💢خطرناکترين دشمن داخلي اسلام
مکتب #خوارج مکتبي نبود که بتواند واقعاً باقي بماند، ولي اين مکتب اثر خود را باقي گذاشت. افکار و عقايد خارجيگري در ساير فرق اسلامي نفوذ کرد و هم اکنون «نهرواني» هاي فراوان وجود دارند و مانند عصر و عهد علي خطرناکترين دشمن داخلي اسلام همينها هستند، همچنانکه معاويهها و عمرو عاصها نيز همواره وجود داشته و وجود دارند و از وجود «نهرواني» ها- که دشمن آنها شمرده ميشوند- به موقع استفاده ميکنند.
📚شهید مطهری، جاذبه و دافعه، ص۱۱۵
#روحیه_خوارج ۱
@almorsalaat
🔉🔉 صوت تدریس کتاب گرانقدر طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
🔅 توسط برادر عزیزم حجت الاسلام سیدمجتبی جواهری که این روزها در بوشهر تدریس میکنند.
از کانال شخصی ایشان دانلود کنید و #حتما #بشنوید 👇👇👇
https://eitaa.com/sm_javaheri/241
@fater290
💠همراهی #علم و #عمل در تربیت اسلامی
🔰علامه طباطبایی
🔸من المعلوم بالقياس و يؤيده التجربة القطعية أن العلوم العملية- و هي التي تتعلم ليعمل بها- لا تنجح كل النجاح و لا تؤثر أثرها الجميل دون أن تلقى إلى المتعلم في ضمن العمل،
🔸لأن الكليات العلمية ما لم تنطبق على جزئياتها و مصاديقها تتثاقل النفس في تصديقها و الإيمان بصحتها لاشتغال نفوسنا طول الحياة بالجزئيات الحسية و كلالها بحسب الطبع الثانوي من مشاهدة الكليات العقلية الخارجة عن الحس فالذي صدق حسن الشجاعة في نفسها بحسب النظر الخالي عن العمل ثم صادف موقفا من المواقف الهائلة التي تطير فيها القلوب أدى به ذلك إلى النزاع بين عقله الحاكم بحسن الشجاعة و وهمه الجاذب إلى لذة الاحتراز من تعرض الهلكة الجسمانية و زوال الحياة المادية الناعمة فلا تزال النفس تتذبذب بين هذا و ذاك، و تتحير في تأييد الواحد من الطرفين المتخاصمين، و القوة في جانب الوهم لأن الحس معه.
🔸فمن الواجب عند التعليم أن تتلقى المتعلم الحقائق العلمية مشفوعة بالعمل حتى يتدرب بالعمل و يتمرن عليه لتزول بذلك الاعتقادات المخالفة الكائنة في زوايا نفسه و يرسخ التصديق بما تعلمه في النفس، لأن الوقوع أحسن شاهد على الإمكان.
🔸و لذلك نرى أن العمل الذي لم تعهد النفس وقوعه في الخارج يصعب انقيادها له فإذا وقع لأول مرة بدا كأنه انقلب من امتناع إلى إمكان و عظم أمر وقوعه و أورث في النفس قلقا و اضطرابا، ثم إذا وقع ثانيا و ثالثا هان أمره و انكسر سورته و التحق بالعاديات التي لا يعبأ بأمرها، و إن الخير عادة كما أن الشر عادة.
🔸و رعاية هذا الأسلوب في التعليمات الدينية و خاصة في التعليم الديني الإسلامي من أوضح الأمور فلم يأخذ شارع الدين في تعليم مؤمنيه بالكليات العقلية و القوانين العامة قط بل بدأ بالعمل و شفعه بالقول و البيان اللفظي فإذا استكمل أحدهم تعلم معارف الدين و شرائعه استكمله و هو مجهز بالعمل الصالح مزود بزاد التقوى.
🔸كما أن من الواجب أن يكون المعلم المربي عاملا بعلمه؛ فلا تأثير في العلم إذا لم يقرن بالعمل لأن للفعل دلالة كما أن للقول دلالة فالفعل المخالف للقول يدل على ثبوت هيئة مخالفة في النفس يكذب القول فيدل على أن القول مكيدة و نوع حيلة يحتال بها قائله لغرور الناس و اصطيادهم.
