.
#حضرت_زینب_شهادت
یکسال و نیم از رفتن تو گریه کردم
با هر نخ پیراهن تو گریه کردم
خیلی برای کشتن تو گریه کردم
با خندههای دشمن تو گریه کردم
هرشب بدون تو هزاران شب گذشته
دیگر بیا آب از سر زینب گذشته
آخر مرا با غصّهی ایّام بردند
با خاطرات سیلی و دشنام بردند
بین همان شهری که بزم عام بردند
این آخر عمری مرا در شام بردند
پروانه ها خاکسترم را جمع کردند
از زیر سایه بسترم را جمع کردند
گفتم به عبدالله که یاد قَرَن کن
کمتر کنارم صحبت از باغ و چمن کن
این آخر عمری مرا رو به وطن کن
من را میان کهنه پیراهن کفن کن
با قاسم و عباسم و اکبر بیائید
من را بسوی کربلا تشییع نمائید
حالا دگر بال و پری دارم، ندارم
در آتشت خاکستری دارم، ندارم
من سایهی بالاسری دارم، ندارم
چیزی به جز چشم تری دارم، ندارم
آنقدر بین کوچهها بال و پرم سوخت
آنقدر بعد کربلا موی سرم سوخت
باور نخواهی کرد با اغیار رفتم
با چادر پاره سر بازار رفتم
خیلی میان کوچهها دشوار رفتم
با ناسزای تند نیزهدار رفتم
یادم نرفته دست بر پهلو گرفتم
از دشمنان تو چگونه رو گرفتم
یادم نرفته دور تو جنجال کردند
جمعیتی را وارد گودال کردند
آن ده سواری که تو را پامال کردند
دیدم تنت را زندهزنده چال کردند
یادم نرفته دست و پا گم کرده بودم
در گوشهی مقتل تو را گم کرده بودم
#محمدجواد_پرچمی✍
#وفات_حضرت_زینب
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
#مدح_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_شهادت
ما همه نوکر دربار حسین و زینب
نسل در نسل بدهکار حسین و زینب
همه پشت سر انصار حسین و زینب
الگوی ماست علمدار حسین و زینب
نام ما سینه زن طایفه ای بی همتاست
کربلا، زینبیه ، کعبه و میخانه ی ماست
ما که هستیم سیه پوش عزای زینب
کاش یک روز بمیریم به پای زینب
روز و شب عادت ما گریه برای زینب
هر چه شادی است در عالم به فدای زینب
ما عزادار ولی تا به ابد دلشادیم
در غم عمه سادات جوانی دادیم
وای از آن روز که شد بی کس و یاور زینب
ماند تنها وسط آن همه لشکر زینب
لب گودال ، غریبی ، تن بی سر ، زینب
خیره بر پیکر زخمی برادر زینب
زیر لب فاطمه یا فاطمه با خود می خواند
آن همه نیزه و شمشیر تنش را لرزاند
غم او گفتنش حتی به اشاره سخت است
ماجرای بدنی غرق ستاره سخت است
به خدا بوسه زدن بر رگ پاره سخت است
سخن از مرکب ده مرد سواره سخت است
داشت می سوخت همه ارض و سما واویلا
یک زن و این همه اندوه و بلا واویلا
روز و شب داشت ازین رسم زمانه گله ها
دختر فاطمه شد همسفر حرمله ها
وای از خواندن روضه وسط هلهله ها
آه ، بی حرمتی کعب نی و سلسله ها
وای از آتش اشرار که سوزاند پرش
وسط کوچه و بازار شکستند سرش
وای از خون دل و اشک مدام و زینب
وای از آن همه سنگ لب بام و زینب
خیزران ، تشت طلا ، بزم حرام و زینب
وای از قصه ویرانه ی شام و زینب
دردها دارد و نشنیده کسی فریادش
تا ابد داغ رقیه نرود از یادش
دم رفتن چه قدر غم به دلش جا دارد
قامتی خم شده چون حضرت زهرا دارد
گله پشت گله از مردم دنیا دارد
به بغل پیرهن کهنه آقا دارد
وقت مهمان شدنش پیش حسین و حسن است
گفت لبیک حسین چشم ازین دنیا بست
#محمدحسین_رحیمیان
#رحلت_حضرت_زینب
................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
#15رجب
▪️زینب که از خدا صلوات مکرّرش
زیبد که بعد فاطمه خوانند کوثرش
▪️آن شیر دخت شیر الهی که گفته اند
در خاندان شیر خدا شیر دیگرش
▪️زهرای دوّمی که نشد در تمام عمر
عبّاس بی اجازه نشیند برابرش
▪️علاّمۀ معلّمه نادیده ای که بود
تیغ سخن به خطبه چو شمشیر حیدرش
▪️این است آن ستم کُش دوران که در نبرد
کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرش
▪️کوفه مدینۀ نبوی بود و مسجدش
گویی که بود حضرت زهرا سخنورش
▪️زینب، کدام زینب؟ آنکو که زنده ماند
خون حسین با نفس روحپرورش
▪️زینب، کدام زینب؟ دختی که مصطفی
در چهره دید صورت زهرای اطهرش
▪️کرب و بلا و کوفه نه، شهر دمشق نه
گردید کلّ عالم هستی مسخّرش
#حاج_غلامرضا_سازگار ✍
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
#15رجب
«زینب»
خدا امشب نشانده ، اشک بر ارض و سماواتش
دلِ عالم شکسته ، بُغض دارد کلّ ذرّاتش
رجب در نیمه ی راهش ، دو زانو در بغل، گریان
به ناگه زینبش رفت و شد از غم ، تلخْ اوقاتش
تمامِ دردِ عاشورا ، نشسته سینه ی قلبش
شهیدش کرده زینب را ، بلایا و جراحاتش
گمانمچونعلی(ع)، فُزتُ وَ ربّ الکعبهگویان، رفت
به لب آورده جانش ، امّتِ خونوار و بدذاتش
چه دارد زینب از صبرِ خدا ، نشْکست عاشورا!
