eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
708 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 اختصاصی #اسباط: 🎙 #مصاحبه| جریان روشنفکری دغدغه دینی ندارند حجت الاسلام مریجی: 🔺 در ابتدا می‌خواهم به جمله‌ای از مقام معظم رهبری در مورد روشنفکری اشاره کنم. ایشان می‌فرمایند روشنفکری در ایران، بیمار متولد شده است. در #حوزه_علمیه هم اوضاع به همین منوال است؛ یعنی من معتقدم در حوزه علمیه هم روشنفکری مبتلای به این بیماری شده است. البته اعتقاد دارم میزان بیماری روشنفکری در حوزه، کمتر از فضای روشنفکری غیرحوزوی است. 🔺 روشنفکری در حوزه به معنای اصطلاحی خود حوزه، در حال گذار است. اساسا ما باید روشنفکری دینی را در قالب حوزه تعریف کنیم؛ چون اگر بخواهیم روشنفکری را در قالب چهارچوب‌های خارج از حوزه تعریف کنیم، حتی کسانی مانند شهید بهشتی و شهید مطهری هم در این قالب جا نمی‌گیرند. 🔺 میرزا ملکم خان می‌گوید ما تلاش کردیم همه آنچه که اندیشه غربی بیان می‌کند را در لفافه دین مطرح کنیم. این مسئله‌ای که ملکم خان مطرح می‌کند بیانگر این است که جریان مذکور اساسا #دغدغه_دین ندارد؛ بلکه دغدغه‌اش حاکم کردن اندیشه غربی با ظاهر دینی است. یعنی نظیر همان کاری که در دوره #معاویه انجام شد. معاویه، جاهلیت نو را بر منبر و از طریق منبر ارائه کرد. 🔺 بنابراین ما باید تعریف روشنفکری و نواندیشی دینی را در خود قالب #حوزه تعریف کنیم. به نظر من مسئله #روشنفکری در حوزه، در حال شکل‌گیری است؛ ولی روند حرکت آن کند است. البته این را باید گفت که برخی از کسانی که ‌می‌خواستند وارد مقوله نواندیشی دینی بشوند، دچار آفت شدند. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2171 🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی : 🎙 | ظاهرگرایان به امام می‌گفتند جواب این خون‌ها را که می‌دهد؟! آیت الله محمدی قائینی: 🔹 در حوزه سه جریان کلی وجود دارد؛ 1️⃣ : افرادی به عنوان «منفعت‌طلبان و سودجویان» که هدفشان از آمدن به حوزه این است که عنوان و شهرتی کسب کنند و آمده‌اند که آیت الله بشوند. همواره طالب قدرت، طالب ثروت، طالب شهرت‌اند. اینکه برای آن‌ها وجوهات را بیاورند، تمکن مالی پیدا کنند. هم من لذت ببرم و هم بتوانم مقاصدم را پیش ببرم؛ طالب ریاست هستند اینکه همیشه در رأس باشند. 2️⃣ : اکتفا کردن به فهم عامیانه از متون دینی یکی از شاخصه‌های آن‌ها است. برهانی و عقلی سخن نمی‌گویند لذا علم فلسفه و عرفان را محکوم می‌کنند. نسبت به مسئولیت‌های بزرگ سیاسی واجتماعی بی تفاوت هستند. اهل خطر کردن نیستند. در زمان انقلاب خیلی از آقایان بودند که ظلم ظالم را گناه نمی‌دانستند ولی شهید شدن در این راه را گناه می‌دانستند و عقیده داشتند آقای خمینی روز قیامت چگونه می‌خواهد جوابگو باشد. همان حرفی که به امام حسن می‌زد. 3️⃣ : حقیقت‌جویان آن‌هایی هستند که اولاً فهم عمیق از معارف دین دارند. ثانیاً اعتقاد به همه آموزه‌های دینی داشته باشند نه اینکه یک قسمت را قبول و یک قسمت را رد کنند. ثالثاً عمل گرا هستند، باید به هر چه می‌گوید عمل کند. رابعاً خدا ترس باشند. امام شاگردانش را اینگونه تربیت کرده بود که برای خدا کار کنید و از هیچ کسی هم نترسید. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3482 🆔 @asbaat_ir
