🔴 بهترین زمان استغفار سحر است
وبهترین سحر , #شب_جمعه است
برای قرار عاشقی ساعتهای قلبمان را کوک کنیم
⚘وَ اَلَّذِينَ إِذٰا فَعَلُوا فٰاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اَللّٰهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ اَلذُّنُوبَ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلىٰ مٰا فَعَلُوا وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (١٣٥) آل عمران
💠ایت الله جوادی آملی :
برای «توبه کردن» نه روبهقبله بودن لازم است، نه غسل لازم است، بلکه فرد میتواند همانجا بگوید خدایا بد کردم، اشتباه کردم، مرا ببخش.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰مرگ دلار یعنی فروپاشی اقتصاد آمریکا
❇️ مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری مایلز فرانکلین:
❎ اگر دلار از اقتصاد دنیا مخصوصا فروش نفت کنار گذاشته شود، موجی از فروش دلار در همه کشورهای روی زمین به وجود میاد و با بازگشت این دلارها به آمریکا ، شاهد سقوط ستونهای ثروت آمریکا خواهید بود
#جهادتبیین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️
💢صدقه به نیت سلامتی امام زمان علیه السلام ☘
السلام علیک یا صاحب الزمان 🌿
🎤 #حجت_الاسلام_عالی
❣ #اللَّهُمَّ_عَرِّفْنِےحُجَّتَڪ ❣
❣ #اللّٰھـُــم_عجِّل_لِوَلیڪَ_الفَرَجْ ❣
🌸✨🌸✨🌸✨🌸
9.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هشدارهای تحلیلگر برجسته آمریکایی درباره افول هژمونی دلار و آمریکا شنیدنی است.
👈 فرید زکریا: دلار "واپسین اهرم" ابرقدرتی آمریکا و بازوی بی رقیب اقتصادی-سیاسی واشنگتن است. اگر جایگاه دلار تضعیف شود آمریکا به چنان حال و روزی گرفتار میشود که تاکنون به خود ندیده است. استفاده از "دلار همچون یک سلاح-weaponization" در چنددهه گذشته باعث شد تا خیلی از کشورهای مهم به دنبال یافتن راههایی باشند تا به روسیه بعدی تبدیل نشوند.
👈 مقام معظم رهبری: اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از "جادوی مالی و پولی" دشمن خلاص کنند و "ارزش و #آقایی_دلار " را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز نجات دادهاند و برای آنها الگو خواهند شد.۹۵/۶/۲۸
#لبیک_یا_خامنه_ای
صفحه ۳
ایوب بازگشت، ایوب پس از اطلاع، بسیار ناراحت شد، به طوری که هیچ کدام از گرفتاری های شدید سابق او را این گونه غمگین ننموده بود، با دلی شکسته و حالی زار به درگاه الهی عرض کرد: «خدایا مرا به انواع بالاها مبتلا نمودی، صبر کردم، و سپاس گزاری نمودم، ولی کار به جایی رسیده که همسرم گیسوانش را فروخته، این مصیبت قابل تحمّل نیست(غیرتم مانع از آن است که بتوانم تحمّل کنم) خدایا لطفی کن. ناگاه ندایی شنید که پای خود را بر زمین بکوب، که این چشمه آبی خنک برای نوشیدن و شستشو است، او چنین کرد، خود را در آن آب شستشو داد، در همان لحظه همه بلاها بر طرف شد، و ایوب غرق در نعمت های سرشار الهی گردید.»(16)