که رستاخیز در گودال دید از ارتفاعاتش
میان قتلگه زد بوسه بر رگ های خورشیدش
ندیده هیچ ، او الّا جمیلا در ملاقاتش
اگر نازل شود قرآن ، دوباره بعدِ عاشورا
تمامش را به زینب میشود تفسیرِ آیاتش
حروف سوره ی مریم شده تفسیر عاشورا
که باقی مانده زینب از میان امتحاناتش
امامت منقطع می شد اگر زینب نبود عباس
عجب گشت او علمداری ، به شامات و خراباتش
چنان شد هیبت الله و نهیبی بر شیاطین زد
بلادِ کفر لرزید از تکان های بیاناتش
به قدری خطبه هایش تکیه زد بر منبرِ حیدر
علی گویا که ناگه زنده گردیده در اصواتش
شده هارونِ موسی بر علی بن الحسین، زینب
تمامِ خطبه های ذوالفقارش گشته توراتش
نشسته کنج خلوت با خدایش گرمِ صحبت شد
شبِ شام غریبان با عبادات و مناجاتش
چقدر او این اواخر آب رفته ، عینِ زهرا شد
نمانده هیچ ، از بانو به غیر از نامِ ساداتش
به چشمش نیزه زاری از سر «آلاله» ها دارد
که روز و شب به اشکش رفته زینب بر زیاراتش
شاعر: #الهه_پورحاجی_آلاله ✍
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#زمینه بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
یا مرتضی علی
موجیم تا به سینهی ما جز و مد که هست
ما عاشقیم ، عشق نفس میزند که هست
آری خدا ندیدهام اما مقابلم
آیینهای برای خدای اَحد که هست
دنبال قبله بودم و گفتند کعبه نه...
ایوان طلایِ شاهِ نجف تا ابد که هست
شیرزنی که شیر خدا آورد کجاست؟
فرمود مکه فاطمه بنتاسد که هست
دین من است دین ابو طالب ای جهان
این اعتقاد ماست قسم بر صمد که هست
گفتند عرش لایق تو نیست گفتهایم
قلبی میان سینهی ما میتپد که هست
سنگ تو میزنیم بر این سینه تا ابد
حتی اگر به پات بمیرم لحد که هست
ما هیچ ، با رسولِخدا وقتِ سختِ جنگ
میگفت جبرئیل علیجان مدد که هست
خاکیم اگر ، حرارت طوفان گرفتهایم
گفتیم یاعلی مدد و جان گرفتهایم
تا هست عشق و رایحهی بی کرانیات
ما را نوشتهاند اویسِ یمانیات
تو صاحبِ تمامِ جهانی ، عجیب نیست
موسی نموده وقت جوانی شبانیات
تیغی زدی و آنهمه لشگر دونیمه شد
جانم فدای سر زدنِ امتحانیات
میخواستی که ذوالفقار کمی گرمتر شود
دید آسمان شروع شده میدان تکانیات
تو تازه سرد بودی و لشکر به جوش بود
کارش نمیکشید به آتش فشانیات
خیبر کجا و آن طرف کهکشان کجا
در را بگیر با رجز پهلوانیات
جمعاند جبرئیل و خدا و پیمبرش
تا حَظ برند موقع قلعه پرانیات
نشناخت جز خدا و پیمبر تو را کسی
ره بسته است هیمنهی لَنتَرانیات
عالم کجا و نفس پیمبر شناختن
باید روند در پی قنبر شناختن
کعبه نَه رویِ توست دلیل طوافها
ایوان طلاست معبدِ این اعتکافها
ما از شرابّ تاک ضریحت چشیدهایم
مائیم و عمر و سرخوشی و این خلافها
با انبیا مقایسهات هم نمی کنیم
از عرش تا به فرش بود اختلافها
تقصیرشان نبود به تو سجده کردهاند
عمری نمودهاند از این اعترافها
تا نُطق میکند دو دمِ ذوالفقارِ تو
لالند لالِ لال ، اهالی لافها
وقتی که می رسی و زمین لرزه میشود
راهی نمانده است به غیر از قلافها
آرامتر بزن ملکالموت هم رسد
گم کرده است ردِ تو را در مصافها
با عَمرو وَد رسید تمامی کفر و شرک
با عَمرو وَد پرید سر ائتلافها
دست خدا نوشت امیرِ همه علی است
با مرتضاست فاطمه با فاطمه علی است
ما را ببر به چشمهی شعر و شرابها
ما را ببر به خاطرهای از کتابها
هرشب هزار رکعتِ فیضِ تو شاهد است
پهلو تُهی نمودهای از رخت خوابها
هرگز ندید دیدهی لیل و نهارها
چون لیلتالمبیتِ علی در حسابها
یک شب فقط نگاه تو مهمانِ خواب بود
شامی که بود دور و برت التهابها
در بستر برادر خود تا سحر بخواب
ای خوابِ تو عبادتِ اُمُالکتابها
تو گرمِ خواب بودی و گردنکشانِ کفر
نیزه به دست گِردِ تو همچون سرابها
مکه شنید نالهی واویلتایشان
این حیدر است حضرت عالی جنابها
تنها امیر ، نقش تو را تیشه میزند
وقتی که بُت تراش کند انتخابها
ما را ببر نجف به دَمِ ما دوا بریز
امشب بیا به کاسهی ما کربلا بریز
(حسن لطفی ۱۴۰۱/۱۱/۱۴)
#دکتر_حسن_لطفی
#وفات_حضرت_زینب #حضرت_زینب
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
جلسه مقتل خوانی حضرت زینب س امشب با حضور استاد تابع منش برگزار می شود جهت هماهنگی و دریافت آدرس با آیدی زیر تماس بگیرید👇👇👇
@m_h_tabemanesh
.