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
🔖 #پرونده_ویژه| روحانیون در گذر زمان 1️⃣ #سیدحسین_موسوی_تبریزی/ بخش ششم 🔰 هماهنگی با #کدیور در پ
🔖 | روحانیون در گذر زمان 1️⃣ / بخش هفتم 🔰 تحلیل‌های سطحی از تاریخ اسلام برای اغراض سیاسی: 🔺 یکی از مواردی که سیدحسین موسوی تبریزی همانند رئیس جمهور محترم نگاه سهل‌اندیشانه‌ای دارد، مسائل تاریخ اسلام از جمله (علیه السلام) است. 🔺 همچنانکه رئیس جمهور محترم با نگاه سطحی در تحلیل تاریخ اسلام صلح امام حسن (علیه السلام) را مؤیدی برای با قلمداد می‌کند.(سخنرانی رئیس جمهور در جمع استانداران، تابستان 1394). 🔺 موسوی تبریزی نیز به دفاع از این نگاه برخاسته و اینگونه می‌گوید: «امام حسن مجتبی (علیه السلام )به ما یاد داد که اگر مسلمین اقتضا کند و اگر مصلحت عاجل و یا آجل اقتضا کند که از آن منافع ظاهری شخصی چه مال و جان و قدرت باشد بگذریم، یک مسلمان باید این چنین کند و در برابر آن مصلحت واقعی سر خم کند. 🔸 حضرت امام حسن مجتبی (علیه السلام) دیدند با آن وضعی که آن روز بود و تبلیغاتی که کرده بود و پول‌هایی که داده بود و بزرگان قوم را بعد از خلفا دور خودشان جمع کرده بود و حتی کسانی که تابع پیامبر بودند به هر دلیلی که یا آنها را فریب داده بود و یا این که در کنار معاویه شریک شده بودند در این حکومت ظالمانه حضور داشتند بهترین راه صلح با معاویه است.»1395/7/9 🔺 این سخنان در حالی است که اولا صلح امام حسن (علیه السلام)، گرچه از روی ناچاری بود اما این بدان معنی نبود که صلح امام از روی باشد و تمام امتیازات برای معاویه باشد بلکه برعکس این امام بود که شروط را معین کرد. 🔺 ثانیا شرايط زمان ما با شرايط زمان امام حسن(عليه السلام) كاملا متفاوت است؛ زيرا در زمان ما غير از برخي از مسئولينِ ، عموم و توده‌های مردم و مسئولين، وفادار به انقلاب و نظام‌اند و آماده و در راه آرمان‌های خمينی كبير هستند. 🔺 بنابراين قياس امثال سيدحسين موسوي تبريزی قیاس مع الفارق است و تنها می‌توان اينگونه برداشت كرد كه وی نيز يكی از افرادی است كه همراه دولت، راه را برای غربگرايی هموار می‌کند. 🆔 @asbaat_ir
✅ نگاهی تحلیلی به زندگی #سیاسی_مبارزاتی_امام_حسن (علیه‌السلام)/ بخش نخست 🔰 تحلیلی از دوران امام مجتبی(ع) و صلح ایشان با #معاویه 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