3ـ دریکی از جنگ ها چند نفر اسیر را به حضور پیامبر(ص) آوردند که مستحق اعدام بودند، پیامبر(ص) فرمان اعدام آنها را صادر کرد، ولی در میان آنها یکی از آنها را آزاد نمود، او پرسید: چرا مرا آزاد کردی؟ پیامبر(ص) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که تو دارای پنج خصلت هستی که خدا و رسولش آنها را دوست دارد: 1ـ نسبت به ناموست، غیرت شدید داری 2ـ دارای سخاوت 3ـ حسن خلق 4ـ راست گویی 5 ـ و شجاعت می باشی. آن شخص با شنیدن این سخن، مجذوب پیامبر اسلام شد و مسلمان گردید، و در راه اسلام استوار بود تا این که در یکی از جنگ ها در رکاب پیامبر(ص) به شهادت رسید.(17)
4ـ عصر پیامبر(ص) بود، در مدینه دو نفر به نام های هیت و ماتع از افراد هوسباز بودند و همواره با گفتار زشت و خلاف عفّت، مردم را می خنداندند، روزی پیامبر(ص) از نزدیک آنها عبور می کرد. شنید به یکی از مسلمانان می گفتند: «وقتی که به شهر طائف حمله کردید و آنجا را فتح نمودید، در کمین دختر غیلان ثقفی باش، او را اسیر کرده و برای خود نگهدار، او زنی چنین و چنان...است.» سخن آنها به غیرت پیامبر (ص) برخورد، به طوری که به آنها اعتراض شدید نمود و سپس آنها را از مدینه به سرزمین «غرابا» تبعید کرد، آنها فقط حق داشتند در طول هفته، تنها روزهای جمعه برای خرید غذا و لوازم زندگی به مدینه بیایند.(18)
5 ـ پیامبر(ص) روزی در میان ازدحام مسلمین (گویا در مسجد) بود، ناگاه دید گروهی در گوشه ای داد و فریاد می کنند، پرسید: چه خبر است؟ گفتند: جوانی گستاخ آمده می گوید: اجازه بدهید نزد پیامبر(ص) بروم از او اجازه بگیرم زنا کنم. پیامبر(ص) فرمود: به او اجازه بدهید نزدیک بیاید، اجازه دادند او نزدیک آمد و در برابر پیامبر(ص) ایستاد و گفت: اجازه بده زنا کنم. پیامبر (ص) از او پرسید: آیا دوست داری(غیرتت اجازه می دهد) که با مادر یا دختر یا خواهر تو چنین کنند؟ او گفت: نه هرگز غیرتم اجازه نمی دهد. پیامبر(ص) فرمود: مردم نیز در مورد مادر یا دختر و خواهرشان راضی نیستند که با آنها عمل منافی عفت انجام شود. آن جوان از سؤال خود پشیمان شد و اظهار عذرخواهی و پشیمانی کرد. پیامبر(ص) دست به سینه او نهاد و چنین دعا کرد: «خدایا قلب این جوان را پاک گردان، و دامان او را از آلودگی بی عفتی حفظ کن، و گناهانش را ببخش.» از آن پس منفورترین کار در نزد آن جوان، گناه بی عفتی بود.(19) پیامبر(ص) در این حادثه، با شکوفانمودن غیرت آن جوان، او را نهی از منکر کرد، و او در پرتو غیرت از آلودگی نجات یافت.
