eitaa logo
تفسیر المیزان
9.2هزار دنبال‌کننده
158 عکس
38 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
همراهان محترم برای نشر معارف ناب قرآن کریم به کمک های مالی شما عزیزان با توجه به قیمت های بالای تبلیغات نیاز داریم. اگر مایل بودید برای خادم کانال جعفری ارسال نمایید. شماره کارت حقیر جهت واریز شما عزیزان: 5892101308157268
🌺تفسیر آیه2⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لست عليهم بمصيطر2⃣2⃣ 🔸كلمه  در اصل  با سين بوده، كه به معناى متسلط است، و جمله مورد بحث بيان و تفسير جمله (انما انت مذكر) است. توضيحى راجع به استثناء (الّا من تولّى و كفر) از (فذّكر انّما انت مذّكر) ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه3⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الا من تولى و كفر3⃣2⃣ 🔸اين جمله استثنايى است از مفعول جمله  كه در كلام نيامده بود، و تقدير كلام چنين است: (فذكر الناس انما انت مذكر و لست عليهم بمصيطر الا من تولى منهم عن التذكره و كفر - مردم را تذكر بده كه وظيفه تو تنها تذكر دادن است، تو دست زور به ايشان ندارى مگر افرادى از ايشان كه از تذكر و پندگيرى روى گردانند و كفر مى ورزند)، چون دادن آن جناب به افراد آن چنانى لغو و بى فايده است و معلوم است كه تولى و اعراض و كفر، همواره بعد از تذكر رخ مى دهند، پس آنچه با اين استثناء نفى شد تذكر مكرر است، گويا فرموده: 🔸تو به ايشان بده و خود را پى بگير و آن را قطع مكن، مگر از كسى كه يكبار و دو بار تذكرش دادى و او روى گردانيد و كفر ورزيد كه در اين صورت ديگر لازم نيست به خود ادامه دهى، بلكه بايد از او اعراض كنى، تا خداى تعالى به عذاب بزرگتر معذبش سازد. 🔸پس جمله (فذكر... الا من تولى و كفر فيعذبه اللّه العذاب الاكبر) در معناى آيه زير است كه مى فرمايد:  (فذكر ان نفعت الذكرى... و يتجنبها الاشقى الذى يصلى النار الكبرى ) كه ترجمه و بيانش گذشت. 🔸بعضى از مفسرين درباره اين استثناء گفته اند: استثناء منقطع و به معناى ليكن است، و معناى آيه اين است كه تو بر آنان دست زور ندارى، و ليكن هر كس كه از دعوت تو اعراض كند و كفر بورزد خداى تعالى به عذاب اكبر گرفتارش مى كند، ولى آنچه به نظر ما رسيد، بهتر و به ذهن نزديك تر است. بعضى ديگر گفته اند: استثناء متصل است، و مستثنى منه آن كلمه  است، و معنايش اين است كه تو دست زورى به مردم ندارى، مگر به كسى كه از تذكر روى گردان شود و كفر بورزد كه خداى تعالى به زودى تو را بر او مسلط نموده، دستور مى دهد تا با او جهاد و قتال كنى، و در آخر به قتلش برسانى . ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 4⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فيعذبه اللّه لعذاب الاكبر4⃣2⃣ 🔸منظور از عذاب اكبر عذاب جهنم است، پس آيه شريفه همانطور كه گفتيم محاذى آيه سوره اعلى است كه مى فرمود:  الذى يصلى النار الكبرى. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 5⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ان الينا ايابهم5⃣2⃣ 🔸  به معناى بازگشتن است، و كلمه خبر مقدم براى كلمه  است، و اگر جلوتر ذكر شده براى تأكيد و نيز براى رعايت فواصل آيات بوده نه اينكه بخواهد انحصار را برساند، چون هيچ كس نگفته كه مردم بعد از مرگ بغير خداى سبحان بر مى گردند، تا آيه شريفه بفرمايد: تنها برگشتشان به سوى ما است، و اين جمله در مقام بيان علت عذاب اكبر در آيه قبل است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه6⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثم ان علينا حسابهم6⃣2⃣ 🔸گفتار درباره اين آيه همان گفتارى است كه در آيه قبل داشتيم. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بحث روایتی تفسیر سوره از تفسير شریف المیزان 🔰بحث روايتى 🔸(رواياتى در ذيل آيات (عاملة ناصبة) (فذّكر انّما انت مذكر) و درباره حساب اعمال) 🔸در مجمع البيان آمده كه ابو عبد اللّه امام صادق عليه السلام فرمود: هر مسلمان ناصبى كه با على عليه السلام و دودمانش دشمنى مى ورزد، هر چند اهل عبادت و رياضت باشد، سرانجامش به اين آيه است كه مى فرمايد:  عامله ناص به تصلى نارا حاميه. 🔸مؤلف: اين روايت را صاحب كتاب ثواب الاعمال هم با ذكر سند نقل كرده، به اين عبارت كه هر هر چند اهل عبادت و رياضت باشد سرانجام به اين عاقبت مى رسد كه آيه (عامله ناصبه تصلى نارا حاميه ) بيانگر آن است. 🔸و در همان كتاب از ابن عباس روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود:  چيزى است كه در آتش دوزخ شبيه بخار كه از صمغ صبر تلخ ‌تر، و از جيفه متعفن بدبوتر، و از آتش سوزنده تر است، و نام ضريع را خداى تعالى بر آن نهاده. 🔸و در تفسير قمى در ذيل آيه (لا تسمع فيها لاغيه ) آمده كه امام فرمود: لاغيه به معناى شوخى و دروغ است. و در معناى جمله (لست عليهم بمصيطر) فرمود يعنى تو نه حافظ ايشانى، و نه نويسنده اعمالشان. 🔸و در الدر المنثور است كه ابن ابى شيبه، احمد، عبد بن حميد، مسلم، ترمذى، نسائى، ابن ماجه، ابن جرير، حاكم، ابن مردويه، و بيهقى در كتاب (الاسماء و الصفات ) از جابر روايت كرده اند كه گفت: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم فرمود: من مأمور شدم به اينكه با مردم جنگ كنم تا بگويند (لا اله الا الله )، همينكه اين كلمه را گفتند از ناحيه من اموال و خونهايشان محفوظ و محترم خواهد بود، و من جز به حق نه مالى از ايشان مى ستانم و نه خونى مى ريزم، حال چه اينكه گفتن اين كلمه توام با اعتقاد درونى باشد، و چه صرف لقلقه زبان، حساب اين معنا با خداست، آنگاه اين آيه را قرائت كردند:  فذكر انما انت مذكر لست عليهم بمصيطر. مؤلف: اين روايت دلالتى بر اين معنا ندارد كه استثناء در جمله (الا من تولى و كفر) از ضمير در  است. 🔸و نيز در همان كتاب يعنى تفسير قمى در روايت ابى الجارود از امام ابى جعفر عليه السلام در ذيل آيه (الا من تولى و كفر) آمده كه منظور كسى است كه از تذكر تومتعظ نشود و تو را تصديق نكند، و ربوبيت مرا انكار كند و نعمت مرا كفران نمايد، (فيعذبه اللّه العذاب الاكبر) منظور عذاب غليظ و شديد و دائمى است (ان الينا ايابهم ) يعنى بازگشتشان به سوى ما است، (ثم ان علينا حسابهم)، يعنى جزايشان با ما است. و در نهج البلاغه آمده كه شخصى از امير المؤمنين صلوات اللّه عليه پرسيد: 🔸چگونه خداى عزوجل به حساب اعمال خلائق با آن كثرت كه در آنهاست مى رسد؟ فرمود: به همان جورى كه رزقشان را مى دهد، و با آن كثرتى كه در عدد آنها است رزق هيچ جنبنده اى را فراموش نمى كند. شخصى پرسيد چطور به حساب آنان مى رسد، با اينكه خلائق او را نمى بينند؟ فرمود همانطور كه روزيشان مى دهد، با اينكه خلائق او را نمى بينند. 🔸و نيز در همان كتاب است كه امام صادق عليه السلام فرمود: حساب هر امتى را امام زمانش مى رسد و امامان، دوست داران خود و اعدايشان را به سيمايشان مى شناسند، و اين كلام خداست كه مى فرمايد:  و على الاعراف رجال يعرفون كلا بسيماهم - بر اعراف مردانى هستند كه هر كسى را به سيمايش مى شناسند... 🔸مؤلف: در سابق يعنى در تفسير همين آيه از سوره اعراف توضيح معناى اين حديث گذشت، و اين معنا در كتاب بصائر الدرجات نيز از امام صادق و با سند نقل شده و كافى آن را از امام باقر و امام كاظم عليهما السلم و فقيه آن را از امام هادى عليه السلام در ضمن زيارت جامعه روايت كرده. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
