eitaa logo
صدا ، بیان و سبک زندگی در مداحی " فکور"
3.1هزار دنبال‌کننده
787 عکس
428 ویدیو
51 فایل
آموزش تخصصی پرورش صدا ، فن بیان ، تنفس ، تکلم اصلاح سبک زندگی ، تغذیه و اصول و فنون مداحی "جواهری فکور" مدرس ، نویسنده و پژوهشگر «صدا و بیان خوب یعنی یه حس عالی» https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
مشاهده در ایتا
دانلود
آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️علت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام از زبان محمدحسین رجبی دوانی، استاد تاریخ اسلام دانشگاه امام حسین"ع" معاویه لعنه الله بعد از انعقاد پیمان صلح با آن وجود مقدس و کنارگیری علیه السلام از جایگاه خلافت، بر عالم اسلام مستولی شد و یکی پس از دیگری مواد پیمان صلح را زیر پا گذارد و آن ها را محو کرد. اما یکی از موادی که معاویه تعهد داد این بود که جانشین برای خود تعیین نکند و خلافت بعد از آن به حسن علیه السلام برسد و اگر حسن سلام الله علیه در قید حیات نبود خلافت به حسین علیه السلام برسد. معاویه نمی توانست این مورد را با حضور و زنده بودن و در زمان حیات امام مجتبی علیه السلام مطرح و عملی کند از سوی دیگر هم متوجه شد که امام علیه السلام با پذیرش صلح اگر چه حکومت را از دست داده است ولی مانع بزرگی برای تحقق اهداف نهایی او مبنی بر هدم اسلام شده است. بنابراین تصمیم گرفت امام حسن مجتبی علیه السلام را از سر راه بردارد. لذاچندین نوبت اقدام کرد به مسموم کردن امام مجتبی علیه السلام، اما قدرت بدنی امام علیه السلام این سم ها را پس می زد و در امام اثر نمی کرد تا اینکه طبق نقل ها از امپراطوری روم سمی مهلک و سفارشی تهیه کرد و از طریق دختر اشعث بن قیس که همسر امام علیه السلام بود به ایشان خورانید. معاویه لعنه الله به جعده پیغام داده بود که اگر تو با این سم حسن علیه السلام را از سر راه من برداری و او را   کنی این پاداش ها در انتظار توست: و یکصد هزار درهم وجه نقد. جعده با این وسوسه حاضر به این خیانت بزرگ گردید و امام مجتبی علیه السلام را مسموم کرد و این سم در امعاء و احشاء آن وجود مقدس اثر گذاشت و امام را به شدت از پای درآورد. آن حضرت چندین روز در بود، البته متوجه خیانت جعده نیز شد و به او فرمود تو این کار را کردی ولی بدان خیری از زندگی نخواهی دید و هر آنچه به دست بیاوری برای درمان خود از دست خواهی داد و به این ترتیب امام مجتبی علیه السلام با خیانت جعده و توسط معاویه لعنه الله مسموم شد و به رسید. بعد از شهادت حضرت، معاویه پول را برای جعده فرستاد ولی پیغام داد که ما جان یزید را بیشتر از اینها دوست داریم و خواست که به او برساند تو که به فرزند رسول خدا رحم نکردی و او را از میان برداشتی، قطعاً اگر تحریک شوی فرزند معاویه یعنی یزید لعنه الله را هم از بین خواهی برد. درباره روز و ماه و سال علیه السلام ما نقل های متفاوتی داریم و به طور قطع و یقین نمی توان نظر داد. نقلی که شیخ مفید و شماری از بزرگان شیعه آن را مطرح کرده اند بر این مبنا است که آن حضرت سال پنجاه هجری به شهادت رسیده است، اما نقل دیگری که گروهی دیگر از علمای شیعه آوردند شهادت آن حضرت را در هفتم صفر ذکر کرده اند. سال شهادت هم متاسفانه برای ما دقیقا معلوم نیست برخی گفتند سال‌ چهل و نه ، پنجاه و پنجاه و یک هم گفته شده و غیر از این ها هم ذکر شده است ولی به نظر می رسد که سال پنجاه صحیح تر باشد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
4_292814948797517242.mp3
7.19M
مدینه دلتنگم برای پیغمبر به خاکت مهمان کن مرا بار دیگر آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