#حضرت_زینب
زخمش عمیـق بود و غمش انتها نداشت
بعد از وقوع حـــادثه دردش دوا نداشت
خون می چکید روز و شب از چشم باورش
بغضش شکسته بود، ولیکن صدا نداشت
بار امانتـش نکــشید آســـــمان ، بحـــق
این ثقل اکبریست،که جا در سما نداشت
سنگــینی غمـش کــمر کــــوه را شکست
امـا خــــودش میــان بلا اعـتـنا نداشت
درطول عمر گرچه غمش بی حساب بود
باغش بغیر میوه ی صـبر و رضا نداشت
هفت آسمان نظاره گر صــبر زینب است
عشقش حسین بودوجز این ادعانداشت
بحــر عنـایـتـش بخــــدا بیکــرانه اسـت
بر لب (شقایقش)بجـز از این ثنا نداشت
#حمید_رضازاده ( شقایق)✍
#وفات_حضرت_زینب
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
"یا صاحبَ الصَّبر"
قلم از شرحِ صدرش گفت و دفتر باز پرپر شد
شبِ تاریکِ طبعِ شاعران ، صُبحی مُنَوّر شد
به وقتِ خطبه ها حیدر ...به وقتِ صبرها کوثر
برایِ روزِ بی مانند ، این دختر پیمبر شد
همان دختر که بابایش، میان دردهایِ خویش
صدا می کرد زینب جان! بیا بابا مُکَدَّر شد
هما ن دختر که در خانه، به پای مکتبِ مادر
گرفته درس آخر را ،که بینِ آتش و در شد
برایش نام بسیار است امّا او پسندیده
که بر انگشترِ ارباب ،نقشش نقش خواهر شد
به ظهرِ سرخِ عاشورا ، امانت داده بر اهلش
...لباس دست دوز و بوسه ای که نذر حَنجر شد
به رویِ تَل رسیده "مارَاَیتِ الّا جَمیلا"یَش
که خورشید است در گودال ،گویا صبح محشر شد
میان فتنه ی میدان، غُباری سمتِ مَقتَل رفت
غبار از نور بر می خاست...زینب بی برادر شد
اَمان از آن امانت ها ...که دستِ ناکَسان افتاد
لباسِ کهنه یک سو رفت..حَنجر سوی دیگر شد
خطاب از حضرتِ خواهر، به هر زن بود در میدان
سلاحِ خویش بردارید... چادر رویِ هر سر شد
میان شعله و خیمه هزاران امتحان دارد
از آن درسی که پشتِ در ، برایش درس آخر شد.
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی✍
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
.
السلام علیک یا جبل الصبر
-------------------------------
یا حضرت عقیله برایم دعا کنید
لطفی نموده خاک مرا کیمیا کنید
حتی اگر که لایق احسانتان نِیَم
این لطف را بخاطر خیرالنسا کنید
من از قدیم نوکر این خانواده ام
حاشا که دست نوکر خود را رها کنید
چشمم به گریه بر غمتان خو گرفته است
اشک مرا ذخیره ی روز جزا کنید
بیچاره آن کسی که ندارد غم شما
بیچاره تر کسی که غمش را دوا کنید
بی بی سفر به کرب و بلا پا نمی دهد
گویا گره به کار من افتاده، وا کنید
کم کم بساط نوکری اَم جور می شود
اشکی اگر به دیده ی خشکم عطا کنید
من را که پای داغ شما پیر گشته ام
با گوشه ای ز ماتمتان آشنا کنید
گفتند خوانده اید نشسته نماز را
یعنی که ایستاده نمی شد ادا کنید؟
پُر شد فضای قتلگه از ناله ی شما :
"دیگر بس است هستی من را رها کنید
شرمی اگر ز خون خدا نیست لااقل
از مادری که آمده اینجا حیا کنید
ما خاندان عصمت و ناموس حیدریم
کمتر نگاه بر من و این بچه ها کنید
باید برای پیکر صدپاره ی حسین
یک بوریا بجای کفن دست و پا کنید"
امشب دگر ز غصه رها می شوید، آه
مهمان شاه کرب و بلا می شوید، آه
#محمود_مربوبی✍
#وفات_حضرت_زینب
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#حضرت_زینب
السلام علیك يا شريكة الحسين
تو حضرتِ زینب "سَلامُ الَّه عَلیهایی"
تو زینتِ نَفْس نبی، مرآتِ مولایی
ای خواهرِ خون خدا! اَنتِ بِحَمدِ اللّه...
در مُنتهای فهمی و در اوج دانایی
وقتی که گفتی " اُسکُتو... " مسخ تو شد کوفه
طوری سخن گفتی تو که انگار، طاهایی
تو بعدِ عاشورا شدی پیغمبر امّت
کردی هدایت، خلق را با شور زهرایی
تو از حسینیّ و حسین از توست ای بانو!