🔸و لذلك نرى الناس لا تلين قلوبهم و لا تنقاد نفوسهم للعظة و النصيحة إذا وجدوا الواعظ به أو الناصح بإبلاغه غير متلبس بالعمل متجافيا عن الصبر و الثبات في طريقه، و ربما قالوا: «لو كان ما يقوله حقا لعمل به» إلا أنهم ربما اشتبه عليهم الأمر في استنتاج منه فإن النتيجة أن القول ليس بحق عند القائل إذ لو كان حقا عنده لعمل به، و ليس ينتج أن القول ليس بحق مطلقا كما ربما يستنتجونه.
🔸فمن شرائط التربية الصالحة أن يكون المعلم المربي نفسه متصفا بما يصفه للمتعلم متلبسا بما يريد أن يلبسه، فمن المحال العادي أن يربي المربي الجبان شجاعا باسلا، أو يتخرج عالم حر في آرائه و أنظاره من مدرسة التعصب و اللجاج و هكذا.
🔸فلذلك كله كان من الواجب أن يكون المعلم المربي ذا إيمان بمواد تعليمه و تربيته.
🔸على أن الإنسان الخالي عن الإيمان بما يقوله حتى المنافق المتستر بالأعمال الصالحة المتظاهر بالإيمان الصريح الخالص لا يتربى بيده إلا من يمثله في نفسه الخبيثة فإن اللسان و إن أمكن إلقاء المغايرة بينه و بين الجنان بالتكلم بما لا ترضى به النفس و لا يوافقه السر إلا أن الكلام من جهة أخرى فعل و الفعل من آثار النفس و رشحاتها، و كيف يمكن مخالفة الفعل لطبيعة فاعله؟
🔸فالكلام من غير جهة الدلالة اللفظية الوضعية حامل لطبيعة نفس المتكلم من إيمان أو كفر أو غير ذلك، و واضعها و موصلها إلى نفس المتعلم البسيطة الساذجة فلا يميز جهة صلاحه- و هو جهة دلالته الوضعية- من جهة فساده- و هو سائر جهاته- إلا من كان على بصيرة من الأمر، قال تعالى في وصف المنافقين لنبيه (ص): «وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ»: سورة محمد:۳۰
🔸فالتربية المستعقبة للأثر الصالح هو ما كان المعلم المربي فيها ذا إيمان بما يلقيه إلى تلامذته مشفوعا بالعمل الصالح الموافق لعلمه، و أما غير المؤمن بما يقوله أو غير العامل على طبق علمه فلا يرجى منه خير.
🔸و لهذه الحقيقة مصاديق كثيرة و أمثلة غير محصاة في سلوكنا معاشر الشرقيين و الإسلاميين خاصة في التعليم و التربية في معاهدنا الرسمية و غير الرسمية فلا يكاد تدبير ينفع و لا سعي ينجح.
📚تفسير المیزان ج۶ ص۲۵۹
#تربیت_اسلامی
#در_محضر_علامه
@fater290
هدایت شده از ملاحظات| امین جواهری
🔹یک روایت و یک تفقه
▪️در تصویر قسمتی از بیانات مقام معظم رهبری خطاب به مجلس خبرگان رهبری در سال 1388 را ملاحظه می کنید. در این عبارات ایشان #اطاعت_از_امام را به معنای حرکت در نظام اجتماعی و هندسه کلی جامعه می خوانند.
▪️اگر نظام اجتماعی و حرکت عمومی جامعه به سمت درستی باشد خطاهای فردی قابل اغماض است و اگر نظام اجتماعی در راستای فساد سیستمی یا استثمار انسان ها باشد، حتی اعمال فردی نیک هم مایه ی عذاب خواهد بود.
🔅در فقه شیعه اطاعت از امام عادل و امام جائر یعنی تسلیم شدن در برابر #نظام_اجتماعی عادلانه یا نظام اجتماعی ظالمانه.
▪️نظام #ولایت_فقیه یک سیستم مدیریت جامعه است نه حکومت یک شخص. ما باید در بازتولید رویه های مدیریت جامعه در #گام_دوم_انقلاب بازنگری کنیم.