تفسير سوره الغاشيه از تفسير شریف المیزان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺ترجمه آيات سوره از تفسير شریف المیزان 🌺بنام خداى رحمان و رحيم 🔸نام پروردگار بلند مرتبه خود را منزه بدار1⃣ 🔸پروردگارى كه اجزاى عالم را از عدم به وجود آورد و هر يك را در جايى قرار داد كه بايد قرار مى داد2⃣ 🔸و پروردگارى كه هر چيزى را داراى حدود و اندازه اى كرد به طورى كه براى رسيدنش به هدف نهايى از خلقتش مجهز باشد3⃣ 🔸و پروردگارى كه چراگاه ها از زمين رويانيد4⃣ 🔸و دوباره خزانش كرد و به صورت خاشاكى سياه در آورد5⃣ 🔸از نظر حفظ قرآن دلواپس مباش اينقدر برايت مى خوانيم كه ديگر از يادش نبرى6⃣ 🔸البته به اذن ما از ياد نبرى و گر نه هر چه را كه بخواهد از ياد خواهى برد كه خدا داناى به آشكار و نهان است7⃣ 🔸و ما در سر هر دو راهى تو را به راه آسان تر دعوت، سوق مى دهيم و انتخاب آن را به فطرت پاكت الهام مى كنيم8⃣ 🔸پس تو به كار تذكر دادنت بپرداز البته جايى كه تذكر مفيد باشد9⃣ 🔸كه به زودى آنها كه از خدا مى ترسند متذكر مى شوند🔟 🔸ولى بدبخت ترين افراد از تذكر تو اعراض مى كنند1⃣1⃣ 🔸بدبخت هايى كه در آتش خواهند سوخت آتشى كه از آتش دنيا سوزنده تر است2⃣1⃣ 🔸چون در آن مرگ و حياتى نيست3⃣1⃣ 🔸محققا هر كس كه خود را تزكيه كند رستگار مى شود4⃣1⃣ 🔸و هر وقت نام خدا را به ياد آورد بلافاصله به نماز بايستد5⃣1⃣ 🔸ولى شما اى مردم ! زندگى دنيا را بر آن رستگارى مقدم مى داريد6⃣1⃣ 🔸با اينكه زندگى آخرت خير محض و فنا ناپذير است7⃣1⃣ 🔸اين سفارش ها در صحف قديم نيز بود8⃣1⃣ 🔸يعنى صحف ابراهيم و موسى9⃣1⃣
🌺بيان آیات سوره از تفسير شریف المیزان 🔸در اين آيات به توحيد خداى تعالى امر شده، توحيدى كه لايق به ساحت مقدس او باشد، و نيز به تنزيه ذات متعاليه اش از اينكه نام مقدسش با نامى ديگر ذكر شود، و يا چيزى كه بايد به او مستند شود بغير او نسبت دهند، مثلا كسى ديگر را در خلقت و تدبير و رزق شريك او بدانند، و به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم وعده تأييد مى دهد، تأييد به وسيله علم و حفظ، و نيز وعده مى دهد كه او را از آسان ترين طريق و مناسب ترين راه موفق به تبليغ و دعوت بفرمايد. و سياق آيات اول سوره سياق آيات مكى است، و اما ذيل سوره يعنى از جمله (قد افلح من تزكى...) مورد ترديد است براى اينكه از طرق ائمه اهل بيت و همچنين از طرق اهل سنت رواياتى رسيده كه منظور از  دادن زكات فطره و خواندن نماز عيد است، و اين را هم مى دانيم كه روزه و توابعش كه يكى زكات فطره است و همچنين نماز عيد، بعد از هجرت در مدينه تشريع شده نتيجه مى گيريم كه آيات ذيل سوره در مدينه نازل شده، پس سوره مورد بحث مشتمل است بر آيات مكى و مدنى هر دو، و اين با رواياتى كه مى گويد اين سوره مكى است منافاتى ندارد، براى اينكه مى توان آن را حمل كرد به اينكه منظور صدر سوره است. توضيح معناى اينكه فرود:  سبّح اسم ربّك - نام پروردگارت را تنزيه كن ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیرآیه 1⃣سوره الاعلی از تفسير شریف المیزان 🔰سبح اسم ربك الاعلى1⃣ 🔸در اين آيه به رسول خدا دستور مى دهد اسم پروردگار خود را تقديس و تنزيه كند، و از اينكه نفرمود پروردگارت را تنزيه كن، فرمود اسم پروردگارت را تنزيه كن - و ظاهر لفظ اسم كلمه اى است كه بر مسمى دلالت كند - و كلمه هم جايش در زبان است، مى فهميم كه منظور اين است كه: هر وقت نام پروردگارت را به زبان مى آورى نام چيز ديگرى از قبيل و و شفعا كه خدا از آن منزه است با آن كلمه به زبان ميار، و نسبت ربوبيت به آنها مده يعنى امورى كه از شوون ربوبيت است و مختص به خداى تعالى است، از قبيل خلقت، ايجاد، رزق، احياء، اماته، و امثال آن را بغير خدا نسبت مده. 🔸و يا معنايش اين است كه: امورى كه لايق ساحت مقدس خداى تعالى نيست از قبيل عجز، جهل، ظلم، غفلت و نظائر آن از هر صفت نقص و عيب را به خدا منسوب مكن. 