نابود کردی حیله ها را تو به تنهایی
غَدّار ها را تو ذلیل عصمتت کردی
با استقامت کردن و نُطقی تماشایی
از بَرکَتِ صبر و جهاد و انقلاب تو
سهم ابوسفيانيان گردید رسوایی
مردان، غلام غیرتت تا به ابد هستند
تو حضرت زینب ( سَلامُ الَّه عَلیهایی )
#حضرت_زينب_سلام_الله_عليها
#محمد_علی_نوری
دوشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۱
#وفات_حضرت_زینب
.................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #حضرت_زینب السلام علیك يا شريكة الحسين تو حضرتِ زینب "سَلامُ الَّه عَلیهایی" تو زینتِ نَفْس نبی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
شهادت #حضرت_زینب(س)
دیگر بیا که دیده به راه تو مانده ام
دیگر بس است دوری من با تو یا حسین
مانند قتلگاه تو در زیر آفتاب
جان می دهم به یاد تو ای سر جدا حسین
جانی که روی پای بمانم نمانده است
گشتم شبیه دخترک ناز دانه ات
بی تو نفس کشیدن زینب تمام شد
یعنی خموش مانده صدای ترانه ات
پیراهنت دهد هنوز بوی قتلگاه
آنجا که شمر آمد و بر سینه ات نشست
دیدم هجوم گله ی گرگان کوفه را
دیدم که بند بند تن تو ز هم گسست
ای که به زیر سمّ ستوران شکسته ای
آیا هنوز سینه ی تو درد می کند؟
لب های من به یاد لبت مانده پر ترک
تا یاد چوب خیزر نامرد می کند
دیدم که سنگ، بوسه به زخم تو می زند
من هم زدم به چوبه ی محمل سرم شکست
مُردم، نشد که زخم تو را مرهمی نهم
با تو شدم همین که مقابل سرم شکست
ای بی کفن تو فکر کفن کن برای من
هر چند چیزی از تن زینب نمانده است
یک دسته گل برای مزارم تهیه کن
دیگر گلی به گلشن زینب نمانده است
شاعر:جواد حیدری✍
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#وفات_حضرت_زینب
گریه کارم بود هرشب تا سحر یکسالونیم
ریخت از چشمان من خون جگر یکسالونیم
آه! من هرچند کوه محکم صبرم، ولی
از نفس انداختم داغ تو در یکسالونیم
از تو و آن روز با من یادگاری مانده است
صحنههایی که نمیرفت از نظر یکسالونیم
یکنظر از روی تل دیدم که قاتل زد تو را
یاد آن صحنه به قلبم زد شرر یکسالونیم
واژهها بعد از تو با من روضهخوانی کردهاند
اسب و نعل و تیر و شمشیر و سپر، یکسالونیم
سر به سر سرنیزه و سرهای روی نیزه است
خواهرت با روضههایت کرده سر یکسالونیم
آتش این داغ تا روز قیامت با من است
گرچه شد بعد از تو عمرم مختصر یکسالونیم
#مجتبی_خرسندی✍
#حضرت_زینب_سلاماللهعلیها
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_رضا
بسم الله الرحمن الرحیم
رئوف
با دستخالی آمدم، سلطان رئوف است
این میزبان همواره با مهمان رئوف است
پرسیدم از علامهای دربارهی او
یکجمله فرمودند که؛ "ایشان رئوف است"
آهو گواهی میدهد اینمصرعم را
این مرد با انسان و با حیوان رئوف است
شعری که در مدح امام مهربانیست
حتی ردیفوقافیه در آن "رئوف است"
آنقدر رأفت دیده شد در این حرم که
حتی رواق و گنبد و ایوان رئوف است
فرقی ندارد خوب و بد در محضر او
وقتی برای زائران یکسان رئوف است
از بس رئوفی میکند، انگار تنها
او در تمام عالم امکان رئوف است
ضربالمثلها پیش او تغییر کردند؛
"هرچه گدا کاهل بود، سلطان رئوف است"
#مجتبی_خرسندی✍
#امام_رضا_علیهالسلام
#اللهم_عجّل_لولیک_الفرج
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_رضا علیهالسلام
.
چشمم به اشک غم شده مفروش یا رئوف
دنیا مرا فروخت تو مفروش یا رئوف...
حاشا اگر بگویی از این آستان برو...
از آستان نه میروم از هوش یا رئوف!
گریان به سوی تو بغلش را گشوده است
این طفل را بگیر در آغوش یارئوف...
گردد سبک به شانه ی دیوار امن تو،
این سر، سر گران شده بر دوش یا رئوف
شب گنبد تو را خبری از غروب نیست
خورشید پای آن شده خاموش یا رئوف!
گفتی سه جا ولی همه ی لحظه ها مرا
لطفت نکرده است فراموش یا رئوف...
#حسین_شهریاری✍
..................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
خانه ی چوبی پدرجانم
یاد شورِ قدیم افتادم
روضه ی ساده ی شبِ جمعه
خاطراتی که مانده در یادم
.
زن و شوهر از آن زمان قدیم
دلشان وصل روضه ها شده بود
قاب عکس کنار ساعتشان
عکس زیبای کربلا شده بود
.
دور تا دورِ سالن کوچک
همه جایش کتیبه آویزان
دم در روی میز چوبی بود
شیشه ای از گلاب و یک قرآن
.
باز این چه شورش و چه غم است
محتشم روضه ی دلی میخواند
هر که رد میشد از کنار و گُذَر
قدر یک چای خوردنی می ماند
.
خودِ بابا بزرگ قصه ی ما
روضه ها را تماماً از بَر بود
روضه از کربلا شروع میشد
ختم مجلس مصیبتِ در بود
.
دو سه تا شعر و مرثیه میخواند
شعرهای قدیمی از بهجت
شعرهای وصال شیرازی
ای شه تشنه..ای قَدَر قدرت
.
روضه قتلگاهی اش یک خط
آه از آن تنی که عریان شد
با همین جمله مادری غش کرد
در زنانه چه شور و طوفان شد
.
با همین جمله بر سرش میزد
با همین جمله گریه ها کردند
سالن کوچک پدرجان را
بخشی از خاک کربلا کردند
.