#عصر_انقلاب
🔸🔸🔸🔸🔸
ملاحظات و محاکمات
(دست نوشته های سید مجتبی جواهری)
💠 @sm_javaheri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 روايت رهبرمعظم انقلاب از پيمودن یک مسیر ۲۰ ساله در ظرف ٢ سال توسط شهيد حسن باقری، معجزه انقلاب
🥀امروز ۹ بهمن، سالگرد شهادت نابغه جنگ شهید حسن باقری
🕊شادی روحش صلوات
🌐بسیج مدرسه علمیه معصومیه
@B_Masoomieh
♨️روحیه خوارج
💠ممکن است مذهبي مرده باشد ولي روح آن مذهب در ميان مردم ديگري که به حسب ظاهر پيرو آن مذهب نيستند بلکه خود را مخالف آن مذهب ميدانند، زنده باشد. مذهب خوارج، امروز مرده است يعني ديگر امروز در روي زمين گروه قابل توجهي به نام «خوارج» که عدهاي تحت همين نام از آن پيروي کنند وجود ندارد، ولي آيا روح مذهب خارجي هم مرده است؟ آيا اين روح در پيروان مذاهب ديگر حلول نکرده است؟ آيا مثلًا- خداي نکرده- در ميان ما، مخصوصاً در ميان طبقه به اصطلاح مقدس مآب ما، اين روح حلول نکرده است؟
📚جاذبه و دافعه ص۱۲۱
#روحيه_خوارج ۲
@fater290
هدایت شده از بنیاد شهید مطهری
✅ ماجرای خواندنی اختلاف در استقبال از امام خمینی(ره) و قاطعیت شهید مطهری
🔹حجتالاسلام ناطق نوری: در نوفل لوشاتو اطرافیان امام برنامهریزی کرده بودند که اداره مراسم به دست مجاهدین خلق باشد و آنها تریبوندار باشند و مادر رضایی و پدر ناصر صادق و حنیفنژاد نیز به امام خیرمقدم بگویند و صحبت کنند.
🔸وقتی از این برنامه خبردار شدیم در تلفنخانه مدرسه رفاه، آقای مطهری و کروبی و انواری و معادیخواه و بنده جمع شدیم. همه عصبانی بودیم که اگر فردا اینها بهشت زهرا بیایند و تریبون دست اینها بیفتد چه میشود؟
🔹آقای کروبی تلفن زد به احمد آقا در پاریس و با احمد آقا با عصبانیت صحبت کرد و نسبت به این کار اعتراض کرد و تلفن را با عصبانیت پرت کرد و قهر کرد. سپس آقای معادیخواه گوشی تلفن را برداشت و با حاج احمدآقا صحبت کرد. ایشان هم عصبانی شد و گوشی را زمین زد. بین اینها تنها کسی که عصبانی نمیشد، بنده بودم. گوشی را برداشتم و یک خرده صحبت کردم که اگر اینها بخواهند با آن سوابق و اعلان مواضع داخل زندانشان، اداره امور را بگیرند، دیگر نمیشود جلوی آنها را گرفت.
🔸در همین لحظه، آقای مطهری فرمود: «تلفن را به من بده». ایشان تلفن را گرفت و با عصبانیت (علامت عصبانیت مرحوم مطهری حرکت زیاد سر ایشان بود) به حاج احمد آقا گفت: «آقای حاج احمد آقا این که من میگویم ضبط کن و ببر به آقا بده». احمد آقا گویا به ایشان گفته بود ما داریم حرکت میکنیم. امام هم راه افتاده و سوار ماشین شده است.
🔹مرحوم مطهری گفت: «من نمیدانم، این جملهای را که من میگویم را به امام بگو». احمد آقا گفت: «چه چیزی؟». شهید مطهری گفت:
«به امام بگو مطهری میگوید اگر فردا شما بیایید و تریبون بهشت زهرا دست مجاهدین خلق باشد، من دیگر با شما کاری نخواهم داشت».
🔸تا این جملات را شهید مطهری گفت، حاج احمد آقا جا خورد و ایشان خطاب به مرحوم مطهری گفت: «آقا هر کاری شما کردید قبول است. فردا تریبون را خود شما اداره کنید».