کاش مَهدی بزند تکیه به دیوارحَرَم خطبه ای مثل علی در حَرم ایراد کند کاش بادست خودش آن گل زیبای علی حرمی بهرگل فاطمه بنیادکند مُردم ازغربت تو یاحسن ای وجه خدا قبرِخاکی تو را کاش که آباد کند https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
▫️ و درسهای زندگی ▫️شماره چهار 🌷 دو ماهی بود که برای مأموریت اومده بود به حما، می‌خواست بره دمشق و مأموریتش رو تمدید کنه، بعد از دمشق هم می‌رفت به حلب، دم خداحافظی بهش گفتم محرابی: مأموریتت که تموم شد و خواستی بری دمشق، روبروی مسجد اموی یه بازار هست به اسم حمیدیه گفت خب، گفتم: اونجا می‌شه یه زحمتی بکشی و از سوغاتیای سوریه بگیری و هر وقت خواستی بیای، برام بیاری یه لحظه ساکت شد بعد یهو با صدای بلند گفت: بازار شام رو می‌گی؟ من از بازاری که بی‌بی زینب "س" رو توش چرخونده باشن، هیچی نمی‌گیریم هرگز. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️زندگینامه حضرت ثامن الحجج علیه السلام به زبان و قلم استاد محمد حسین رجبی دوانی وجود مقدس امام رضا "ع" دو هفته بعد از شهادت امام صادق "ع" در مدینه و در تاریخ ۱۱ذی القعده سال ۱۴۸ هجری قمری در مدینه به دنیا آمدند، امام رضا"ع" تمام دوران امامت پدر خود را درک کردند زیرا به محض به امامت رسیدن پدر متولد شدند و تا سال ۱۸۳ هجری قمری که امام کاظم "ع" به شهادت رسیدند در دوران امامت ایشان حضور داشتند. نکته مهم درباره امامت "ع" این است که می‌توان این ادعا را داشت که امامت ایشان پیش از شهادت پدر به طور غیررسمی مطرح شد، زیرا هارون الرشید امام کاظم "ع" را دستگیر و از این رو دسترسی به امام را قطع کرده بود، در این زمان امر رهبری شیعه و پاسخگویی به نیازها و شبهات توسط امام رضا "ع" انجام می‌شد. پس از موضوع شهادت امام کاظم "ع" در زندان هارون‌الرشید امامت علی بن الموسی رضا "ع" قطعی و ایشان به مدت بیست سال امامت شیعیان را برعهده داشتند که ۱۷ سال آن در مدینه و سه سال در خراسان سپری شد. ▫️دوران امامت ۱۰ سال اول امامت امام رضا "ع" با حکومت هارون‌الرشید همزمان بود، در این دوران امام تحت کنترل حکومت و شخص هارون بود، بنابراین امام رضا "ع" هم در این دوران تقیه را پیشه و باتوجه به زیر نظر بودن از سوی حکومت بهانه‌ای برای دستگیری به هارون الرشید ندادند، پس از هارون‌الرشید فرزند اول او محمد امین به عنوان اولین پس از خلافت پدر؛ کار خود را آغاز کرد. او فردی نالایق و عیاش بود، براساس وصیت فرزند دوم او یعنی مامون باید به خلافت می‌نشست، در این میان بین این دو برادر بر سر خلافت دعوا بالا گرفت و به این ترتیب محمد امین از امام رضا "ع" غافل شد و امام نیز با آزادی عمل کامل کار خود را انجام می‌دادند. به گفته امام رضا "ع" در این دوران حضرت بعدازظهرها به مسجد مدینه می‌آمدند و با اندیشمندان برجسته سنی و ادیان دیگر به بحث می‌پرداختند و مباحث دینی و شبهات را پاسخگو بودند. پس از دعوای دو بردار، مامون موفق به شکست محمد امین شد. مامون زمان دعوای خود با برادرش در مرو حضور داشت و همان جا را مرکز خلافت خود قرار داد، از آنجایی که مامون مادرش ایرانی بود و در ایران زندگی می‌کرد و یاران وفادار ایرانی نیز داشت در همان جا خلافت را ادامه داد، اما در همین زمان برخی به خلافت او شک داشتند و اعتراضات زیادی شکل گرفت، در این میان قیام علویان که طرفداران امام رضا "ع" بودند نیز آغاز شد. قیام را سرکوب و از آنجایی که بسیار باهوش بود سران این قیام را اعدام نکرد و چون در میان سران این قیام از خانواده و خویشاوندان امام نیز حضور داشتند تمام آنها را به امام رضا "ع" واگذار کرد تا منتی بردوش امام بگذارد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه اول