اشک مادربزرگ آن خانه
پای دیگ غذا و کتری بود
قیمه ی ساده ی پر از برکت
با برنجی که گرم و عطری بود
.
پای کتری به سینه اش میزد
یاد دستِ بریده ی سقا
هم نوایش چه روضه ای میخواند
قُل قُل قوری و سماور ما
.
حال اما چراغ آن خانه
رفته و خاطرات و غم مانده
از تمام حکایت و قصه
فقط آن عکس در حرم مانده
.
چه قَدَر غبطه میخورم من به
صافی و سادگی آن محفل
کاش میشد دوباره برگردد
صافی و سادگی آن منزل
.
کاش میشد خلوص آن مردم
ذره ای در حساب من باشد
کاش میشد ثواب یک روزش
سهم قلب خرابِ من باشد
.
#سید_مهدی_بنی_هاشمی✍
...................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
.
#امام_زمان
#حضرت_زینب
زبانحال حضرت صاحب الزمان عجلاللهتعالیفرجه
شد غرق در غم روزگارت عمه جانم
خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم
در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد
در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم
بر روی تل، در غربتِ شام غریبان
ایکاش بودم در کنارت عمه جانم
تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی
مرهم برای حال زارت عمه جانم
جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی
دیدم گره خورده به کارت عمه جانم
مانند قلبت چند جای چادرت سوخت
در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم
چشم عمو عباسمان را دور دیدند
شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم
لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را
در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم
بین تمام داغ هایی را که دیدی
می سوزم از داغ اسارت عمه جانم
#مرضیه_عاطفی✍
#سبک_من_مانده_ام_تنهای_تنها_ایرج_بسطامی
....................................................................
کانال اشعار ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
گروه آموزش مقتل
https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
❖﷽❖
#علائم_ظهور
#حدیث_مهدوی
دل به روایتی بسته ام و به شدت منتظر آمدنت هستم.
از علامات آمدنت خواندم در ماه رجب آسمان بسیار می بارد و مژده به آمدنت می دهد اگر در ماه مبارک صیحیه آسمانی شنیده شود آمدنت حتمی خواهد بود
📜٤٣١-سعد بن عبد اللّه،عن الحسن بن عليّ الزيتوني و عبد اللّه بن جعفر الحميري[معا]، عن أحمد بن هلال العبرتائي،عن الحسن بن محبوب،عن أبي الحسن الرضا عليه السّلام-في حديث له طويل اختصرنا منه موضع الحاجة-أنّه قال:
لا بدّ من فتنة صمّاء صيلم يسقط فيها كلّ بطانة و وليجة و ذلك عند فقدان الشّيعة الثّالث من ولدي،يبكي عليه أهل السّماء و أهل الأرض و كم من مؤمن متأسّف حرّان حزين عند فقد ✨الماء المعين،كأنّي بهم أسرّ ما يكونون و قد نودوا نداء يسمعه من بعد كما يسمعه من قرب في رحمة للمؤمنين و عذابا للكافرين.
فقلت:و أيّ نداء هو؟
قال:ينادون في رجب ثلاثة أصوات من السّماء:صوتا منها أَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمِينَ و الصّوت الثّاني✨ أَزِفَتِ الْآزِفَةُ يا معشر المؤمنين و الصّوت الثّالث-يرون بدنا بارزا نحو عين الشّمس-:هذا أمير المؤمنين قد كرّ في هلاك الظّالمين.
و في رواية الحميريّ و الصّوت[الثّالث]بدن يرى في قرن الشّمس يقول:«إنّ اللّه بعث فلانا فاسمعوا له و أطيعوا».
📝حسن بن محبوب در حديثى نسبتا طولانى كه ما مختصرش كرده و به اندازه نياز از آن ذكر مىكنيم،از امام رضا عليه السّلام نقل مىكند كه حضرت فرمودند:
✅به ناچار فتنه سختى درمىگيرد و خاصان و همرازان ما هم در آن فتنه گرفتار مىشوند،و اين فتنه در زمانى است كه فرزند سوم من[سه نسل پس از من از ميان شيعيان]مفقود و ناياب گردد.
💦همه اهل آسمان و زمين بر غيبت او[امام زمان عليه السّلام]گريه مىكنند؟چه بسيار مؤمنانى هستند كه در وقت مفقود شدن آب صاف[ماء معين،يعنى حضرت مهدى عليه السّلام]تأسف خورده و تشنه و غمگين مىشوند.گويا من خوشحالترم از آنچه كه آنان در آن موقعيت هستند و نمىدانند؛چراكه نداى به آنها مىرسد و همچنانكه از نزديك شنيده مىشود از دور هم شنيده مىشود،محتواى آن ندا براى مؤمنين رحمت و براى كافران عذاب است.
❓عرض كردم:آن ندا چيست؟
✴️حضرت فرمودند:در ماه رجب،سه مرتبه از آسمان [خطاب به مردم]ندا داده مىشود:
📢ندا و صوت اوّل عبارت است از:«لعنت خداوند بر ظالمان باد».
📢ندا و صوت دوم اين است:«آنچه بايد نزديك شود،نزديك شده است[قيامت فرا مىرسد]اى گروه مؤمنان!»
📢و ندا و صوت سوم هم در حالىكه در طرف جرم خورشيد بدنى ديده مىشود،اين است:اين امير المؤمنين عليه السّلام است كه براى نابودى و هلاك ظالمان به دنيا بازگشته است.
📢در روايت حميرى در مورد صوت سوم آمده است:بدنى در نزديكى خورشيد ديده مىشود،صاحب صدا مىگويد:خداوند متعال فلان شخص را برانگيخته،حرف او را بشنويد و از او اطاعت كنيد.