🔹بعد از این ماجرا تمام بساط مجاهدین خلق را به هم ریختیم و تریبون را از دست آنان گرفتیم و آقای بادامچیان و معادیخواه جزو گردانندگان تریبون شدند و آقای مرتضاییفر هم قرار شد شعار بدهد.
📙 خاطرات حجتالاسلام والمسلمین ناطق نوری، ص148،149
⭕️ جملات ناب، پوستر، خاطرات، کلیپ و ... از استاد مطهری در کانال بنیاد شهید مطهری: 👇👇👇
eitaa.com/motahari_ir
#اطلاعیه
🔺درس #فقه_فرهنگ و #تعادل_و_تراجیح استاد علی فرحانی در مفتاح امروز ساعت 14 برگزار می شود.
@fater290
هدایت شده از کانال
✳️ اولین و مهمترین وظیفه جامعه روحانیت
🖥📱امروز هم #فضاى_مجازى یک صحراى بىپایانى است که از همه طرفش میشود حرکت کرد؛ دیگر مثل سابق نیست که شما بخواهید یک مطلبى را بیان کنید، ناچار باشید روى کاغذ بنویسید، آن را پلىکپى کنید یا فتوکپى کنید ده نسخه، صد نسخه، دویست نسخه؛ اینجورى نیست. هر #یک_نفرى که بتواند با رایانه کار بکند یک #رسانه است. مىنشینند پخش میکنند شبهات را، حرفها را، جوانهاى مؤمن را، جوانهاى سالم را گمراه میکنند. اینها را باید شناخت. چه کسى بایستى بیاید #وسط_میدان و سینه سپر کند و مانع بشود از گمراهى جوانان؟ چه کسى باید مانع بشود از اقدام دشمن براى انحراف ذهن جوانان؟ به عهدهى چه کسى است این کار؟ جامعهى علمى و مذهبى، یعنى #روحانیّت، #اوّلین وظیفهاش این است؛ #مهمترین وظیفهاش این است.۱۳۹۵/۶/۱۶
🌐بسیج مدرسه علمیه معصومیه
@B_Masoomieh
♨️ ششم جمادی الثانی سالروز ارتحال ابوطالب مکی از عرفای قرن چهارم در سال ۳۸۶ق است.
💠ایشان در فصل ششم از جلد اول از کتاب ارزشمند #قوت_القلوب چنین مینویسد:
🔺"و قد کان الذکر و الفکر من افضل عباده العابدین و هو طریق مختصر الی رب العالمین"
#عرفان
@almorsalaat
fazaele-hazrate-zahra-11.11.98.mp3
6.33M
فضائل حضرت زهرا س
استاد علی فرحانی 98.11.11
@fater290
farhang-98.11.05.mp3
15.05M
💠فقه فرهنگ روابط اجتماعی
👈جلسه ۹۸/۱۱/۵
🔰استاد علی فرحانی
#فقه_فرهنگ
#پای_درس_استاد
#علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
taadol-98.11.12.mp3
10.77M
🔉🔉
🔅تعادل و تراجیح امام خمینی
👈جلسه ۹۸/۱۱/۱۲
🔰استاد علی فرحانی
#پای_درس_استاد
#در_مدرسه_امام_خمینی
@fater290
farhang-98.11.12.mp3
8.69M
💠فقه فرهنگ روابط اجتماعی
👈جلسه ۹۸/۱۱/۱۲
🔰استاد علی فرحانی
#فقه_فرهنگ
#پای_درس_استاد
#علوم_انسانی_اسلامی
@fater290
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
#استاد_ابراهیمی
💢 تدریس کتاب «سیره_نبوی»
🔰حجت الاسلام شیخ محسن ابراهیمی
🔰این دروس مربوط به کتاب «سیره نبوی» می باشد که در چهارمین دوره طرح کشوری بینش مطهر استان قم، در حال برگزاری است.
این جلسات دارای نکات تکمیلی و قابل استفاده ای نسبت به کیفیت ورود در بحث سیره شناسی و افعال معصومین می باشد و برای دانشجویان و خصوصا طلاب عزیز پیشنهاد می شود.