نقل از صفحه اول آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️چرایی حضور امام در مرو مامون نمی‌توانست با قهر جامعه ر ا به سمت خود بکشاند، بنابراین به این فکر افتاد که امام رضا "ع" را با خلافت خود همراه کند تا از این طریق هم مشروعیت بدست آورد و هم جلوی قیام علویان را بگیرد، همچنین به دنبال این بود که بر بنی عباس یک اهرم فشار داشته باشد که اگر فشار بیاورید خلافت را از عباسیان به علویان منتقل می‌کند. دعوت از امام رضا "ع" درواقع جلب امام بود، دعوت اجباری مامون سبب شد که این امام رئوف به سمت حرکت کنند، در مسیر به ماموران خود سفارش کرده بود که امام را از مناطق شیعه‌نشین مثل کوفه و قم حرکت ندهند، به همین منظور امام را از مسیر بصره به سمت اهواز و سپس شمال فارس و یزد همراهی و به سوی خراسان آوردند. ▫️حدیث سلسله الذهب امام رضا "ع" در منزلگاه‌های زیادی اسکان پیدا کردند و با وجود آنکه برخی از مسیرها حتی مردم مسلمان هم نبودند یا سنی نشین بودند به استقبال امام می‌آمدند، اما یکی از منزلگاه‌هایی که استقبال بسیار چشمگیر بود و در تاریخ نیز ثبت شده است حرکت به سمت نیشابور و توقف در این شهر است، اینکه در نیشابور حضور امام ماندگار شد به این خاطر است که نیشابور مرکز بزرگ علمی اهل تسنن در آن زمان بوده و راویان حدیث و بزرگان و اندیشمندان زیادی در آنجا حضور داشتند که حضور امام را ثبت و ضبط کردند. در نیشابور از زبان امام رضا "ع" صادر شده است، مردم در سطح گسترده‌ای در استقبال از امام حاضر شدند و در بدو ورود علما برجسته به استقبال امام رفتند، نقل شده است که دو نفر از حافظان بزرگ احادیث به خدمت امام رضا "ع" آمدند و خواستار شدند که امام نقاب از چهره بگشایند تا صورت رسول خدا را از چهره آن حضرت ترسیم کنند. در اینجا آمده است که علما برجسته از امام خواستند که حدیثی را از رسول اکرم "ص" نقل کنند، امام نیز فرمودند « من از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که ایشان هم از پدر خود شنیدند و همین طور به اجداد خود نقل به نقل تا به امام علی "ع" رسیدند که ایشان نیز از رسول اکرم "ص" نقل کردند و رسول خدا نیز از جبرئیل و جبرئیل هم از خود خداوند نقل کردند که «کلمه توحید و باور به توحید دژ استوار من است و هرکس قائل به آن باشد وارد دژ من خواهد شد و هرکسی در قلعه مستحکم الهی ورود پیدا کند از عذاب خدا مصون خواهد بود». پس از نقل این حدیث ۲۴هزار قلم به دست این حدیث را شنیدند و دو حافظه برجسته احادیث نیز کلمه به کلمه حدیث را تکرار کردند تا حدیث گوش به گوش به انتهای جمعیت رسیده و ثبت و ضبط شود. در این میان امام قبل از بازشگت به مرکب خود فرمودند «برای آنکه به این قلعه الهی ورود پیدا کنید علاوه بر اعتقاد به توحید، باید ایمان به شروطی داشته باشید، من یکی از این هستم، از منظر خدا بعد از اعتقاد به توحید و یگانگی او و عمل به دستورات دین، باور به "ع" جز شروط کلام خداوند است». بعد از بیان این حدیث اهل تسنن بر مبنای راویان این حدیث که امام کاظم "ع" و اجداد آنها که به عنوان برجسته‌ترین چهره‌های دینی هستند این حدیث را پذیرفتند، سلسله الذهب به معنای زنجیره طلا است، از آنجایی که راویان این حدیث نیز انسان‌های طلایی زمان خود بودند این حدیث به سلسله‌الذهب معروف شد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه دوم