✅ نگاهی تحلیلی به زندگی (علیه‌السلام)/ بخش نخست 🔰 تحلیلی از دوران امام مجتبی(ع) و صلح ایشان با 🔺 دوران امام مجتبی‌ (علیه‌الصّلاةوالسّلام) و حادثه‌ی آن بزرگوار با معاویه، یا آن چیزی که به نام صلح نامیده شد، حادثه‌ی سرنوشت‌ساز و بی‌نظیری در کل روند انقلاب اسلامیِ صدر اول بود. 🔺 دیگر ما نظیر این حادثه را نداشتیم. انقلاب اسلام، یعنی تفکر اسلام و امانتی که خدای متعال به نام اسلام برای مردم فرستاد، در دوره‌ی اول، یک نهضت و یک حرکت بود و در قالب یک مبارزه و یک نهضت عظیم انقلابی، خودش را نشان داد و آن در هنگامی بود که رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم)، این فکر را در مکه اعلام کردند و دشمنان تفکر توحید و اسلام، در مقابل آن صف‌آرایی نمودند؛ برای این‌که نگذارند این فکر پیش برود. 1️⃣ دوره‌ی اول انقلاب اسلام 🔺 پیامبر، با نیرو گرفتن از عناصر ، این نهضت را سازماندهی کرد و یک مبارزه‌ی بسیار هوشمندانه و قوی و پیشرو را در به وجود آورد. این نهضت و ، سیزده سال طول کشید. این، دوره‌ی اول بود. 2️⃣ دوره‌ی دوم انقلاب اسلام 🔺 بعد از سیزده سال، با تعلیمات پیامبر، با شعارهایی که داد، با سازماندهی‌ که کرد، با فداکاری که شد، با مجموع عواملی که وجود داشت، این تفکر، یک حکومت و یک نظام شد و به یک نظام سیاسی و نظام زندگی یک امت تبدیل گردید و آن هنگامی بود که (ص) به تشریف آوردند و آن‌جا را پایگاه خودشان قرار دادند و را در آن‌جا گستراندند و اسلام از شکل یک نهضت، به شکل یک حکومت تبدیل شد. این، دوره‌ی دوم بود. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4074 🆔 @asbaat_ir
📌 اختصاصی : 🔰 / بخش نخست 📝 | بنیانگذار تفکر در جهان اسلام 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش نخست 📝 | بنیانگذار تفکر در جهان اسلام 🔺 اندیشه سکولاريسم، را باید یکی از مهمترین چالش‌های فراروی دین به شمار آورد. گرچه به تعبیر آیت الله در کتاب نسبت دین و دنیا: «دوره نوزایی و پیام آور قطعی «جدا انگاری دین و دنیا» است»، اما در جهان اسلام می‌توان رگه‌هایی از این نظریه را در دوره معاویه مشاهده کرد و وی را اولین بانی و متفکر این نظریه دانست. 🔺 او در جریان صلح با امام حسن(ع) اعتراف کرده بود که: «من با شما جنگ نکردم که نماز بخوانید و روزه بگیرید و حج برگزار کنید و یا زکات دهید. شما خود این کارها را می‌کنید، بلکه من با شما جنگ کردم تا بر شما حکومت کنم». 🔺 مرحوم در تحلیل این جمله معاویه می‌گوید: «معاویه اشاره می‌کرد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و نسبت به مقررات دینی ضمانتی نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگهداشتن حکومت خود به کار خواهد بست.» 🔺 گرچه زمینه‌های پیدایش این تفکر در آئین مسیحیت معلول عواملی نظیر: علم گرایی، عقل گرائی، انسان محوری، الهیات خشک ، فساد مالی کلیسا و تفتیش عقاید می‌باشد، اما در اسلام این عوامل به گونه‌ای دیگر رخ نموده است. یعنی اینکه خود خلیفه بر این اندیشه اصرار ورزیده و با به کارگیری همه ظرفیت‌ها به دنبال محور قراردادن این اصل انحرافی بوده است. 🔺 سکولاریسم در طول تاریخ با عناوین و مفاهیمی نظیر: قداست‌زدایی‌ کردن‌ از دین‌، دنیوی‌کردن و غیرروحانی‌ شدن دین، خصوصی‌شدن‌ دین و مانند آن نیز تبیین شده است. 