eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
مدافع حرم ، مصطفی زاهدی 🍃⚘🍃 در تاریخ ۱۳۴۷/۰٣/۱۰ در شهر آران و بیدگل در یک خانواده ی نسبتا پر جمعیت متولد شد. ایشان حرم آران و بیدگل هست. 🍃⚘🍃 ۱۲ فرزند هستند ، ۱ خواهر و ۱۱ برادر و ایشان فرزند آخر خانواده شان بود. #۵۷ درصد تحمیلی هم بود. 🍃⚘🍃 هم بود. برادران ایشان و از تحمیلی هستند. #۳ تا از برادران دیگرایشان هستند. 🍃⚘🍃
مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی 🍃⚘🍃 در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد. امیر حسین ۴ ساله 🍃⚘🍃 یکی از هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش می‌کرد. 🍃⚘🍃 از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه می‌کرد و هر کاری که از دستش بر می‌ آمد برای دیگران انجام می‌ داد. 🍃⚘🍃 از کودکی بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد. 🍃⚘🍃 در داشت و به همه می‌کرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد. 🍃⚘🍃 خانواده اش بود. طاقت دیدن و رو نداشت و در زندگی به زیادی می‌کرد. 🍃⚘🍃
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن» در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : من و بیشتر از آنکه همسر باشیم، بودیم. خیلی‌ها به رابطه عاطفی ما غبطه می‌خوردند. تمام مشکلات‌مان را به کمک هم حل می‌کردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت. 🍃🌷🍃 حس می‌کردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک محکم بود. با وجود خوشبخت‌ترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭 🍃🌷🍃 اما برای داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواسته‌هایش را تأمین کند. او دیگری هم داشت. نمی‌خواست تنها و برای باشد،😭 🍃🌷🍃 می‌خواست از ، از ، و ت برای دیگران استفاده کند. برای همین در انتظامی را کرده بود.😭 🍃🌷🍃 دنیا در نظر بی‌ارزش‌تر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. چندین ماه قبل از پر کرده بود تا از طریق کارش به برود. 🍃🌷🍃 این بود که زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من بروم؟»😭 🍃🌷🍃
هادی عزتی ‌می‌خواست حرم شود، امنیت شد. 🍃⚘🍃 هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵ سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در روز از فروردین #۱۳۹۸ در حال اجرای به دست اشرار به می‌رسد. 🍃⚘🍃 آرزو‌های زیادی داشت. نمونه‌ای که می‌خواست در قامت یک حرم حاضر شود تنها به خاطر جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما برایش طوری دیگر رقم زد و او با در از و کشورش شد. 🍃⚘🍃 کبری علی‌مرادی مادر هادی عزتی را پیش رو دارید. من دو فرزند پسر داشتم. متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در روز از بهار سال گذشته حین انجام به رسید. بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسی‌شان را برگزار کنیم که شد. 🍃⚘🍃
{{{سرانجام در روز سال ، یک مورد نزاع و درگیری در پی اختلافات خانوادگی در خیابان ارشاد مشهد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد که به سرعت مأموران گشت کلانتری سناباد به محل حادثه اعزام شدند. پس از حضور پلیس در محل حادثه، فردی اسلحه به دست به سمت مأموران تیراندازی کرد که در اثر این حادثه هادی صفایی (افسر گشت) و هادی عزتی (راننده گشت) به رسیدند.}}} 🍃⚘🍃 همراه دوستش هادی صفایی به رسید. 🍃⚘🍃 خیلی هم با بودند. اصلاً قرار بود صفایی همراه یک سرباز دیگر به بروند، اما صفایی گفته بود باید عزتی همراه من بیاید، تا نیاید من یک قدم هم برنمی‌دارم، حتی رئیس‌شان گفته بود تو برو من را با ماشین بعدی می‌فرستم. گفته بود نه بیاید باهم می‌رویم که هادی می‌رسد و باهم به می‌روند که اول صفایی به می‌رسد و بعد . {{ دو وطن با ذکر یک شاخه گل ⚘}} 🍃⚘🍃 وقتی مدافع حرم را می‌دید غبطه می‌خورد. در نهایت یک هم نصیب شد. 🍃⚘🍃