بعد از اين هردو روايت مىگويند:در همان زمان،فرج و گشايش براى مردم فرا مىرسد و مردم دوست مىدارند كه اى كاش در آن زمان زنده بودند،و خداوند سينههاى مؤمنان را شفا مىدهد؛يعنى دلهايى كه از جور و ستم ظالمان مجروح بود را با ظهور، شفا مىدهد.
📙 کتاب الغیبة، صفحه 752
شیخ طوسی
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
❖﷽❖
#علائم_ظهور
#حدیث_مهدوی
دل به روایتی بسته ام و به شدت منتظر آمدنت هستم.
از علامات آمدنت خواندم در ماه رجب آسمان بسیار می بارد و مژده به آمدنت می دهد اگر در ماه مبارک صیحیه آسمانی شنیده شود آمدنت حتمی خواهد بود
📜٤٣١-سعد بن عبد اللّه،عن الحسن بن عليّ الزيتوني و عبد اللّه بن جعفر الحميري[معا]، عن أحمد بن هلال العبرتائي،عن الحسن بن محبوب،عن أبي الحسن الرضا عليه السّلام-في حديث له طويل اختصرنا منه موضع الحاجة-أنّه قال:
لا بدّ من فتنة صمّاء صيلم يسقط فيها كلّ بطانة و وليجة و ذلك عند فقدان الشّيعة الثّالث من ولدي،يبكي عليه أهل السّماء و أهل الأرض و كم من مؤمن متأسّف حرّان حزين عند فقد ✨الماء المعين،كأنّي بهم أسرّ ما يكونون و قد نودوا نداء يسمعه من بعد كما يسمعه من قرب في رحمة للمؤمنين و عذابا للكافرين.
فقلت:و أيّ نداء هو؟
قال:ينادون في رجب ثلاثة أصوات من السّماء:صوتا منها أَلا لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظّالِمِينَ و الصّوت الثّاني✨ أَزِفَتِ الْآزِفَةُ يا معشر المؤمنين و الصّوت الثّالث-يرون بدنا بارزا نحو عين الشّمس-:هذا أمير المؤمنين قد كرّ في هلاك الظّالمين.
و في رواية الحميريّ و الصّوت[الثّالث]بدن يرى في قرن الشّمس يقول:«إنّ اللّه بعث فلانا فاسمعوا له و أطيعوا».
📝حسن بن محبوب در حديثى نسبتا طولانى كه ما مختصرش كرده و به اندازه نياز از آن ذكر مىكنيم،از امام رضا عليه السّلام نقل مىكند كه حضرت فرمودند:
✅به ناچار فتنه سختى درمىگيرد و خاصان و همرازان ما هم در آن فتنه گرفتار مىشوند،و اين فتنه در زمانى است كه فرزند سوم من[سه نسل پس از من از ميان شيعيان]مفقود و ناياب گردد.
💦همه اهل آسمان و زمين بر غيبت او[امام زمان عليه السّلام]گريه مىكنند؟چه بسيار مؤمنانى هستند كه در وقت مفقود شدن آب صاف[ماء معين،يعنى حضرت مهدى عليه السّلام]تأسف خورده و تشنه و غمگين مىشوند.گويا من خوشحالترم از آنچه كه آنان در آن موقعيت هستند و نمىدانند؛چراكه نداى به آنها مىرسد و همچنانكه از نزديك شنيده مىشود از دور هم شنيده مىشود،محتواى آن ندا براى مؤمنين رحمت و براى كافران عذاب است.
❓عرض كردم:آن ندا چيست؟
✴️حضرت فرمودند:در ماه رجب،سه مرتبه از آسمان [خطاب به مردم]ندا داده مىشود:
📢ندا و صوت اوّل عبارت است از:«لعنت خداوند بر ظالمان باد».
📢ندا و صوت دوم اين است:«آنچه بايد نزديك شود،نزديك شده است[قيامت فرا مىرسد]اى گروه مؤمنان!»
📢و ندا و صوت سوم هم در حالىكه در طرف جرم خورشيد بدنى ديده مىشود،اين است:اين امير المؤمنين عليه السّلام است كه براى نابودى و هلاك ظالمان به دنيا بازگشته است.
📢در روايت حميرى در مورد صوت سوم آمده است:بدنى در نزديكى خورشيد ديده مىشود،صاحب صدا مىگويد:خداوند متعال فلان شخص را برانگيخته،حرف او را بشنويد و از او اطاعت كنيد.
بعد از اين هردو روايت مىگويند:در همان زمان،فرج و گشايش براى مردم فرا مىرسد و مردم دوست مىدارند كه اى كاش در آن زمان زنده بودند،و خداوند سينههاى مؤمنان را شفا مىدهد؛يعنى دلهايى كه از جور و ستم ظالمان مجروح بود را با ظهور، شفا مىدهد.