🔸و كوتاه سخن اينكه: تنزيه نام خدا اين است كه وقتى سخن از خدا مى رود بايد كلام از ذكر امورى كه مناسب با ذكر او نيست خالى باشد، اين تنزيه خدا در مرحله زبان و سخن است كه بايد با تنزيه او در مرحله عمل موافق باشد و لازمه اين تنزيه توحيد كامل و نفى شرك جلى است، و شرك جلى درست عكس توحيد است، و شخص مشرك نه تنها خداى تعالى را منزه از نواقص مذكور نمى داند، بلكه از شنيدن نام خدا به تنهايى ناراحت مى شود، و دو آيه زير بر اين معنا ناطق است: (و اذا ذكر اللّه وحده اشمازت قلوب الذين لا يومنون بالاخره و اذا ذكر الذين من دونه اذا هم يستبشرون )، (و اذا ذكرت ربك فى القران وحده ولوا على ادبارهم نفورا). 🔸و در اينكه اسم را اضافه كرد به كلمه  و رب را اضافه كرد به كاف خطاب نكته اى است كه بيان قبلى ما را تأييد مى كند، چون معناى آن چنين مى شود: منزه بدار نام پروردگارت را كه تو او را پروردگار خود گرفته اى، و مردم را به ربوبيت و الوهيت او مى خوانى، پس ديگر در كلام خود آنجا كه نام او را به ربوبيت مى برى، نبايد نام غير او به طورى ذكر شود كه با ربوبيت خداى تعالى كه خودش ‍ نيز خود را بدان ناميده منافات داشته باشد. كلمه  به معناى كسى است كه بر فراز هر بلندى كه تصور شود در آمده، و بر هر چيزى قاهر و چيره باشد، و اين كلمه صفت  است، نه صفت ، و همين صفت حكم آيه را تعليل مى كند، و مى فهماند كه چرا گفتيم نام پروردگارت را منزه بدار، براى اينكه او از هر علوى كه تصور شود عالى تر است. 🔸مفسرين درباره اين جمله قول دارند: اقوال مختلف در اين باره بعضى گفته اند: معناى (سبح اسم ربك الاعلى) اين است كه: بايد بگويى (سبحان ربى الاعلى)، نقل از ابن عباس. البته اين نسبت را هم به وى داده اند كه گفته معنايش اين است كه نماز بخوان. 🔸بعضى گفته اند: مراد از كلمه ، مسمى، يعنى خود خداى تعالى است، و معناى آيه اين است كه: خدا را از هر فعل و صفتى كه لايق به ساحت قدس او نيست منزه بدار. 🔸بعضى گفته اند: منظور از آوردن كلمه   تعظيم مسمى است، و استشهاد شده به گفته لبيد شاعر كه گفته است : (الى الحول ثم اسم السلام عليكما - تا سر يكسال و سپس اسم سلام بر شما دو نفر باد)، يعنى سلام بر شما باد، در اينجا هم معنايش: (سبح ربك الاعلى ) است. 🔸و بعضى گفته اند: مراد تنزيه اسماى خداى تعالى است از هر رفتارى كه لايق به ساحت قدس او نباشد، مثلا اگر لفظى از اسماى خدا عمومى باشد، هم به خداى تعالى اطلاق شود، هم به غير او، مانند عالم و قادر و امثال آن، در مورد خداى تعالى آن را تاءويل نكند (و با اسماى خدا بازى ننمايد) و اگر لفظى باشد كه معناى اصلى و لغوى آن در مورد خداى تعالى صادق نباشد، كلمه را بر معناى اصليش باقى نگذارد، و آن را تاءويل نمايد مانند (و جاء ربك - پروردگار تو آمد) كه حتما بايد تاءويل شود، و اگر كلمه اى است كه جز در مورد خداى تعالى اطلاق نمى شود، مانند كلمه  بايد آن را بر غير خداى تعالى اطلاق نكند، و در جاهاى نامناسب از قبيل مستراح آن را به زبان نياورد، و به همين قياس رعايت ادب را درباره اسم خدا بنمايد. و ليكن معنايى كه ما ارائه داديم هم عمومى تر و وسيع تر است، و هم با سياق آيات بعدى كه مى فرمايد: (سنقرئك فلا تنسى ) و (نيسرك لليسرى فذكر) مناسب تر است، چون سياق اين آيات سياق تحريك و تشويق به تبليغ رسالت، و تذكر دادن و بيدار كردن مردم است، و لذا نخست دستور مى دهد كه آن جناب كلام خود را اصلاح كند و از هر چيزى كه بويى از شرك جلى و يا شرك خفى دارد پاك نمايد، و اسم پروردگارش را منزه بدارد، و در مرحله دوم او را وعده مى دهد به اينكه آنقدر وحى را برايش بخواند كه ديگر چيزى از آن را فراموش نكند، و در مرحله سوم وعده اش مى دهد كه طريقه تبليغ را بر او آسان سازد، و در آخر دستور مى دهد مردم را تذكر دهد و تبليغ كند، (دقت بفرماييد). مظاهر تدبير الهى: خلقت، تسويه، تقدير، هدايت، و... 