نقل از صفحه دوم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️قرار گرفتن هارون‌الرشید در کنار محل تدفین امام رضا علیه السلام وجود مقدس علیه السلام وقتی از نیشابور خارج شدند در مسیر خود به ده سرخ سفر کردند، در ده سرخ امام قصد وضو داشتند اما آب نبود به همین خاطر امام از مرکب پیاده شدند و با دست خود زمین را کندند و در این هنگام  آب گوارایی از زمین جوشید، نقل کردند که چشمه‌ای که امام با دستان خود حفر کردند هنوز باقی است. سپس حضرت در مسیر مرو به رسیدند، در این هنگام حضرت به کوه نگاهی کردند و گفتند در این کوه سنگ‌های خوبی وجود دارد پس از این کوه ظرف غذایی برای من بسازید، پس از آنکه ظرف را برای حضرت آوردند امام دعا کرد خدایا به این کوه برکت بده و سپس به مسیر خود ادامه دادند، از زمان حضور امام در این منطقه مردم به شغل ظروف‌سازی سنگی مشغول هستند و برکت این دعا امام همچنان در این منطقه وجود دارد. پس از این منزلگاه امام به منزل قحطبه بن شبیب در رفتند، یکی از شخصیت‌های مهمی بود که در روی کار آمدن بنی عباس نقش مهمی داشت، شبیب از همراهان ابومسلم خراسانی در مقابله با امویان بود. روزگاری به منظور سرکوب قیام به منزل او آمده بود و در همان جا دچار بیماری شد و در خانه همین فرد دفن شد. امام نیز با علم غیب خود خطی را در کنار قبر هارون کشیدند و گفتند که من در اینجا خاک خواهم شد و سپس در همان جا نماز خواندند. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه سوم
نقل از صفحه سوم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️مهربانی به رسم اهل‌بیت علیهم السلام علیه السلام پس از توقف در فعلی به سمت مرو حرکت کردند. پس از ورود به در کاخی که جنب کاخ مامون در نظر گرفته شده بود اسکان پیدا کردند، دلیل بردن امام به کاخ این بود که ارتباط مردم با امام قطع شود، در این کاخ تعدادی مامور قرار داده بود تا ارتباط مردم با امام از طریق خود او صورت بگیرد. در این شرایط حضرت اراده خاصی نداشتند زیرا ایشان انسان کاخ ‌نشینی نبودند، با این وجود امام رضا "ع" در همین فضا فضایل انسانی و مهربانی‌هایی را ارئه می‌کردند، فردی از که جز هیاتی بود که امام را همراهی می‌کرد در مورد رفتار امام در هنگام سفر می‌گوید «هنگامی که وقت خوردن غذا بود امام دستور می‌دادند همه خدمتگذاران به دور ایشان جمع شوند و همه با هم بر سر یک سفر غذا میل کنند»، وقتی به ایشان اشاره می‌کردیم که سرورم سفره‌ای جدا برای خدمتکاران پهن می‌کنیم ایشان ناراحت می‌شدند و می‌فرمودند «خدای همه ما یکی است و پدر و مادر همه ما هم یکی است و برتری انسان‌ها به میزان ایمان و ثوابی است که از خود نشان می‌دهند». امام همین رفتار را هم در کاخ داشتند و آداب درباری را در هم می‌شکستند، ایشان به هنگام غذا در دربار همه را بر سر سفر خود دعوت می‌کردند و این باعث می‌شد که کاخ مامون به هم بریزد، امام انسانی کم غذا بودند و به همین منظور زودتر از سر سفره بر می‌خواستند، با این وجود به همه اعلام می‌کردند که من کم ‌غذا هستم پس تا کسی سیر نشده از سر سفر برنخیزد. حتی اگر امام رضا "ع" با کسی کاری هم داشتند چنانچه فرد در حال میل کردن غذا بود منتظر می‌شدند تا غذای او به پایان برسد. همین رفتار امام رضا "ع" در مقابل کسانی که ظلم می‌کردند برعکس بود، مامون وزیری باهوش اما نادرست داشت، امام همیشه در برابر وزیر مامون سختگیر بود، یکبار این وزیر به دیدن امام آمد تا حکم منصب امام از سوی مامون را به ایشان تنفیذ کند اما امام حتی او را نگاه نکرد و تحویل نگرفت، حمکی که او از سوی مامون برای امام آورده بود را هم بدون دیدن آن وزیر امضا کرد. امام، مهربانی‌های زیادی را نسبت به اقشار مختلف جامعه داشته و تا جایی که در توان داشتند به همه مردم کمک می‌کردند، در روایات داریم فردی نیازمند به سوی امام آمد و مشکل خود را گفت، امام در حالی که با جمعی در حال سخن بود به منزل رفت و بعد از دقایقی فرد نیازمند را صدا و کیسه‌ای زر را از میان درب به او داد، پس از بازگشت جمع حاضر از امام پرسیدند چرا کیسه زر را از بین درب دادید و امام گفتند «آن مرد یکبار غرور خود را زیرپا گذاشت و طلب حاجت کرد و من نخواستم برای دومین بار او با دیدن من غرورش خدشه‌دار شود». آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه چهارم