به روایت از همسر : من و بیشتر از آنکه همسر باشیم، بودیم. خیلی‌ها به رابطه عاطفی ما غبطه می‌خوردند. تمام مشکلات‌مان را به کمک هم حل می‌کردیم. راز مخفی بینمان وجود نداشت. 🍃🌷🍃 حس می‌کردم در دنیا مشکلی نیست که او نتواند زود حل کند. برایم مثل یک محکم بود. با وجود خوشبخت‌ترین آدم روی زمین بودم و او هم چنین احساسی داشت.😭 🍃🌷🍃 اما برای داشتن یک زندگی آرام و بدون دغدغه چیزی نبود که همه خواسته‌هایش را تأمین کند. او دیگری هم داشت. نمی‌خواست تنها و برای باشد،😭 🍃🌷🍃 می‌خواست از ، از ، و ت برای دیگران استفاده کند. برای همین در انتظامی را کرده بود.😭 🍃🌷🍃 دنیا در نظر بی‌ارزش‌تر از آن بود که از چیزی ناراحت شود. چندین ماه قبل از پر کرده بود تا از طریق کارش به برود. 🍃🌷🍃 این بود که زینب (س)🌷 باشد. به من نگفته بود فرم پر کرده است. یک روز به خانه آمد و پرسید: «راضی هستی من بروم؟»😭 🍃🌷🍃
🌴🌷🇮🇷🌹🌴 در اوج شور و حال و یاد کنیم از در ۲۳بهمن ۱۳۶۵ در دقیقه ۵۵ بازی فوتبال در شهر چوار ایلام که تیم جوانان ایلام با تیم چوار با نتیجه دو بر یک به نفع تیم ایلام بود هواپیماهای بعثی زمین فوتبال(محوطه ۱۸ قدم) رو بمباران کرده که منجر به شهادت داور و نه نفر بازیکن و پنج تماشاگر شد و شد 💐 در۵۵ هماهنگ صلوات بفرستیم 🥀 به یاد دویست شهید فوتبال و ۱۵۳ شهید ورزشکار حرم 🌷 | |
هادی عزتی ‌می‌خواست حرم شود، امنیت شد. 🍃⚘🍃 هادی عزتی متولد۱۳۷۱/۵/۵ سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در روز از فروردین #۱۳۹۸ در حال اجرای به دست اشرار به می‌رسد. 🍃⚘🍃 آرزو‌های زیادی داشت. نمونه‌ای که می‌خواست در قامت یک حرم حاضر شود تنها به خاطر جسمی پدر از اعزام جا ماند، اما برایش طوری دیگر رقم زد و او با در از و کشورش شد. 🍃⚘🍃 کبری علی‌مرادی مادر هادی عزتی را پیش رو دارید. من دو فرزند پسر داشتم. متولد ۵ مرداد ۱۳۷۱ بود که در روز از بهار سال گذشته حین انجام به رسید. بود و حدود ۵/ ۱ سال پیش عقد کرده و قرار بود بهار سال گذشته جشن عروسی‌شان را برگزار کنیم که شد. 🍃⚘🍃
{{{سرانجام در روز سال ، یک مورد نزاع و درگیری در پی اختلافات خانوادگی در خیابان ارشاد مشهد به مرکز فوریتهای پلیسی 110 اعلام شد که به سرعت مأموران گشت کلانتری سناباد به محل حادثه اعزام شدند. پس از حضور پلیس در محل حادثه، فردی اسلحه به دست به سمت مأموران تیراندازی کرد که در اثر این حادثه هادی صفایی (افسر گشت) و هادی عزتی (راننده گشت) به رسیدند.}}} 🍃⚘🍃 همراه دوستش هادی صفایی به رسید. 🍃⚘🍃 خیلی هم با بودند. اصلاً قرار بود صفایی همراه یک سرباز دیگر به بروند، اما صفایی گفته بود باید عزتی همراه من بیاید، تا نیاید من یک قدم هم برنمی‌دارم، حتی رئیس‌شان گفته بود تو برو من را با ماشین بعدی می‌فرستم. گفته بود نه بیاید باهم می‌رویم که هادی می‌رسد و باهم به می‌روند که اول صفایی به می‌رسد و بعد . {{ دو وطن با ذکر یک شاخه گل ⚘}} 🍃⚘🍃 وقتی مدافع حرم را می‌دید غبطه می‌خورد. در نهایت یک هم نصیب شد. 🍃⚘🍃
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ  ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن»  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از  دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
زبان مادر مدافع امنیت اشکانی  🍃⚘🍃 دوست داشت حرم و راه دفاع از حرم شود. 9 ماه خدمت بود. او با خودروی پدرش در ساعت های بیکاری  کار می کرد. با  دختردایی اش هفت ماه بود عقد کرده و قرار بود پایان سال به خانه بخت بروند. شهیدم تازه 20 ساله شده بود. با آرزوی دامادی او بر دلم ماند.😔 یک هفته پیش از این که به آخرین ماموریت بی بازگشت برود، من خواب  عجیبی دیدم. خواب  دیدم در یک مزرعه پر از گل ایستاده و چفیه  به دور گردنش انداخته است. می گفت: مامان من شده ام برایم بی تابی نکن. از خواب  که بیدار شدم، خیلی دلنگران  بودم.صبح که می خواست به کلانتری محل خدمتش برود، خوابم را برایش تعریف کردم که گفت: مامان نگران نباش است. یک هفته بعد از آن خواب او به ماموریت رفت و دیگر بازنگشت. او برای در اش شد.😔 🍃⚘🍃
مدافع ، ابوالفضل خمر 🍃🌷🍃 ۲۲# ساله بود. درتاریخ ۱۳۷۳/۱۱/۵# در شهر زابل متولد شد. 🍃🌷🍃 داماد بود. #۳ ماه بود که ازدواج کرده بود، تنها یادگارش بعداز ایشان متولد شد و ندیدش. 🍃🌷🍃 خیلی دوست داشت برود و حرم شود. می گفت اگه همسرم اجازه بده میرم ولی قسمتش نشد. 🍃🌷🍃 ایشان از انتظامی شهرستان خاش بود که در با قاچاقچیان به رسید. 🍃🌷🍃 سال ۱۳۹۵. شب چهار نفر از قاچاقچیان مسلح در حین انتقال مواد مخدر با استفاده از یک دستگاه پژو 405 که دارای سابقه سرقت مسلحانه بود به کمین انتظامی شهرستان خاش برخورد کردند. البته سرنشینان خودروی پژو 405 با پلاک مخدوش و به صورت خلاف جهت در حرکت بودند.
🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🌷 ۱۲فروردین،روز جمهوری اسلامی ایران گرامی باد. # جمهوری اسلامی💕💕 حریم هیئت رزمندگان اسلام بام ایران کوهرنگ زیبا 🌸🌸🌷🌷🌷🌸🌸
برای همین پدرم رفت تا از آنها دعوت کند به خانه بیایند. من رفتم سمت پنجره تا بیرون را ببینم، چشمم به یکی از دوستان افتاد. دوستانش گریه می‌کردند.😔 🍃🌷🍃 چادرم را روی سرم انداختم و خودم را به پایین رساندم. آنجا بود که متوجه شدم شده ،بعد هم متوجه نشدم چه گفتم و چه شنیدم.😭😭 🍃🌷🍃 یکی از بود. بارها و بارها در باره این خواسته قلبی برایم صحبت کرده بود. به برادرش هم گفته بود من در از می‌شوم.😭😭 🍃🌷🍃 بار هم از برای من گفت اما باور نمی‌کردم به این زودی به برسد. در یک حرم را داشت. 😭 🍃🌷🍃
مدافع حرم احمد قاسمی کرانی🍃⚘🍃 در تاریخ ١٣۶٩/۰٢/۰٢ در روستای کران در شهر فارسان در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. ۹ خواهر و برادر بودند و ایشان هم فرزند آخر بود. ۲۵ ساله و مجرد 🍃⚘🍃 بعد از آن هم در هنرستان سید احمد خمینی در رشته ی مکانیک مشغول به تحصیل شدو دیپلم خود را از آنجا گرفت.یک سال را هم در پیش دانشگاهی فرهنگ در رشته ی ریاضی گذراندتا بتواند در مقاطع بالاتر در دوره ی کارشناسی شرکت کنم و سال بعد در دانشگاه آزاد شهر مجلسی در رشته ی مکانیک گرایش سیالات مشغول به تحصیل شد. 🍃⚘🍃 بعد از گذراندن دوران سربازی در تهران و شهرستان شوشتر در رشته ی دانشگاهی خود در مقطع کارشناسی ارشد در سه حوزه ی دانشگاهی مازندران ، شیراز و اصفهان قبول شد که در دانشگاه شیراز ثبت نام کرد. 🍃⚘🍃 قرار بود در بهمن ماه ١٣٩۴ در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود اما گفت: ترم بعد به دانشگاه میرم. گفت: مادر من میخوام به عنوان حرم باشم و از حریم اهل بیت (ع)⚘دفاع کنم. 🍃⚘🍃
دشمن در خارج شکسته شد عربستان و کشورهای مخالف ایران عقب‌نشینی کردند اپوزیسیون خارج‌نشین از هم پاشید جنگ رسانه‌ای دشمن در خارج بی‌اثر شد باید جوسازی‌های دشمن در داخل هم شکسته شود اگر با چند و بی‌حجاب‌ها برخورد شدید شود به گونه‌ای که صدایش در داخل پیچیده شود جو دشمن در داخل هم شکسته می‌شود آنگاه همگان براحتی می‌توانند امر به و نهی از کرد
مدافع حرم احمد قاسمی کرانی🍃⚘🍃 در تاریخ ١٣۶٩/۰٢/۰٢ در روستای کران در شهر فارسان در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. ۹ خواهر و برادر بودند و ایشان هم فرزند آخر بود. ۲۵ ساله و مجرد 🍃⚘🍃 بعد از آن هم در هنرستان سید احمد خمینی در رشته ی مکانیک مشغول به تحصیل شدو دیپلم خود را از آنجا گرفت.یک سال را هم در پیش دانشگاهی فرهنگ در رشته ی ریاضی گذراندتا بتواند در مقاطع بالاتر در دوره ی کارشناسی شرکت کنم و سال بعد در دانشگاه آزاد شهر مجلسی در رشته ی مکانیک گرایش سیالات مشغول به تحصیل شد. 🍃⚘🍃 بعد از گذراندن دوران سربازی در تهران و شهرستان شوشتر در رشته ی دانشگاهی خود در مقطع کارشناسی ارشد در سه حوزه ی دانشگاهی مازندران ، شیراز و اصفهان قبول شد که در دانشگاه شیراز ثبت نام کرد. 🍃⚘🍃 قرار بود در بهمن ماه ١٣٩۴ در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود اما گفت: ترم بعد به دانشگاه میرم. گفت: مادر من میخوام به عنوان حرم باشم و از حریم اهل بیت (ع)⚘دفاع کنم. 🍃⚘🍃