🌺تفسیر آیه 2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰الذى خلق فسوى2⃣ 🔸(خلقت هر چيزى) به معناى گردآورى اجزاى آن است، و  به معناى روى هم نهادن آن اجزا به نحوى است كه هر جزئى در جايى قرار گيرد كه جايى بهتر از آن برايش تصور نشود، و علاوه بر آن جايى قرار گيرد كه اثر مطلوب را از هر جاى ديگرى بهتر بدهد، مثلا در مورد انسان چشم را در جايى و گوش را در جايى و هر عضو ديگر را در جايى قرار دهد كه بهتر از آن تصور نشود، و حقش ادا شود. 🔸و اين دو كلمه يعنى  و  هر چند در آيه شريفه مطلق آمده، ليكن تنها شامل مخلوقاتى مى شود كه يا در آن تركيب باشد، و يا شائبه اى از تركيب داشته باشد، و آيه مورد بحث تا چهار آيه بعد در مقام توصيف تدبير الهى است، و اين خود برهانى است بر ربوبيت مطلقه او. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه سوره3⃣ از تفسير شریف المیزان 🔰و الذى قدر فهدى3⃣ 🔸يعنى آنچه را خلق كرده با اندازه مخصوص و حدود معين خلق كرده، هم در ذاتش و هم در صفاتش و هم در كارش، و نيز آن را با جهازى مجهز كرده كه با آن اندازه ها متناسب باشد، و بوسيله همان جهاز او را به سوى آنچه تقدير كرده هدايت فرموده، پس هر موجودى به سوى آنچه برايش مقدر شده و با هدايتى ربانى و تكوينى در حركت است، مانند طفل كه از همان اولين روز تولدش راه پستان مادر را مى شناسد، و جوجه كبوتر مى داند كه بايد منقار در دهان مادر و پدرش ‍ كند، و هر حيوان نرى به سوى ماده اش هدايت و هر ذى نفعى به سوى نفع خود هدايت شده است، و بر همين قياس هر موجودى به سوى وجوديش هدايت شده. 🔸و خداى تعالى در اين معانى فرموده:  و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم و نيز فرموده: (ثم السبيل يسره)، و نيز فرموده: لكل وجهه هو موليها. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و الذى اخرج المرعى4⃣ 🔸كلمه  به معناى چرايى است كه علف خواران آن را مى چرند، و كسى كه آن را از زمين خارج مى كند و مى روياند همان خداى سبحان است ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 5⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰فجعله غثاء احوى5⃣ 🔸كلمه  به معناى گياه خار و خاشاكى است كه سيل به كنار بيابان مى ريزد، و منظور از آن در اينجا - به طورى كه گفته اند - گياه خشكيده است. و كلمه   به معناى سياه شده است. و منظور از بيرون كردن مرعى براى آذوقه حيوان و سپس خاشاك سياه كردنش، ارائه نمونه اى از تدبير ربوبى و دلائل ربوبيت خدا است، همچنان كه خلقت و تسويه و تقدير و هدايت نمونه ديگرى از آن است. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیات 6⃣ و 7⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰سنقرئك فلا تنسى6⃣ 🔰الا ما شاء اللّه نه يعلم الجهر و ما يخفى7⃣ 🔸راغب در مفردات گفته كلمه  به معناى ضميمه كردن حروف براى به وجود آوردن كلمه، و رديف كردن كلمات براى به وجود آوردن جمله است در حال خواندن، پس اين ماده در هر ضميمه كردنى استعمال نمى شود، مثلا وقتى مى خواهى بفهمانى من مردم محل را گردهم جمع كردم، نمى توانى بگويى: ، و باز به همين دليل به يك حرف كه از دهان در آيد قرائت گفته نمى شود. معناى  در (سنقرئك فلا تنسى) و مفاد استثناء (الّا ماشاء اللّه). و در مجمع البيان گفته كلمه  كه فعل  مشتق از آن است به معناى تحويل گرفتن قرائت قارى است، به منظور غلط گيرى و تصحيح قرائت وى، و قارى به معناى خود خواننده است. 🔸البته بايد توجه داشت كه در مورد بحث كه مى فرمايد ما به زودى تو را اقراء مى كنيم، به معناى اقراى معمول در بين خود افراد معلولى نيست، كه استاد گوش بدهد و غلطهاى شاگرد را تصحيح كند، و يا جايى كه خوب نخوانده خوب خواندن را به او بياموزد، چون چنين چيزى از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم سابقه نداشته، و معهود نيست كه چيزى از قرآن را خوانده باشد، و چون به علت فراموشى خوب نخوانده و يا به غلط خوانده، خداى تعالى فرموده باشد تو بخوان و من گوش مى دهم، تا درست خواندن را به تو ياد دهم، بلكه منظور از اقراء در خصوص مورد، اين است كه ما چنين قدرتى به تو مى دهيم كه درست بخوانى و خوب بخوانى، و آنطور كه نازل شده و بدون كم و كاست و غلط و تحريف بخوانى، و خلاصه آنچه را كه نازل شده فراموش نكنى. 