ الْعَفْوِ، يَا حَسَنَ التَّجَاوُز،ِ يَا وَاسِعَ الْمَغْفِرَةِ، يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَة،ِ يَا صَاحِبَ كُلِّ نَجْوَى وَ يَا مُنْتَهَى كُلِّ شَكْوَى، يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ، يَا عَظِيمَ الْمَنِّ، يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اسْتِحْقَاقِهَا، يَا رَبَّنَا وَ يَا سَيِّدَنَا وَ يَا مَوْلَانَا وَ يَا غَايَةَ رَغْبَتِنَا، أَسْأَلُكَ يَا اللَّهُ أَنْ لَا تُشَوِّهَ خَلْقِي بالنَّار.
💠 این همان دعایی است که آیت الله تالهی بر خواندن آن در قنوت نمازها مداومت داشتند.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۲؛
(بخش اول)
#و_منها_استعمال_ص_۵۰؛
4⃣ چهارمین وجه اعمی ها استناد به روایاتی است که الفاظ عبادات را در فرد فاسد استعمال کرده اند و این استعمال نشانه حقیقت (وضع) می باشد، پس الفاظ عبادات برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده اند.
✅ روایات ولایت:اسلام بر پنج پایه استوار شده است:نماز و زکات و حج و صوم و ولایت؛ و هیچ کس به چیزی مانند ولایت ندا نشده است؛ و مردم به چهار مورد عمل کردند و ولایت را ترک کردند؛ پس اگر شخصی تمام روزها را روزه بگیرد و تمام شب ها را عبادت کند و بدون ولایت بمیرد، هیچ روزه و نمازی از او قبول نمی شود.
✅ بنابر اینکه عبادت منکرین ولایت فاسد و باطل باشد، لفظ نماز و روزه درباره عمل فاسد مخالفین ولایت استعمال شده است، و این استعمال در صورتی صحیح است که الفاظ عبادات برای اعم از صحیح و فاسد وضع شده باشد.
✅ روایت حایض:نماز را در ایام حیض ترک کن. لفظ صلوه در این روایت در صلوه فاسده به کار رفته است، زیرا حایض قدرت بر صلوه صحیحه ندارد تا مورد نهی قرار گیرد.
🔹لفظ (دعی) فعل امر مونث مخاطب و به معنی ترک کن می باشد و ترک کن به معنی نهی است و نهی کردن از امر غیر مقدور قبیح است، و حایض به علت عدم طهارت، قدرت بر صلوه صحیحه ندارد پس لفظ صلوه در این روایت در صلوه فاسده استعمال شده است.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۲؛
(بخش دوم)
⚡️اشکالات محقق خراسانی بر وجه چهارم اعمی ها:
1⃣ در این روایات استعمال لفظ صلوه در صلوه فاسده، نشانه وضع و حقیقت نیست، زیرا استعمال اعم از حقیقت است و شاید استعمال مجازی باشد.
2⃣ لفظ صلوه در روایات ولایت، در صلوه صحیحه استعمال شده است نه در صلوه فاسد؛ زیرا می فرماید:اسلام بر پایه نماز استوار شده است و نماز فاسد نمی تواند پایه اسلام قرار بگیرد.
🔹سوال:اینکه در روایت مراد از نماز، نماز صحیح باشد، منافات دارد با اینکه فرمود نماز مخالفین قبول نمی شود و باطل است؛ پس باید مراد از صلوه، فاسده یا اعم باشد تا منافات از بین برود.
🔹جواب:منافاتی در میان نیست، شاید مراد از صحیح، صحیح به اعتقاد خود منکران ولایت است، ولی در واقعیت نماز آنها باطل می باشد؛ شاید هم مراد از صحیح، صحیح مجازی باشد، زیرا نماز فاسد آنها مشابه نماز صحیح واقعی می باشد.
3⃣ در روایت حایض هم مراد صلوه صحیحه است و نهی در این روایت نهی ارشادی است نه مولوی؛ و ارشاد به این است که حایض قدرت بر صلوه صحیحه ندارد.
