eitaa logo
املاک کشوری دلتا
134 دنبال‌کننده
703 عکس
881 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 صلی الله علیه و آله به دست دو زنش 🔶 🔸 رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ روایت کرده است: عن عبدالصمد بن بشیر عن أبی عبد الله علیه السلام قال: تدرون مات النبی صلی الله علیه و آله أو قتل إن الله یقول: " أفإن مات أو قتل انقلبتم على أعقابكم " فسمّ قبل الموت أنّهما سقتاه [قبل الموت]. فقلنا إنهما و أبوهما شرّ من خلق الله. گوید که علیه السلام فرمودند: می‌دانید صلی الله علیه و آله درگذشت یا کشته شد؟ همانا خدا می‌فرماید: اگر وفات کند یا کشته شود، آیا به گذشته‌تان بر می‌گردید؟ پس صلی الله علیه و آله قبل از مرگ مسموم شد و همانا آن دو زن ( و ) به او خوراندند. راوی گوید: پس گفتیم که آن دو زن و پدرانشان خدایند. 📚 تفسیر العیاشی، جلد ۱، صفحه ۲۲۴ 🔸 رضوان الله علیه درمورد این روایت می‌نویسد: عیاشی به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که عایشه و حفصه آن حضرت را به زهر کردند. و محتمل است که هر دو در آن حضرت دخیل بوده باشد. 📚 جلاء العیون (علامه مجلسی) ص۱۱۲ 👈🏼 منظور علامه از دو سم یکی سم است و دیگری سمی که در روزهای آخر حیاتش به او نوشاندند. سران رژیم غاصب ( و و دخترانشان و...) برای اینکه اسم آنها به عنوان قاتلین در جامعه پخش نشود به دست و پا افتادند و صحنه را غبار آلود کردند و گفتند: درست است که رسول خدا مسموم شده اما این اثر سم خیبر در سال هفتم هجری بوده است که اینک او را از پای درآورده است!!! البته هیچ عاقلی چنین بهانه واهی را نمی‌پذیرد زیرا رسول خدا در سال ۱۱ هجری کشته شده و حادثه خیبر ( مسمومیت ) در سال هفتم اتفاق افتاده است !!! از آن گذشته رسول خدا صلی الله علیه و آله از مسمومیت طعام خیبر توسط آگاه شد و از آن نخورد. عایشه نیز از آن واقعه عبرت گرفت وخوردن سم را به اختیار خود پیامبر نگذاشت بلکه به آن را به حضرت خوراند. پس قطعاً شهادت حضرت به خاطر آخرین سم که توسط به او خورانده شد و حضرت به خاطر ضعف ناشی از مسمومیت نتوانستند مقاومت کنند و به رسیدند...
🔶 روضه از زبان خویش 🔶 ... فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحرِقُوهُ وَ یُحرِقُونا، فَوَقَفتُ بِعِضادَةِ البابِ وَ ناشَدتُهُم بِاللهِ وَ بِأبِی أن یَکُفُّوا عَنّا وَ یَنصُرُونا. فَأخَذَ عُمَرُ السَوطَ مِن یَدِ قُنفُذٍ ـ مَولی أبِی بَکرٍ ـ فَضَرَبَ بِهِ عَضُدِی فَالتَوی السَوطُ عَلی عَضُدِی، حَتّی صارَ کَالدُملُجِ وَ رَکَلَ البابَ بِرِجلِهِ فَرَدَّهُ عَلَیَّ ـ وَ أنا حامِلٌ ـ فَسَقَطتُ لِوَجهِی وَ النارُ تَسعَرُ وَ تَسفَعُ وَجهِی فَضَرَبَنِی بِیَدِهِ حَتّی انتَثَرَ قُرطِی مِن اُذُنِی وَ جائَنِی المَخاضُ فَأسقَطتُ مُحسِناً قَتِیلاً بِغَیرِ جُرمٍ فَهذِهِ اُمَّةٌ تُصَلِّی عَلَیَّ ؟؟؟! وَ قَد تَبَرَّاَ اللهُ وَ رَسُولُهُ مِنهُم، وَ تَبَرَّاتُ مِنهُم. ( علیها السلام ـ با آن وضعیت وخیم، درد بازو، صورت کبود شده، پهلو شکسته، چشمان کم سو، بدنی که دچار سوختگی شده و ... و قلبی شکسته و پُر از غم ـ فرمودند :) ... بر درب خانه ما زیادی جمع کردند و آوردند تا خانه و ما را آتش بزنند. من در پشت درب ایستاده بودم و آن‌ ها را به خدا و پدرم می دادم که دست از ما بردارند و ما را یاری کنند. ناگهان تازیانه را از دست (غلام ) گرفت و با آن به بازوی من زد. در این هنگام دور بازوی من پیچید، به گونه ای که دور تا دور بازویم وَرَم کرد و مثل بازو بند شد و با پایش به درب زد و درب را به روی من به عقب فشار داد و باز کرد (و من در آن هنگام بودم) پس با صورت بر زمین افتادم، در حالی که آتش شعله ور بود و حرارتش صورتم را می سوزاند. سپس عُمَر چنان به صورتم زد به طوری که گوشواره هایم تکّه تکّه شده از گوشم جدا شدند و درد زایمان به سراغم آمد و را (که بی گناه بود) کردم. آیا این‌ ها مردمی هستند که می خواهند بر جنازه من نماز بخوانند ؟!! در حالی كه خداوند و فرستاده او از آنان جسته‌اند، من نيز از آنان می‌جويم. 📚 بحار الانوار (ط - بيروت) ج۳۰ ص۳٤۸