🔸و جمله (سنقرئك فلا تنسى) وعده اى است از خداى تعالى به پيامبرش، به اينكه علم به قرآن و حفظ قرآن را در اختيارش بگذارد، به طورى كه قرآن را آنطور كه نازل شده همواره حافظ باشد، و هرگز دچار نسيان نگردد، و همانطور كه نازل شده قرائتش ‍ كند، و ملاك در تبليغ رسالت و وحى به همانطور كه وحى شده همين است. و جمله (الا ما شاء الله) استثنايى است كه تنها به منظور بقاى قدرت الهى بر اطلاقش آورده شده، مى خواهد بفهماند چنين نيست كه خداى تعالى بعد از دادن چنين عطيه اى ديگر قادر نباشد تو را گرفتار فراموشى كند، نه، بعد از اعطاء هم باز به قدرت مطلقه خود باقى است، و اين استثنايى نظير استثنايى است كه در آيه شريفه:  (و اما الذين سعدوا ففى الجنه خالدين فيها ما دامت السموات و الارض الا ما شاء ربك عطاء غير مجذوذ) مى باشد، كه توضيحش در همان سوره گذشت. پس در اين استثنا نمى خواهد بعضى از مصاديق نسيان را از عموم  خارج كند و بفرمايد به زودى علم قرآن را به تو مى دهيم به طورى كه هيچ چيز از قرآن را فراموش نكنى، مگر آنچه را كه او خواسته است فراموش كنى، براى اينكه اگر معنا چنين باشد اختصاص به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم ندارد، همه مردم اينطورند، و از هر چيزى و هر محفوظى آن مقدارى را فراموش مى كنند كه خدا خواسته باشد، و از اشيا مقدارى را حفظ مى كنند و مقدارى را فراموش مى نمايند، پس اين چه منتى است كه بر شخص رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم نهاده؟ با اينكه عطيه، عطيه اى است عمومى و مشترك بين آن جناب و عموم مردم. پس وجه درست همان است كه ما بيان كرديم. آسوده خاطر نموده پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از چيست تلقى وحى الهى و حفظ آن و آيه شريفه با سياقى كه دارد خالى از تأييد گفتار بعضى از مفسرين نيست كه گفته اند: رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم هر وقت جبرئيل بر او نازل مى شد قرآن را مى خواند تا مبادا چيزى از آن را فراموش كرده باشد، به طورى كه هيچ گاه نمى شد كه جبرئيل وحى را به آخر برساند، و آن جناب شروع به خواندن از اولش نكرده باشد، ولى همينكه اين آيه نازل شد رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم از اين دلواپسى در آمد، و چيزى را فراموش نكرد. و اين معنا به ذهن نزديك مى رسد كه بگوييم آيه شريفه مورد بحث يعنى آيه (سنقرئك فلا تنسى )
ادامه🔰  🔸قبل از آيه (لا تحرك به لسانك لتعجل به ان علينا جمعه و قرانه فاذا قراناه فاتبع قرانه ثم ان علينا بيان )، و اين آيه قبل از آيه (و لا تعجل بالقرآن من قبل ان يقضى اليك وحيه و قل رب زدنى علما)، نازل شده باشد. 🔸(انه يعلم الجهر و ما يخفى ) - كلمه  به معناى ظهور هر چيزى در حد كمال براى حاسه اى از حواس آدمى است، يا حاسه باصره كه در آيه (فقالوا ارنا اللّه جهره)، به اين معنا آمده. و يا حاسه سامعه كه در آيه (انه يعلم الجهر من القول )، منظور شده است، اين بود معناى جهر. و اما در آيه مورد بحث كه سخنى از ديدن و شنيدن نرفته منظور مطلق هر چيزى است كه براى ادراك ظاهر باشد، به قرينه مقابل آن يعنى جمله (و ما يخفى) كه آن را نيز مقيد به سمع و بصر نكرده. و اين جمله در مقام تعليل براى مضمون جمله (سنقرئك فلا تنسى) است، و معنايش اين است كه ما به زودى خاطرت را در تلقى وحى و حفظ آن آسوده مى كنيم، به علت اين كه ما هم به ظاهر اشيا آگهى داريم، و هم به باطن آنها، در مورد تو نيز هم از ظاهر حالت خبر داريم و هم از باطنت، و مى دانيم كه در دل چقدر اهتمام به امر وحى دارى، و تا چه حد بر اطاعت پروردگارت در آنچه دستورت مى دهد حريصى. و در جمله (الا ما شاء الله انه يعلم...) التفاتى از تكلم مع الغير (ما به زودى چنين و چنان ) مى كنيم به غيبت (مگر آنچه خدا بخواهد)، بكار رفته، و نكته آن اشاره به حجت و دليل استثنا است، مى فهماند كه اگر گفتيم ما كه به پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم) علم و حفظ قرآن را افاضه مى كنيم، قدرت بر خلاف آن را از خود سلب نمى كنيم، علتش اين است كه خداى تعالى مستجمع جميع صفات كمال است، كه يكى از آنها قدرت مطلقه است، و عين اين علت در جمله (انه يعلم) نيز جريان دارد، يعنى اگر در آن هم التفات بكار رفته براى اشاره به علت مذكور است. معناى اينكه خطاب به پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: (و نيسّرك لليسرى - تو را براى يسرى آسان مى كنيم) و نكته اى كه اين تعبير متضمّن است ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه8⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و نيسرك لليسرى8⃣ 🔸كلمه  مونث  است، و مصدر   كه فعل  از آن مشتق شده به معناى آسان كردن است، و در اين جمله كلمه   صفتى است كه در جاى موصوف محذوف خود نشسته، تقدير كلام (و نيسرك للطريقه اليسرى ) است، مى فرمايد ما تو را آنچنان رهنمون مى شويم كه همواره براى دعوت و تبليغ زبانى و عمليت آسان ترين طرق را اتخاذ كنى، عده اى را هدايت كنى، وعده اى ديگر را اتمام حجت نمايى، و در برابر آزارشان صبر كنى. مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بفرمايد:  (ونيسر لك اليسرى) طريقه آسان را براى تو فراهم مى كنيم، همچنان كه موسى عليه السلام در دعايش گفت: ، نه اينكه بفرمايد تو را براى يسرى آسان مى كنيم، حال بايد ديد چرا اينطور تعبير كرد؟ در جواب مى گوييم: در آيه شريفه سخن از اين معنا رفته كه نفس شريف پيامبر صلى اللّه عليه وآله و سلم را مجهز به الهامهايى مى كند كه بتواند وظيفه رسالت خود را به آسانى و به بهترين طريق انجام دهد، اگر فرموده بود:  (و نيسر لك اليسرى) نفس شريف رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را در اين موهبت هيچكاره معرفى كرده بود، و با دگرگون كردن تعبير فهمانده كه كارى مى كنيم كه خود تو بهترين طريقه را انتخاب كنى. 🔸علاوه بر اين اگر اينطور كه گفتيم تعبير آورده بود نوعى تحصيل حاصل مرتكب شده بود، براى اينكه معنايش چنين مى شد: (ما آسان را براى تو آسان مى كنيم)، آن وقت اشكال تحصيل حاصل و اينكه آسان كردن آسان معنا ندارد، جوابى نداشت. پس مراد از آسان كردن، آسان كردن خود رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، و منظور اين است كه فطرت آن جناب را آنچنان صاف كند، كه جز طريقه آسان را انتخاب نكند، طريقه اى را كه همان طريقه فطرت است از ساير طرق تشخيص دهد، پس ‍ آيه شريفه در معناى آيه زير است كه از موسى حكايت مى كند كه گفت: حقيق على ان لا اقول على اللّه لا الحق. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 9⃣سوره از تفسير شریف المیزان   🔰فذكر ان نفعت الذكرى9⃣ 🔸اين آيه شريفه به دليل اينكه حرف  بر سرش آمده، نتيجه گيرى از مطالب قبل است كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم را دستور مى داد تا نام پروردگارش را منزه بدارد، و وعده اش مى داد كه وحى را آنقدر اقراء كند كه به هيچ وجه فراموشش ‍ نكند، و فطرتش را آنقدر صاف كند كه طريقه سهل را از ميان همه طريقه ها تشخيص دهد، و همه اينها از شرايط ضرورى يك دعوت دينى است، و دعوت دينى بدون آنها به ثمر نمى رسد و موثر واقع نمى شود. و معناى آيه مورد بحث با در نظر داشتن اين مطالب چنين مى شود: حال كه همه وسايل امتثال امر خود را برايت فراهم نموديم و تو را اقراء كرديم تا فراموش نكنى، و تشخيص طريقه سهل را برايت فراهم ساختيم، پس تو هم هر جا كه ديدى تذكر ثمربخش است تذكر بده. سودمند واقع شدن شرط اساسى تذكره و اشاره به گفتار مفسرين درباره شرط مذكور در اين جمله امر به تذكره را مشروط كرده به موردى كه تشخيص دهد، تذكره است، و اين شرطى است بر اساس حقيقت، چون وقتى تشخيص دهد تذكره سودى ندارد كار لغوى (نظير ايجاد با آب دستى ) مى شود، و خداى تعالى اجل از آن است كه رسول گرامى خود را امر كند به اينكه كار كند، پس تذكره در موردى بايد استعمال شود كه در خود طرف زمينه اى براى تذكر باشد كه در اين مورد تذكره در نوبت اول دل او را متمايل به حق مى سازد و قهرا تذكره نافع و اقع مى شود، و همچنين در نوبت هاى بعدى هم تمايل او را بيشتر مى سازد، همچنان كه فرمود:  (سيذكر من يخشى) و در موردى كه طرف هيچ زمينه اى براى نرم شدن دل ندارد، نوبت اول حجت را بر او تمام مى كند، اين نيز نافع است، چون باعث مى شود طرف از حق دورى كند، همچنان كه فرمود: (و يتجنبها الاشقى) و اما تذكره نوبت دوم او به خاطر اينكه نه خاصيت نرم كردن دل دارد، و نه اثر اتمام حجت، كارى لغو خواهد بود، و به همين جهت در اينجا فرمان خود را مشروط كرد به صورتى كه تذكره مفيد باشد، و در آيه زير صريحا فرموده:  (فاعرض عن من تولى عن ذكرنا و لم يرد الا الحيوه الدنيا). 