🔺 با پیروزی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی مهر باطلی بر این اندیشه باطل زده شد اما در همان نخستین‌ سال‌های‌ پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ در کشور ما برخی‌ گروهک‌های‌ سیاسی‌ با استفاده از تفسیرهای‌ و و به‌ ظاهر انقلابی‌ و علمی‌ از اسلام،‌ درواقع‌ به دنبال‌ سکولاریزه‌ کردن‌ دین‌ بودند و اگر نبود مجاهدت‌های علمی بزرگانی مانند و مبارزه‌ با اینگونه‌ تفسیرهای‌ نادرست‌ و انحرافی‌، معلوم نبود که چه بر سر اسلام وانقلاب می‌آمد. 📝 حجت الاسلام علی اکبر عالمیان ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4106 🆔 @asbaat_ir
✅ نگاه تحلیلی به زندگی (ع) از منظر امام خامنه ای/ بخش پنجم و پايانی 🔰 امام حسن (ع) حافظ 🔸 در کتاب‌های تاریخ، چیزهایی نوشتند که اگر بخواهیم آنها را بگوییم، خیلی طول می‌کشد. از زمان خود هم شروع شد. معاویه را معروفش کردند؛ یعنی مورخان نوشتند که او آدمی حلیم و باظرفیت بوده و به مخالفانش اجازه می‌داده که در مقابلش حرف بزنند و هرچه می‌خواهند، بگویند. 🔸 البته در برهه‌یی از زمان و در اوایل کارش، شاید همین‌طور هم بوده است؛ لیکن در کنار این بُعد، ابعاد دیگر شخصیت او را کمتر نوشته‌اند: این‌که او چه‌طور اشخاص و رؤسا و وجوه و رجال را وادار می‌کرد که از عقاید و ایمان خودشان دست بکشند و حتّی در راه مقابله‌ی با حق، تجهیز بشوند. اینها را خیلی‌ها ننوشته‌اند. البته باز هم در ثبت است و همین‌هایی را هم که ما الان می‌دانیم، باز یک عده نوشته‌اند. 🔺 مردمانی که در آن دستگاه‌ها پرورش پیدا می‌کردند، عادت داده می‌شدند که هیچ‌چیزی را برخلاف میل و هوای ، بر زبان نیاورند. این، چه جامعه‌یی است؟! این، چه‌طور انسانی است؟! این، چه‌طور اراده‌ی الهی و اسلامی در انسان‌هاست که بخواهند مفاسد را اصلاح کنند و از بین ببرند و جامعه را جامعه‌یی الهی درست کنند؟ آیا چنین چیزی، ممکن است؟ 🔺 این جریان، همین‌طور ادامه پیدا کرد. در کنار این، جریان مسلمانیِ اصیل، جریان ، جریان اسلام قرآنی – که هیچ‌وقت با آن جریان حاکم، اما ضد ارزش‌ها کنار نمی‌آمد – نیز ادامه پیدا کرد که مصداق بارز آن، ائمه‌ی هدی‌ (علیهم‌الصّلاةو السّلام ) و بسیاری از مسلمانانِ همراه آنان بودند. 🔺 به برکت امام حسن مجتبی‌ (علیه الصّلاةوالسّلام)، این جریان ارزشی ، اسلام را حفظ کرد. اگر امام مجتبی‌ این را انجام نمی‌داد، آن اسلام ارزشیِ نهضتی باقی نمی‌ماند و از بین می‌رفت؛ چون معاویه بالاخره غلبه پیدا می‌کرد. 🔺 وضعیت، وضعیتی نبود که امکان داشته باشد امام حسن مجتبی‌ (علیه‌السّلام) غلبه پیدا کند. همه‌ی عوامل، در جهت عکس غلبه‌ی امام مجتبی‌ (علیه‌السّلام) بود. معاویه غلبه پیدا می‌کرد؛ چون در اختیار او بود. 🔹 اگر امام حسن (ع) صلح نمی‌کرد، تمام ارکان (ص) را از بین می‌بردند و کسی را باقی نمی‌گذاشتند که حافظ باشد. همه چیز بکلی از بین می‌رفت و ذکر اسلام برمی‌افتاد و نوبت به جریان هم نمی‌رسید. 