6ـ عصر خلافت امیر مؤمنان علی(ع) بود، به آن حضرت گزارش رسید که در مسیر راه ها بعضی از مردان و زنان رعایت حریم عفت را نمی کنند، بسیار ناراحت شد. مردم کوفه را جمع کرد، در ضمن سخنرانی به آنها فرمود: «نبّئت انّ نسائکم یدافعن الرّجال فی الطّریق، اما تستحیون؟ لعن اللّه من لایغار؛ به من خبر رسیده که زنان شما در مسیر راه ها به مردان تنه می زنند، آیا حیاء نمی کنید، خداوند لعنت کند کسی را که غیرت نمی ورزد.»(20)
نیز روایت شده: به مردم کوفه فرمود: «آیا خجالت نمی کشید، و زنان شما غیرت نمی ورزند؟ به طوری که در بازارها رفت و آمد می کنند، و با مردان بیگانه رخ به رخ شده و به همدیگر تنه می زنند؟»(21)
آخرین سخن این که: پیامبر(ص) در عین آن که شرکت بانوان را در امور سیاسی جایز بلکه لازم می دانست، تأکید فراوان داشت که آنها حریم عفاف را حفظ کنند، به عنوان مثال پس از فتح مکّه، پیامبر(ص) مسلمانان را برای بیعت مجدد فرا خواند، و بانوان را نیز (مطابق آیه 12 سوره ممتحنه) با شرایطی به بیعت کردن امر کرد، ام حکیم از پیامبر (ص) پرسید: ما چگونه با تو بیعت کنیم؟ پیامبر (ص) فرمود: «من با زنان مصافحه نمی کنم» (دست نمی دهم) آنگاه فرمود ظرفی (مانند تشت) را حاضر نمودند، آن را پر از آب کردند، پیامبر(ص)، دستش را میان آن آب برد و بیرون آورد. سپس به زنان فرمود: دست خود را در میان این آب داخل کنید و خارج سازید و همین بیعت شماست.(22)
مراسم عقدمان 31#فروردين سال 93# مصادف با سالروز #ولادت #حضرت فاطمه زهرا(س)🌷برگزار شد. عاقد آن شب خيلي برايمان دعا كرد. تمام مهمانان دست به دعا برداشته بودند.😭
🍃🌷🍃
قضيهاي كه برايم جالب بود #مهماناني بودند كه #همسرم دعوت كرده بود. وقتي مراسم تمام شد #حجت گفت خانم ميداني امشب چه #كساني را #دعوت كرده بودم؟
گفتم نه. گفت #حضرت زهرا(س)🌷 و
#حضرت علی(ع)🌷. آنجا بود كه فهميدم #فضاي روحاني مراسم به خاطر #نورانيت #كساني بود كه از همان ابتدا مادرشوهرم #حجت را به #آنها #سپرده بود.
😭
🍃🌷🍃
#حجت #پاسدار و #نيروي رسمي #تيپ تكاور
#امام سجاد(ع)🌷 كازرون بود،دو ماهي از عقدمان گذشته بود كه #همسرم به همراه #برادرم #قاسم #عازم #مأموريت شمالغرب شدند. نام #مستعار«قاسم» علی بود.
🍃🌷🍃
هر كدامشان #خواب #شهادت خودشان را ديده بودند. سه روز پس از #اعزام، #خواب #برادرم به #حقيقت پيوست و در تاريخ 13# تير 1393# در درگيري با #ضد انقلاب به #شهادت رسيد.😭
🍃🌷🍃
#برادرم در #درگيري با گروهك تروريستي پژاك در منطقه شمالغرب كشور با #زبان #روزه #شربت شيرين #شهادت را نوشيد.😭كمي بعد #همسرم هم راهي #سوريه شد.😭😭
🍃🌷🍃
#تازه داماد #شهید مدافع حرم، حجت باقری
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۶۴/۳/۱# در خانواده ای متدین ومذهبی در شهر فراشبند استان فارس متولدشد.
فرزند #سوم خانواده بود.
بعد از دو خواهرش متولد شد و #اولين پسر خانواده. نام مستعار ایشان #محسن بود.
🍃🌷🍃
مادرش هنگام تولدش #روزهدار بودند و ایشان را از همان ابتدا به #حضرت فاطمه زهرا(س)🌷 و
#حضرت علی (ع)🌷سپرده بودند.
🍃🌷🍃
مادرش هميشه ميگفت #مادر معنوي #فرزندم #حضرت زهرا(س)🌷و #پدرش
#حضرت علی (ع)🌷است. همين #توسل بود كه باعث شد ایشان #علاقه بسيار شديدي به
#حضرت زهرا(س)🌷 داشته باشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود.
مراسم عقدشان 31#فروردين سال 93# مصادف با #سالروز و#لادت #حضرت فاطمه زهرا(س)🌷 برگزار شد.