‍ قسمتی از نامه ی احمد اعطایی 🍃⚘🍃 از شما می خواهم ، به جان زمانمان مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه)♡ ♡را خالی نکنید. به امر انقلاب و   رو ایشان، هر چه می کنند بی چون و چرا بپذیرید،که والله در همین است. 🍃⚘🍃 سرانجام احمد عطایی هم در  21 آبان ماه 94 و در سن 30 سالگی طی مستشاری در مقابله با تروریست‌های تکفیری در به رسید و به کاروان حرم پیوست. 🍃⚘🍃 #شهید بهشت زهرا(س)⚘قطعه ۲۶ ردیف ۷۹ 🍃⚘🍃
مدافع حرم احمد قاسمی کرانی🍃⚘🍃 در تاریخ ١٣۶٩/۰٢/۰٢ در روستای کران در شهر فارسان در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. ۹ خواهر و برادر بودند و ایشان هم فرزند آخر بود. ۲۵ ساله و مجرد 🍃⚘🍃 بعد از آن هم در هنرستان سید احمد خمینی در رشته ی مکانیک مشغول به تحصیل شدو دیپلم خود را از آنجا گرفت.یک سال را هم در پیش دانشگاهی فرهنگ در رشته ی ریاضی گذراندتا بتواند در مقاطع بالاتر در دوره ی کارشناسی شرکت کنم و سال بعد در دانشگاه آزاد شهر مجلسی در رشته ی مکانیک گرایش سیالات مشغول به تحصیل شد. 🍃⚘🍃 بعد از گذراندن دوران سربازی در تهران و شهرستان شوشتر در رشته ی دانشگاهی خود در مقطع کارشناسی ارشد در سه حوزه ی دانشگاهی مازندران ، شیراز و اصفهان قبول شد که در دانشگاه شیراز ثبت نام کرد. 🍃⚘🍃 قرار بود در بهمن ماه ١٣٩۴ در این دانشگاه مشغول به تحصیل شود اما گفت: ترم بعد به دانشگاه میرم. گفت: مادر من میخوام به عنوان حرم باشم و از حریم اهل بیت (ع)⚘دفاع کنم. 🍃⚘🍃
مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی 🍃⚘🍃 در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد. متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد. امیر حسین ۴ ساله 🍃⚘🍃 یکی از هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش می‌کرد. 🍃⚘🍃 از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه می‌کرد و هر کاری که از دستش بر می‌ آمد برای دیگران انجام می‌ داد. 🍃⚘🍃 از کودکی بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد. 🍃⚘🍃 در داشت و به همه می‌کرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد. 🍃⚘🍃 خانواده اش بود. طاقت دیدن و رو نداشت و در زندگی به زیادی می‌کرد. 🍃⚘🍃
همیشه دوست داشت حرم شود. هر چند نتوانست حرم باشدولی توفیق داشت که وطن شود. 🍃⚘🍃 به روایت از مادر : وقتی خواست در نیروی انتظامی فعالیت کنه باهاش مخالفت کردم و دوست نداشتم در این شغل باشه.گفتم که این شغل سخته اما علاقه ی بسیاری به شدن داشت و می گفت که می‌ خوام در این کنم. 😭 🍃⚘🍃 وقتی خبر رو دادند از هوش رفتم و چیز دیگری نفهمیدم و امروز هم مایه ی . 🍃⚘🍃 به ی بسیاری داشت و در عید نوروز که همه می‌ خواستند در کنار خانواده‌ هاشون باشند باید در محل خود حضور پیدا می‌کرد. 🍃⚘🍃 لایق بود و بالاخره نیز به رسید و این غم نبودش برای ما و همسر و فرزندش سخته. 🍃⚘🍃 نایبی وقتی متوجه شد که محموله‌ ای از مواد مخدر در کویر شهرستان خوسف قرار است جا به جا شود به دلیل آشنایی که با منطقه داشت به این ماموریت رفت. 😔 🍃⚘🍃