📌 در حال برگزاری در موسسه بینش مطهر قم، زمستان 98
#بینش_مطهر #شهید_مطهری
#مرحله_دوم #بینش_قم #مطهری_خوانی
http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473
بینش مطهر استان قم
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
sire01.mp3
23.09M
💠 استاد: حجت الاسلام شیخ محسن ابراهیمی
🔰موضوع: تدریس کتاب «سیره_نبوی»
✳️ جلسه اول
💢 چهارمین دوره کشوری طرح بینش مطهر، استان قم
#بینش_مطهر #شهید_مطهری #استاد_ابراهیمی
#مرحله_دوم #بینش_قم #مطهری_خوانی
http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473
بینش مطهر استان قم
هدایت شده از بینش مطهر || مطهَرین
sire2.mp3
22.88M
💠 استاد: حجت الاسلام شیخ محسن ابراهیمی
🔰موضوع: تدریس کتاب «سیره_نبوی»
✳️ جلسه دوم
💢 چهارمین دوره کشوری طرح بینش مطهر، استان قم
#بینش_مطهر #شهید_مطهری #استاد_ابراهیمی
#مرحله_دوم #بینش_قم #مطهری_خوانی
http://eitaa.com/joinchat/2767650840C19cf095473
بینش مطهر استان قم
💠لطفا کانال را به دوستان خود و علاقه مندان به معارف اسلامی معرفی کنید.
🆔 https://eitaa.com/joinchat/912326691Cd7b7696c9b
هدایت شده از روزنه
💥پاسخ صریح رهبر انقلاب به سخنان نسنجیده حسن روحانی در مورد انتخابات:
🔻وقتی شما به #دروغ می گویید این #انتخابات #مهندسی_شده و یا اینکه انتخابات نیست #انتصابات است، مردم دلسرد می شوند. چگونه است که انتخابات وقتی به نفع شما است صحیح و متقن است اما وقتی به نفع شما نیست #انتخابات خراب است.
@rozaneebefarda
📌معیار انسانیت از نگاه غرب و اسلام
🔰شهید استاد مطهری
💠اين اشتباه است که ما خيال کنيم همين قدر که انسان، انسان بيولوژيکي به اصطلاح شد ديگر جان و مالش محترم است؛ از نظر انسان بما هو انسان در هر شرايطي بود، بود. اين طرز فکر فرنگيهاست که ميگويند انسانها يعني نوع آدم، انسان زيست شناسي، انسان بيولوژي، انساني که علم بيولوژي او را انسان ميداند، و البته انساني که علم بيولوژي او را انسان ميداند يعني آن موجودي که يک سر و دو گوش و دو دست به اين شکل خاص داشته باشد، ناخنهايش پهن باشد، مستقيم القامه باشد و روي دو پا راه برود.
💠موجودي با اين علائم، انسان بيولوژي است. از نظر زيست شناسي و بيولوژي معاويه يک انسان است و ابوذر هم يک انسان؛ يعني اينطور نيست که مثلًا بگوييم گروه خون ابوذر بر گروه خون معاويه از نظر بيولوژي ترجيح دارد. از نظر بيولوژي موسي چومبه و لومومبا دو انسان هستند در يک حد.
💠ولي در باب انسان، سخن در انسان زيست شناسي نيست؛ سخن در انساني است با معيارهاي انسانيت، [ولهذا] يک انسان ضد انسان از آب در ميآيد. موسي چومبه انسان ضد انسان است، معاويه انسان ضد انسان است، شمر بن ذي الجوشن انسان ضد انسان است، يعني ضد انسانيتها. در آنجا ملاک، انسانيتهاست.