نقل از صفحه چهارم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️مدتی که امام رضا علیه السلام در ایران به سر می بردند، به چه فعالیتی مشغول بودند؟ باید توجه داشت که در این مدت، را تحت تدابیر شدید امنیتی قرار داده بود. یعنی امام به ظاهر بوده، درحالیکه تمام ورود و خروج ها کنترل شده بود، هرکسی نمی توانست با آن حضرت ارتباط برقرار کند حتی گروهی از هم که همراه امام رضا "ع" به مرو آمده بودند، مأمون آن ها را از امام جدا کرد، امام را در یک کاخی کنار کاخ خودش ساکن کرد که با یک دربی خودش با آن حضرت ارتباط داشت اما ملاقات های امام تحت کنترل نیروهای حکومتی بود. در مرو تنها هروی که از علما و محدثین بود، به خدمت امام رضا "ع" حاضر می شد و شاید حلقه اتصال آن حضرت با شیعیان بود. اما به دلیل ارتباط زیاد او با امام رضا "ع" برخی به غلط تصور کردند که او خدمتکار آن حضرت است. از دیگر موارد شاخص اقامت امام رضا "ع" در ایران، ماجرای خواندن که باران نمی بارید و متوسل به آن حضرت شدند و با ایشان، بارندگی شروع شد. مورد دیگر برگزاری کنفرانس بین الادیان بود که علمای همه مذاهب و مکاتب به دستور مأمون جمع شده بودند و امام رضا "ع" با قدرت بر تر علمی خود، همه را از صحنه خارج کردند. دعوت امام برای اقامه نماز عید فطر یا قربان مورد دیگری است که در مدت اقامت ایشان در ایران، شاخص بود. زمانی که امام رضا "ع" به اصرار مأمون به قصد اقامه از کاخ مأمون خارج می شدند، چون با هیئت و شمایل پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بیرون آمدند، مردم آنچنان تحت تأثیر قرار گرفتند که نیروهای مأمون به او خبر رساندند که اگر امام با این هیئت نماز را برگزار کنند، دیگر جایی برای تو باقی نمی ماند و موقعیتت به خطر می افتد. به همین دلیل مأمون دستور داد که امام رضا ،ع" را برگردانند. به این ها باید مراسم جشنی که به مناسبت ولایتعهدی امام رضا "ع" برگزار شد را هم اضافه کنیم. این مراسم بطور باشکوهی به دستور مأمون و با دعوت شعرا برگزار شد. از شعرا خواستند در وصف چنان روزی شعر بسرایند و به نام امام زده شد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه پنجم
نقل از صفحه پنجم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️، چه فواید و یا زیان هایی را متوجه شیعیان کرد؟ برخی از اصحاب "ع" به راحتی و در ملاء عام تظاهر به تشیع می کردند، درحالیکه پیش از این چنین امکانی نداشتند. به راحتی در وصف ائمه اطهار علیهم السلام شعر می سرود و برای همه می خواند. درحالیکه هشام بن عبدالملک در زمانی که ولیعهد بود به حج رفته بود و وقتی می خواست برای استلام حجرالاسود برود ازدحام جمعیت به او اجازه عبور نمی داد. در همان حال نگاهی کرد و شخص به ظاهر عادی را دید که مردم با احترام راه را برایش باز می کنند تا به حجرالاسود رسید. شگفت زده شد که این مرد چه کسی است که راه را برای او باز کردند و برای من، نه! که در همانجا شعری در وصف امام سجاد "ع" سرود که ایشان را معرفی کند. هشام با شنیدن شعر، فورا او را به زندان انداخت. اما در زمان ولایتعهدی امام رضا "ع" دعبل در مدح اهل بیت علیهم السلام شعر می سرود و شعرش به سرعت در