🔸بعضى از مفسرين گفته اند: اين شرط صورى است نه حقيقى، مى خواهد بفرمايد تذكره هميشه نافع است، در بعضى موارد باعث اطاعت بيشتر، و در بعضى دورى از معصيت مى شود، همچنان كه خود ما به طرف مقابل بگوييم از فلانى بپرس اگر پرسيدن فايده دارد، و به همين جهت بعضى ها گفته اند: كلمه  در آيه شريفه به معناى معروفش  نيست، بلكه به معناى (قد - به تحقيق ) است، و بعضى ديگر گفته اند: به معناى (اذ - زيرا) است، مى فرمايد تذكر بده زيرا تذكر نافع است. 🔸ولى اين حرف صحيح نيست، براى اينكه مى بينيم كه تذكر همه جا و حتى در مورد معاندين كه حجت بر آنان تمام شده نافع نيست، و چگونه مى توان چنين ادعايى كرد با اينكه قرآن درباره آن دسته از مردم فرموده: (سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون ختم اللّه على قلوبهم و على سمعهم و على ابصارهم غشاوه ). 🔸بعضى ديگر گفته اند: در كلام به منظور اختصار گويى چيزى حذف شده، و تقدير كلام اين است:  (فذكر ان نفعت الذكرى و ان لم تنفع - تو تذكر بده چه تذكرت سود داشته باشد و چه نداشته باشد)، 🔸و بر گفته خود چنين استدلال كرده اند كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم براى مبعوث شده، تا عذر براى احدى باقى نگذارد، او به نافع بودن تذكره نيست، رسالت خود را انجام مى دهد چه نافع باشد و چه نباشد، و در حقيقت آيه مورد بحث با جمله حذف شده اش نظير آيه (و جعل لكم سرابيل تقيكم الحر) مى باشد كه تقديرش (الحر و البرد - گرما و سرما9 است. 🔸اين وجه هم درست نيست، براى اينكه قبول نداريم كه آن جناب موظف به تذكره بوده ، چه در مواردى كه نافع باشد و چه آنجا كه نباشد. بعضى ديگر گفته اند: شرط (اگر سودمند باشد) را براى اين آورده كه اشاره كند به اينكه نافع واقع شدن تذكر در دل نامبردگان، امر بعيدى است، و اين يك پيشگويى است در مورد آنان، گويا فرموده تو وظيفه خودت را انجام بده، كه اجرت را مى برى، هر چند كه بعيد است در آنان موثر افتد. اين وجه هم درست نيست، به دليل اينكه دنبال آيه بلافاصله مى فرمايد: سيذكر من يخشى.  و با اينكه خودش مى فرمايد افراد بيمناك از آخرت به زودى متذكر مى شوند، چگونه ممكن است بفرمايد: تذكر بده هر چند بعيد است كه مفيد واقع شود؟! ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه🔟 سوره از تفسير شریف المیزان 🔰سيذكر من يخشى🔟 🔸يعنى به زودى افرادى كه در قلب چيزى از خشيت خدا و ترس از او دارند بوسيله قرآن شده، اندرز مى گيرند. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 1⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و يتجنبها الاشقى1⃣1⃣ 🔸ضمير  به كلمه  بر مى گردد، و منظور از كلمه  به قرينه مقابله اش با جمله  كسى است كه در دل هيچ دلواپسى و خشيتى از عذاب خدا نداشته باشد، و اما فعل  از مصدر تجنب است كه به معناى دور شدن از چيزى است. 🔸و معناى آيه اين است كه: به زودى همانطور كه  از تذكره تو متذكر مى شود  هم كه از خدا نمى ترسد از تذكره تو دور مى گردد. ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان   🔰الذى يصلى النار الكبرى2⃣1⃣ 🔸از ظاهر آيه بر مى آيد كه مراد از   آتش دوزخ باشد، كه معلوم است در مقايسه با آتش دنيا آتشى است بزرگتر و سوزنده تر. 🔸ولى بعضى گفته اند: مراد از آن، پايين ترين دركات دوزخ است كه عذابش از هر جاى ديگر دوزخ سخت تر است. معناى اينكه شقىّ دوزخى در آتش نه مى ميرد و نه زنده مى شود ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه3⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثم لا يموت فيها و لا يحيى3⃣1⃣ 🔸كلمه  كه براى تاخر چيزى از چيز ديگر استعمال مى شود، در اينجا براى تاخر رتبى كلام است، و مراد از (نمردن و زنده نشدن در آتش ) اين است كه: بفهماند تا ابد كسى از آن نجات نمى يابد، چون نجات به معناى قطع شدن عذاب به يكى از دو راه است، يا اينكه شخص معذب بميرد و هستيش فانى شود، و يا زندگى شقا و بدبختيش را مبدل به سعادت و عذابش را مبدل براحتى كند. پس منظور از حيات در خصوص اين آيه حيات طيبه و سعادتمندانه است، و آيه شريفه نظير تعبيرى است كه خود ما درباره بيمارمان مى گوييم نه زنده است كه آدم اميدى به وى داشته باشد، و نه مرده كه اميدش قطع شود و فراموش گردد. 🔸مراد از تزّكى در:  قد افلح من تزكّى ___ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a