🔹اعمی:مراد از صلوه در روایت حایض، صلوه فاسد است و نهی آن هم نهی مولوی است.
🔹صحیحی:اگر این نهی مولوی باشد، در صورتی که حایض یک نماز تام الاجزاء و الشرایط بخواند، نماز او حرام ذاتی خواهد شد، و حال آنکه در نظر اعمی نماز حایض لغو و بیهوده می باشد و حرام نیست.
🔹نکته:حایض نمی تواند قصد قربت کند، زیرا قصد قربت آن است که عمل خود را به نیت امتثال امر مولی انجام دهد و حال آنکه در ایام حیض هیچ امری برای نماز صادر نشده است.
@alafzal1400
هدایت شده از بایگانی
#کفایه_مقدمه_۳۳؛
#و_منها_أنه_ص_۵۱؛
5⃣ وجه پنج اعمی ها:اگر شخصی نذر کند در جای مکروه (مثل حمام) نماز نخواند:
🔹 اولا:این نذر صحیح است.
🔹و ثانیا در صورت نماز خواندن در حمام حنث نذر کرده است.
✅ استدلال اعمی:مراد از صلوه در این نذر، صلوه فاسد است نه صلوه صحیح؛ زیرا اگر مراد از صلوه، صلوه صحیح باشد، دو تالی فاسد دارد:
🔹اولا:اگر در حمام نماز بخواند، حنث نذر نکرده است؛ زیرا بر اساس وجوب وفا به نذر، ترک نماز در حمام دارای امر است و واجب می شود و امر به شیء (ترک نماز) مقتضی نهی از ضد آن (انجام نماز) می شود و نهی در عبادت موجب فساد می شود، پس نماز در حمام فاسد می شود، پس این شخص نماز فاسد خوانده نه نماز صحیح و حنث نذر نکرده است، زیرا نذر کرده بود نماز صحیح نخواند و حال آنکه این نماز فاسد است.
🔹ثانیا:بر فرض تعلق نذر به نماز صحیح، این نماز با وجود نذر غیر صحیح می شود، پس از صحت این نماز (این نذر) عدم صحت این نماز (این نذر) لازم می آید، و هر چه از فرض وجودش عدمش لازم بیاید محال است، پس فرض صحت این نماز محال است و لفظ صلوه در اعم از صحیح و فاسد استعمال شده است.
⚡️محقق خراسانی:
1⃣ بر فرض صحت استدلال اعمی ها، نهایت ثابت می شود که این نذر باطل است و نذر نمی تواند به نماز صحیح تعلق بگیرد؛ اما دیگر ثابت نمی کند که الفاظ عبادات برای صحیح وضع نشده اند و برای اعم وضع شده اند.
2⃣ فساد نماز که ناحیه نذر و بعد از نذر حاصل می شود، منافاتی با صحت نماز قبل از نذر ندارد؛ زیرا زمان آن دو متفاوت است و در منافات هشت وحدت شرط است که یکی از آنها وحدت زمان می باشد؛ پس از فرض وجود نذر، عدم آن لازم نیامد و محالی در کار نیست.
🔹نکته:نماز صحیح متعلق نذر واقع شده و همیشه متعلق نذر (امر) قبل از نذر (امر) وجود دارد.
3⃣ مراد از صلوه در این نذر، صلوه صحیحه می باشد و مراد از صحت، صحت شأنی می باشد (صحت بدون در نظر گرفتن تعلق نذر به آن)؛ پس شخص نذر کرده صلوه صحیح شأنی نخواند و نمازی که در حمام خوانده است صحیح شأنی بوده پس حنث محقق شده است.
4⃣ بله اگر نذر کرده بود نماز صحیح بالفعل نخواند، در این صورت اگر در حمام نماز بخواند حنث نذر نشده است، زیرا چنین نمازی صحیح بالفعل نیست و به خاطر نذر فاسد بالفعل می باشد.
5⃣ البته صحت چنین نذری محل اشکال است، زیرا صلوه همراه چنین نذری صحیح و مطلوب نیست.
@alafzal1400