🍃🌷🍃
ایشان س از ورود به #سپاه پاسداران در #ماموریتهای مختلفی در نقاط مرزی کشور و درگیری با اشرار، قاچاقچیان مواد مخدر و گروهکهای ضد انقلاب در مناطق شمال غرب کشور و سیستان و بلوچستان #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
#اولين باري كه #همسرم #عازم #مأموريت #سوريه شد #دي ماه سال 93#بود. يعني #شش ماه بعد از #شهادت قاسم به #سوريه رفت. به من نگفت به #سوريه ميرود. فقط گفت بايد براي #مأموريت آموزشي به تهران بروم.😭
🍃🌷🍃
در طول مدت اين #دو ماه مرتب با من تماس ميگرفت. من هم فكر ميكردم ايشان واقعاً تهران است. حتي موقعي هم كه از #مأموريت برگشت چيزي از #حضورش در #سوريه نگفت.😭
🍃🌷🍃
تا اينكه من از روي #عكسي كه كنار #حرم
#حضرت زينب(س)🌷 و #حضرت رقيه(س)🌷 گرفته بود، متوجه شدم كه به #سوريه رفته بود.😭
🍃🌷🍃
تا مدتي بعد از #مأموريت در حال و هواي آنجا بود. شعر «با اذن رهبرم از جانم بگذرم در راه اين حرم…» را با صداي بلند ميخواند. 😭😭
🍃🌷🍃
من هم پيش خودم ميگفتم يعني واقعاً از جانش و از زندگياش ميگذرد؟ الان هم هر وقت اين آهنگ را گوش ميدهم #خاطرات آن روزها در ذهنم تداعی میشه.
😭😭😭
🍃🌷🍃
#بار اول كه رفت ما هنوز #نامزد بوديم اما بار دوم كه 26#آذر 94# رفت، #پنج ماه قبلش #ازدواج كرده بوديم. در #چهل و هشتمين روز #اعزام #دومش هم به #شهادت رسيد.😭
🍃🌷🍃
برخلاف بار اول، اين بار #حجت گفت كه قراره به #سوريه بره😭 راستش من ابتدا مخالفت كردم. خب واقعاً دو ماه دوري از ايشان با توجه به اينكه #تازه از #ازدواجمان ميگذشت، #سخت بود.😭
🍃🌷🍃
هرچند #همسرم #مأموريتهاي زيادي ميرفت و #كم پيش ميآمد كه #كنار من باشد. وقتي مخالفت من را ديد گفت آن دنيا جواب #حضرت زينب(س)🌷را ميتواني بدهي؟😭
🍃🌷🍃
گفتم نه نميتوانم، 😭بعد ديگر نتوانستم هيچ حرفي بزنم. نميتوانستم مخالفتي بكنم چون پاي #ناموس #امام حسين(ع)🌷در ميان بود.😭😭 و#حجت رفت و......😭😭😭
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
واسطه ازدواجمان #برادر شهيدم #قاسم بود. #حجت از دوستان بسيار صميمي و همكار #برادر بزرگم #قاسم بود كه همين رابطه دوستي سبب ازدواج ما شد.
🍃🌷🍃
نگامي كه قضيه خواستگاري مطرح شد #قاسم آن قدر از #خوبيهاي#حجت برايم گفت كه من ديگر نتوانستم هيچ حرفي بزنم.
🍃🌷🍃
از #ايمانش، از #صبرش، از #مهربانياش و از اينكه بين دوستان به #عبد صالح معروف بود.#داداش #قاسم متولد 31#شهريور ماه سال 1363#بود.
🍃🌷🍃
#برادرم و #حجت اين قدر #شبيه هم بودند كه من از #شباهتشان تعجب ميكردم. هنگامي كه تازه عقد كرده بوديم، به همسرم گفتم چقدر #حركات و #رفتارت شبيه #قاسم هست.
🍃🌷🍃
در جواب گفت: ما با هم #بزرگ شدهايم. از 18#سالگي كه هر دو به #سپاه رفته بودند #همراه و #همرزم هم بودند تا لحظه #شهادت.😭
🍃🌷🍃
{یاد#شهیدان با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}
🍃🌷🍃