💠انسانيت اين نيست که دندانهاي يک موجود به فلان شکل باشد. انسانيت يعني شرافت، فضيلت، تقوا، عدالت، آزاديخواهي، آزادمنشي، حلم، بردباري؛ اينها که معيارهاي انساني است. انسان بيولوژي، انسان بالقوّه اجتماعي است نه انسان بالفعلِ اجتماعي. اگر انساني بر ضد انسانيت قيام کند؛ آن انساني که بر ضد آزادي قيام کرده، بر ضد توحيد قيام کرده، بر ضد عدالت قيام کرده، بر ضد راستي و درستي قيام کرده، بر ضد همه خوبيها قيام کرده، او از ابتدا احترام ندارد، خون و مالش احترام ندارد؛ نه اينکه خون و مالش احترام دارد و از بين بردن خون و مال او کار زشتي است ولي ما براي هدف مقدس اين کار زشت را انجام ميدهيم. اصلًا زشت نيست. مسأله قصاص و قاتل را قصاص کردن به معني اين نيست که ما مع الاسف کار زشتي را مرتکب ميشويم به خاطر يک مصلحت عاليتر. اگر انساني به حدي رسيد که انسانهاي ديگر را بدون تقصير کشت، يعني ديگر حرمت خودش را از بين برد. آن دستي که عالماً عامداً و با ابلاغ، به خيانت دراز ميشود، حرمت خودش را از بين برده است.
📚سیری در سیره نبوی ص۱۴۶
#اندیشه_مطهر
@fater290
♨️ غزلی بسیار زیبا از دیوان شمس
👈غزل شماره۳
ای دل چه اندیشیدهای در عذر آن تقصیرها
زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کم
زان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بد
زان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا
چندین چشش از بهر چه؟ تا جان تلخت خوش شود
چندین کشش از بهر چه؟ تا دررسی در اولیا
از بد پشیمان میشوی الله گویان میشوی
آن دم تو را او میکشد تا وارهاند مر تو را
از جرم ترسان میشوی وز چاره پرسان میشوی
آن لحظه ترساننده را با خود نمیبینی چرا
گر چشم تو بربست او چون مهرهای در دست او
گاهی بغلطاند چنین گاهی ببازد در هوا
گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن
گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی
این سو کشان سوی خوشان وان سو کشان با ناخوشان
یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردابها
چندان دعا کن در نهان چندان بنال اندر شبان
کز گنبد هفت آسمان در گوش تو آید صدا
بانگ شعیب و نالهاش وان اشک همچون ژالهاش
چون شد ز حد از آسمان آمد سحرگاهش ندا
گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت خامش رها کن این دعا
گفتا نه این خواهم نه آن دیدار حق خواهم عیان
گر هفت بحر آتش شود من درروم بهر لقا
گر رانده آن منظرم بستست از او چشم ترم
من در جحیم اولیترم جنت نشاید مر مرا
جنت مرا بیروی او هم دوزخست و هم عدو
من سوختم زین رنگ و بو کو فر انوار بقا
گفتند باری کم گری تا کم نگردد مبصری
که چشم نابینا شود چون بگذرد از حد بکا
گفت ار دو چشمم عاقبت خواهند دیدن آن صفت
هر جزو من چشمی شود کی غم خورم من از عمی
ور عاقبت این چشم من محروم خواهد ماندن
تا کور گردد آن بصر کو نیست لایق دوست را
اندر جهان هر آدمی باشد فدای یار خود
یار یکی انبان خون یار یکی شمس ضیا
چون هر کسی درخورد خود یاری گزید از نیک و بد
ما را دریغ آید که خود فانی کنیم از بهر لا
روزی یکی همراه شد با بایزید اندر رهی
پس بایزیدش گفت چه پیشه گزیدی ای دغا
گفتا که من خربندهام پس بایزیدش گفت رو
یا رب خرش را مرگ ده تا او شود بنده خدا
@fater290
هدایت شده از اکسسوری رزین آنا
📡 کانال حامیان آیت الله مصباح یزدی در خراسان رضوی راه اندازی شد👌
🔹لطفا به دوستان خود معرفی کنید🌹
1️⃣ ایتا
https://eitaa.com/mesbahmashhad
2️⃣ تلگرام
https://t.me/mesbahmashhad2
3️⃣ سروش
sapp.ir/mesbahmashhad
4️⃣ بله
https://ble.im/mesbahmashhad
📝 بخشی از مقدمه
کتاب علل گرایش به مادی گری شهید مطهری
🔅 موضوع اصلي بحث اين کتاب، يعني اثبات يا انکار خدا، قطعا حسّاسترين و شورانگيزترين موضوعي است که از فجر تاريخ تاکنون انديشهها را به خود مشغول داشته و ميدارد.