🔹 اگر بنا بود امام مجتبی‌ (علیه‌السّلام)، جنگ با معاویه را ادامه بدهد و به شهادت خاندان پیامبر منتهی بشود، (ع) هم باید در همین ماجرا کشته می‌شد، اصحاب برجسته هم باید کشته می‌شدند، «»ها هم باید کشته می‌شدند، همه باید از بین می‌رفتند و کسی که بماند و بتواند از فرصت‌ها استفاده بکند و اسلام را در شکل ارزشیِ خودش باز هم حفظ کند، دیگر باقی نمی‌ماند. این، حق عظیمی است که (علیه‌الصّلاةوالسّلام) بر بقای اسلام دارد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4074 🆔 @asbaat_ir
🔰 / بخش چهارم 📝 |تلاش برای حذف و به عنوان دو محور سكولارستیزِ حكومت اسلامی 🔺 نباید از نظر دور داشت که و بی تفاوتی روحانیون یکی از دیرینه‌ترین آرزوهای دشمنان به شمار می آید. یكی از اصلی‌ترین حربه‌های دشمنان اسلام، جهت عقب مانده نگه داشتن ، تبلیغ این ایده بود كه اصولاً دین هیچ ارتباطی با سیاست ندارد. 🔺این حربه، با مؤلفه‌های خوش آب و رنگی به جامعه القاء می‌شد، مؤلفه‌هایی از قبیل: پاكی و پیراستگی دین و عالمان و آلودگی سیاست، ناسازگاری قدسی بودن دین با ناسوتی بودن سیاست، قداست دین و نقدپذیری سیاست و… در قالب شبهاتی ظاهراً باورپذیر، فقط از این جهت ترویج می‌گردید تا مسلمانان را تنها به و مشغول سازند و آنان را از آوردن دین به عرصه اجتماع باز دارند. 🔺 این تز در جهان اسلام برای اولین بار پس از رحلت پیامبر گرامی اسلامی (ص) ـ غیر از دوره تقریباً ۵ ساله خلافت علی (ع) ـ آغاز گردید. 🔺 در دوران حاكمیت حاكمان ، سكولاریسم در تمام ابعاد آن یعنی در ساحت سیاست، اقتصاد و فرهنگ اجرا شد. معاویه نظام الهی ـ مردمی پیامبر (ص) و علی (ع) را به نظامی و موروثی تبدیل كرد و به حذف «قرآن و سنت» به عنوان دو محور سكولارستیز حكومت اسلامی همت گماشت. 🔺 هرچند دین به ظاهر در رویه معاویه نقش محوری داشت ولی بی‌غرض‌ترین انسان نیز می‌توانست به سیاست ماكیاولی و سالوس و نیرنگ اولین حاكم امویان پی ببرد. 🔺 به تعبیر : «هنگامی كه اموی‌ها به روی كار آمدند و به حكومت موروثی دودمان بنی‌امیه تبدیل شد؛ این به هیچ وجه خواست اسلام نبود بلكه از یادگارهای دوران جاهلیت بود كه تجلی و پرتوافكنی اسلام، آن را خاموش ساخته بود.» 🔺 حاكمان پس از معاویه نیز به ادامه روند كردن جامعه دینی مبادرت ورزیدند. بعد از امویان، حاكمان نیز با استفاده ابزاری از دین، سیاست دنیاگرایانه‌ای را اتخاذ نمودند. در دوران پس از عباسیان نیز این روند كاملاً پیگیری شد. 📝 حجت الاسلام علی اکبر عالمیان ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4106 🆔 @asbaat_ir