📙 کتاب الغیبة، صفحه 752
شیخ طوسی
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در تلگرام
@Aldolatahalzahraeyah
کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
هدایت شده از ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
1.76M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات
#آموزش_مداحی
استاد سلام وقت شما بخیر
این که میگن باید تا چند سال مقلد باشیم برای یاد گیری مداحی
آیا حتما باید از اشعار و مطالب اون مداح استفاده کنیم ؟ یا میشه از متن اشعار کسی دیگه با سبک کسی که تقلید میکنیم استفاده کنیم
و اینکه میشه از چند مداح تقلید کرد و ترکیب اینها رو استفادع کرد
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
لینک گروهها و کانالهای خادم الحسین ع تابع منش در ایتا
👇👇👇
گروه مقتل متضمن البکاء ، فاطمه الزهراء س
http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
کانال ضامن اشک، رفع شبهه
https://eitaa.com/zameneashk1
کانال قرآن و امام حسین ع
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin
کانال الدولة الزهرائیة(مهدویت)
http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
نوای مقتل (مداحی)
@Navaymagtal
کانال باب الحسین (ع) در تلگرام
https://t.me/Babolhusein
ضامن اشک واتساپ
https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
صدای روضه می آید مهیّا می شود چشمم
خدارا گریه کن ها ! بینتان جا می شود چشمم؟
برای یوسف زندان بغداد اشک می ریزم
به نابیناییم شادم ، زلیخا می شود چشمم
من از زندان و زندانبان و زندانی چه می دانم
بپرس از اشک می بینی که دریا می شود چشمم
عبادتگاه یا زندان ؟ نمی دانم ولی با او
نماز اشک می خوانم ، مصلّی می شود چشمم
بنا بود آنچه می خوانم تسلای دلم باشد
عجب جایی میان روضه ها وا می شود چشمم
شبِ تاریکِ زندان ، ابنِ شاهک ، خشم زندانبان
شب قدر است و با این روضه احیا می شود چشمم
گریزِ کربلا را نیز با خود دارد این زندان
فرات اشک ! جاری شو که سقّا می شود چشمم
تنی در بین زنجیر و تنی بر خاک در گودال
میان روضه حیرانم ، معمّا می شود چشمم
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
چه خیری دارد این روضه، چه حالی، احسن الحال است
عزا و گریه بر موسی بن جعفر، خیرالاعمال است
هر آن کس زد صدا در زندگی، باب الحوائج را
علی رغم تمام مشکلاتِ خود، خوش اقبال است
کسی که اعتقادش بر شفای روضه اش سُست است
اساساً ریشه ی توحید و ایمانش پُر اشکال است
همین که نام او در خاطر بیمار می آید
طبیب از راه می آید، شفایش هم به دنبال است
همیشه کار سائل ها، تمنا از کریمان است
کریمان بینشان همواره بخشش، رسم و منوال است
زن بدکاره را با یک نظاره زیر و رو کرد و...
زن افتاده به سجده، نزد معبودش سبک بال است
کسی که عرشیان مشتاق بر پابوسی اش هستند
چرا منزلگهش بر خاک نمناک سیهچال است؟!
به لب خلصنی یا رب دارد و مانند صدیقه
نمی دانم چرا جسمش شبیه باغ آلاله است
چرا جسم نحیفش از رد شلاق گلگون شد؟!
چرا آخر عبای ریش ریش او لگدمال است؟!
چرا مولای ما افتاده گیر بددهانی پست؟!
چرا هر صبح و شب در دور آقا جار و جنجال است؟!
چگونه ساق پایش را شکسته سندی ملعون؟!
تکان که می خورد پایش، تمام روز بدحال است
**
چکیده اشک روضه بر لبِ خشکیده از زهرش
به یاد غربت لب تشنه ای در بین گودال است
مگر آخر چه شد در وقت غارت کردن ارباب؟!
به دست هر کسی یک تکه از پیراهن و شال است
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
نوری که بر افلاکیان گویی چو اختر بود
پیچیده در زنجیر و غل، موسی بن جعفر بود
تاریک تر از هر کجا، ایام بی پایان
در شوره زار جهل و کین، تابان و گوهر بود
روزی که دیدند جسم او ورد زبان ها شد
باب الحوائج میشود آن کس که مضطر بود
گر چه نحیف است جسم او وقتی که ظاهر شد
از اینکه باشد بی کفن پیکر، که بهتر بود
گر این مصیبت بر همه جانسوز و جانکاه است
در پیش جدش این فقط یک بیت دفتر بود
"آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره موسی بن جعفر بود"
#امام_کاظم #مرثیه_امام_کاظم
زندان، رواق روشنی شد، غرق نورت
دیوارها، نمناک از شرم حضورت
دهلیزها مستند، هنگام عبورت
زنجیر، تسبیحی به دستان صبورت
این بندها، در بند زلف دلپذیرت
موسای دربندی و هارونها اسیرت
یوسف، که ترس از تنگی زندان ندارد
مصر وجود است او، غم کنعان ندارد
نوح است و بیم از موج و از طوفان ندارد
جان جهان است او، هراس جان ندارد
عاشق، دلش دریاست، حتی کنج زندان
آیینهی دنیاست، حتی کنج زندان
ای هفت دریا، غرق در دریای صبرت!
هفت آسمان یک نقطه، در پهنای صبرت
ای هفت شهر عشق، در معنای صبرت!
زانو زدند ایوبها، در پای صبرت
آقا! به این حجم از بلا، عادت ندارم
باید بگویم، شاعرم، طاقت ندارم
سنگینی شلاق و آن بازو؟ خدایا!
زنجیر بر آن قامت دلجو؟ خدایا!
چنگال زندانبان و آن گیسو؟ خدایا!
خون و شکست طاق آن ابرو؟ خدایا!
