هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
حالا که دو ماه در عزای تو گذشت
خوشحال که عمرمان برای تو گذشت
عشق تو مدام در وجودم جوشید
ایام خوش آن بود که پای تو گذشت
#محمدجواد_جلالی
@abadiyesher
شنیدم که شبی از کوچه ما هم گذر کردی
از آن شب سخت می بوسم زمین این حوالی را
#عاصی_خراسانی
شب ها که پای عاطفه از راه می رسد
یک دفعه بیت های پر از آه می رسد
اندوه را معطر از احساس می کند
در طبع شاعرانگی ام ماه می رسد
باور کنیم عاقبت این شب سحر شود
یوسف دوباره از دل یک چاه می رسد
#امام_زمان
#محمدجواد_جلالی
شبهای ماه، خون پلنگان کوهسار
بر گردن هماوست که دیوانه پرور است
#اعظم_سعادتمند
با یاد تو سر کردم و بی خواب تو بودم
عکسی شده ای بر دل من، قاب تو بودم
شب ها که به اوج غزلم پای گذاری
بینی که در این قافیه بی تاب تو بودم
هر روز برای دل من چون شب تار است
ایام خوش آن بود که مهتاب تو بودم
دیگر غزلم سبز و پر از عطر خوشت نیست
بیدل شدم و صائب و سهراب تو بودم
#محمدجواد_جلالی
«من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغـاز عالم تو را دوست دارم
چه شب ها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم ؛ تــو را دوست دارم
نه خطی ، نه خالی ! نه خواب و خیالی !
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمی تر از غـم ندیدم
به اندازه ی غم تو را دوست دارم.»💚
#قیصر_امینپور
بدون عشق دل من غریق خواهد شد
و اشک سرد شبی منجنیق خواهد شد
اگر چه سنگ در این روزگار بسیار است
یکی فقط ز هزاران عقیق خواهد شد
#محمدجواد_جلالی
🔻غزل جدیدی از حضرت آیتالله خامنهای با عنوان «شرح حال» منتشر شد
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـوار دارم
دلبستهی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بیشکیب پویم، دل بیقرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بیاختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم
از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
آتش زدی به جان و دل بیقرار من
آیا دلت نسوخت به حال نزار من؟
گاهی رقیبِ سنگدلم را نظاره کن
با سنگ او مگر بشناسی عیارِ من
چون فرش پیشِ پای تو بودم تمامِ عمر
چشمت ولی نخورد به نقش و نگارِ من
#حسین_دهلوی
تو به دادم برس ای عشق که با این همه شوق
چاره جز آنکه به آغوش تو بگریزم نیست
#فریدون_مشیری
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل
ز کویت میرویم اینک، هزاران آرزو با ما..
#هلالی_جغتایی
دلتنگ توام جانا هردم که روم جایی
با خود به سفر بردم یاد تو و تنهایی
رفتم که سفر شاید درمان دلم گردد
رفتن نبُوَد چاره وقتی که تو اینجایی
از کوی تو رفتم من تا دل بشود آرام
بیهوده سفرکردم وقتی که تو ماوایی
با یک غزل ساده از عشق تو میگویم
آخر چه شود حاصل جز غصه و رسوایی
در حسرت دیدارت بی خوابم و بیدارم
یاد دل من هستی؟ ای مظهر زیبایی
تلخ است همه عمرم از شدت دلتنگی
یا سوی تو باز آیم؛ یا اینکه تو میآیی!
#فاطمه_صالحی
بهار وصل را وقت خزان هجر فهمیدم
چنان پیران که می فهمند قدر خردسالی را
#عاصی_خراسانی
از صبح پرده سوز، خدایا نگاه دار
این رازها که ما به دل شب سپردهایم
#صائب_تبريزی
مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفسهای کسی هست که نیست...
#فریدون_مشیری