بین مردم پخش می شد. از طرف دیگر به دلیل ولایتعهدی امام رضا "ع" علویانی که به سبب زندانی شده بودند را آزاد کرد. از سوی دیگر، حضور فراوان علویان و در ایران، یکی از برکات ولایتعهدی امام رضا "ع" است. به عنوان مثال علیها السلام با گروهی از علویان وارد ایران شدند. همچنین حضرت "ع"، برادر امام رضا "ع"، و تعداد زیادی از امامزادگانی که در ایران داریم، همه به برکت ورود امام رضا "ع" به این خطه و پذیرش ولایتعهدی است. اما در مورد زیان های ولایتعهدی اجباری، می توان گفت که این قضیه موجب شد که جلوی قیام های علویان گرفته شود؛ چراکه بزرگ ترین و شاخص ترین چهره شیعه یعنی امام رضا "ع"، به عنوان نفر دوم خلافت محسوب می شدند و به این صورت قیام علویان به نوعی خاموش شد. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه ششم
نقل از صفحه ششم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️ از سوی امام رضا علیه السلام تأثیراتی بر روند امامت سایر ائمه اطهار علیهم السلام داشت. بازتاب این اتفاقات در کنار ماجرای شهادت آن حضرت توسط مأمون چه بود؟ مأمون به سبب اینکه به قتل "ع" متهم بود، برای اینکه این اتهام را از خودش دور کند، "ع" را مانند پدرش به نوعی به بغداد احضار کرد؛ چون مقر حکومت را از به بغداد منتقل کرده بود. او به قصد تبرئه خود، با امام جواد "ع" با احترام رفتار می کرد، با اصرار دختر خودش را به عقد آن حضرت درآورد، امام را در کاخی اسکان داده بود که به نظر می رسید به ایشان رسیدگی می کند. البته امام جواد "ع" بنا به شرایط آن زمان، نمی خواست در کاخ مأمونی بماند. با اصرار زیاد، آن حضرت بعد از چند سال به مدینه بازگشتند. اما وقتی مأمون مرد و روی کار آمد، او با احساس خطری که از جانب امام جواد "ع" می کرد مجددا آن حضرت را به بغداد احضار کرد. امام در آنجا تحت کنترل بودند. بعد در اثر قضاوتی که ایشان کرد و عظمت شیعه و اهل بیت علیهم السلام را به رخ رقبای شیعه کشانید، معتصم هم برای قدرت نگرفتن شیعه، کمر به قتل امام جواد "ع" بست. عملکرد امام جواد علیه السلام تقریباً مشابه عملکرد امام رضا "ع" است، چون در شرایط مشابهی زندگی کرده اند. در مجموع باید توجه داشت که از زمان امام کاظم "ع" به بعد، ائمه ما در زندان هستند. به این دلیل که قدرت شیعه در حال گسترش بود و ائمه اطهار علیهم السلام برای مردم شناخته می شدند. لذا هارون الرشید امام کاظم "ع" را در زندان به اسارت درآورد، امام رضا "ع" در قالب ولایتعهدی در زندان بودند، امام جواد "ع" به عنوان داماد خلیفه در زندان بودند و بعد هم در دوران معتصم در کاخ زندانی بودند و به شهادت رسیدند، امام هادی و امام حسن عسکری علیهماالسلام که اصطلاحاً عسکریین خوانده می شوند چون در یک محیط نظامی تحت کنترل بودند. این ها نشان می دهد که دستگاه غاصب خلافت متوجه نفوذ اهل بیت علیهم السلام شده بود و بر ائمه اطهار علیهم السلام سخت می گرفتند تا با شیعیان ارتباط برقرار نکنند. به همین دلیل ائمه معصوم علیهم السلام را در سن های کم به شهادت می رساندند؛ امام رضا "ع" در ۵۵ سالگی، امام جواد "ع" در ٢۵ سالگی، امام هادی "ع" در ۴٢ سالگی و امام عسکری در ٢٨ سالگی به شهادت رسیدند. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه هفتم