🔅موضع انسان در اين مسأله، در تمام ابعاد انديشهاش و در جهانبيني او و ارزيابيهايش از مسائل و در جهت گيريهاي اخلاقي و اجتماعياش تأثير و نقش تعيين کننده دارد. گمان نميرود هيچ انديشهاي به اندازه اين انديشه «دغدغه آور» باشد.
🔅هر فردي که اندکي با تفکر و انديشه سر و کار داشته است، لااقل دورهاي از عمر خويش را با اين «دغدغه» گذرانده است.
🔅تا آنجا که من از تحوّلات روحي خودم به ياد دارم از سنّ سيزده سالگي اين دغدغه در من پيدا شد و حسّاسيت عجيبي نسبت به مسائل مربوط به خدا پيدا کرده بودم. پرسشها- البتّه متناسب با سطح فکري آن دوره- يکي پس از ديگري بر انديشهام هجوم ميآورد.
🔅 در سالهاي اوّل مهاجرت به قم که هنوز از مقدّمات عربي فارغ نشده بودم، چنان در اين انديشهها غرق بودم که شديداً ميل به «تنهايي» در من پديد آمده بود.
🔅وجود هم حجره را تحمّل نميکردم و حجره فوقاني عالي را به نيم حجرهاي دخمه مانند تبديل کردم که تنها با انديشههاي خودم بسر برم. در آن وقت نميخواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع ديگري بينديشم، و در واقع، انديشه در هر موضوع ديگر را پيش از آنکه مشکلاتم در اين مسائل حل گردد، بيهوده و اتلاف وقت ميشمردم.
🔅مقدّمات عربي و يا فقهي و اصولي و منطقي را از آن جهت ميآموختم که تدريجاً آماده بررسي انديشه فيلسوفان بزرگ در اين مسأله بشوم.
🔅به ياد دارم که از همان آغاز طلبگي که در مشهد مقدّمات عربي ميخواندم، فيلسوفان و عارفان و متکلّمان- هر چند با انديشههايشان آشنا نبودم- از ساير علما و دانشمندان و از مخترعان و مکتشفان در نظرم عظيمتر و فخيمتر مينمودند تنها به اين دليل که آنها را قهرمانان صحنه اين انديشهها ميدانستم.
🔅دقيقاً به ياد دارم که در آن سنين که ميان 13 تا 15 سالگي بودم، در ميان آن همه علما و فضلا و مدرّسين حوزه علميه مشهد، فردي که بيش از همه در نظرم بزرگ جلوه مينمود و دوست ميداشتم به چهرهاش بنگرم و در مجلسش بنشينم و قيافه و حرکاتش را زير نظر بگيرم و آرزو ميکردم که روزي به پاي درسش بنشينم، مرحوم «آقا ميرزا مهدي شهيدي رضوي» مدرّس فلسفه الهي در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زيرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمري) در گذشت.
🔅پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در شخصيتي ديگر يافتم. همواره مرحوم آقا ميرزا مهدي را بعلاوه برخي مزاياي ديگر در اين شخصيت ميديدم؛ فکر ميکردم که روح تشنهام از سرچشمه زلال اين شخصيت سيراب خواهد شد.
🔅اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شايستگي ورود در «معقولات» را نداشتم، امّا درس اخلاقي که وسيله شخصيت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته ميشد و در حقيقت درس معارف و سير و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمي، مرا سرمست ميکرد. بدون هيچ اغراق و مبالغهاي اين درس مرا آنچنان به وجد ميآورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شديداً تحت تأثير آن مييافتم.
🔅بخش مهمّي از شخصيت فکري و روحي من در آن درس- و سپس در درسهاي ديگري که در طي دوازده سال از آن استاد الهي فرا گرفتم- انعقاد يافت و همواره خود را مديون او دانسته و ميدانم. راستي که او «روح قدسي الهي» بود.
#اندیشه_مطهر
#اخلاق_و_عرفان
@fater290
🔉 #بشنوید 👇👇