💠 نقش روحانیت در استقلال کشورهای اسلامی 🔺 حضرت امام خمینی در آغاز دروس حوزه پس از ختم غائله (لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی) در مسجداعظم، مطالبی بیان داشتند که نشان از اعتقاد وی بر بود. 🔺 امام با گفتاری کنایه‌­آمیز در پاسخ کسانی که می‌­گفتند مرجعیت باید قدرت خود را به دست بیاورد بعد با حکومت درگیر شود؛ فرمودند: 🔹 «ناصحینی که حضرت را از روی غفلت نصیحت می‌­کردند و می­‌گفتند بگذارید بماند تا پایه­‌ی سلطنت و خلافت در دستور شما محکم شود، بعدا او را از مقامی که دارد پایین بیاورید، نمی‌دانستند که اگر حضرت صبر می­‌کرد، بعدا مورد اعتراض مسلمین واقع می­‌شد… قیام، وظیفه‌­ی الهی بود و عمل فرمودند. همین طور ائمه معصومین قیام کردند ولو با عده­‌ی کم تا کشته شدند.» 🔺 حضرت امام با اشاره به تأثير قيام در حفظ استقلال فرمودند: «همیشه علما و زعمای اسلام، ملت را نصیحت به حفظ آرامش می­‌کردند. خیلی از زمان میرزای بزرگ مرحوم حاج میرزا محمد حسن شیرازی نگذشته است… وقتی ملاحظه کردند برای کیان اسلام خطر پیش آمده و شاه جائر آن روز می­‌خواهد به وسیله­‌ی کمپانی خارجی اسلام را از بین ببرد… آن عالم بزرگ مجبور شد تا یک کلمه بگوید که برگردد.» 🔺 در این سخنرانی امام سعی کردند روشن کنند که فلسفه­‌ی نهضت، استقلال مملکت از بیگانگان است، لذا با اشاره به نهضت استقلال­‌طلبانه عالمان شیعه عراق فرمودند: «مرحوم میرزا محمدتقی بعد از این­که دیدند عراق در معرض خطر است، یک کلمه فرمودند، عرب پشتیبانی کرد، مطلب را برگردانید.» 🔺 حضرت امام در این سخنرانی با یادآوری نقش روحانیت در استقلال کشورهای اسلامی فرمودند: «تمام ممالک اسلامی مرهون این طایفه هستند. اینهایند که تا به حال استقلال ممالک اسلامی را حفظ کرده‌­اند… اینها کسانی هستند که در عین حال که علاقه به اتحاد و تمام طوایف مسلمین دارند، لكن تا آن حدی می‌­توانند تامل کنند که استقلال مملکت را در خطر نبینند.» 🔺 امام با اشاره به این نهضت مسالمت­‌آمیز که بدون خونریزی به پایان رسید، آن نهضت را «یک قیام بیست میلیونی» توصیف کردند که «خون از دماغ کسی» نریخت و این مسالمت را مرهون تلاش علما دانستند. 🔺 ایشان برای اثبات خطرات خونین احتمالی فرمودند: «بیایند ببینند کاغذهایی که آمده، اشخاصی که آمدند با ما صحبت کردند، چه نوشتند و چه گفتند؟ اشخاصی با چشم­های گریان آمدند گفتند: شما دستور بدهید، همان حیات روحی را تأمین بدهید تا ببینید چه می­‌شود…. اگر یک کلمه صادر شده بود، انفجار ظاهر می­‌شد.» ایشان در قسمتی دیگر از سخنان خود مجددا فرمودند: «از ری نوشتند ما پنج هزار نفر با کفن آماده‌­ایم. از جابلق نوشتند ما صدهزار نفریم؛ مهیای دستور شماییم. از لرستان نوشتند طایفه‌­هایی با کفن حاضریم.» 🔺 امام در پاسخ حرف­‌های ترقی­‌خواهانه‌­ی! مطبوعات و دولت گفتند: «ترقيات مملکت به هفده دی (روز به اصطلاح ) نیست. ترقی مملکت به است که آن را به این­صورت درآورده اید. صدسال است به یک معنا دانشگاه داریم، اما هنوز یک لوزَتِین سلطان را می­‌خواهند عمل کنند باید از خارج طبیب بیاید. را باید خارجی‌ها درست کنند. یک خط و جاده را باید خارجی­ها بیایند بکشند! اینها را الزامات بین­المللی اقتضا می­کند؟… علما با چه امر اقتصادی مخالفند؟ شما سد خواستید بسازید، جلوتان را گرفتند؟ کارخانه خواستید وارد کنید، نگذاشتند؟» 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4483 🆔 @asbaat_ir