نقل از صفحه هفتم آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor ▫️شهادت امام رضا علیه السلام آن دسته از روایات که به تشریح چگونگی ساختن امام پرداخته اند و روایاتی که به این مضمون وارد شده نیز بسیارند که برخی از آنها نیز از خود امام نقل گردیده اند و در میان این روایات، روایت درباره مسموم شدن امام و چگونگی غسل و کفن و دفن و روایت هرثمة بن اعین دراین باره قابل توجّه است. بنا به تحقیق یکی از نویسندگان معاصر این روایات به یکی از این افراد: ابو الصلت عبد السلام هروی، هرثمة بن اعین، علی ابن حسین کاتب، ریّان بن شبیب، محمد بن جهم و عبد الله بن بشیر منتهی می شود. پس با توجه به این روایات برای یک فرد شیعه، شکی در این که امام رضا "ع" به دست مأمون به وسیله به شهادت رسیده، باقی نمی ماند. به خصوص این که قرائن و شواهد زیادی این موضوع را تأیید می کنند از جمله: با مراجعه به کتب تاریخی استفاده می شود که "ع" به دست حتی در زمان مأمون نیز امری معروف و بر سر زبانها بود. به طوری که مأمون خود از مردم گلایه می کرد که چرا او را عامل مسموم کردن امام می پندارند! چنانکه گویند:  هنگام شهادت امام  "ع" مردم اجتماع کرده و پیوسته می گفتند که این مرد "یعنی مأمون" وی را شهید کرده است در این باره آن قدر صدا به اعتراض برخاست که مأمون مجبور شد محمد بن جعفر، عموی امام را به طرف آنها بفرستد و برای متفرّق کردن آنها بگوید که امام "ع" امروز برای احتراز از آشوب از منزل خارج نمی شود. ابن خلدون علت قیام ابراهیم فرزند امام موسی "ع" را آن دانسته که وی مأمون را متهم به قتل برادرش می نمود. طبق نقل برخی از منابع تاریخی یکی دیگر از برادران امام رضا "ع" به نام "معروف به شاهچراغ" چون از حیله مأمون آگاه شد همراه سه هزار تن و به روایتی دوازده هزار از بغداد قیام کرد، عامل مأمون در شیراز به نام «قتلغ خان» به امر مأمون با او به مقابله برخاست و پس از کشمکش‏ هایی هم او و هم برادرش محمد عابد و یارانشان را به شهادت رسانید. در آن ایام برادر دیگر امام رضا "ع" به نام «هارون بن موسی» همراه با بیست و دو نفر از علویان به سوی آمد، بزرگ این قافله خواهر امام رضا "ع" حضرت "س" بود. مأمون مأموران خود را دستور داد تا بر قافله آنها بتازند. آنها نیز همه را مجروح و پراکنده ساختند. نیز در این نبرد جراحت برداشت ولی سپس او را در حالی که بر سر سفره غذا نشسته بود، غافلگیر کرده به قتل رساندند. حتی طبق بعضی نقل ‏ها به حضرت معصومه نیز در ساوه زهر دادند که پس از چند روزی او هم به شهادت رسید. به علاوه در دواوین شعرای آن زمان، اشعاری به چشم می خورد که به این مطلب تصریح دارد از جمله این بیت از ابوفراس: «باؤوا بقتل الرضا من بعد بیعته / و أبصروا بغضه من رشدهم و عموا».  گوید: «اری بني امیة معذورین إِن قَتلوا  / و لا اری لِبني العباس مِن عُذر» پس با توجه به این وقایع درمی ‏یابیم که مسأله شهادت امام به دست مأمون در همان ایام نیز امری شایع میان مردم بوده است.   خلاصه مرحوم مفید در ادامه ماجرا می نویسد:  چون حضرت رضا "ع" به شهادت رسید مأمون یک شبانه روز خبر فوت آن حضرت را پنهان کرد، سپس کسانی نزد محمد بن جعفر "عموی آن حضرت" و گروهی از خانواده و دودمان ابیطالب که در خراسان بودند فرستاد، و چون حاضر شدند خبر درگذشت آن حضرت را به ایشان داد و گریست و بسیار برای فوت آن حضرت بی تابی کرده گفت: ای برادر، بر من دشوار است تو را در این حال ببینم من آرزو داشتم که پیش از تو بمیرم و تو جای من باشی ولی خدا نخواست، سپس دستور داد آن حضرت را غسل داده کفن و حنوط کنند و خود جنازه را برداشته به همین جائی که اکنون حضرت مدفون است، آورد و به خاک سپرد و آنجا خانه حمید بن قحطبه بود در دهی از شهر که نام آن و نزدیکی است، و در همانجا قبر هارون الرشید بود، و قبر حضرت رضا "ع" پیش روی هارون و در طرف قبله او قرار گرفته است. آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦ https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor صفحه هشتم