هر چند در دستان او، جام بلا بود
از تشنگی، یکریز یاد کربلا بود
معصومه دلتنگ است، چشمانش به راه است
فهمیدهاند انگار یوسف بیگناه است
بر صورتش اما چرا ردی سیاه است؟
پایان این قصه، گمانم اشتباه است
یوسف میآید، روی تابوت است اما
از اشک یاران، دجله، مبهوت است اما
موسای ما، از طور سینا، بیعصا رفت
این نوح، روی موجی از اشک و دعا رفت
دردا! که با دُردانهی زهرا، چهها رفت
تا پر کشید، اول دلش، پیش رضا رفت
بی او، اگر چه عشق، مشکیپوش میشد،
نور خدا بود او، مگر خاموش میشد؟
در بند بود و عالمی دربند اویند
بسیاری از سادات، از پیوند اویند
شهزادگان، فرزانگان، فرزند اویند
هر گوشه، فرزندان دانشمند اویند
وا میکند بر روی ما، بنبستها را
بابالحوائج شد، بگیرد دستها را
#امام_کاظم
#احسان_نرگسی
این عشق آخر می کند کار خودش را
این دیده ی تر می کند کار خودش را
با دست خالی بر نمی گردیم،یعنی
موسی بن جعفر می کند کار خودش را
اشکی که جاری می شود در بین روضه
فردای محشر می کند کار خودش را
مستی دو چندان می شود در پای ایوان
الحق که ساغر می کند کار خودش را
جان می سپارم آخرش در کاظمینت
اینبار نوکر می کند کار خودش را
#امام_زمان_عج
#غزل
چارهء هجران یوسف جز غم یعقوب نیست
حال دور افتادگان از یار، اصلاً خوب نیست
چوب ظلم خویش را داریم یکجا میخوریم
صبر ما که بیشتر از طاقت ایوب نیست
ما بدهکاری خود را گردنت انداختیم
ما طلبکاریم از تو... دوری ات مطلوب نیست
روز ما سر می شود در غفلت کبرای قرن
نیستی و کوچه های شهر، بی آشوب نیست
"در میان خانه، صاحبخانه را گم کرده ام"
صبح تا شب بر لب من اسمی از محبوب نیست
ساحل آلوده را دریا مطهر میکند
غرق عصیانم ولی چشمان من مرطوب نیست
من به کار تو نمی آیم، نمی دانم چرا!
باغبانم باش چونکه میوه ام مرغوب نیست
منتظر بودم بیایی باز تنبیهم کنی
باز گفتی نامه ات پاره شده مکتوب نیست
آبروی رفتهء من را بخر در کربلا
نوکرت بد هم که باشد پیش تو مغضوب نیست
جذبهء شاه نجف را دیدم از ایوان طلا
جز علی در ذات الله الصمد مجذوب نیست
#رضا_دین_پرور
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
#شهادت
#مربع_ترکیب
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
#بردیا_محمدی
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#در_سوگِ_باب_الحوائج_حضرت_موسی_ابن_جعفر_ع
امام هفتـــمین در کُنجِ زِندان
بگفتا با خــــدایِ حَیِ سُبحان
الهی من غریبم ، مـن غریبم
در این زندان تویی تنها حَبیبم
شدم خسته از این رنجِ فراوان
چه سازم بر غم و اندوهِ دوران
به آه و ناله یِ شب زنده داران
به اشکِ چـشمِ خونینِ یتیمان
به آب و خاک و دریا و درختان
به قلبِ مــادران ، آهِ فقـیران
به آن مـــادر که حَمـلِ بار دارد
به آن طــفلی که بـا تو کار دارد
درختـانی که بـینِ آب و خـاکَند
رها بخشی به غــیرِ تو ندارند
به لالان و کَران و شــب نشینان
غریبان ، بی کَســان و بینوایان
اِلاها ، قـــادرا ، پــرورد گـــارا
نجاتــم ده ، خــدایا ، کِردگارا
دعایِ حضرتش شد اِستــجابَت
رها شد از غـم و رنج و مُصیبت
شهیـــدِ راهِ قــرآنِ مُبـــین شد
قریــنِ غــم ، امامِ هشتمین ، شد
ولی چــون آمـدند آنجا ، غـلامان
که آقــا را بَــرند از کُنـجِ زندان
عجب دیدند زنجیـــرِ جفــا را
که بسته گَردن وهم دست وپا را
به هر ترتیب جسمِ شاهِ دین را
ولیِ حـق ، امــامِ هفتـــمین را
امــام هشتــمین آمد ، کَفـن کَرد
نمازِ آخـــرین ، بَــر آن بَدن کَرد
به دستِ خویش درقَبرش،نهان کرد
زِ اشکِ چشم ، آن را گُلسِتان کرد
ولی جسمِ حسین ،آن شاهِ خوبان
به دشتِ کربلا خونین و عُریان
زِ جور و کینه،بی غسل وکَفن بود
بدون سَر ،به صحرا ، آن بدن بود
"طریقـت" از غمِ سُلـطانِ خوبان
به روز و شب بُوَد ، زار و پـریشان
شعر:حاج مرشدعلی طریقت
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_موسی_بن_جعفر_ع
زندانی خویشیـم ما، موسی بن جعفـر!
ما را رهایی بخش یا موسی بن جعفـر!
دارد میایــد سال نو، تقــویم می گـفت
آغاز این سال است با«موسی بن جعفر»
گفتم خدا، احمد،علی، زهرا، حسن... آه
دل را رساندم باز تا«موسی بن جعفر»
با دســت خالی آمـدم تا ســال تحویل
گفتم تو را جان رضا،موسی بن جعفر!
دلها حرم شـد،یار بی زائرنمانده ست
ماییم و یک دنیا دعـا، موسیبن جعفر
از تو هـوایــی تازه میخـواهد دل ما
با گریههای بی هــوا، موسی بن جعفر!
دلتنگـــی ما را بگــو با حـــاج قاســم!
امسال شدمحشر به پا،موسیبن جعفر!
از من دوباره خواهش و از تو گشایش
یا حضرت مشکلگشا، موسی بنجعفر
پس حال ما کی میرسدتا احسنالحال
کوتاه کن این راه را موســیبن جعفــر
ســـالی پـر از سـیل و بلا و ابتـلا رفت
امســال اما با شـــما، موسی بن جعـفر!
شعر:میلاد عرفان پور